Freitag, 31. Oktober 2008

نقض حقوق بشر در روز جهانی صدور فرمان حقوق بشر


نقض حقوق بشر در روز جهانی صدور فرمان حقوق بشر

نقض حقوق بشر در روز جهانی صدور فرمان حقوق بشر، کنار آرامگاه بنیانگذار حقوق بشرگزارشی از بزرگداشت کوروش بزرگ در پاسارگاد...کوروش ببین که در وطن خویش غریب افتاده ایم...!
از چندی پیش بنا بود با دیگر دوستان میهن پرست خوزستانی در روز 29 اکتبر (هفتم آبان ماه) 1387 برابر با روز جهانی کوروش بزرگ در کنار آرامگاه شاهنشاه دادگستر گردهم آییم.2547 سال پیش (539 پیش از میلاد) در چنین روزی فرمان حقوق بشر کوروش بزرگ به گوش مردم ستمدیده بابل و جهانیان رسید.چیزی که تا آنروز در آن دنیای وحشی روی نداده بود. رفتن به پاسارگاد و یادکرد آن بزرگ مرد وظیفه هر ایرانی و غیر ایرانی است که به انسانیت و عدل و داد معتقد است.
به هر روی در این چند روز در آنجا وقایعی رخ داد که دل هر ایرانی میهن پرست را به درد می آورد و همچون گذشته پرسش های بیشماری را در ذهن ها ایجاد می کند؟ چرا باید چنین باشد...و اما در پاسارگاد چه گذشت؟
از همان ابتدای ورود به شیراز فهمیدیم که اداره اطلاعات با برگزاری مراسم بزرگداشت کوروش از سوی انجمن فرزندان آریایی به شدت مخالف است و اجازه این کار را نمیدهد. همچنین به آقای ببراز بازوبندی گفته شده است که افراد بختیاری نباید با پوشش محلی بختیاری (چوقا- شلوار دِبیت و کلاه) در آنجا ظاهر شوند،! با این پیش درآمد ، بامداد هفتم آبان به تخت جمشید رفتیم تا از این بنای بزرگ یادگار شکوه ایران دیدن کنیم .
پس از بازدید غروب همان روز به پاسارگاد رسیدیم. تعداد کم افراد حاضر در آنجا که از روزهای عادی هم کمتر بود جلب توجه می کرد! جو به شدت امنیتی بود و از رفتن ما به درون محوطه از سوی ماموران حراست جلوگیری به عمل آمد و به ما گفته شد که بختیاری ها باید پوشش خود را عوض کنند. این مورد باعث دلگیری شدید "بهرام آبتین مسئول انجمن لربختیاری" شد.
در همان چند دقیقه ای که روبروی درب ورودی پاسارگاد به انتظار پاسخ و همکاری ماموران بودیم مرتب از ما عکسبردای میشد. ماموران حاضر درآنجا به این بهانه که به ما دستور داده شده است از ورود ما به محوطه جلوگیری کردند و گفتند بختیاری ها برای نشان دادن خود و عرض اندام و اغتشاش آمده اند و نباید با پوشش محلی بختیاری وارد محوطه شوند! وهمچنین اجازه نواختن ساز و دهل را ندارند که با این رفتار ناشایست، دوستان بختیاری ما از همانجا با نارضایتی و ناراحتی به اهواز و چهارمحال بختیاری برگشتند. اما گروه 20 نفره ما تصمیم گرفتیم تا فردا صبح صبر کنیم شاید بتوانیم از آرامگاه دیدن کنیم.
پس از گفتگو با یکی از روستاییان برای اقامت شب در آنجا باز هم از سوی ماموران به ما گفته شد که صلاح نیست شب را در روستای پاسارگاد باشیم و ممکن است برای ما مشکل ایجاد شود! به هر ترتیب شب را در 15 کیلومتری پاسارگاد در سعادت شهر گذراندیم و فردا صبح هشتم آبان ساعت 9 جلوی درب ورودی محوطه باستانی پاسارگاد بودیم.
تعداد ماموران لباس شخصی و نیروی انتظامی از روز پیش کمتر بود؛ برای ورود از همه ما کارت شناسایی خواسته شد و نشانی دقیق و حتی شماره تلفن و موبایل ها ما هم یادداشت شد. پس از طی این مراحل به درون محوطه هدایت شدیم و از همانجا 2 سرباز نیروی انتظامی و یک مامور حراست و یک فرد لباس شخصی به همراه ما تا کنار آرامگاه آمدند. نمی دانم قرار بود ما 20 نفر در آنجا چه کنیم که اینگونه هراسان شده بودند.
پس از ادای احترام به پدر ملت ایران کوروش بزرگ تصمیم به خواندن سرود ای ایران داشتیم که از سوی ماموران به ما گوشزد شد حق خواندن هیچ گونه سرود و ترانه و بیانیه ای را نداریم! پس یکی از بانوان همراه ما از دوستان خواست که گرد هم آییم تا به تنهایی و با صدای آرام قطعه شعری را که برای کوروش بزرگ سروده است بخواند که باز هم از سوی سربازان و مامور حراست از این کار جلوگیری به عمل آمد اما ایشان شروع به خواندن شعر کرد تا به بخشی رسید که در آن اشاره می شد "پرچم شیرو خورشیی بی یال و دُم رها شد".
مامور امنیتی که با لباس شخصی و جلیقه در کنار ما ایستاده بود با صدای بلند شروع به فریاد زدن نمود که پرچم شیرو خورشید سی سال پیش آتش گرفت، شیرو خورشید مرد و این جملات را با صدای بلند چند بار تکرار کرد و با کلمات توهین آمیز به حاضرین فحاشی نمود که من (میلاد دهقان) و خانم آریانا و آقای امیر بختیار واکنش نشان دادیم و به ایشان گوشزد کردیم که این حق ماست که بسیار آرام بتوانیم در اینجا شعری بخوانیم و شما حق این برخود را با ما ندارید اما آن شخص به داد و فریاد خود ادامه داد که ما هم به شدت روبروی ایشان ایستادیم و از حق خود دفاع کردیم که در این هنگام تهدید شدیم که از اینجا بیرون نخواهیم رفت؛ شما به ولایت فقیه ،رهبری، و مملکت توهین کردید؟؟؟!!!
پس از تماس تلفنی دو مامور لباس شخصی به نزدیگ آرامگاه آمده خواستار این شدند که آقایان میلاد دهقان، امیر رضا امیر بختیار، آقای خلفی، و بانو آریانا به دفتر حراست بیایند و به این ترتیب ما را با خود به دفتر حراست برده و به مدت 3 ساعت بازجویی کردند. در این هنگام دیگر دوستان ما همراه با خانواده درون اتوبوس منتظر ما بودند. مسئول ارشد حفاظت که درون اتاق نشسته بود شخص محترم و متینی بود و در پی ارائه گزارش درگیری لفظی ما و ماموران به آن فرد لباس شخصی زیر دست خود که با ما برخورد کرده بود گفت ما با عقیده های شخصی این دوستان کاری نداریم.
در مدت زمان بازجویی با یکی از ماموران لباس شخصی که رفتار محترمانه ای داشت گفتگو کرده و دلیل این رفتار آنان را جویا شدم و دریافتم آقایان از بهره برداری های سیاسی از این جریان می ترسند در صورتیکه حرکت ما و بودن ما در آنروز در آنجا به هیچ عنوان جنبه سیاسی نداشت و یک حرکت کاملا فرهنگی و ایران دوستانه بوده است.
این نکته را به صراحت گفتیم که کار ما یک کار فرهنگی است و ما با خانواده صدها کیلومتر آنطرف تر از خوزستان به عشق کوروش بزرگ در اینجا حاضر شده ایم اما خود آقایان با رفتار سیاسی شان باعث برداشت و بازتاب سیاسی گونه این رویدادها می شوند. پس از پرسش و پاسخ های طولانی فیلم دوربین هندی کم ما توقیف شد و تعدادی از عکس هایی که گرفته بودیم از سوی ماموران پاک شد. پس از آن گوشی های موبایل بررسی شدند تا خدای ناکرده از این رفتار آقایان و یا آن شعرخوانی فیلمی گرفته نشده باشد.
به هر روی مشخصات ما به طور دقیق و چندین بار در برگه های کاغذی و کامپیوتر آنجا یادداشت شد و مانند همیشه از چند زاویه مورد عکس برداری قرار گرفتیم .
گفتن کلمه شیرو خورشید چه ایرادی داشت که آن فرد را این چنین بر آشفته کرد؟ متاسفانه افرادی که در آنجا به عنوان مامور گمارده شده اند اندکی از رفتار درست و مدیریت بحران در این موارد آگاهی ندارند و به محض برخورد با چنین شرایطی زود دست و پای خود را گم می کنند و تلاش می کنند با زور و تهدید و فحاشی شرایط را آرام کنند که دقیقا تاثیر معکوس دارد.
چند نفر جوان میهن پرست که از استان دیگر به آنجا آمده اند چه خطری ممکن است داشته باشند که دوستان اطلاعاتی ما این اندازه هراسان می شوند. اگر بر فرض مثال فیلم و عکسی هم از گردهمایی های آنجا پخش شود باید مایه مباهات و افتخارهمگان باشد که این چنین میراث فرهنگی ایران از سوی فرزندانش گرامی داشته می شود. اگر آن مامور هتاک به ما اجازه داده بود شعر خوانده شود هیچ موردی اتفاق نمی افتاد و ما را هم از نوشتن این گزارش معاف می نمود.
اما چرا باید از طبیعی ترین حقوق مان که خواندن شعر و سرود و ادای احترام و بزرگداشت در کنار آرامگاه کوروش بزرگ است محروم بمانیم؟ چرا باید به دوستان بختیاری برای پوشیدن لباس محلی بختیاری که نمادی از فرهنگ ایرانی است ایراد گرفت و از آنها خواست که آنرا عوض کنند و در کجای قوانین ما چنین چیزی وجود دارد.
چرا باید از نواختن ساز و دهل که سازهای محلی ایرانی هستند و برای توریست ها بسیار جذاب خواهد بود جلوگیری شود. چرا در روزهای دیگر این موارد اتفاق نمی افتد و درست در روز کوروش بزرگ باید با این حرکت های غیر فرهنگی روبرو شویم.
اما به هر دلیل و با هر بهانه ای شرم آور است که در روز صدور فرمان حقوق بشر در کنار آرامگاه کوروش هخامنشی نخستین پیام آور حقوق بشر به فرزندانش جفا شود و حقوق شان زیرپا گذاشته شود. در همه این مدت به پاسارگاد و آرامگاه سنگی کوروش که میان داربست های فلزی حبس شده بود نگاه می کردم که چگونه غریبانه در اینجا رها شده است و به این می اندیشیدم که کوروش بزرگ در باره این روزگار چه می گوید و در این روز بزرگ جهانی که مایه سربلندی ایران و ایرانی است به جای شادمانی از حضور ما در کنار خود و اینکه هزاران سال پس از درگذشتش، مردم میهنش به یاد او و در کنار او هستند باید فرزندانش را که کیلومتر ها راه را به عشق دیدار مزارش سپری کرده اند اینگونه دل آزرده بدرقه سازد. کوروش ببین که من و تو در مام میهن چگونه غریب افتاده ایم...!
میلاد دهقان

Dienstag, 28. Oktober 2008

اطلاعیه خانواده های فروهر، مختاری، پوینده




اطلاعیه خانواده های فروهر، مختاری، پوینده


هم میهنان
در آستانه دهمین سالگرد فاجعه قتل های سیاسی آذر هزاروسیصد هفتادوهفت یاد جانباختگان این جنایت ها، داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را به همراه یاد یکایک قربانیان قتل های سیاسی در ایران گرامی می داریم .
ما همچنان بر خواست خود برای افشای تمامی حقایق در مورد این جنایت های ضد بشری و تشکیل دادگاهی صالح برای رسیدگی به این جنایت ها پای می فشاریم .
کشتار دگر اندیشان در ایران که به صورت سازمان یافته و از درون نهاد های حکومتی انجام شده، زخم بازی است بر وجدان عمومی جامعه ایران. هر یک از ما در جایگاه خویش خود را مسؤول دادخواهی این جنایت ها می دانیم .با امید به استقرار آزادی و عدالت در ایران !
خانواده های فروهر، مختاری، پوینده

روستای زادگاه احمدی نژاد به شیره کش خانه تبدیل شده


روستای زادگاه احمدی نژاد به شیره کش خانه تبدیل شده



سایت حکومتی فردا: روزنامه دیلی تلگراف طی گزارشی از وضعیت معیشتی مردم در روستای آرادان محل تولد احمدی‌نژاد به بررسی استفاده از موادمخدر در این روستا پرداخت.
این روزنامه درباره زادگاه احمدی نژاد نوشت: اینجا جایی است که رئیس جمهور اسلامی که پسر یک آهنگر بود در سال 1956 به‌دنیا آمد. در سال 2005 ساکنان این روستا به مناسبت انتخاب وی به عنوان رئیس‌جمهور پرچم آویختند و امیدوار بودند برای رسیدگی‌های دولتی در اولویت قرار گیرند.
این روزنامه ادامه می دهد: امروز هم پرچمی در ورودی روستا آویخته شده که در آن نوشته شده به آرادان محل تولد رئیس‌جمهور خوش‌آمدید.
به ادعای این روزنامه اما وقتی قدم در روستا می گذارید متوجه می‌شوید اینجا بافورهای زیادی وجود دارد که از آن دود تریاک برمی‌خیزد .
خبرنگار دیلی تلگراف در ادامه می افزاید: مردم محلی می‌گویند ضمانت برای کار و شرایط بهتر زندگی، با تریاک، هروئین و دیگر مواد مخدر که فاصله بین واقعیت و آرزو را پر کرده، از بین رفته است.
نویسنده گزارش در ادامه با ادعای اینکه مردم آرادان هم‌اکنون احساس سرخوردگی می کنند درباره منزل پدری احمدی نژاد نوشت: خانواده وی در دوران طفولیت احمدی‌نژاد آن‌جا را ترک کردند و از خانه خشتی آن‌ها دیگر اثری باقی نمانده است.
یکی از مسئولان این روستا به خبرنگار دیلی تلگراف می گوید: "60٪ مردم اینجا به صورت روزانه تریاک می‌کشند و 12٪ آن‌ها کراک استفاده می‌کنند که در عرض سال‌های کوتاهی باعث مرگ آن‌ها می‌شود. مشکل بسیار جدی است و این به علت بیکاری است بیشتر مردم فقط 2 تا 3 ساعت در روز مشغول به کار هستن
د".

نگرانی البرادعی؛ رژیم غنی سازی اورانیوم را متوقف نمی کند


نگرانی البرادعی؛ رژیم غنی سازی اورانیوم را متوقف نمی کند

سازمان ملل متحد، 7 آبان، خبرگزاری «ریا نووستی»/ "محمد خزاعی" نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نشست مجمع عمومی سازمان ملل اظهار داشت که تهران علیرغم مطالبات شورای امنیت سازمان ملل متحد قصد ندارد غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
نماینده دائم ایران گفت: مطالبه توقف غنی سازی (اورانیوم) غیر قانونی، خارج از حد و مغایر با مفاد قرارداد منع گسترش سلاح هسته ای (ان پی تی) است. ایران هیچگاه مطالبات غیر قانونی را نمی پذیرد.
وی همچنین اعلام نمود که تهران خواستار حل دیپلماتیک مشکل است و بعنوان مثال بسته پیشنهادی ایران به کشورهای 1+5 (روسیه، چین، انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا) را خاطر نشان ساخت که همچنان پاسخی بدان داده نشده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز 27 سپتامبر به اتفاق آرا قطعنامه 1835 در رابطه با ایران را تصویب کرد که حاوی هیچ تحریمی نبوده و تاکیدی بر تصمیمات پیشین شورای امنیت است و تهران را فرا می خواند که به مطالبات آن در رابطه با برنامه هسته ای خود عمل کند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد ایران را فراخواند که "بطور کامل و بی درنگ به مطالبات قطعنامه های شورای امینت و نیز مطالبات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل کند".
البرادعی: رژیم تهران همکاری نمی کند
"محمد البرادعی" مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران را فراخواند که هرچه سریعتر تدابیر لازم برای فراهم سازی امکان راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران را اتخاذ کند.
وی روز دوشنبه از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام داشت: من ایران را فرا می خوانم که هرچه سریعتر به کلیه تدابیر لازم برای تامین شفافیت و اعتمادسازی به صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود عمل کند.
البرادعی افزود هنوز سوالات متعددی نسبت به برنامه هسته ای ایران و از جمله نسبت به احتمال وجود مقاصد نظامی این کشور باقی مانده است.
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی خاطر نشان داشت: "من متاسفم که ما تا کنون نتوانسته ایم به روشنی در رابطه با نبود مواد و فعالیت های هسته ای اعلام نشده (از سوی تهران) دست یابیم
".

امید به آینده رادر میهن من سر بریده اند!

امید به آینده رادر میهن من سر بریده اند
سمیه توحید لو ( و. بر ساحل سلامت

کافیست عصر ها در خیابان های شلوغ و پرتردد تهران، گوشه ای بایستی و به رفتار مردمان این شهر بزرگ نگاه کنی. آدمهایی که می آیند و می روند. آدمهایی که خسته اند و تحمل هم را ندارند. ماشین هایی که انگار می خواهند حق یکدیگر را بخورند. انسانهایی که حریم یکدیگر را می درند. عصبانیت، افسردگی. چهره ها دارد روز به روز رنگ زرد تر می شود. مردم دیگر شاد نیستند. یکی درد نان دارد و دیگری در کار فرو بسته خود مانده است. شهرمن افسرده و بیمار است!
این روزها تا حرف از افسردگی شهر می زنند زود نرخ بالای تورم و مشکلات اقتصادی را به رخ آدم می کشند. زود از سختی گذراندن روزگار می گویند. خیلی زود به قیمت زمین و مسکن تا نان و شیر و تخم مرغ می رسند. اما من مردمان ناشادی را می شناسم که دارند و ناشادند!
چرا افسردگی گریبان من و اطرافیانم را گرفته؟ چرا این درد اینقدر واگیردار است؟ امروز هرچه می بینم، هرچه می شنوم، به هر تحقیق آماری نگاه می کنم، تنها این افسردگی است که خودش را نشان می دهد. رنگ دیوارهای شهرم در حال سیاه شدن است، ولی هنوز زنگ خطر برای مسئولین شهر به صدا نیامده .
کافیست پایت را چند قدم آن طرف تر حتی در کشورهای همسایه بگذاری. آن ها هم نوسان بورس دارند. آنها هم قیمت طلا و مسکنشان جهانی بالا و پایین می شود. اما مردم یکدیگر را نمی درند. منتظر نیستند که بر لاشه های دیگر، خود و حیاتشان را علم کنند. حرص نمی زنند. مردمان ما ناامیدند و از این ناامیدی حرص می زنند. نه اعتمادی و نه سرمایه اجتماعی ای.
ایران و ایرانیان روزهای سخت تری را نیز از نظر اقتصادی گذرانده اند. اما اینچنین افسرده و بعضا عصبی و پرخاشگر نبوده اند. امروز جای خالی یک چیز، بزرگ و پررنگ است. امروز چشم انداز آینده تاریک است. امید به آینده از بین رفته، دو روز دیگر و فرداهای ما کمرنگ هستند و لرزان. زندگی فردایمان شفاف نیست. نمی دانی چه می شود. نمی دانی به کجا می رسی. نمی دانی درس می خوانی، آیا کاری هست. اصلا درس می خوانی که چه کاره بشوی؟ کار می کنی که چه بشود؟ امروز پایین ترین سطح امید به آینده را می بینیم. امیدوارترین ها آنانی هستند که می خواهند بروند و ترک کنند این دیار را، شاید که چشم اندازی بهتر بیابند.
کسی که هیچ چشم اندازی به آینده ندارد، مجبور است امروز برای آینده اندوخته ای داشته باشد. آن که ندارد افسرده است. آنکه می تواند جمع می کند. از کاهی نمی گذرد. عصبی و بدمزاج می شود. مردم ما حرص آینده ای را می زنند که نیست. که نمی بینند. این یک زنگ خطر است. به خدا برنامه پنج ساله و چشم انداز بیست ساله برای مردم، فردا را به ارمغان نمی آورد. باور داشته باشیم که نرخ مقالات کپی شده و علمی ما، آینده را روشن نمی کند. باور کنیم که حتی اندک دلخوشیهای مثلا ورزشی هم عصبیت گسترده در میان مردمان این شهر را درمان نیست. بی ثباتی، تزلزل ، برنامه ریزی های غلط و بی قاعده بودن، نداشتن قانون، دست و پاگیر بودن قواعد و بسیاری دیگر از این جمله امور چشم انداز تیره آینده را رقم زده است.
گاهی تکه نانی و سقف هرچند کوتاهی، دلشادمان می کند اگر فردا را روشن تر ببینیم. اگر توانایی و استحقاق تغییر را در خود بیابیم. افسردگی مزمن شهر من نه از پیامدهای مدرنیته است و نه از نتایج مستقیم تورم. مردمان شهر من فردا را نمی بینند!

Samstag, 25. Oktober 2008

مهندس مسعود هارون مهدوی - نقش رسانه ها در تحقق آرمان های ملت ایران



نقش رسانه ها در تحقق آرمان های ملت ایران

آنچه را که دیگران نمی توانند و یا نمی خواهند بگویند، وظیفه ما است که بگوئیم و از آنان بخواهیم

مدتی پیش در حین مطالعه سرمقالۀ شماره ۱۱٦۴ نشریۀ کیهان (چاپ لندن) با این عبارت «آنچه را که دیگران نمی توانند بگویند، وظیفة ما روزنامه نگاران است که بگوئیم» مواجه شدم. این نکته به حدی مرا تحت تأثیر قرار داد که امروز با استناد به آن اقدام به نگارش این مقاله نموده ام. در واقع، این عبارت مشوقِ نگارنده به این کار شد.
باید اشاره کنم که این یادآوری - که از مقاله جناب آقای احرار، سردبیر نشریة یاد شده گرفته شده- ضمن تأیید فرمایشات ایشان، معتقدم که این امر نباید تنها شامل و منحصر به صنف روزنامه نگاران باشد بلکه، سایرین هم از این امر مستثنی نبوده و باید چنین احساسی را هم داشته باشند. چنانچه با توسل به اصولی که منافع مردم ایران در آن نهفته است و معتقدیم که با عنوان کردن آن در ارتباط با رفع مشگلات مردم می تواند راه گشا و کمک ساز باشد، نباید از اقدام به بازگو کردن و اشاره به آن خودداری نمائیم بلکه باید با قاطعیت مردم را در جریان واقعیت ها قرار داد.
مبنای فلسفۀ زندگی نگارنده بر همین منوال بوده که البته صدماتی هم بدنبال خود داشته. با همۀ این احوال، ترجیح می دهم که این راه را همچنان ادامه دهم بخصوص، در شرایط موجود که بسیار حساس و سرنوشت ساز می باشد چرا که دیگر فرصتی باقی نمانده.
به باور من، این وظیفۀ هر فرد ایرانی - بخصوص- شخصیت های مورد نظر می باشد که پرده از حقایق برداشته و واقعیت را با مردم در میان بگذارند تا با کمک و حمایت توده مردم راهکاری برای رسیدن به خواست های آنان که سرلوحه آن آزادی و حقوق از دست رفته شان می باشد پیدا کنند و به مرحله اجرا در آورند.
متأسفانه اکثر به اصطلح نامداران اپوزیسیون بخاطر وابستگی های گوناگون، محضورات سیاسی و همچنین منافع شخصی از چنین حسی برخوردار نبوده و نیستند. به همین جهت هم هست که هنوز با گذشت نزدیک به ۳۰ سال آزگار از این تغییر و تحولات که در جامعة ایرانی رُخ داده، همچنان از ابراز حقایق خودداری کرده و نمی آیند صادقانه واقعیت را با مردم در میان بگذارند.
با وجودیکه بزرگان تاریخ ما از ٢۵۰۰ سال پیش زیان های دروغ گفتن را تا حد نابودی یک ملت و مملکت اعلام داشته اند، شوربختانه هنوز به آتش آن می سوزیم.
نقش رسانه های جمعی در چگونگی گردش یک جامعة سالم و سرنوشت ملت ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. سالیان درازی است که اکثریت مردم ایران از بخت بد و سرنوشتی که برایشان رقم زده شده می نالند و ظاهراً هر چقدر هم در رفع این معضلات تلاش می کنند، دستشان به جائی نمی رسد. باید گفت که متأسفانه هیچ آثاری هم از احتمال دادن به اینکه به این زودیها به خواست هایشان توجه بشود و برسند، نه احساس می شود و نه بچشم می خورد. هر چند این موضوع تلخ است امّا واقعیتی است که باید با شما در میان می گذاشتم تا شاید با پی بُردن به آن بتوانیم با کمک یکدیگر به راه کاری عملی، که دور از فانتزی و خواب و خیال باشد، دست یابیم تا ما را به سرمنزل مقصود برساند.
البته باید بپذیریم که اکثریتی از ما - بخصوص- طبقة روشنفکر و متمکن به نحوی در دچار شدن به این مخمصه بی تقصیر نبوده و باید نسبت به جبران سهل انگاری و اشتباهاتی که انجام شده، در حد امکاناتی که داریم بکوشیم.
از طریق اینترنت و رسانه ها و ماهواره های خبری که مهمترین شاه کلید در زمینه ایجاد ارتباط مابین مردم بوده می توانستیم به نحو احسن واقعیت ها را با مردم در میان گذاشته و اطلاعات درست را در اختیار آنان قرار دهیم که متأسفانه این کار را نکردیم و یا اگر هم کرده ایم به صورت منفی صورت گرفته و با منافع توده مردم مغایرت داشته.
اگر غیر از این بود، یقیناً تاکنون به عمر حکومت جمهوری اسلامی خاتمه داده شده بود و یا حداقل موقعیت امروز اپوزیسیون بهتر از این می شد.

متأسفانه به جز تعداد معدودی از رسانه های جمعی خارج از کشور که تا حدودی به رساندن صدای حقانیت مردم و مطرح کردن خواست های آنان پرداخته اند، بقیه نه تنها در یاری دادن به مبارزات مردم ایران و ایجاد همبستگی مابین اپوزیسیون قدمی پیش نگذاشته اند، بلکه بیشتر باعث تفرقه مابین آنان شده و دانسته و یا ندانسته آب به آسیاب دشمنان آرمان های ملت ایران ریخته اند که نتیجه آن تداوم حکومت جمهوری اسلامی بوده است.
اگر در گذشته آنچنان تجربه ای نداشته ایم، ولی در جریان تعویض رژیم و بعد از آنکه ۳۰ سال از آن گذشته، شاهدِ بر آن که بوده ایم. خبررسانی های خارجی به چیزی که فکر نمی کنند منافع غیرخودی ها می باشد. هر کشور خارجی هدفش از سرمایه گذاری و ایجاد یک فرستنده صداپراکنی به زبان فارسی در ارتباط با ایران تنها کسب درآمد مالی و معنوی در زمینه و جهت منافع ملی جامعة خود می باشد.
هر وقت هم به نحوۀ کارشان انتقادی می شود و به آنان گفته می شود: برنامه های شما با منافع ملت ایران مغایرت دارد، بلافاصله متوسل به همین جمله که «ما باید منافع کشور خودمان را در نظر بگیریم» می شوند که واقعیت هم همین است. هر چند گویندة این جمله پوست و گوشت و خونش ایرانی است، برای اینکه در مقابل هموطنانش خجالت نکشد و سرپوشی روی کارهایش بگذارد، با ابراز اینکه «ما یک فرستنده خارجی و تابع وزارت خارجه هستیم» مطلب را درز می گیرد و به خیال خودش جواب قانع کننده ای داده است.
با توجه به نکاتی که به آن اشاره شد، به صلاح ما مردم ایران است که گولِ این خوش آمدگویی ها را نخوریم و تحت تأثیر وعده های توخالی و حرف های آنچنانی که آب از دهان هر انسان تشنة آزادی و دمکراسی راه می اندازد، قرار نگیریم.
این سیر و سیاحت چند دهه گذشته که متأسفانه به قیمت بسیار گران برای ملت ایران تمام شده، تنها یک حُسن داشته و آنهم کسب تجربه می باشد که باید حداکثر استفاده را از این تجربۀ بدست آمده کرد. یکی از آنها این است که نباید آنقدر خوش باور و نحیف عمل کنیم.
سالها فرستنده بی بی سی ما را سرِ کار گذاشته بود که با کمال وقاحت و تأسف هنوز هم ادامه دارد. فرستنده های کشورهای دیگر هم غیر از آن عمل نکرده اند و هنوز که هنوز است از همان راه و روش پیروی می کنند.
یکی از ایراداتی که از طرف ما مردم ایران به این دستگاه های خبرپخش کنی خارجی گرفته می شود این است که از مدتی پیش بصورتی ناپخته شخصیت های کاذبی را به نام شاخص های اپوزیسیون به مردم ایران معرفی می کنند که از هیچ موقعیت و شهرت خوبی در میان آنان برخوردار نبوده و از این طریق مردم را نسبت به اپوزیسیون بدبین و سرخورده کرده اند و مانع از این شده اند که مابین مردم و اپوزیسیون واقعی رابطه ای برقرار شود. البته این شامل آن تعداد معدودی از مهمانان این برنامه ها که مورد احترام همگان قرار دارند، نمی شود.
در میان طبقات جامعه ایران همیشه دو قشر بوده اند که نسبت به قشرهای دیگر از اسلحۀ بُرنده تر و نافذتری برخوردار بوده اند. به همین دلیل، بهتر می توانند صدایشان را به مردم برسانند و آنان را تحت تأثیر خود قرار دهند که این شامل گردانندگان رسانه ها و روحانیون می شود.
تاریخ هم نشان داده است که این دو قشر چه نقش پُراهمیتی در تحولات جوامع بشری داشته اند که متأسفانه باید گفت، جنبه منفی آن بیش از مثبت آن بوده. به همین خاطر هم هست که در این مقاله به نقش یکی از این دو قشر که رسانه های جمعی می باشد در زمینة تحقق پیدا کردن آرمانهای ملتایران اشاره شده. بنابراین، با توجه به اهمیت داشتن نحوۀ کارِ رسانه ها در ساختار یک جامعه، باید به کسانی که بنحوی در رسانه های جمعی شاغل و مسئولیتی را عهده دار هستند هشدار داد و به آنان گفت، هر قدمی را که بر می دارند می توانند در سرنوشت هموطنانشان مؤثر واقع شوند. بنابراین، باید بیش از دیگران احساس مسئولیت کرده و اجازه ندهند که دستگاه های تبلیغاتی متعلق به بیگانگان از وجودشان علیه منافع و آرمان های ملت ایران سوء استفاده نمایند.



دریادار هوشنگ آریان پور - اسرائیل- آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری؟










Freitag, 24. Oktober 2008

تجدید نظر آلمان در روابط اقتصادی با ایران



تجدید نظر آلمان در روابط اقتصادی با ایران1700 شرکت آلمانیدست و پای خود را جمع می کنند!

دولت آلمان، که نزدیک ترین متحد امریکا در اروپای بعد از جنگ دوم جهانی بود، اکنون در رقابت برای حفظ و گسترش پیوند با امریکا، صحنه را به فرانسه و انگلستان باخته است. آیا جبران این عقب ماندگی، در شرایط بحرانی کنونی که گریبان اقتصاد اروپا و امریکا را گرفته با قربانی شدن مناسبات تجاری ایران و امریکا در دستور کار دولت آلمان است؟ فشاری که رئیس جمهور فرانسه "سرکوزی" به اتحادیه اروپا می آورد تا رهبری فرانسه را برای هدایت بحران کنونی بپذیرد، باندازه کافی برای آلمان تحریک آمیز هست، که نیازی به استدلال نباشد. نمایشگاه بزرگ صنایع فضائی و اتمی که برای نخستین بار و به بهانه یکصدمین سال تکنولوژی هوائی فرانسه، در پایان تابستان امسال در خیابان های پاریس به نمایش گذاشته شد، تنها یک نمایش نظامی و یا صنعتی – فضائی نبود، نمایش قدرتی بود که متکی به آن فرانسه می خواهد رهبری اروپا را بدست بگیرد. اقتصاد برتر آلمان در اروپا چگونه در کنار فرانسه قرار خواهد گرفت و مثلث فرانسه- آلمان- انگلستان را تشکیل خواهد داد؟ آیا ایتالیا این مثلث را تبدیل به چهار ضلع یک مربع خواهد کرد؟
در این همسوئی نظامی- اقتصادی سهم ایران چگونه تعیین خواهد شد؟ با شعارهای احمدی نژاد و مشاورانش، که در منطقه خاورمیانه مردم عرب را می خواهد پشتوانه خود کند، اما در داخل کشور می رود تا یک ملت را در برابر نظام حاکم قرار دهد؟
گام نخست آلمان برای پیوستن به فرانسه و تحکیم پیوند با کانون مرکزی سرمایه داری جهان، یعنی امریکا چه خواهد بود، جز همسوئی با سیاست نظامی و اقتصادی این مثلث یا مربع یاد شده در بالا علیه ایران؟
در اینجاست که خبرهای پراکنده روزهای گذشته در مجامع حقوقی، اقتصادی و تجاری آلمان که کاربدستان دولتی نیز به آن اشاره می کنند برجسته می شود. 1700 شرکت آلمانی با ایران روابط تجاری و اقتصادی دارند. دستگیری یک تاجر بزرگ ایرانی در مرکز ایالت "هسن" آلمان (فرودگاه فرانکفورت) به جرم تجارت تکنولوژی اتمی- نظامی از آلمان و کانادا به ایران و انتقال هدایت شده اطلاعات اتمی ایران به آلمان مقدمه ضربه به این مناسبات بود؟ آیا این حادثه را می توان سرآغاز تجدید نظر در روابط اقتصادی آلمان با تهران دانست؟ آلمان سومین کشور طرف تجاری ایران است. چه لقمه دندان گیر دیگری در کنار فرانسه و امریکا نصیب این کشور خواهد شد و یا از چه رویدادی نگران است که این مناسبات را می خواهد کاهش بدهد و یا حتی قطع کند؟

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،



روز 29 اکتبر (هفت آبان) ، روز کورش بزرگ،
سالگرد صدور اولین منشور حقوق بشر، را گرامي بداريم
بیست و پنج قرن قبل، در زمانه ای که توحش بر زندگی انسان ها چيرگی داشت، بيانيه ای انسان مدارانه و متمدنانه بر کتيبه ای خطاب به مردم «چهار گوشه جهان» نوشته شد که به مسایلی مهم در ارتباط با حقوق انسان می پرداخت؛ مسایلی که نه تنها در آن زمانه که قرن های قرن پس از آن و حتی امروزه نيز می تواند الهام بخش همه کسانی باشد که به انسان، و حقوق او باور دارند

Mittwoch, 22. Oktober 2008

برخورد با سرنشين بد پوشش و خانه مجردي


برخورد با سرنشين بد پوشش و خانه مجردي
در ادامه اجراي طرح امنيت اجتماعي - چهارشنبه 1 آبان 1387 [2008.10.22]
رسا قاضي نژاد‏
مامورين نيروي انتظامي در ادامه طرح امنيت اجتماعي و برخورد با "اراذل و اوباش"، از اين پس با "خودروهايي که ‏داراي سرنشين بدپوشش باشند" برخورد مي کنند. در همين راستا قرار است خانه هايي که به گفته فرماندهان اين نيرو ‏در آنهاخلافکاران بصورت "مجردي" زندگي مي کنند نيز"پاکسازي" شود. ‏
سرهنگ مهدي احمدي، رييس مرکز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ ديروز با اشاره به شروع فصل ‏سرما "در باره وضعيت پوشش شهروندان" هشدار داد و گفت: "با توجه به آغاز فصل سرما پليس به تمام توليديهاي ‏پوشاک تذکر داده است تا از ارائه لباسهاي نا مناسب خودداري کنند‏‎.‎‏"‏
اين مقام پليس البته توضيح نداد در فصل زمستان چه پوشش هايي مي تواند "نامناسب" تلقي شود، امااز مجازات ‏احتمالي براي متخلفان از اين دستور سخن گفت: "پليس خودروهايي راکه داراي سرنشين بد پوشش باشند از يک هفته تا ‏دو ماه توقيف مي کند‏‎.‎‏"‏
پيش از اين در آستانه تابستان مقام هاي نيروي انتظامي به شهروندان هشدار مي دادند که پوشش نامناسب نداشته باشند، ‏اما با شدت گرفتن برخورد هاي نيروي انتظامي در قالب طرح امنيت اجتماعي سال پيش احمدرضا رادان، رييس وقت ‏نيروي انتظامي تهران براي اولين بار از طرح برخورد با بدپوششي در فصل زمستان خبر داد.‏
رادان که دو هفته اي است سمت فرماندهي پليس تهران بزرگ را ترک کرده و قايم مقام احمدي مقدم شده است، در آذر ‏ماه گذشته با بيان اينکه "بانوان بدحجاب 4 برابر بيشتر در معرض مزاحمت قرار مي‌گيرند" به ايسنا گفته بود: "پوتين ‏بر روي شلوار از لحاظ شرعي نوعي تبرج به شمار مي‌رود و بر اين اساس با توجه به اينكه تبرج از مصاديق بد ‏پوششي است، با اين قبيل موارد نيز برخورد خواهد شد"‏
‎‎تميز کردن خانه هاي مجردي‎‎
اما بد پوشي زمستاني تنها موردي نبود که رئيس مرکز اطلاع‌رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ ديروز به آن ‏اشاره کرد. او به "پاكسازي منازل مجردي مجرمان در تهران" نيز اشاره کرد در مورد اين طرح جديد به خبرگزاري ‏ايسنا گفت: "يكي از مناطق جرم خيز كه توسط مأموران مورد شناسايي قرار گرفت منطقه مولوي و دروازه غار در ‏جنوب تهران است كه طبق بررسي‌هاي صورت گرفته پاتوق‌ افراد شرور، فروشندگان مواد مخدر، كيف قاپ‌ها، ‏جيب‌برها و مزاحمان نواميس بود كه اين مجرمان در خانه‌ها و اتاق‌هاي مجردي زندگي مي‌كردند. كاركنان كلانتري ‏‏116مولوي با همكاري مأموران يگان امداد تهران بزرگ از دو هفته گذشته طرح پاكسازي اين منطقه را آغاز كردند ‏كه در نتيجه بيش از 250 عدد اتاق مجردي در جريان طرح تخليه شد‏‎."‎
‏ اين مقام پليس همچنين در ادامه از اراذل و اوباش خواست خودشان خود را ه نيروهاي انتظامي معرفي کنند؛ چرا که: ‏‏"اراذل و اوباش پس از طي دوره محکوميت خود داراي شناسنامه انتظامي شده اند و بايد بر اساس زمانبندي صورت ‏گرفته خود را به پليس معرفي کنند‏‎.‎‏ اين اقدام جهت کنترل افراد شرور صورت مي گيرد تا مشخص شود اين افراد ديگر ‏اعمال مجرمانه خود را تکرار نمي کنند‏‎.‎‏ "‏
‎‎يک طرح دو ساله‎‎
طرح "ارتقاي امنيت اجتماعي" که نيروي انتظامي به طور خلاصه آن را طرح "امنيت اجتماعي" مي نامد در حالي ‏همزمان با زمستان شدت مي يابد که اين برنامه نيروي انتظامي پس از مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي با عنوان ‏‏"طرح جامع عفاف" از دو سال پيش آغاز شده و هدايت آن با کساني چون سعيد مرتضوي در دادگستري استان تهران، ‏رضا زارعي فرمانده نيروي انتظامي استان تهران و احمد رضا رادان فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ بوده است؛ ‏جز مرتضوي، زارعي به دليل پرونده اخلاقي سال گذشته برکنار شد و رادان نيز دو هفته پيش جاي خود را به ديگري ‏داد. ‏
اين طرح که ابتدا يک طرح موقت و فصلي بود در حالي براي دومين سال، در سال 1387 پيگيري مي شود که به گفته ‏مقام هاي پليس بودجه اي معادل 103 ميليارد تومان به آن اختصاص يافته و قرار است همان طور که ايت الله خامنه ‏اي، رهبر جمهوري اسلامي خواسته است به صورت يک طرح دائمي دنبال شود.‏
اين طرح در مراحل نخست بيشتر بر پوشش زنان تمرکز داشت اما در مراحل بعدي ابتدا جمع آوري معتادان و سپس ‏جمع آوري اراذل و اوباش،بازرسي از کارگاهها و فروشگاههاي لباس و ارايشگاههاي مردانه،عکاسي ها و... نيز در ‏دستور کار نيروي انتظامي قرار گرفت. اجراي اين طرح واکنش‌هاي فراواني به همراه داشته‌ و در بسياري موارد با ‏مقاومت شهروندان روبرو شده است. از جمله در ماه هاي اخير چهل حقوقدان در نامه‌اي به کميسيون اصل نود‎ ‎مجلس ‏از نيروي انتظامي بدليل ايجاد محدوديت‌ها، ممنوعيت‌ها و وضع و تفسير قانون و اجراي مجازات نا نوشته، پوشش‌هاي ‏بعضا متعارف و مقبول جامعه را با عناوين مجرمانه بدون مستند قانوني، ممنوع و ازمصاديق جرم تلقي کردن و بنابر ‏تشحيص خود اقدام به برخورد با شهروندان کردن، شکايت کردند‎
.

گزیره مهمترین رویدادهای سیاسی اجتماعی هفته


نمی دانم آقایان چه جوابی در مقابل وجدان خود دارند


نمی دانم آقایان چه جوابی در مقابل وجدان خود دارند

تغییر برای برابری: عشا مومنی داوطلب کمپین یک میلیون امضا در کالیفرنیا 24 ماه جاری در یکی از اتوبان های تهران و در حین راننگی بازداشت شد و تا امروز در زندان اوین به سر می برد. وی یک روز پس از بازداشت تماس تلفنی با منزل خود برقرار کرده و بعد از آن هیچ تماسی با بیرون از زندان نداشته است.
خانواده عشا از زمان دستگیری دخترشان بارها به دادگاه انقلاب مراجعه کرده اند اما موفق نشده اند ملاقاتی با او داشته باشند یا حتی اتهام فرزندشان را بدانند.
غلامرضا مومنی پدر عشا، مهندس 60 ساله عمران است که همزمان با انقلاب از آمریکا به کشور بازگشته و 30 سال از عمر خود را در محرومترین نقاط کشور به راه سازی پرداخته است.
آقای مومنی آخرین اطلاعی که از وضعیت عشا دارید چیست؟
تا جایی که ما اطلاع داریم عشا هنوز در انفرادی بند 209 زندان اوین است. بعد از اولین تماسی که روز پس از بازداشت اش از زندان داشت هیچ تماسی با ما نگرفته است. دادگاه هم اطلاع درستی به ما نمی دهد و آقای دادخواه هم هنوز نه موفق به ملاقات با عشا شده و نه پرونده را خوانده است.
طبق اطلاعی که ما داشتیم روز گذشته از وزارت اطلاعات به منزل شما آمدند. دلیل این حضور مجدد ماموران در خانه شخصی شما چه بود؟
بله دیروز سه شنبه، از اوین آمدند دنبال چند فیلم دیگری که روز اول در بازرسی خانه آنها را نبرده بودند. بعد به منزل یکی از دوستان عشا رفتند و فیلم هایی را که دست او بود گرفتند. چیزی به ما درباره عشا نگفتند و فقط دنبال فیلم ها بودند.
شما این فیلم ها را دیده بودید و آیا می دانید این فیلم ها درباره چه چیزی بود؟
این فیلم هایی که برده اند مجموعه است از مصاحبه هایی که دخترم با فعالان اجتماعی انجام داده بود. خود من این فیلم ها را دیدم و واقعا لذت بردم. این فیلم ها نشان می داد که زنان جامعه ما چقدر رشد کرده اند و در چه سطح بالایی از آگاهی اجتماعی قرار دارند. این فیلم می توانست تاثیر خیلی خوبی در خارج از کشور داشته باشد. عشا این فیلم ها را برای کار دانشگاهی اش تهیه کرده بود. خود من در آمریکا تحصیل کرده ام و با اینکه قرار نبود این فیلم ها خارج از چارچوب دانشگاه پخش شود اما می دانم که در سطح اساتید دانشگاه ها هم دید خوبی درباره ایران و وضعیت زنان کشور وجود ندارد و عشا هم خیلی روی این موضوع حساس بود. حال اگر عشا تصمیم می گرفت برود از مردم کوچه بازار فیلم تهیه کند می گفتند او می خواهد فقر و محرومیت را در ایران به تصویر بکشد و چهره نظام را خراب کند. اما دیدن این زنان چه تاثیری می تواند در خارج از کشور داشته باشد جز نشان دادن رشد جامعه ایران.
روز گذشته آقای دادخواه اعلام کردند که وکالت پرونده عشا را به عهده گرفته اند. نظر حقوقی ایشان درباره پرونده چیست؟
آقای دادخواه همانطور که در مصاحبه ای که با سایت شما کرده بودند دیدم معتقدند عشا هیچ کاری خلاف قانون انجام نداده و دادگاه نمی تواند وی را مجرم اعلام کند. ایشان هنوز پرونده را مطالعه نکرده اند و گویا نمی توانند تا پایان بازجویی این کار را بکنند، اما با شناختی که از کمپین داشتند و توضیحاتی که ما درباره فعالیت عشا داده ایم معتقدند عمل خلاف قانونی رخ نداده است.
مراجعات شما به دادگاه تا امروز بی نتیجه بوده است؟
بله. یک روز پس از بازداشت عشا با سند معتبر به دادگاه رفتم و گفتم دخترم را با سند آزاد کنید، فیلم ها را ببینید اگر موردی خلاف امنیت کشورو قانون داشت هر گاه بخواهید خودم فرزندم می آورم که جواب بدهد. گفتند بروید خانه هر وقت لازم بود می گوییم بیایید و تا زمانی که نگفته ایم لازم نیست به دادگاه مراجعه کنید. این شیوه برخورد با یک خانواده نگران و این شیوه بازداشت بدون احضاریه و بدون حضور وکیل و اینکه اجازه هیچ تماس و ملاقاتی به ما نمی دهند واقعا یک روند قرون وسطایی است.
عشا قبل از بازداشت خود به دوستانش گفته بود که باید برای جراحی کلیه اش بستری شود. آیا موفق به درمان شد یا پیش از این اقدام دستگیر شده است؟
عشا مدارک پزشکی اش را کامل کرده بود و قرار بود روز شنبه برای جراحی کلیه از بیمارستان آتیه وقت گرفته بود. در حالی که دو روز قبل از این قرار بازداشت شد. ما بیش از هر چیز نگران وضعیت جسمی او هستیم چون عشا در حالت عادی از درد کلیه و ناراحتی معده رنج می برد چه برسد به اینکه تحت این فشار روانی در زندان باشد. مادر عشا وضعیت روحی خیلی بدی دارد و به شدت نگران حال عشا است. البته با مروری که درباره خبرهای مربوط به بازداشت اعضای کمپین کردم می دانم این نگرانی ها و فشارها برای اولین بار نیست که رخ داده و نمی دانم چرا آقایانی که شاهد اینهمه رنج خانواده ها هستند، کمی انعطاف نشان نمی دهند و باز زندانی و خانواده اش را از اولین حقوق خود محروم می کنند.
همه اینها را می بینم و افسوس می خورم به حال جوانان وطنم. بالاخره عشا آزاد می شود چه یک ماه بعد چه یک سال وچه دو سال بعد. فقط نمی دانم این آقایان چه جوابی به وجدان خود می دهند در برابر این کارهایی که انجام می دهند. چه جوابی دارند برای این همه عذابی که امروز خانواده من می کشند و می دانم خانواده های دیگری جز ما هم کشیده و می کشند
.

هنوز هزاران مدرسه كپری در ایران وجود دارد


هنوز هزاران مدرسه كپری در ایران وجود دارد

ایسنا: در حالي كه معاون سازمان نوسازي مدارس كشور از برچيده شدن همه مدارس كپري ظرف كمتر از چهار ماه آينده يعني تا دهه فجر امسال خبر مي‌دهد، وزير آموزش و پرورش در پاسخ به احتمال برگزاري جشن كپرزدايي در كشور تا پايان سال جاري، با طرح چند پرسش، اين گونه، گفت: كجا مدرسه كپري داريد؟ كو؟ كدام استان؟
عليرضا علي‌احمدي ـ وزير آموزش و پرورش ـ در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه كه آيا طبق وعده سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور، همه مدارس كپري تا پايان امسال بر چيده مي‌شود؟ اظهار كرد: شما به من آمار ارائه بدهيد و بگوييد كجا مدرسه كپري داريم.
وي در پاسخ به اين سوال كه پس آيا بنابر گفته شما ما مدرسه كپري در كشور نداريم، گفت: شما به من نشان بدهيد!
اين سخنان علي‌احمدي در حالي عنوان مي‌شود كه سيد باقر مسلمي ـ معاون اداري و مالي سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور ـ از وجود 10 هزار و 75 مدرسه كپري در قالب 15 هزار و 160 كلاس درس در سال‌هاي گذشته خبر داده بود.
وي ضمن اعلام خبر برچيده شدن مدارس كپري كشور تا دهه فجر امسال، گفت: حذف 20 درصد مابقي مدارس كپري داراي بيش از 80 درصد پيشرفت فيزيكي است و اين مدارس نيز تا پايان سال برچيده مي‌شوند.
مسلمي در عين حال يادآورشد: 80 درصد مدارس كپري تا آغاز سال تحصيلي جديد برچيده شده‌اند.
به گزارش ايسنا، در برابر اعلام آمار مدارس كپري كشور كه نشان مي‌دهد هنوز چيزي حدود دو هزار مدرسه كپري در كشور وجود دارد و همچنين وعده حذف كامل آن‌ها تا پايان سال، اظهارات وزير آموزش و پرورش اين پرسش را به ذهن مي‌رساند كه اساسا وقتي علي‌احمدي سخن از اين كه «مدارس كپري را به من نشان بدهيد» مي‌گويد، آيا مي‌توان اين گونه استنباط كرد كه «در حال حاضر ما مدرسه كپري نداريم» و با فرض مثبت بودن پاسخ اين پرسش، آيا به واقع مي‌توان نسبت به حذف چيزي كه در اساس وجود خارجي ندارد، وعده داد؟
!

Dienstag, 21. Oktober 2008

دبیرکل سازمان ملل به ایران


دبیرکل سازمان ملل به ایران: از سرکوب مردم واقلیتهای دینی واعدام نوجوانان دست بردارید
بان کی مون دبیر کل سازمان ملل با استناد به گزارشی وخیمی که درباره وضع حقوق بشر در ایران توسط کارشناسان سازمان تهیه شده، از جمهوری اسلامی خواستار شد از سرکوبگری علیه مردم خود دست بردارد و تبعیض و فشار علیه زنان، کودکان، دانشجویان، کارگران، آموزگاران، تلاشگران حقوق انسانی و اقلیتهای دینی و قومی را متوقف سازد.گرچه این یکی از موارد معدودی است که دبیرکل سازمان ملل این چنین قاطعانه از پایمال شدن حقوق انسانی در ایران سخن می گوید، ولی او در عین حال گامهائی را که حکومت ایران در راه بهبود بخشیدن به وضع آموزش و پرورش و تامین خدمات بهداشتی مردم برداشته مورد تحسین قرار داد.بان کی مون با استناد به گزارشی که از جانب کارشناسان سازمان ملل به وی تسلیم شده، از جمهوری اسلامی خواستار گردید در چند زمینه رفتار خود را تغییر دهد. او به ویژه به اقدامات سرکوبگرانه حکومت ایران نسبت به پیروان دین بهاءالله اشاره کرد که همه رهبران آنها در زندان به سر می برند و گورستان آنها در اصفهان نیز اخیرا تخریب شده است.حکومت ایران در عین حال که با استناد به باورهای مذهبی اسلامی، بهائیان را مرتد می داند و دین آنها را باطل تلقی می کند، همیشه این ادعا را مطرح ساخته که در ایران آزادی مذهبی وجود دارد و کسی به خاطر باورهای دینی خویش مورد تعقیب و آزار قرار نمی گیرد و این در حالی که همه سازمانهای حقوق بشر از فشار و آزار رژیم علیه اقلیت های دینی سخن می گویند و به ویژه بر سرکوب بهائیان انگشت می گذارند که رژیم صدها تن از آنان را اعدام کرده و صدها تن دیگر را به زندان انداخته و همه نهادهای دینی آنان را منهدم ساخته است. این تبعیض و آزار، حتی اهل تسنن را نیز در ایران شامل می شود که پس از گذشت سی سال از به روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران، هنوز به آنها اجازه داده نشده است که در تهران مسجدی برای نماز خود برپا کنند.در گزارش حقوق بشر سازمان ملل همچنین گفته شده که در جمهوری اسلامی، بر فشار و آزار علیه زنان، دانشجویان، آموزگاران، کارگران و تلاشگران آزادی نیز افزوده شده است. در این گزارش که نسخه هائی از آن در اختیار نمایندگان همه 192 کشور عضو سازمان ملل قرار گرفت، همچنین از اعدام نوجوانانی که هنوز به سن قانونی (18 سال) نرسیده اند و از نظر قوانین بین المللی صغیر محسوب می شوند، ابراز نگرانی شده است.در این گزارش همچنین آمده است که هنوز مواردی از سنگسار و اعدام در ملاء عام در ایران روی داده و این در حالی که حکومت تعهد کرده از این گونه رفتارها دست بردارد. تدوین کنندگان گزارش به موارد دیگری نیز از جمله قطع یکی از اعضای بدن محکومین به عنوان قصاص، شلاق زنی، مرگ مشکوک زندانیان و یا خودکشی آنان اشاره کرده اند.در گزارش قید شده که گرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکنجه ممنوع است، ولی قانون جزائی ایران تعریف دقیقی از ماهیت شکنجه ارائه نداده و آن را یک جرم توصیف نکرده است.در گزارش دبیرکل سازمان ملل در مورد نقض حقوق انسانی در ایران، به موارد تبعیض و آزار زنان نیز اشاره شده و تاکید گردیده که در حکومت اسلامی ایران حقوق زنان پایمال می شود و رژیم باید برای رفع این وضع و پذیرفتن استانداردهای بین المللی در مورد زنان به اقدامات فوری دست بزند.بنا بر این گزارش، آزارهای جنسیتی در حکومت اسلامی ایران در ابعاد گسترده وجود دارد و سازمانهائی که برای تساوی حقوق زنان در ایران تلاش می کنند سرکوب گردیده اند و تلاشگران آن به زندان افتاده اند.دبیر کل سازمان ملل گفت: مشکل در آن است که حکومت ایران در برخی موارد به تلاشگران تساوی حقوق زنان برچسب عامل خارجی می زند و ادعا می کند که آنها در امنیت ملی کشور اخلال می کنند و با این اتهام به مجازات آنها می پردازد.سازمان ملل در سالهای نخست به روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران بازرس ویژه ای را مامور رسیدگی به حقوق انسانی در آن کشور کرده بود که رژیم در اجرای ماموریت آنها کارشکنی می کرد و حتی اگر اجازه ورود به آنان می داد ماموران نمی توانستند آزادانه با افراد گفتگو کرده و به گردآوری اطلاعات بپردازند.در سالهائی که مساله اتمی ایران به یک مشکل جدی برای جامعه بین المللی مبدل گردیده، امر حقوق بشر تا حدودی به دست فراموشی سپرده شده است.در این میان اعلام شد که دور دیگری از رایزنی های گروه 1+5 به هدف گسترش تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بدون نتیجه پایان یافت. ولی یک مقام آمریکائی گفت: چین این بار از مخالفت خود با برگزاری رایزنی ها دست برداشته است. در دو هفته گذشته چین مصرانه از شرکت در رایزنی ها سر باز می زد، و گفته می شود که این رفتار واکنشی نسبت به قصد ایالات متحده برای فروش اسلحه به دولت تایوان بود.در همین رابطه محمد البرادعی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتم سخنان تردیدآمیزی در مورد توان ایران برای تولید بمب هسته ای بیان داشت. البرادعی شب گذشته (دوشنبه 20 اکتبر 2008) گفت: حکومت ایران حتی اگر اراده کند به تولید بمب اتمی بپردازد، فاقد مواد خام کافی برای ساخت حتی یک بمب اتمی می باشد – و افزوده گفت: حتی اگر ایران تصمیم بگیرد از عضویت در ان پی تی (پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی) خارج شود، هنوز نشان آن نمی تواند باشد که ایران در آینده نزدیک بتواند بمب اتمی تولید کند. البرادعی سه روز پیش گفته بود که ایران هم اکنون در راستای رسیدن به توانائی تولید بمب هسته ای گام بر می دارد. او در آن سخنان تائید کرده بود که حکومت ایران بالاخره به تکنولوژی اتمی خواهد یافت که به آن کشور از جمله امکان خواهد داد هرگاه که اراده کند، دانش هسته ای را برای ساخت بمب اتمی به کار گیرد. ولی در عین حال افزوده بود: آنها کتاب آشپزی را در اختیار دارند، اما هنوز فاقد مواد اولیه برای پختن آن (تولید بمب هسته ای) می باشند. البرادعی همچنین گفته بود که آژانس زیر سرپرستی او فاقد ابزار لازم برای بررسی برنامه های نظامی حکومت ایران می باشد.در تهران، حجت الاسلام حسن روحانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی و سرپرست مذاکرات اتمی ایران، دولت احمدی نژاد را به دروغگوئی در مورد میزان پیشرفتهای اتمی از هنگام آغاز ریاست جمهوری او متهم ساخت و ارزیابی کرد که در این سه سال پیشرفتها جزئی بوده و احمدی نژاد ادعاهای دروغینی در مورد دستاوردهای اتمی در دوران ریاست جمهوری خود انتشار داده است

Montag, 20. Oktober 2008

کودکان کار در ایران

ديگر سيلی هم صورت شان را سرخ نمی کند


ديگر سيلی هم صورت شان را سرخ نمی کند»رویا کریمیآنها نه نام دارند و نه نان، آبرو داری می کنند و با سيلی صورت سرخ نگه می دارند. روزگاری در هر محله، چند تايی پيدا می شدند که آبرودار بودند و هيچ گاه دست پيش کسی دراز نمی کردند؛ فقير بودند، و اين نام چنان آبرو و عزتی در ميان مردم داشت که دراويش نيز خود را فقير می ناميدند. نان شان جو بود، که آن زمان ارزان ترين بود و قوت شان، اشکنه، که گاهی تنها آب بود و کمی روغن و فلفل، و گاهی هم کمی کشک، به آن رنگ می داد.بیشتر بخوانید:آنها اما، ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی، نام شان را تغيير داده اند. آنها که ديگر اکثر محله های شهرها را پر کرده اند، اقليت محسوب نمی شوند.اکثريتی هستند که ديگر هيچ سيلی صورت شان را سرخ نمی کند. خونی در رگ های شان نمانده است که به زير پوست صورت آنان بدود.جمشيد اسدی، اقتصاددان ساکن پاريس، در تعريف فقر به « راديو فردا» گفت:« به لحاظ اقتصادی، فقر يعنی اين که درآمدهای يک فرد، پاسخگوی هزينه های آن فرد نيست. به طور متوسط، بايد در روز ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کالری به بدن هر فرد برسد و در صورتی که نتواند هزينه اين ميزان کالری را تامين کند، فقير محسوب می شود.»به نوشته رسانه ها در ايران، عبدالرضا مصری، وزير رفاه و تامين اجتماعی ايران، گزارش بانک مرکزی مبنی بر وجود ۱۴ ميليون ايرانی زير خط فقر را آماری بر اساس « برداشت های مقطعی و محدود آدم ها» دانسته و گفته است: مسئوليت نداريم عزت ها را بشکنيم و حق نداريم مهر فقر را بر پيشانی کسی بزنيم.به گفته آقای مصری، کسی که درآمدش با هزينه زندگی اش يکی نيست، فقير نيست، بلکه فردی « باقناعت» است.حال، گستره اين افراد با قناعت، روز به روز گسترده تر می شود. تا جايی که يکی از اعضای کميسيون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته است: «اگر افراد در جامعه درآمدی کمتر از ۵۰۰ هزار تومان داشته باشند، زير خط فقر هستند. يعنی در حال حاضر، نيمی از کارمندان دولت نيز زير خط فقر هستند.»اما تنها اين کارمندان نيستند که کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در آمد دارند، فرشاد، پزشک عمومی ساکن يکی از شهر های بزرگ شمالی ايران، نيز با اشاره به در آمد ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومانی خود به «راديو فردا» گفت:« با حدود ۱۰۰ ساعت کار در هفته، در آمد متوسط من ماهی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است.»برای گرداندن زندگی سه نفره اين خانواده ، فرشاد و همسرش هر دو کار می کنند.با اين حال، تنها در يک شب جشن تولد تنها پسرش، يک پنجم حقوق ماهانه اش هزينه می شود؛ آن هم برای تنها ۱۰ ميهمان.فرشاد گفت:« تعداد مدعوين کاملا محدود بودند و از مهمان ها هم با غذای سبکی پذيرايی کرديم. با اين حال، حدود ۶۰ هزار تومان هزينه شب تولد پسرم شد.»«متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است.»جمشید اسدی، اقتصاددان در پاریساما در جنوب ايران نيز اوضاع چندان بهتر نيست، حتی اگر مجرد باشی و سرباز، هزينه ها بيشتر از درآمد است.محمد، سرباز در جزيره کيش، به راديو فردا گفت:« من ماهی ۳۰ هزار تومان حقوق می گيرم که هيچی محسوب نمی شود.»براساس آخرين گزارش بانک مرکزی، خط فقر برآورد شده در سال ۸۳ بر پايه ۵۰ درصد ميانگين هزينه ماهانه، برای هر فرد شهری، ۷۲ هزار و ۶۵۰ تومان بوده است. اما همين رقم برای هر فرد در سال ۸۵ که اولين سال کامل رياست جمهوری احمدی نژاد است، به ۹۶ هزار و ۹۵۷ تومان رسيده است.نتايج خط فقر در سال ۸۴ نيز ۱۳ درصد و در سال ۸۵ معادل ۱۸ درصد نسبت به سال قبل به طرف بالا جابه جا شده است.اين در حالی است که قيمت مواد غذايی در ايران روز به روز افزايش می يابد. از جمله، بر اساس گزارش رسانه ها، قيمت يک کيلو گوشت گوساله، ۹۰۰۰ تومان و قيمت يک کيلو مرغ ۱۶۵۰ تومان است.با اين حال، مواد غذايی تنها يکی از اقلام هزينه بر زندگی انسانی است. تامين لباس، هزينه مسکن، تحصيل و درمان، از عادی ترين هزينه های روزمره انسانی محسوب می شوند.جمشيد اسدی در مورد دلايل بروز فقر در جوامع گفت: «متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است. او ساده ترين آموزه های اقتصاد را نيز به کار نمی گيرد. شعار ايشان زمانی که به رياست جمهوری رسيد، اين بود که ثروت ايران را ميان مردم تقسيم خواهد کرد. اين کار نشدنی است و سبب فقير تر شدن مردم می شود.»اما به نوشته رسانه ها در ايران، وزير رفاه جمهوری اسلامی همچنان معتقد است و می گويد که « نميدانم چرا از ميان هزاران مساله، خبرنگاران مي روند سر مشکلی (خط فقر)که از ۷۰ ميليون نفر جمعيت کشور شايد مشکل ۱۰ نفر هم نباشد

كمبود دارو؛‌ بيماران سرگردان در داروخانه‌ ها


كمبود دارو؛‌ بيماران سرگردان در داروخانه‌ ها

جام جم آنلاين: تا همين چند وقت پيش شما به عنوان بيمار يا هركسي كه نياز دارويي دارد، مي‌توانستيد با شماره تلفني كه به نام مركز اطلاع‌رساني دارو ثبت شده بود، تماس بگيريد و بپرسيد كه داروي مورد نظرتان را دقيقا از كجا و كدام داروخانه تهيه كنيد.
اين مركز در خيابان ناصرخسرو به‌شكل نمادين و مثلا براي دهن‌كجي به قاچاقچيان دارو در اوايل سال 80 تاسيس شده بود و گرچه فعاليتش 24 ساعته نبود، اما دسترسي به آخرين اطلاعات بازار دارو را براي بيماران فراهم مي‌كرد.
همين امروز هم اگر به 118 زنگ بزنيد، شماره مركز اطلاع‌رساني دارو را در اختيارتان قر ار مي‌دهد، اما اگر با شماره مورد نظر تماس بگيريد، با اين پيام مواجه مي‌شويد: شماره مورد نظر شما مسدود است.
چندي پيش به دليلي نامعلوم اين مركز به ساختمان اصلي معاونت غذا و داروي وزارت بهداشت منتقل شد و حالا كار اين مركز كاملا متوقف شده است.
هيچ دليل مشخص و موجهي براي توقف كار مركزي كه مي‌توانست براي شهروندان تهراني و از آن مهم‌تر براي بيماران شهرستاني كه به منظور تهيه داروهاي كمياب مجبورند داروخانه‌هاي شهر را گز كنند، اعلام نشده است.
تماس‌هاي تلفني و درخواست مكتوب ما براي علت تعطيلي اين مركز به جايي نرسيد، اما معاون غذا و داروي وزارت بهداشت حدودا 10 روز پيش اعلام كرد: شماره تلفن كشوري مركز اطلاع‌رساني تامين دارو تا يك ماه آينده از سوي وزارت بهداشت اعلام مي‌شود و مردم طي تماس با اين مركز مي‌توانند نزديك‌ترين داروخانه توزيع‌كننده داروي مورد نظر خود را پيدا كنند.
توجيه يا علت تاخير
رسول ديناروند در خصوص تاخير در راه‌اندازي مركز اطلاع‌رساني دارو گفته است: متاسفانه نبود چنين مركزي گاهي مردم را در پيدا كردن داروي مورد نظر خود كه از سوي پزشك تجويز شده است، با مشكل مواجه مي‌كند و بيماران سرگردان مي‌شوند، اما از طرفي امكانات و توان پرسنلي وزارت بهداشت اين اجازه را به ما نمي‌دهد كه بتوانيم مركز اطلاع‌رساني تامين دارو را در ستاد وزارت بهداشت راه‌اندازي كنيم‌ به همين علت قرار است طي انعقاد تفاهم‌نامه‌اي با يكي از واحدهاي اجرايي زير مجموعه وزارت بهداشت در يكي از دانشگاه‌هاي علوم پزشكي، اين مركز را راه‌اندازي كنيم.
توجيه نبود امكانات و توان پرسنلي در حالي اعلام مي‌شود كه به گفته يك كارشناس حوزه دارو، اين مركز در گذشته با 5 نفر پرسنل اداره مي‌شد و بودجه گرداندن اين مركز هم از اعتبارات معاونت غذا و دارو تامين نمي‌شده، بلكه از منبع مالي غيررسمي و بر اساس همكاري اين مركز با شركت‌هاي دارويي و فروش تك نسخه‌اي دارو به دست مي‌آمده است.
گرچه ديناروند ايجاد مركز اطلاع‌رساني دارو از اين نظر كه مردم بتوانند طي تماس با آن، مراكز عرضه‌كننده داروي مورد نظر خود را پيدا كنند و آدرس نزديك‌ترين داروخانه عرضه‌كننده دارو را بگيرند را قطعا از وظايف وزارت بهداشت مي‌داند.
اما او در بخش ديگري از صحبت‌هايش مي‌گويد: امكانات وزارت بهداشت محدود است، بنابراين لازم نيست هر كاري كه جزو وظايف قانوني وزارت بهداشت است، الزاما از طرف خود وزارت بهداشت انجام شود، بلكه مي‌توان با خريد خدمت و با استفاده از توان اجرايي مراكز خارج از وزارتخانه‌ برخي كارها را واگذار كرد كه اطلاع‌رساني درباره دارو مي‌تواند يكي از اين امور باشد البته در اين مورد خريد خدمت از بخش غيردولتي انجام نمي‌شود و طرف قرارداد يكي از دانشگاه‌هاي علوم پزشكي است كه بعدا اعلام مي‌شود.
كمبود دارو، علت تعطيلي‌
مساله ديگري هم به شكل غيررسمي در خصوص تعطيلي اين مركز اعلام مي‌شود كه احتمال صحيح بودن آن زياد است. شنيده‌ها حاكي است، مشكلات كمبود دارو بخصوص داروي بيماران خاص كه هر چند وقت يك‌بار به اعتراض و تجمع آنها منجر مي‌شود علت اصلي تعطيلي اين مركز است.
يكي از دست‌اندركاران حوزه دارو كه تمايلي براي ذكر اسمش ندارد، مي‌گويد: سال 83 اين مركز به‌طور متوسط از كمبود 3 قلم دارو در هفته گزارش مي‌داد، اما در حال حاضر كمبود دارو‌ها خيلي بيشتر از اين تعداد است و ادامه كار اين مركز به اين شكل و با توجه به كمبود‌ها بيشتر زير سوال بردن مسوولان دارويي كشور محسوب مي‌شد تا كمك به بيماران.
سرگرداني بيماران‌
مسوول روابط عمومي داروخانه 13 آبان نيز به جام‌جم مي‌گويد: مركز اطلاع‌رساني دارو كمك بزرگي براي بيماران بود تا بدون اتلاف وقت بدانند براي تهيه داروي مورد نظرشان به كجا مراجعه كنند.
اعظم ناظري ادامه مي‌دهد: در حال حاضر وقتي براي تهيه دارويي با ما تماس مي‌گيرند، ما فقط مي‌توانيم به بيماران اطلاع دهيم كه داروي مورد نظر در داروخانه 13 آبان وجود دارد يا نه، در واقع هيچ كمك ديگري به بيمار نمي‌كنيم، اما مركز اطلاع‌رساني دارو به بيماران دقيقا اطلاع مي‌داد كه دارويشان را از كجا تهيه كنند.
او مي‌گويد: به اين ترتيب بيماران مجبورند تك‌تك داروخانه‌ها را براي يافتن داروي مورد نظر جستجو كنند
.

Sonntag, 19. Oktober 2008

تخریب قبرستان بهایی ها در اصفهان

تخریب قبرستان بهایی ها در اصفهان

بيش از ‌٥/١ ميليون كودک كار در ایران


بيش از ‌٥/١ ميليون كودک كار در ایران

ایسنا: يك عضو هيات رييسه كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي در ارزيابي نسبت به وضعيت نابساماني‌ اوضاع بيش از 5/1 ميليون كودك كار گفت: نظارت وزارت كار بر كارگاه‌ها ضعيف است.
هادي مقدسي به كارگيري كودكان در كارگاه‌ها و كانون‌هاي اقتصادي را درست مشابه بكارگيري نيروهاي غيرقانوني خارجي دانست و گفت: در خصوص تامين حقوق كودك هيچ گونه كسري از لحاظ حقوقي و قانوني نداريم، اما كارگاه‌ها و موسساتي كه در واقع به لحاظ منافع بيشتر و به خاطر سوء استفاده از پتانسيل وجودي كودكان به شكل غيرقانوني آنها را به‌كار مي‌گيرند، متخلف هستند، و در اين زمينه فقط در بحث نظارت مقداري مشكل داريم.
نماينده بروجرد افزود: كميسيون اجتماعي مي‌تواند از وزارت كار و امور اجتماعي تقاضا كند كه كارگاه‌هايي را كه كودكان را به كار مي‌گيرند، بيشتر تحت فشار قرار دهد، تا اگر قرار است از كودكان استفاده‌ي كاري شود، تحت تدابير و قوانين جمهوري اسلامي باشد و كارفرمايان و صاحبان كار حق كودكان را ضايع نكنند.
عضو هيات رييسه كميسيون اجتماعي با تاكيد بر توجه بيشتر بر نظارت وزارت كار بر كارگاه‌ها و موسسات توليدي گفت: بايد از سوء استفاده از كودكان كار جلوگيري به عمل آيد.
مقدسي اظهارداشت: در حال حاضر از نظر قوانين كار هيچ مشكلي نداريم و به اندازه كافي قوانين مترقي و مدون داريم كه بتواند از تضييع حقوق كارگر در هر شرايط و سني جلوگيري كند، منتهي نظارت وزارت كار ضعيف است و به اندازه كافي بر كارگاه‌ها نظارت ندارد و مي‌بايست ابتكار عمل خاصي در اين زمينه به كار گرفته شود و با كارگاه‌ها و موسساتي كه از اين نيروهاي كوچك و اين شرايط سني كار سوء استفاده مي‌كنند مقابله شود، از اين رو مي‌توان نتيجه گرفت شرايط فعلي وزارت كار براي احقاق حق كودكان كار مطلوب و مناسب نيست و انتظار داريم تحت شرايط قانون كاري كه امروز از آن برخوردار هستيم و حقوق تمامي اقشار كارگري را احصاء و احياء مي‌كند، حقوق كودكان كار نيز به همين شكل احياء شو
د.

Samstag, 18. Oktober 2008

كشف گور دسته‌جمعی در مشهد


كشف گور دسته‌جمعی در مشهد

صبح روز گذشته در حالی كه تعدادی از كارگران در محدوده پنجراه پایین خیابان مشهد مشغول عملیات حفاری بخشی از خیابان بودند، با صحنه عجیبی مواجه شدند

ایسنا: یك گور دسته‌جمعی در یكی از محلات شهر مشهد كشف شد. صبح روز گذشته در حالی كه تعدادی از كارگران در محدوده پنجراه پایین خیابان مشهد مشغول عملیات حفاری بخشی از خیابان بودند، با صحنه عجیبی مواجه شدند. براساس این گزارش، در بررسی‌های به عمل آمده، استخوان چند انسان كه به نظر می‌رسد، سال‌ها از مرگ آنها می‌گذرد، در یك گور دسته‌جمعی كشف شد. بلافاصله و با حضور ماموران انتظامی در محل، اعضای تیم پزشكی قانونی در محل حاضر و اسكلت‌های كشف شده را به اداره پزشكی قانونی منتقل كردند. مركز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی نیز این خبر را تایید كرده است.

روزنامه‌نگاران ایران محکوم و محروم از حقوق خود

روزنامه‌نگاران ایران محکوم و محروم از حقوق خود
محمدحسن فلاحیه زاده در اعتصاب غذا و مسعود کردپور محکوم به یکسال زندان
گزارشگران بدون مرز نگران سلامت روزنامه‌نگار زندانی محمدحسن فلاحیه‌زاده است، که از تاریخ ١٤ مهرماه در اعتصاب غذا بسر میبرد. گزارشگران بدون مرز همراه با بیان فلاحیه‌زاده همسر و صالح نیکبخت وکیل این روزنامه‌نگار از او می‌خواهد به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
" محمدحسن فلاحیه‌زاده قدیمی‌ترین روزنامه‌نگار زندانی در ایران است. وی در دادگاهی غیر علنی و بدون داشتن وکیل مدافع به زندان محکوم شده است. هم اکنون در بند ٣٥٠ زندان اوین با زندانیان عادی زندانی و از حقوق لولیه خود محروم است. بی‌عدالتی دستگاه قضایی در برابر خواست‌های برحق این روزنامه‌نگار، برای او راهی جز به خطر انداختن سلامتش نگذاشته است. "
محمد حسن فلاحیه‌زاده به بیماری تلاسمی مبتلا است. این بیماری در شرایط نامناسب بازداشت و در صورت ادامه‌ی اعتصاب غذای می‌تواند به شکل جدی سلامت او را به خطر اندازد. صالح نیکبخت وکیل این روزنامه نگار به گزارشگران بدون مرز اعلام کرد که موکلش در اعتراض به حکم زندان و برای اعاده دادرسی دست به اعتصاب غذا زده است. وی علیرغم امضای وکالت‌نامه از سوی روزنامه‌نگار تاکنون نتوانسته است به پرونده دسترسی داشته باشد. بیان فلاحیه‌زاده همسر این روزنامه‌نگار که به همراه پسر سه ساله اش در در خرمشهر زندگی می کند گفت که از آغاز اعتصاب غذا نتوانسته است به ملاقات همسرش برود اما نگران سلامت او است و در تماس تلفنی از او خواسته است که به اعتصاب غذایش پایان دهد. وی گفت همسرش پاسخ داده است که بعد از دیدار با وکلیش به اعتصاب پایان خواهد داد.
محمدحسن فلاحیه‌زاده خبرنگارتلويزيون العالم، شبکه عرب زبان راديو تلويزيون دولتي ايران، و همکار بسیاری از رسانه‌های عرب از جمله روزنامه المستقبل، رادیو دوبی، و تلویزیون ابوظبی، از آذرماه ١٣٨٥ در زندان بسر مي برد. در تاريخ ۹ ارديبهشت ١٣٨٦ از سوی دادگاه انقلاب اسلامي تهران در پشت درهای بسته به اتهام " جاسوسي" محاکمه و به سه سال زندان و پرداخت جریمه سنگین مالی دو برابر دستمزدش دریافتی از رسانه ها محکوم شد. وی هم اکنون در بند ٣٥٠ زندان اوین زندانی است.
از سوی دیگر، مسعود کردپور در تاریخ ٢٤ مهرماه از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به یک سال زندان محکوم شد. این روزنامه نگار در تاریخ ١٧ مرداد ماه در شهر بوکان از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و بعد از ٢١ روز بازداشت و سلول انفرادی در زندان های اطلاعات و مرکزی بوکان به زندان مهاباد انتقال یافت. در تاریخ ٣١ شهریور از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به "تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه و گفتگو با رسانه هاي بيگانه " محاکمه شده بود.
گزارشگران بدون مرز یادآور می‌شود
ایران با ١٠ روزنامه‌نگار و وب‌نگار زندانی بزرگترین زندان خاورمیانه برای روزنامه‌نگاران است
.

ضرب ‌و شتم دانشجوی دختر در رودهن


ضرب ‌و شتم دانشجوی دختر در رودهن

روزنامه کارگزاران: صبح روز پنج‌شنبه عابران كوچه دانشگاه رودهن شاهد درگیری ماموران انتظامات و یك دختر دانشجو بودند. این اتفاق ساعت 11:45 هنگامی رخ داد كه یكی از كارمندان زن دانشگاه رودهن از یكی از دختران دانشگاه درخواست كرد تا كیفش را مورد بازرسی قرار بدهد، دختر دانشجو علت درخواست (جست‌وجوی بدنی) را جویا می‌شود اما كارمند زن‌- كه گویا از ماموران انتظامات دانشگاه هم نبوده است- با لحن بدی از ارائه توضیح خودداری می‌كند. دختر دانشجو نسبت به این رفتار و اینكه چرا كسی كه از ماموران حراست نیست، بدون ارائه دلیل قصد بازرسی بدنی از وی را دارد، اعتراض می‌كند. در نهایت دانشجوی دختر از دانشگاه خارج می‌شود، اما كارمند دانشگاه او را رها نمی‌كند و همچنان ـ در حالی كه دختر دانشجو از محیط دانشگاه خارج شده بود‌- او را تعقیب می‌كند. دختر دانشجو كه متوجه تعقیب زن می‌شود وحشت‌زده شده و پا به فرار می‌گذارد، اما زن خود را به دختر دانشجو می‌رساند و با ضرب و شتم وی قصد بازگرداندن او را به دانشگاه داشت كه موفق نشد. پس از كارمند زن دانشگاه، چندنفر از «ماموران مرد انتظامات» این دانشگاه نیز خود را به دختر دانشجو می‌رسانند و ضمن توهین و ضرب شتم وی و همراه با تماس‌های فیزیكی مكرر با دختر دانشجو او را به داخل اتاقك انتظامات دانشگاه می‌كشانند و حدود یك‌ربع ساعت او را مورد سوال قرار دادند. در تمام این مدت دانشجویان رودهن و عابران شاهد این برخورد بودند و برخی از عابران، همینطور دانشجویان با دوربین موبایل از این حادثه فیلمبرداری كردند. خبرنگار روزنامه كارگزاران كه در محل حادثه حضور داشت، نسبت به ماجرا كنجكاو شده و علت این برخورد را از دانشجویان حاضر در محل سوال كرد و در پاسخ دانشجویان ادعا كردند كه این اولین‌بار نیست كه چنین برخوردهایی با دانشجویان این واحد دانشگاه آزاد اتفاق می‌افتد. آنها همچنین از نظارت ماموران مرد بر نوع پوشش دانشجویان دختر نیز خبر می‌دهند.
به همین دلیل علت چنین رفتاری را از دكتر حیدری رئیس دانشگاه جویا می‌شویم، وی ضمن ابراز تاسف از چنین برخوردی، حاضر به ارائه توضیح كامل در این زمینه نمی‌شود و ارائه توضیحات را به مسوول حراست دانشگاه محول می‌كند. اما در كمال تعجب وی نیز خود را در این زمینه پاسخگو نمی‌داند و از انجام مصاحبه و ارائه توضیح امتناع می‌كند.
در گفت‌وگوهایی كه خبرنگار ما با دانشجویان این دانشگاه انجام داد، مشخص شد كه دانشجویان این دانشگاه به دلیل فقدان تشكل‌های صنفی دانشجویی منسجم، اصولا در برابر برخوردهای ماموران انتظامات و حراست دانشگاه بسیار آسیب‌پذیر شده‌اند و به دلیل عدم ارتباط رسانه‌های جمعی با این دانشگاه، بر بسیاری از برخورد‌های اینچنینی سرپوش گذاشته می‌شود و این امر موجب عدم ‌پاسخگویی ماموران انتظامات در قبال دانشجویان شده است
.

زندانیان سیاسی: زندگی در جهنم را تجربه می کنیم


زندانیان سیاسی: زندگی در جهنم را تجربه می کنیم

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي
انجمن زندانيان سياسي گزارش دادسعید درخشندی و احمد دانش پذیر كه به بند 7 زندان شماره ی 8 اوین تبعيد شدند ازمدافعين حقوق بشر درخواست ياري نموده اند. براساس اين گزارش زندانيان اين بند در شرايط دشواري بسر مي برند به نحوي كه شرايط استحمام آنها به سختي ممكن است و براي 180 نفر تنها 3 دوش وجود دارد.سعید درخشندی گفته است از قول من به مردم بگویید که ما زندگی در جهنم را تجربه می کنیم
همچنين اين انجمن درخبري ديگر گزارش كرد محمد حسین فلاحیه چهاردهمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشته است. مهم ترین خواسته ی این روزنامه نگار زندانی این است که بتواند وکیل داشته باشد ولی دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات،اجازه ی این کار را نمی دهند
.

«در بهشت زهرا دیگر جا نیست»


«در بهشت زهرا دیگر جا نیست»

محمود رضاييان، مديرعامل سازمان بهشت زهرا، اعلام کرد که يک تهران ده ميليونى است و يک بهشت زهرا، كه آنهم از اواخر آبان ماه، دیگر جايى براى دفن مرده ها ندارد.
مدير عامل سازمان بهشت زهرا در گفت و گو با خبرگزاری «فارس» افزود: « اگر شهرداری تهران، زمين های جديدی در اختيار اين سازمان نگذارد، ممکن است از اواخر آبان، ديگر مرده ای در بهشت زهرا پذيرش نکنيم، چرا که تا به الآن هم از فضاهای غيرممکن استفاده کرده ايم.»
بحث بحرانی شدن وضعيت بهشت زهرا در حالی مطرح می شود که طرح ساخت گورستان های جديدی در تهران به دلايلی انجام نشده است.
« اگر شهرداری تهران زمين های جديدی در اختيار اين سازمان نگذارد، ممکن است از اواخر آبان ديگر مرده ای در بهشت زهرا پذيرش نکنيم چرا که تا به الان هم از فضاهای غيرممکن استفاده کرده ايم.»
محمود رضاييان، مديرعامل سازمان بهشت زهرا
گزارش ها حاکی است که ساخت گورستانی در شرق تهران با مخالفت ارتش و سازمان حفاظت محيط زيست، نيمه کاره رها شد.
به گزارش منابع خبری درايران، ارتش که مالک زمين های « تلو» در شرق تهران است، در نامه ای به شهرداری تهران اعلام کرد: به دليل مسايل امنيتی و نظامی اجازه ساخت گورستان در اين منطقه را نمی دهد.
سازمان محيط زيست نيز با اين استدلال که تلو روی خط گسل قرار دارد و در صورت بروز هر حادثه ای، آب غسالخانه وارد رود خانه جاجرود می شود و توليد آلودگی می کند، به جمع مخالفان پيوست تا اين مساله همچنان حل نشده باقی بماند.
همچنين طرح ايجاد گورستانی برای ساکنان غرب تهران ، اسلامشهر و کرج در منطقه گرمدره نيز به دليل واقع شدن اين گورستان در محدوده شهری نيز منتفی شد.
از سويی، بحث واگذاری ۱۶۰ هکتار از زمين های باقرشهر که در همسايگی بهشت زهرا قرار دارد نيز با مخالفت شورای شهر باقرشهر به نتيجه ای نرسيده است.
شورای شهر باقرشهر، توسعه بهشت زهرا را برای اهالی اين شهرک نگران کننده می داند، درحالي که محمود رضاييان، مدير عامل سازمان بهشت زهرا، با اين عنوان که ۴۰ درصد کارکنان بهشت زهرا از ساکنان باقرشهر هستند، گفت که اين زمين ها به نام شهرداری سند خورده و واگذاری آن به سازمان بهشت زهرا کاملا قانونی است.
بحران تکميل شدن ظرفيت بهشت زهرا، از تابستان سال جاری به طور جدی در رسانه های ايران مطرح شد و مسئولان اين سازمان بارها هشدار دادند که گورستان ۳۸ ساله شهر وضعيتی بحرانی دارد، اما تا به حال راهی برای حل اين مشکل پيدا نشده است.
مسئولان بهشت زهرا می گويند:« اگر گورستان های جديد در تهران احداث شود، آلودگی های صوتی و مشکل ترافيک به خصوص در روزهای پايانی هفته به طور چشمگيری کاهش مي يابد

Donnerstag, 16. Oktober 2008

کانون نویسندگان ایران:



کانون نویسندگان ایران:
دفاع از آزادی بیان کسب و کار ماست
پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۷ - ۱۶ اکتبر ۲۰۰۸

ما نویسنده ایم و دفاع از آزادی بیان کسب و کار ماست. ما مرعوب شدن در مقابل این تهدیدها و برچسب های بازدارنده و دست کشیدن از آزادیخواهی را در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمی دانیم؛ به منشور کانون نویسندگان ایران پایبند خواهیم ماند و همچنان از آزادی بیان دفاع خواهیم کرد.
مردم شریف و آزاده! دیری است که به شیوه های گوناگون می کوشند کانون نویسندگان ایران را از انجام تعهدی که در دفاع از آزادی اندیشه و بیان دارد بازدارند. برای چند سال مانع برگزاری مجمع عمومی کانون و انتخاب هیئت دبیران آن شدند، تا این که سرانجام امسال کانون توانست به روش مکاتبه ای که در واقع به آن تحمیل شد هیئت دبیران خود را انتخاب کند. در پی این انتخابات، تهدید و سرکوب و خط و نشان کشیدن نیز به اقدامات بازدارنده ی پیشین افزوده شد، به گونه ای که از یک سو دوباره ساز «غیرقانونی» بودن کانون را کوک کردند و، از سوی دیگر، ضمن جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد شاعر آزادی، احمد شاملو، چند تن از اعضای کانون را احضار کردند و مورد بازجویی قرار دادند. هم زمان، با احضار یک عضو برجسته کانون هشدار داده شد که کانون پا را از گلیم خود فراتر نگذارد. اینک یادآوری این نکته را لازم می دانیم که ما در منشور خویش «آزادیِ اندیشه و بیان و نشر در همه ی عرصه های حیات فردی و اجتماعی، بی هیچ حصر و استثنا» را حق همگان دانسته و خود را متعهد ساخته ایم که بی هیچ مماشات و مصالحه ای از این حق مسلم همگان دفاع کنیم. ما در این منشور به صراحت و به تاکید با سانسور مخالفت کرده ایم؛ نمی توانیم کتاب و نشریه و تئاتر و سینما و موسیقی و وبلاگ را در بند سانسور ببینیم و سکوت کنیم؛ نمی توانیم کاهش فاجعه بار تیراژ کتاب تا حد هزار و حتی پانصد نسخه آن هم برای یک جمعیت هفتاد میلیونی را ببینیم و سخنی نگوییم؛ نمی توانیم خفه کردن نویسندگان آزادیخواه را ببینیم و دَم بر نیاوریم؛ نمی توانیم به دفاع از حق مسلم کارگران و معلمان برای طرح مطالباتشان برنخیزیم و اسارت آنان را محکوم نکنیم؛ نمی توانیم اعدام و نقض حقوق کودکان را ببینیم و خاموش بنشینیم. زنان را فقط و فقط به علت مخالفت با تبعیض آشکار جنسیتی به دادگاه می کشانند و به زندان محکوم می کنند. ما این مخالفت را حق بی چون و چرای زنان می دانیم و موظفیم حبس آنان را محکوم کنیم. دانشجویان را تنها به علت کوشش برای برگزاری روز دانشجو و طرح خواسته هایشان سرکوب می کنند. ما وظیفه ی خود می دانیم که این سرکوب را محکوم و از حق آزادی بیان دانشجویان دفاع کنیم. ما نمی توانیم فریاد دادخواهی زندانیان سیاسی را بشنویم و از اعتصاب غذای آنان حمایت نکنیم. ما نمی توانیم بازداشت فعالان فرهنگی و اجتماعی را که جز تلاش برای اعلام هویتی متفاوت با هویت مورد نظر حاکمان کاری نکرده اند محکوم نکنیم. با آن که با نفس مجازات مخالف نیستیم، با مجازات اعدام مخالفیم و حتی قاتلان و جنایتکاران و تروریست ها را نیز مستحق این مجازات نمی دانیم. پس، همچون روز روشن است که مخالفت ما با مجازات اعدام به هیچ روی به معنای تایید قتل و جنایت و ترور نیست. اما برای آن که ما را مرعوب سازند و از مخالفت با اعدام بازدارند، به ما برچسب دفاع از ترور می زنند. برای آن که مانع دفاع ما از آزادی بیان کارگران و معلمان و دانشجویان و زنان شوند، به ما انگ ورود به بازی قدرت می زنند. بدیهی است که فعالیت ما به عنوان نویسندگان آزادیخواه به یک معنا بار سیاسی دارد، زیرا حاکمیت است که آزادی بیان را از مردم سلب کرده و مخالفت با این اقدام حاکمیت البته سیاسی است. اما فعالیت ما هرگز سیاسی به معنای وارد شدن به بازی قدرت نبوده و نیست. کسانی که این برچسب را به ما می زنند فقط می خواهند ما را از دفاع از آزادی بیان بازدارند. مردم آزاده! ما نویسنده ایم و دفاع از آزادی بیان کسب و کار ماست. ما مرعوب شدن در مقابل این تهدیدها و برچسب های بازدارنده و دست کشیدن از آزادیخواهی را در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمی دانیم؛ به منشور کانون نویسندگان ایران پایبند خواهیم ماند و همچنان از آزادی بیان دفاع خواهیم کرد. کانون نویسندگان ایران ۲۴ مهر ۱٣٨۷

Dienstag, 14. Oktober 2008

حکومت نظامی اعلام نشده در بازار تهران


حکومت نظامی اعلام نشده در بازار تهران

رژیم وحشت زده جمهوری اسلامی امروز یک حکومت نطامی اعلام نشده را در بازار تهران برقرار کرد و با به صحنه آوردن نیروی ویژه ضد شورش و لباس شخصی ها، بازاریان را وارد به بازکردن مغازه هایشان می کرد.
گزارشهای دریافتی حاکیست که نیروهای حکومتی از ساعت 9.30 دقیقه صبح امروز در بازار طلافروشان، فرش فروشان و سایر اصناف مستقر شدند تا مانع ادامه اعتصاب بازاریان شوند.
این گزارشها حاکیست ماموران موتورسوار رژیم با لباس های ضد شورش در محوطه بازار رژه می رفتند و شماره پلاک هر مغازه ای را که بسته بود، یادداشت می کردند.
رژیم همچنین در وحشت از ادامه اعتصاب بازاریان در بخشنامه ای به اتحاديه های اصناف اعلام كرده است هر بازاری که معترض باشد، به جرم قاچاق بازداشت می شود.
در این بخشنامه بازاریان را تهدید کردند که اگر به اعتصاب ادامه دهند، به جرم قاچاق کالا و فروش محصولات قاچاق، گرانفروشی، فروش بدون فاكتور و نظایر آن به اداره تعزیرات حکومتی کشانده شده و جریمه خواهند شد.
اعتصاب بازاریان که به رغم اقدامات سرکوبگرانه بی سابقه رژیم بمدت چند روز ادامه یافت، بازتاب گسترده ای در خبرگزاریهای عمده جهان و مطبوعات بین المللی پیدا کرد.
روزنامه نیویورک تایمز نوشت بازار ایران نقش ستون فقرات را در اقتصاد این كشور بازی می كند. اعتصاب گسترده بازاریان در سال 1979 به سقوط رژیم شاه كمک كرد. آنها هنوز هم دارای قدرت هستند و اكنون برای اولین بار بعد از انقلاب است كه در چنین ابعاد گسترده ای دست به اعتراض زده اند.
این روزنامه نوشت اعتصاب بازاریان از اوایل هفته گذشته از اصفهان آغاز شد. رسانه های خبری در ایران به دلیل حساسیت موضوع تا روز چهارشنبه از دادن گزارش در باره اعتراض آنها منع شده بودند.
نیویورک تایمز نوشت تحلیلگران معتقدند اگر چه اعتصابات اخیر در واكنش به یک طرح مالیاتی بوده است، اما مسئله اصلی و نگرانی بازاریان، وخیم شدن وضع اقتصادی در ایران است. اقتصاددانان پیش بینی می كنند ظرف چند ماه آینده، دولت احمدی نژاد با كسری بودجه ای معادل پنجاه میلیارد دلار روبرو شود

یک هفته همبستگی با کارگران ایران



یک هفته همبستگی با کارگران ایران
دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۷ - ۱۳ اکتبر ۲۰۰۸

رادیو فردا: سنديکاها و اتحاديه های کارگری دهها کشور جهان از روز دوشنبه، در «هفته اقدام حمل و نقل جاده ای »، همبستگی خود را با کارگران ايران اعلام می کنند.فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل، هدف از اعلام « هفته اقدام حمل و نقل جاده ای» را تلاش برای بهبود وضعيت کارگران شاغل در اين بخش دانسته است.درعين حال، قرار است اعضای ۵۳ سنديکا و اتحاديه کارگری از ۴۱ کشور جهان در فاصله روزهای ۱۳ تا ۱۹ اکتبر، ۲۲ تا ۲۸ مهر، همبستگی خود را با کارگران ايرانی اعلام کنند.به نوشته «وب سايت فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل»، همبستگی با جنبش مستقل کارگری در ايران و به ويژه منصور اسانلو، رييس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، درجريان برگزاری سمينار، راهپيمايی و تظاهرات اعضای سندیکاها و اتحادیه های کارگری عضو این فدراسیون ابراز خواهند شد.آقای اسانلو در مرداد ماه سال گذشته در نزديکی منزل خود در تهران توسط ماموران امنيتی بازداشت شد.پس از سه روز ابراز بی اطلاعی مقام های امنيتی و قضايی جمهوری اسلامی ايران از وضعيت اين فعال کارگری، سرانجام اعلام شد که وی در زندان اوين نگهداری می شود.بر اساس گزارش ها، منصور اسانلو به اقدام عليه امنيت ملی متهم و در نتيجه به پنج سال زندان محکوم شده است.اين حکم با اعتراض شديد اين فعال کارگری، وکلای مدافع او، سازمان های حقوق بشری و اتحادیه های کارگری در داخل و خارج از ايران مواجه شده است.«مک اوراتا»، دبير بخش زمينی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، در مورد « هفته اقدام حمل و نقل جاده ای» گفته است که صدها هزار راننده و کارگر شاغل در این بخش در اين هفته، ضمن اقدام برای بهبود وضعيت خود، عليه نقض حقوق کارگران ايران اعتراض خواهند کرد.جايزه سوليدر برای سنديکای کارگران شرکت واحد در همين حال، قرار است نماينده سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، در شصتمين سال تاسيس سازمان غیر دولتی و بین المللی «سوليدر»، جايزه سال ۲۰۰۸ ميلادی اين نهاد را دريافت کند.«سوليدر» در سال ۱۹۴۸ ميلادی با هدف کمک بين المللی به کارگران جهان تاسيس شد.اين سازمان غيردولتی با کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری، کنفدراسيون اتحاديه های کارگری اروپا و سازمان بين المللی کار، «آی ال او»، همکاری می کند.سوليدر هر ساله، جايزه «رُز نقره ای» را به افراد و نهادهايی که در راه عدالت اجتماعی، برابری و حقوق کارگران مبارزه و تلاش می کنند، اهدا می کند.قرار است که مراسم اهدای جوايز امسال، روز پانزدهم اکتبر در پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه انجام شود. در ایران دولت، فعالیت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه را به رسمیت نمی شناسد. در سال های اخیر برخی از اعضای این سندیکا از شرکت واحد اخراج و چند تن دیگر بازداشت و محکمه شده
اند.

نیازی به توضیح است؟

نیازی به توضیح است؟


همین دو خط، باندازه همه تفسیرها و طنزهای بی مزه و کم مزه ای که می نویسند لبخند تلخ سیاسی را بر لب شما نمی آورد؟ آنچه مردم می گویند، اگر سیاسی باشد بهترین شعار است و اگر طنز باشد، شنیدنی ترین و خواندنی ترین طنز. بعد از پیامکی که هفته گذشته رکورد را شکسته بود (مادر کردان: پسرم! اگر میدانستم وزیر می شی، میزاشتمت مدرسه)، حال این تصویر رکورد دار است!

Sonntag, 12. Oktober 2008

تجمع مردم علیه زمین خواری سپاه پاسداران در شیراز

تجمع مردم علیه زمین خواری سپاه پاسداران در شیراز
ایسنا: جمعی از اهالی روستای قلات شیراز با تجمع مقابل استانداری فاس به تصرف اراضی خود توسط یکی از نیروهای مسلح کشور اعتراض کردند و مدعی شدند بیش از 300 هکتار از اراضی زراعی این منطقه توسط یکی از نیروهای مسلح جهت ساخت تأسیسات و پادگان نظامی تصرف شده است.
یکی از اهالی معترض این روستا گفت: یکی از شرکت های عمرانی وابسته به یک ارگان نظامی شبانه در اراضی قلات کانتینر و تجهیزات عمرانی پیاده کرده و می گویند می خواهیم در 250 هکتار از اراضی این منطقه پادگان نظامی احداث کنیم.
وی گفت: مدیران این شرکت مدعی هستند که از طریق کارشناسان دادگستری قیمت اراضی تعیین شده و پول آن را پرداخت می کنند اما آیا می شود به زور وارد خانه کسی شد و بعد به او گفت: پول شما را می دهیم؟
این شهروند قلاتی خاطرنشان کرد: اگر مردم نخواهند املاک خود را به فروش برسانند باید چه کسی را ببینند؟
یکی دیگر از معترضان نیز گفت: 10 روز است که با این نهاد نظامی درگیر هستیم اما هیچ کس از ما نمی پرسد چه می خواهید؟ اصلاً حرف ما را گوش نمی دهند!
یک مرد کهنسال اهل قلات نیز گفت: من از زمان پدربزرگم به یاد دارم که در این املاک کشاورزی می کردیم اما حالا می خواهند زندگی ما را بگیرند!
وی ادامه داد: هیچ کس به حرف گوش نمی دهد! حتی ما را به بخشداری و فرمانداری و استانداری راه نمی دهند! نمی دانیم حقمان را از چه کسی طلب کنیم!
اسماعیل یکی دیگر از اهالی روستای قلات هم گفت: در منطقه قدرت 35 هکتار زمین کشاورزی دارم که میراث 100 ساله پدری است حالا می گویند این زمین توسط منابع طبیعی به یکی از ارگان های نظامی واگذار شده است.
وی گفت: مسئولان این ارگان نظامی هم می گویند پول اراضی را به خانواده نوبخت مالک خانی قلات پرداخت کرده ایم در حالی که این اراضی ربطی به نوبخت ندارد
.

Samstag, 11. Oktober 2008

دانشجویان دانشگاه شیراز، رویای علی لاریجانی را به کابوس تبدیل کردند

دانشجویان دانشگاه شیراز، رویای علی لاریجانی را به کابوس تبدیل کردند
خبرنامه امیرکبیر: صدها تن از دانشجویان دانشگاه شیراز با اعتراض به حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دانشگاه شیراز جلسه سخنرانی وی را با تشنج و اعتراض همراه ساختند.

در جلسه سخنرانی علی لاریجانی که توسط جامعه اسلامی دانشگاه شیراز برگزار گردید، دانشجویان مراجعه کننده با درب های بسته روبرو شدند. در حالی که اعلام شده بود این برنامه رأس ساعت ۴ عصر روز پنجشنبه آغاز خواهد شد، اما دهها تن از دانشجویان منتقد دانشگاه شیراز از ساعت ۲ در پشت درب تالار فجر حاضر شده بودند تا بتوانند در جلسه حضور یابند. این در حالی بود که بسیاری از صندلی های سالن بصورت گزینشی از قبل پر شده بود. ساعت ۴ جمعیتی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانشجوی دانشگاه شیراز در پشت درب خواهان حضور در سالن بودند، اما درب سالن به روی آنان بسته ماند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر تنها حدود بیست تن از دانشجویان منتقد توانستند با تلاش فراوان خود را به داخل سالن برسانند، اما از بردن هرگونه وسیله شخصی همچون گوشی همراه یا پلاکارد توسط آنان جلوگیری شد.

در داخل سالن دانشجویان منتقد با وجود تعداد کمی که داشتند، با سر دادن شعارهایی همچون “نصر من الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب”، “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر طالبان”، “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “مجلس فرمایشی نمی خواهیم، نمی خواهیم”، “”مجلس بی کفایت ، وزیر فوق دیپلم همینه همینه” و خواندن سرود یار دبستانی، اعتراض خود را نسبت به فضای حاکم بر کشور اعلام کردند. در حالی که لاریجانی صحبت های خود را با بحث های تاریخی آغاز کرده بود، دانشجویان منتقد با اعتراض به سخنرانی وی خواستند که پیرامون مشکلات کنونی همچون فقر، تورم، فسادهای اخلاقی مدیران، سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی، لایحه حمایت از
خانواده، مدرک کردان و … توضیح دهد.

در این مراسم سخنرانی لاریجانی، جامعه اسلامی قصد داشت پرسش و پاسخ را تنها به صورت کتبی برگزار کند، اما دانشجویان منتقد با اعتراضات خود، نماینده شان را به پشت تریبون فرستادند. وی نمایندگان مجلس را به دلیل رد صلاحیت های گسترده، نمایندگان واقعی مردم ندانست. این دانشجو از کادر مدیریتی دانشگاه شیراز که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز را منحل نموده است، به شدت انتقاد کرد. وی در ادامه سخنان خود به ابراز تنفر از سیاست های دولت احمدی نژاد پرداخت که بلافاصله تریبون وی قطع گردید و حامیان احمدی نژاد به سمت وی حمله ور شدند.

اما در بیرون سالن، صدها تن از دانشجویان با سردادن شعار “جامعه اسلامی خجالت، خجالت” خواستار حضور در سالن بودند. این دانشجویان که به شدت به فرمایشی بودن جلسه اعتراض داشتند، با تجمع و سردادن شعار، به بیان اعتراضات خود پرداختند. برخی از شعارهای دانشجویان عبارت بودند از: “مجلس بی کفایت، مایه ی ننگ ملت”، “دیکتاتور حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لاریجانی حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لایحه ضد زن، توهین به هرمرد و زن”، ” نصرمن الله و فتح قریب وای بر این مجلس مردم فریب”، “مدعی عدالت خجالت، خجالت”، “ستاره دانشجو مدال افتخار است”، ” کردان مدارکت کو؟! مجلس نظارتت کو ؟!”، ” گر تیر وفتنه بارد، جنبش ادامه دارد”، دانشجویان همچنین پلاکاردهایی با مضامین زیر در دست داشتند: “سهمیه بندی جنسیتی = انقلاب فرهنگی دوم”، “وزیر متقلب = انتخابات مخدوش”، “مجلس خانه ملت است یا محل ضرب و شتم دانشجویان ستاره دار!؟”، “بومی سازی پذیرش دانشجو = بی عدالتی”، “خواست ما دانشجویان استیضاح کردان و پیگرد قضایی وی”.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، پس از پایان جلسه و در حالی که لاریجانی تحت تدابیر شدید امنیتی از سالن خارج می شد، دانشجویان بر شدت اعتراضات خود افزودند و به سر دادن شعارهای “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “عاملان سرکوب، از ظلم تان به خشمیم” پرداختند.

در پایان دانشجویان با سردادن شعار “دانشجوی احضاری، تو افتخار مایی”، حمایت خود را از دانشجویانی که اخیراً به کمیته انضباطی دانشگاه شیراز احضار شدند، اعلام نمودند.

شایان ذکر است این مراسم تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور نیروهای نظامی، اطلاعاتی، نیروهای حراست و خودروهای پلیس در محوطه دانشگاه برگزار شد.

Freitag, 10. Oktober 2008

پیام جبهه ملی ایران به زندانیان عقیدتی اعتصاب کننده


پیام جبهه ملی ایران به زندانیان عقیدتی اعتصاب کننده
جمعه ۱۹ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰ اکتبر ۲۰۰۸
هم میهنان در بند، شما که در چند شهر ایران برای اعتراض به رفتار غیرقانونی، ضد بشری و خشن جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زده اید، شما که برای رساندن فریاد اعتراض خود به گوش جهانیان رنج تن و روان را بیش از پیش پذیرا شده اید، بدانید که که مردم آزادیخواه جهان صدای شما را شنیده اند، هر چند که حاکمان جمهوری اسلامی گوش شنوا ندارند. ما در جبهه ملی ایران از شما که در اعتصاب غذا بسر می برید درخواست می کنیم که برای زنده و تندرست ماندن و حفظ توان ادامه مبارزه علیه خودکامگی و فساد و نقض حقوق بشر، اعتصاب خود را پایان بخشید که میهن به وجود شما مبارزان فداکار نیاز دارد.هیئت اجرایی جبهه ملی ایران تهران – ۷ مهر ۱۳۸۷

«اعدام اجرای عدالت نیست، انتقام است»



روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام
«اعدام اجرای عدالت نیست، انتقام است»
انتقاد اتحادیه اروپا از وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایرانکوشنر: لغو مجازات اعدام در ایران یک خواست بین المللی است
جمعه ۱۹ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰ اکتبر ۲۰۰۸

به نوشته‌ی عفو بین‌الملل، در سال گذشته یک‌هزار و ۲۵۲ مورد اعدام در ۲۴ کشور جهان ثبت شده است. بیشترین اعدام‌ها در شش کشور جهان به اجرا درآمده است که چین در رأس آنها قرار دارد. ایران جایگاه دوم را دارد و عربستان سعودی، پاکستان و ایالات متحده‌ی آمریکا در ردیف‌های بعدی قرار گرفته‌اند. کشور میزبان المپیک ۲۰۰۸، چین، در سال ۲۰۰۷، دست‌کم ۴۷۰ نفر را اعدام کرده است.
دویچه وله: امروز جمعه ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام است. عفو بین‌الملل در فراخوانی خواستار برپایی آکسیون‌های اعتراضی در سراسر جهان علیه این مجازات بی‌رحمانه شده است. در بیانیه‌ی سازمان عفو بین‌الملل که به مناسبت ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام منتشر شده، آمده است که بیشترین اعدام‌ها در جهان در آسیا صورت می‌گیرد. به نوشته‌ی عفو بین‌الملل، در سال گذشته یک‌هزار و ۲۵۲ مورد اعدام در ۲۴ کشور جهان ثبت شده است. بیشترین اعدام‌ها در شش کشور جهان به اجرا درآمده است که چین در رأس آنها قرار دارد. ایران جایگاه دوم را دارد و عربستان سعودی، پاکستان و ایالات متحده‌ی آمریکا در ردیف‌های بعدی قرار گرفته‌اند. کشور میزبان المپیک ۲۰۰۸، چین، در سال ۲۰۰۷، دست‌کم ۴۷۰ نفر را اعدام کرده است. رناته مولر-وولرمان، یکی از مسئولان عفو بین‌الملل در آلمان می‌گوید، نگاه جهان به سوی آسیا دوخته شده است. آسیا بیش از این نمی‌تواند اصول اساسی حقوق بشر را نادیده بگیرد. به گفته‌ی این مقام عفو بین‌الملل، ۹۵ درصد جمعیت آسیا در کشورهایی زندگی می‌کنند که در آنها مجازات اعدام وجود دارد. همچنین اریکا اشتاین‌باخ، سخنگوی کمیسیون حقوق بشر احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی در پارلمان آلمان با انتشار بیانیه‌ی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، گفته است، مجازات اعدام هر ساله از سوی شمار بیشتری از کشورها کنار گذاشته می‌شود. با این‌حال تنها یک سوم جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که مجازات اعدام در آنها لغو شده است.در ادامه‌ی بیانیه سخنگوی کمیسیون حقوق بشر احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان آمده است، در برخی کشورها حتی در این باره عقب‌گرد دیده می‌شود. به عنوان مثال شمار اعدام‌ها در افغانستان و اتیوپی در سال ۲۰۰۷ افزایش یافته است. در گواتمالا در سال جاری مقام‌های آن کشور دست به اقدامات قانونی زده‌اند که اجرای مجازات اعدام را مجدداً امکان‌پذیر می‌سازد. در ایران اخیراً قانونی به تصویب رسیده که براساس آن، "ارتداد" یا بازگشت از اسلام با مجازات مرگ روبروست. ایران در کانون انتقادها در سال‌های اخیر ایران از معدود کشورهایی بود که به دلیل شمار اعدام‌ها و نیز اعدام نوجوانان بزهکار، در کانون انتقادهای بین‌المللی قرار داشت. براساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل، در ۲۰۰۷ در حالی که تعداد مجازات اعدام در سراسر دنیا نسبت به سال قبل کاهش یافته بود، ایران از جمله‌ی معدود کشورهایی بود که شمار اعدام‌ها در آن نسبت به سال قبل افزایش داشت. در سال ۲۰۰۷، دست کم ۳۱۷ نفر در ایران اعدام شده‌اند. همزمان، جمهوری اسلامی ایران یکی از سه کشور جهان است که نوجوانان بزهکار را اعدام می‌کند. سازمان‌های مدافع حقوق بشر می‌گویند، در سه سال اخیر ۳۲ کودک در جهان اعدام شده که ۲۶ نفر آنها فقط در ایران بوده‌اند. این‌ها نوجوانان بزهکاری بودند که به هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند. تنها در سال جاری میلادی، شش نوجوان مجرم در ایران اعدام شده‌اند.شمار زیادی از اعدام‌ها در ایران در انظار عمومی به اجرا درمی‌آیند. مقام‌های قضایی ایران تصور می‌کنند نمایش‌ خیابانی اعدام‌ها، تأثیر اجتماعی مثبتی در کاهش جرائم دارد. ولی مطالعات جامعه‌شناختی در بیشتر کشورها حاکی از آن است که چنین کاری به گسترش بیشتر خشونت در جامعه می‌انجامد.مدافعان حقوق بشر و مخالفان مجازات اعدام براین نظرند که اعدام اجرای عدالت نیست، بلکه انتقام است و اجرای این مجازات خشن و بی‌رحمانه در هیچ کشوری مانع از ارتکاب جرم نشده است.در اعلامیه‌ی نخستین «کنگره جهانی لغو مجازات اعدام» که در ۲۰۰۱ در استراسبورگ فرانسه برگزار شد، آمده است: «مجازات اعدام هیچگاه از ارتکاب جرمی جلوگیری نکرده است. این مجازات همواره اقدامی به مثابه شکنجه، عملی بی‌نهایت وحشیانه، رفتاری غیرانسانی و اهانت‌آمیز به شمار می‌رفته است. جامعه‌ای که مجازات اعدام را اعمال نماید، جامعه‌ای است که خشونت را تشویق می‌کند. هر جامعه‌ای که به کرامت و منزلت انسان‌ها احترام می‌‌گذارد، در جهت الغای این مجازات کوشش می‌کند.»انتقاد اتحادیه اروپا از وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران اتحادیه اروپا نسبت به وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد. مدافعان حقوق بشر می‌گویند از هنگام روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور، کارنامه‌ی حقوق بشری حکومت ایران روز به روز بدتر شده است.وزارت امور خارجه‌ی فرانسه روز چهارشنبه (۸ اکتبر - ۱۷مهر) با احضار سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاریس، "نگرانی جمعی" کشورهای عضو اتحادیه اروپا از وخامت وضعيت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ايران را به اطلاع وی رساند. وزارت خارجه‌ی فرانسه از جمله به تبعيض علیه اقلیت‌های دينی و قومی، تعقیب قضايی فعالان حقوق زن و به کارگیری مجازات اعدام در مورد کسانی که به هنگام ارتکاب جرم کودک بوده‌اند، اشاره کرده است. فرانسه ریاست نوبتی اتحادیه اروپا را برعهده دارد. خبرگزای دولتی ایران (ایرنا) خبر احضار علی آهنی، سفیر ایران در فرانسه به وزارت خارجه‌ی آن کشور را تایید کرده است.در ماه‌های اخیر علاوه‌بر اتحادیه اروپا، شورای حقوق بشر سازمان ملل و نیز چندین سازمان بین‌المللی مدافع حقوق بشر، نسبت به وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر می‌گویند در سال‌های پس از روی کار آمده محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور، کارنامه‌ی حقوق بشری حکومت ایران روز به روز بدتر شده است.انتقاد از مجازات اعدام‌ در ایرانهمچنین روز پنجشنبه ۹ اکتبر، سخنگوی کمیسیون حقوق بشر و کمک‌های انسانی احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی در پارلمان آلمان، به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه اعدام (۱۰ اکتبر) بیانیه‌ای صادر کرد. در این بیانیه از ایران به خاطر افزایش شمار اعدام‌ها، اعدام کودکان و نیز تعیین مجازات اعدام برای "ارتداد" انتقاد شده است.اریکا اشتاین‌باخ، سخنگوی کمیسیون حقوق بشر احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی در پارلمان آلمان در بیانیه‌ی خود گفته است، مجازات اعدام هر ساله از سوی شمار بیشتری از کشورها کنار گذاشته می‌شود. جمهوری ازبکستان نیز از جمله کشورهایی بود که در سال جاری از اجرای مجازات اعدام خودداری کرده است. با این‌حال تنها یک سوم جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که مجازات اعدام در آنها لغو شده است.در ادامه‌ی این بیانیه آمده است، در برخی کشورها حتی در این باره عقب‌گرد دیده می‌شود. به عنوان مثال شمار اعدام‌ها در افغانستان و اتیوپی در سال ۲۰۰۷ افزایش یافته است. در گواتمالا در سال جاری مقام‌های آن کشور دست به اقدامات قانونی زده‌اند که اجرای مجازات اعدام را مجدداً امکان‌پذیر می‌سازد. بنابرگزارش سازمان‌های مدافع حقوق بشر، ایران از نظر تعداد اعدام‌ها، پس از چین در مکان دوم در جهان قرار دارد. همزمان، جمهوری اسلامی ایران یکی از سه کشوری است که نوجوانان بزهکار را اعدام می‌کند. سازمان‌های مدافع حقوق بشر می‌گویند، در سه سال اخیر ۳۲ کودک در جهان اعدام شده که ۲۶ نفر آنها فقط در ایران بوده‌اند. این‌ها نوجوانانی بودند که به هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال بوده‌اند. تنها در سال جاری میلادی، شش نوجوان مجرم در ایران اعدام شده‌اند.اخیراً نیز قانونی در ایران به تصویب رسیده که براساس آن، "ارتداد" یا بازگشت از اسلام با مجازات مرگ روبروست. مجامع بین‌المللی چنین مجازاتی را خلاف اصل حقوق بشری "حق آزادی مذهب‌گزینی" می‌داند.م / خبرگزاری‌های آسوشیتدپرس و آلمان کوشنر: لغو مجازات اعدام در ایران یک خواست بین المللی استرادیو فردا:میرعلی حسینی (پاریس)برنارد کوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، روز پنجشنبه در گفت وگوی اختصاصی با « رادیو فردا» دلایل احضار سفیر ایران در پاریس را توضیح داده است.آقای کوشنر در این گفت وگو که پس از پايان مراسم گشايش نمايشگاه «آزمون جهان» که در شصتمين سالگرد اعلاميه جهانی حقوق بشر صورت گرفت، تاکید کرد : در آستانه سالگرد بیانیه ای در ممنوعیت اعدام به سفیر ایران یادآوری شدیم که لغو مجازات اعدام در ایران، یک خواست بین المللی است.در همین زمینه، وزارت امور خارجه فرانسه ، رييس دوره ای اتحاديه اروپا، سفير ايران در پاریس را روز دوشنبه ششم اکتبر احضار کرد و مراتب نگرانی اتحاديه اروپا را از تبعيض های مذهبی و نژادی، آزار فعالان حقوق زن، فشار بر دانشجويان و سنديکاهای کارگری و اعدام نوجوانان به حکومت جمهوری اسلامی ابراز داشت.مشروح این گفت وگو را می خوانید:راديو فردا: پس از احضار سفير جمهوری اسلامی به وزارت امور خارجه، چه انتظاراتی داريد و پس از آن چه اقداماتی خواهيد کرد؟ برنارد کوشنر: می دانيد که ما مخالف قانون اعدام هستيم و فکر می کنيم که بر پايه اقدامات و تلاش های بين المللی، منع قانون اعدام بايد جهانی شود. از آن جايی که دو روز ديگر سالگرد اعلاميه ای است که در سراسر جهان يادآور می شود که حکم اعدام بايد ممنوع شود، بنابراين به سفير ايران يادآور شديم که اين يک خواست بين المللی است و انتظار داريم که مجازات اعدام منسوخ شود. برنامه هسته ای ایران از اين گذشته، ما با ايران در ارتباط با غنی سازی اورانيوم مشکلات ويژه ای داريم و همچنين در ارتباط با قطعنامه های سازمان ملل متحد که هنوز اجرا نشده اند.آخرين قطعنامه ای که توسط شش کشور، يعنی اعضای دايمی شورای امنيت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان در نيويورک تصويب شد، بر ادامه فشارها بر ايران تاکيد دارد، زيرا موقعيت هر روز خطرناک ترمی شود. اين موارد را به ايران يادآور شديم و به اين يادآوری ها ادامه هم خواهيم داد.ما طرفدار گفت وگو هستيم، اما هر بار که با مقامات ايران ديدار کرديم، ادامه گفت وگو ها ممکن نشد. در آخرين ديدار در ژنو، نه تنها فرانسه، بلکه تمام شش کشور و از جمله آمريکايی ها نيز حضور داشتند. اما اين ديدار منجر به صدور بيانيه هايی از سوی ايران شد که کاملا تهی بودند. بنابراين از يک سو، قطعنامه های سازمان ملل متحد مطرح هستند و از سويی، گزارش آژانس بين المللی انرژی اتمی وجود دارد، که بسيار نگران کننده است و از عدم پاسخ مقامات ايرانی به ويژه به دانشمندان و کارشناسان خبر می دهد. ما در حال حاضر در چنين مرحله ای هستيم و بر مواضع خود اصرار می ورزيم
.