Montag, 31. August 2009

پزشکی قانونی علت مرگ روح‌الامينی را اصابت جسم سخت اعلام کرد»

پزشکی قانونی علت مرگ روح‌الامينی را اصابت جسم سخت اعلام کرد

محسن روح الامينی


۱۳۸۸/۰۶/۰۹
بر اساس گزارش‌های رسيده از منابع موثق در تهران، پزشکی قانونی ايران، علت مرگ محسن روح‌الامينی را اصابت جسم سخت اعلام کرده و رسما ابتلای او را به بيماری مننژيت، نفی کرده است.محسن روح الامينی فرزند عبدالحسين روح الامينی، رئیس انستیتو پاستور و از مشاوران محسن رضايی در انتخابات اخير، بود.يک منبع آگاه در گفتگو با خبرگزاری نیمه رسمی مهر گفت: «کميسيون پزشکی قانونی کشور در تاريخ ۲۵ مرداد ماه نتيجه نهايی و نظريه رسمی خود در باره علت فوت محسن روح‌الامينی را به مراجع قانونی و طرفين ذيربط ارائه نموده است.»وی افزود: «بر اساس اين گزارش ، مرگ ناشی از استرس های فيزيکی ، شرايط بد نگهداری، ضربات متعدد و نيز اصابت جسم سخت عنوان شده و قويا ابتلای آن مرحوم و فوت به علت بيماری و مننژيت نفی شده است

بر پايه اين گزارش، «محسن روح‌الامينی در بازداشتگاه کهريزک زندانی بوده و در شرايط نا مناسب جسمانی در حال انتقال به زندان اوين بوده که با توجه به تشديد حالت بد جسمانی در انتهای مسير و قبل از پذيرش با تاخير ۷۰ دقيقه ای به بيمارستان منتقل شده و متاسفانه فوت نموده است. بدين ترتيب وی اصولا در زندان اوين پذيرش نشده بود.»پیشتر سرتیپ پاسدار عزیزالله رجب‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت که «حدود ۱۴۰ تا ۱۴۵ نفر از بازداشت‌شدگان اغتشاش‌های اخیر به علت نبود مکان به مدت سه روز در در کهریزک نگهداری شدند و هیچ کس بدون حکم قضایی بازداشت و به این بازداشتگاه منتقل نشده و همچنین کسی در این بازداشتگاه کشته نشده است».واژه اغتشاش عنوانی است که مقامات جمهوری اسلامی به اعتراض‌های عمدتاً مسالمت‌آمیز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری می‌دهند، اعتراض‌هایی که در مجموع و به دلیل برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با معترضان، به کشته شدن دست کم ۳۰ نفر، آن طور که مقامات رسمی جمهوری اسلامی می‌گویند، منجر شده است.خبرگزاری مهر نيز به نقل از يک منبع آگاه در تهران نوشته است، که خانواده محسن روح‌الامينی خواستار پيگيری قانونی مسئولان قتل فرزندشان و همچنين کسانی هستند که علت مرگ او را مننژيت اعلام کرده بودند.سعيد مرتضوی دادستان برکنار شده تهران که اکنون معاون دادستان کل کشور شده است، به اعضای کميته ويژه مجلس برای پيگيری وضعيت زندانيان اخير گفته بود محسن روح‌الامينی و محمد کامرانی، بر اثر مننژيت، در زندان اوين، درگذشتند. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی به دلیل «غیر استاندارد» بودن، دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد. وقایع رخ داده در بازداشتگاه کهریزک از سوی محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، جنایت خوانده شد و آقای خاتمی تصریح کرد که «جنایت‌ها با تعطیلی یک بازداشتگاه توجیه نمی‌شوند
».

خود کشی جوانی 23 ساله در اصفهان پس از آزادی از زندان

خود کشی جوانی 23 ساله در اصفهان پس از آزادی از زندان
این جریان پسری است که توی تظاهرات بعد از انتخابات می گیرنش. بعد از شکنجه و تجاوز بهش تو زندان و وثیقه ای که پدرش برای آزادی می ذاره که بیاد بیرون از طرف اطلاعات دوباره میان دنبالش که ببرنش ولی پسره فرار می کنه و می ره بالای پل عابر پیاده در خیابان کشاورز اصفهان و خودشو پرت می کنه پایین و مغزش می پاشه بیرون. تو این فیلم هم مردی که می بینید خونیه پدر این پسر هست.4 شهریور



افشای نام و نشان یکی شهدایی که مخفیانه در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا دفن شد
«سعیده پورآقایی» قربانی جنایت لباس شخصی‌ها

يکشنبه ۸ شهريور ۱۳۸۸ - ۳۰ اوت ۲۰۰۹
«موج سبز آزادی»: اطلاعات جدیدی درباره‌ی یک شهید گمنام جنبش سبز از دو روز قبل به «موج سبز آزادی» رسید که در این دو روز جزئیات آن را مورد بررسی قرار دادیم و از صحت آن مطمئن شدیم. این خبر دردناک حاکی از آن است که یک دختر دیگر، همچون «ترانه موسوی»، قربانی جنایت‌پیشگی برخی بسیجیان شده و پس از آن هم جنازه‌ی وی با اسید سوزانده شده و در نهایت بدون حضور خانواده‌اش به صورت مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است. جالب است؛ تقدیر این بوده که خبر این جنایت، درست در روزی منتشر شود که دولت کودتا نمایش تشکیل کابینه را در دستور کار دارد؛ دولتی که بی‌اغراق با خون‌ریزی و جنایت بر سرکار آمده است.به گزارش موج سبز آزادی، سعیده پورآقایی (آمایی) دختر جوانی است که اکنون پیکر او در یکی از قبور گمنام قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است. سعیده پورآقایی تنها فرزند جانباز شهید عباس پورآقایی (آمایی) است که در یکی از شب‌های پس از کودتا در حالی که به الله اکبر گفتن شبانه بر پشت بام خانه‌شان در خیابان دولت تهران مشغول بود، از سوی نیروهای لباس شخصی وابسته به بسیج دستگیر شد و پس از 20 روز جنازه او در یکی از سردخانه‌های جنوب تهران از سوی مادرش شناسایی شد. اما مسئولان ذی‌ربط از تحویل جنازه به مادرش خودداری کردند و حالا پس از هفته‌ها بی‌خبری خانواده‌اش مطلع شده‌اند او به صورت مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.بر اساس این گزارش، خانواده این شهید جنبش سبز طی هفته‌های اخیر به شدت تحت فشار بودند تا از افشای ماجرا خودداری کنند. اما بالاخره سکوت درباره این ماجرا شکسته شد و ماجرای تاسف‌برانگیز ظلمی که بر این فرزند شهید رفته، از سوی برخی افراد مطلع، شرح داده شده است که «موج سبز آزادی» برای رعایت مسائل امنیتی از ذکر نامشان معذور است.به گفته‌ی مطلعان، سعیده پورآقایی پس از بازداشت مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته و سپس به قتل رسیده است. متجاوزان جنازه‌ی وی از زانو به بالا در اسید سوزانده‌اند تا آثار این جنایت شنیع به صورت کامل از بین برود. سپس خانواده‌ی وی تحت فشار قرار می‌گیرند تا علت مرگ دخترشان را بیماری شدید کلیوی اعلام کنند.این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که جنازه‌ی سعیده اساسا به خانواده تحویل نشده است و شنیدن خبر بیماری سعیده موجب تعجب اقوام وی شده است که اطمینان دارند سعیده سابقه‌ی هیچ نوع بیماری نداشته است؛ و همین دروغ بود که در نهایت به افشای ماجرا منجر شد.گفتنی است مراسم ختم شهید سعیده پورآقایی (آمایی) روز شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجد جامع قلهک (محل زندگی وی) برگزار شد و نمایندگانی از جنبش سبز برای همدردی با خانواده داغدار این شهید مظلوم در این مراسم حضور یافتند.لازم به ذکر است که برخی اطلاعات تازه که به محض تکمیل منتشر خواهد شد، نشان می‌دهد اکثر کسانی که به صورت مخفیانه و بی‌نام و نشان در بهشت زهرا دفن شدند، دخترانی هستند که مورد تجاوز وحشیانه‌ی نیروهای امنیتی و شبه نظامی قرار گرفته‌اند و دفن شبانه و غیرقانونی آن‌ها نیز برای جلوگیری از افشای ابعاد جنایات رخ داده صورت گرفته است.«موج سبز آزادی» همچنین جدا از این قبرهای بی‌نام و نشان، از وجود یک گور دسته‌جمعی در نزدیکی بهشت زهرا مطلع شده که به محض تایید و دریافت جزئیات بیشتر، این گزارش نیز به اطلاع خوانندگان خواهد رسید
.

Mittwoch, 26. August 2009

بازداشت تکان دهنده یک دانشجو و شکنجه وی در بازداشتگاه

بازداشت تکان دهنده یک دانشجو و شکنجه وی در بازداشتگاه

یکی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد پس از گذشت بیش از یک ماه نحوه ربوده شدن و ضرب و شتم وحشیانه خود را بازگو کرد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر ا. گ. دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد در تاریخ 23 تیرماه در منطقه پونک تهران توسط نیروهای نظامی ربوده شده و پس از ضرب و شتم وی و فحاشی های رکیک نسبت به وی با دست و پای بسته به مکان نامشخصی انتقال داده شده است.
ماموران نظامی و لباس شخصی بازداشت کننده بدون ارائه هیچ گونه حکم بازداشت علاوه بر ضرب و شتم وحشیانه وی را به بازداشت گاه نامشخصی انتقال دادند که وی از مکان آن اطلاعی ندارد.
این دانشجو پس از یک هفته از بازداشتگاه نامعلوم به زندان اوین انتقال داده می شود و در تمام دوران حبس خود در سلول انفرادی بسر برده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر با وجود جراحت های عمیق و نیز شکستگی از ناحیه صورت و نیز انگشتان دست، ماموران زندان اجازه درمان وی توسط پزشک زندان را ندادند.
وی در تمامی طول دوران بازجوئی با چشم بند مورد بازجوئی قرار می گرفته است. هم چنین بازجویانی که با نقابهائی سیاه رنگ بر صورت داشته اند بارها وی را به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم های شدید، و آزار و اذیت روحی و جسمی شدید قرار داده اند.
مامورین در طول دوران بازداشت انواع اتهامات گوناگون از جمله محاربه با خدا، ارتباط و مراودات با محافل بیگانه، اقدام علیه امنیت ملی، سرکردگی اغتشاشات و تخریب اموال عمومی به وی نسبت داده اند.
این دانشجو به تازگی بدلیل وضعیت وخیم جسمی با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی از اوین آزاد شده تا به درمان بپرداز
د.


شبهای 22 . 23 و 24 تیرماه در بهشت زهرا چه گذشت؟

شبهای 22 . 23 و 24 تیرماه در بهشت زهرا چه گذشت؟





این گزارش توسط یکی از خوانندگان برای سایت ارسال شده است من فرزند یک کارمند بهشت زهرا هستم در شبهای 22 . 23 و 24 تیرماه در بهشت زهرا چه گذشت ؟ من دانشجو هستم و یکی از افراد خانواده ما در بهشت زهرا مشغول کار است وضعیت مالی آنچنانی نداریم و من و خانواده همگی طرفدار احمدی نژاد هستیم ( میخواد خوشتون بیاد میخواد خوشتون نیاد ! ) هر چند که میدونیم که تقلب هم واسش کردن ! . چون این دولت خانواده کارمندان بهشت زهرا ( بخصوص ما ) روبعد از سالها صاحب خانه کرد طرفدارشیم !. من بر این باور هستم نیرویی ما فوق احمدی نژاد این جنایات رو مرتکب میشه و اگر احمدی نژاد از این جنایات اطلاع پیدا میکرد شدیدا جلوی آن می ایستاد و به دلایلی هم نمیتونه علیه این جنایات انجام شده موضع بگیره……………………… بگذریم مادر من که در یکی از شیفتهای قسمت خدمات بهشت زهرا کار میکنه و سابقه طولانی در بهشت زهرا داره خبر داد که به تعدادی از اونها گفتن که چند شب یعنی 22 و 23 و 24 تیر ماه تعدادی تصادفی دارند که باید در شب خاک بشوند ! که هم او و هم من تعجب کرده بودیم . و حدس زدم که احتمالا خبرهایی است . من از مادرم بارها درباره اجساد کشته شدگان تظاهراتها سوال میپرسیدم . و اون هم به خاطر روحیات من سعی میکرد هیچوقت درباره این چیزها صحبت نکنه و من رو به درس خوندن ترغیب میکرد . اما اینبار توی شیفت شب این اتفاقات قرار بود بیفته البته تو یه مواردی هم شیفت شب باز هم کار کردن . مثل تصادفات که کار آنها یک خورده مشکل میشد و نیاز به وقت بیشتر داشتند . ولی اینبار برای 3 شب !. خلاصه مادرم رو قرار بود خودم برسونم ولی مادرم گفت قراره خودشون بیان سراغش . خلاصه مادرم صبح ساعت 6 برگشت و ازش سریع پرسیدم که چی شده بود ؟ جوابی نداد ولی توی چهرش اضطراب و ناراحتی رو میدیدم . باز ازش پرسیدم . گفت بگیر بخواب !. فردا صبح که بهش مرخصی داده بودند مشغول کار خونه بود که دستاش رو دیدم که جای جوهر استمب بود . انگار پای یک چیزی رو انگشت زده بود . گفتم نمیخوای بگی چی شده بود ؟تصادفی بودن ؟ گفت هیچ نگو که حالم اصلا خوب نیست . منم گیر ندادم . شب ساعت 12 بود که زنگ زدن موبایلش و دوباره اومدن سراغش و رفت ولی اینبار ساعت 7 صبح بود که اومد و خسته و ناراحت خوابید ساعت 9 صبح دیدم صدای هق هق گریش میاد . سریع بلند شدم و گفتم یا میگی چی شده یا خودم الان میرم بهشت زهرا . گفت هیچی . هیچی نشده . گفتم پس الان زنگ میزنم خاله مهین ( همکار مامانم ) از اون میپرسم که اونجا چه خبره ؟ گفت اون خبر نداره . این رو بگم که مادر من درسته که زنه ولی هیچوقت ندیده بودم که به خاطر مشاهداتش که شغلش ایجاب میکنه گریه کنه ولی باور کنید خیلی دلرحمه . خلاصه کلی گیر دادم و قسمم داد به روح بابام که چیزایی رو که میگه به کسی نگم . من هم قبول کردم و قرآن رو آورد پیش روم گذاشت و گفت برو وضو بگیر و دستت رو بزار رو قرآن و قسم بخور که جایی این حرفارو که میخوام بگم رو نمیزنی ( من که خیلی تعجب کرده بودم ! چون انگاری خیلی براش مهم بود که جایی چیزایی رو که میگه درز پیدا نکنه .چون تا حالا واسه قسم خوردن انقدر حساس ندیده بودمش ) گفت که بیشتر واسه خود من و حفظ سلامتیم چیزی نمیخواد به گوش کسی برسه . به هر حال قسم خوردم و مادرم شروع کرد . گفت که پریشب ( 22 تیر ) وقتی وارد محوطه بخش شدم تعداد زیادی حدود 30 جنازه کاملا منجمد رو تو محوطه خوابونده بودن که یخشون آب بشه . کلی آدمهای ریش و پشم دار هم اونجا بودن و ما رو همراه تعدادی از همکارام به اتاقی بردند . اونجا واسمون یک آدم مسنی که جای مهر رو پیشونیش بود شروع به صحبت کرد و گفت امشب و چند شب دیگه ما اینجا باید جنازه هایی رو خاک کنیم که مربوط به منافقین هستند . اینها از گروه های ضد انقلاب هستند که با حمله به ما تعداد زیادی رو از سربازان ما رو کشته اند و ما جنازه اونها رو از نقاط مرزی برای شناسایی به اینجا اوردیم . و الان قراره دور از چشم جاسوسان و خبر گزاریها اینها رو خاک کنیم . در این رابطه اگر با کسی صحبت کنید و اشاره ای کنید . مطمئن باشید که جون خودتون و تک تک افراد خونوادتون در خطره . بعدش یک به یک اسم اعضای خونواده ها رو میپرسیدند و مینوشتند . و در آخر هم اثر انگشت چند چا از ما گرفتند . و دوباره تاکید کردند که نکاتی رو که گفتند رو نباید فراموش کنیم . ما رو به محلهای کارمون راهنمایی کردند . جنازه هایی رو که بیشتر آورده بودند مربوط به آقایون بود و اونجا تعداد همکاران ما بیشتر بود . در قسمت خانمها من بودم و چند نفر دیگه . به ما آنشب 5 جنازه زن و دختر تحویل دادند که به کلی یخ زده بودند ولی قسمت آقایون فکر کنم بالای 20 نفر بودند . اونطوری که توی محوطه دیدم . خلاصه مدیر بهشت زهرا هم که اونشب اومده بود به ما اعلام کرد که حتی اگه جنازه ها رو نیمه کاره شستشو و کفن کنیم باید ساعت 5 و قبل از طلوع خورشید کار رو تموم کنیم . ما هم شروع کردیم . تو کشته شدگان که خون توی صورتشون منجمد شده بود و آثار پارگی در صورت بودن آنها شدیدا دیده میشد . سه زن میانسال بودند و دو دختر 20 تا 30 سال که یکی از اونها کلا سرش متلاشی شده بود و ما آن را بدلیل آب نشدن یخهای شکل رفته در بدن که آنها را مانند چوب کرده بود کفن کردیم و تحمیل خدماتیهای دفن دادیم . —— ولی مادرم بیشتر از چیزی که امشب 23 تیر ماه دیده بود خواست برایش تعریف نکنم ولی قبول نکردم و با اصرار ازش خواستم که بگه ——- -از زبان مادرم امشب هم به محوطه اون بخش رفتیم تعداد 4 برابر شب گذشته بود ! بیش از 100 نفر!! . به ما ( بخش خانمها ) تعداد 23 جنازه بی نام و نشان را تحویل دادند . تعداد ریش و پشمیا ( لباس شخصی ها ) 3 یا 4 برابر شب قبل شده بود . ورودیهای بهشت زهرا مامور گذاشته بودند و تمام رفت و آمدهای احتمالی کنترل میشد . شروع به کار کردیم ولی اعلام کردیم که اینها برای قبل از ساعت 5 حاضر نمیشن که رئیسشون که جای مهر روی پیشونیشون بود وارد بخش ما شد که با اعتراض ما روبرو شد ( چون ورود مرد ممنوع بود ) که ایشون در جواب گفت اینا همه یک مشت فاحشه . قاتل و وطن فروش بودند . گفت از مردا سریع کمک بیارین اینجا ! ولی اونجا هم ( بخش مردها ) کلی جنازه داشتند . به هر حال 3 نفر از اونا هم واسه اولین بار وارد بخش زنها شدن ! و شروع به کمک ما کردند . صحنه ای که من رو آزار می داد جسدهای یخ زده دخترانی بودند که علاوه بر آثار شکستگی فک و شکاف—– . خونی بود که از آلات تناسلی و مقعد آنها لخته بسته بود .( کروبی وقتی این افشاگری تجاوز رو کرد جا خوردم ! چون ما قبل از اون این اطلاعات و این حدسو زده بودیم که تو بازداشتگاه این بلا رو سرشون آوردن ) - امشب یخ جنازه ها تقریبا آب شده بود ولی آثار یخ روی آنها موجود بود . در بین آنها دخترانی بودند که زیر بیست سال سن داشتند . با سرعت زیادی که به کار بردیم توانستیم تا ساعت 4 صبح چهارده تاشون رو به کمک آقایان حاضر کنیم . که کلی به ما تند رفتند و گفتند بقیه رو بدون شستشو و پنبه گزاری فقط کفن کنید . که ما هم همینکارو کردیم ولی تا ساعت 5 به 17 تا رسید . که گفتند این 6 جنازه آخرو پارچه ای بپیچید دورشون و تحویل خدمات دفنی ها بدین که رئیسشون گفت که دیگه دیره و تا طلوع خورشید چیزی باقی نمونده و باید به فردا شب موکول بشه —- مادر من که اشک تو چشماش حلقه بسته بود گفت قراره که فردا شب هم بره و گفتن شب آخره . مادرم خودش از همکاراش شنید که همه میگفتن و زمزمه میکردند که اینا مربوط به درگیریهای بعد از انتخابات تهران بوده . امشب 24 تیر مادرم رفت و منتظر برگشتنش شدم و خوابم نبرد تا اینکه ساعت 7 صبح کلید رو انداخت در و اومد . سریع رفتم جلوشو دستش رو گرفتم و نشست و تاکید کرد چیزایی رو که به من گفته هیچ جا نگم . گفت که دیشب ( 24 تیر ) فقط دفن اجساد بوده و چند جنازه پریشب رو که نصف و نیمه کفن کرده بودند رو اوردن و کاراشون رو انجام دادند . دیشب مادرم هفته های بعد شنید که تعداد زیادی از جنازه ها رو بهشت زهرا دفن نکردند و با خودشون به جای نامعلومی بردند. در ضمن یکی از کارگرای دفن که رفت و آمد با ما داره بعدا به ماگفت که بهشون گفتن بعضی از قبرها رو خالی بزارن و اگه فردا و روزهای آینده مردم جنازه و فوتیشون رو اوردن بین اینا بذارن خاک . در ضمن نیازی به گفتن قطعه ها نیست چون تو بی بی سی شماره قطعه ها رو گفتند . یک خبر رو هم بگم که بدونید تا چند روز دیگه قراره با رئیس یهشت زهرا به خاطر آنچه که ناشیگری بهش گفتند وقطعه ها رو بدون نام . شماره گذاری ( تابلو ) کرده . برخورد کنند من هم این اطلاعات رو به دلایلی دادم با این که قسم خورده بودم . هر چی هم بخواد بشه اگر هم طرفدار موسوی بودند و مخالف اونها بودم ولی هموطنهای من بودند و جون من در مقابل جون اونها عزیز تر نیست .

تصاویر دلخراش؛ جنایات هولناک مزدوران رژیم در تهران

تصاویر دلخراش؛ جنایات هولناک مزدوران رژیم در تهران
یکی از خوانندگان: این دو تصویر مربوط به جنایات هولناک ماموران سفاک رژیم ولایت سفیه و در حوادث قبلی تهرانه که یکی از اقوام من که در بیمارستان سینای تهران پزشکه خودش تهیه کرده و تازه الان من ازش گرفتم و هیج جا منتشر نشده. خواهشمندم اطلاع رسانی کنید




Sonntag, 23. August 2009

داستان فرزند یک اعدامی

داستان فرزند یک اعدامی

یورش وحشیانه به خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل اوین

یورش وحشیانه به خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل اوین
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
یورش وحشیانه به خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین
بنابه گزارشات رسیده از مقابل زندان اوین مامورین زندان اوین به دستور قاضی کشیک ولی فقیه به خانواده های که در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برپا کرده بودند یورش بردن و با هل دادن و برخوردهای وحشیانه قصد متفرق کردن آنها را داشتند.خانواده ها نسبت به عمل وحشیانۀ آنها مقاومت کردند و اقدام به سر دادن بانگ الله اکبر نمودند.
روز يكشنبه 1 شهريور ماه ده ها نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها با وجود داشتن روزه و گرمای زیاد در مقابل زندان اوين تجمع كردند و خواهان ملاقات و آزادي عزيزان خود بودند. مامورین زندان اوين به دستور قاضي كشيك به سمت آنها يورش بردند و آنها را مجبور كردند كه از مقابل زندان اوين دور شوند كه صداي الله اكير خانواده ها بلند شد ومامورین با حمله كردن و هل دادن خانواده ها آنها را به قسمت پايين زندان اوين كشاندند و گفتند ديگر حق آمدن و ايستادن در مقابل زندان را نداريد و گرنه شما را هم بازداشت مي كنيم برويد دادگاه انقلاب و از قاضي پرونده بخواهيد به شما ملاقات بدهد كه خانواده ها مي گفتند شما حق نداريد با ما چنين رفتاري كنيد تا عزيزانمان آزاد نشوند اين كار هر روز ماست. همچنین در مقابل دادگاه انقلاب نيز بيش از 100 نفر از خانواده ها كه بيشتر مادران بودند براي روشن شدن وضعيت عزيزانشان تجمع كردند اما همانند روزهاي گذشته هيچ كس جوابگوي آنها نبود تعدادي از خانواده ها با دفتر حيدري فر كه قاضي پرونده بازداشت شده هاست تماس مي گرفتند اما يا كسي جوابگو نبود و يا به آنها مي گفتند هنوز پرونده ها تكميل نشده، بازداشت شده ها همچنان مهمان ما هستند برويد خانه مزاحم كار ما نشويد ما خودمان با شما تماس می گيريم تعدادي از مادران که خواستار ملاقات با حداد بودند تنها جوابي كه به آنها داده می شد اين بود كه براي چي ؟ حالشان خوب خوب است.و سريع تلفن را به روي خانواده ها قطع قطع مي كردند. لیست جدیدی از اسامی دستگیر شدگان قیام که برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم منتشر می شود.
1- عارف سلطان زاده 28 ساله و متاهل دوشنبه 26 مرداد در خيابان کریمخان بازداشت و به اوين منتقل شده2- سعيد كرامتي شغل آزاد دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده3- سامان يزدان پناه 23 ساله دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده4- انوش محمدي نوري جمعه 26 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده5- ابوالفضل خانمرادي 26 ساله ليسانس ايمني صنعتي پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به كلانتري 148 منتقل شده كه در كلانتري خانواده وي او را زخمي و در حالي كه دست وي خونريزي داشته ديده اند و سپس به اوين منتقل شده6- محسن شكوري راد 30 ساله ليسانس مكانيك پنجشنبه 18 تير در اميرآباد بازداشت و به اوين منتقل شده7- امير ابوالحسني 21 ساله دانشجوي عمران پنجشنبه 8 تير در تخت طاووس بازداشت و به اوين منتقل شده
محمود سالارکیا معاون سعید مرتضوی جنایتکار علیه بشریت که از شکنجه گران معروف و از کسانی بود که در دوران قاضی ناظر بودن حداقل 2 زندانی سیاسی اکبر محمدی و ولی الله فیض مهدوی به قتل رسیدند.او در طی مصاحبۀ اخیرش که یک فرار به جلو می باشد اعلام کرده که قصد دارند دستگیرشدگان قیام مردم ایران را به محاکمه بکشاند.پس از سرکوب خونین مردم در خیابانها که بدستور علنی ولی فقیه علی خامنه ای در 29 خرداد ماه صادر شد و تا به حال منجر به جان باختن تعداد زیادی از جوانان و هزاران زخمی و اسیرشده است. علی خامنه ای همچنین در سخنرانیهای بعدی خود دستگیر شدگان را اختشاشگر نامید و با این گفته، وی مجوز قتل در زیر شکنجه های وحشیانه مانند تجاوز جنسی به زندانیان بی دفاع و سوزندن اجساد آنها ، گرفت اعترافات تلویزیونی ، بر پا کردن دادگاههای فرمایشی و غیره را صادر کرد.جنایتهای ذکر شده بصورت طراحی شده و سیستماتیک در تمامی بازداشتگاهها و زندانهای رژیم بکار برده شد. علی خامنه ای همچنین با منصوب کردن احمدی نژاد و رئیس قوه قضائیه و بکار گیری نیروهای انتظامی و نظامی که تحت فرمان او عمل می کنند این جنایتها را پیش می برند، که تا به حال مرتکب جنایات متعددی علیه مردم ایران شده اند. مراجع بین المللی برای پیشگیری از اینگونه جنایتها موظف هستند که علی خامنه ای ولی فقیه رژیم و سایر همداستان وی را بخاطر جنایت علیه بشریت تحت پیگردو مجازات کنند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شکنجه های قرون وسطلئی، گرفتن اعترافات تلویزیونی،محکمات فرمایشی،یورش به خانواده ها و بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها را محکوم می کند و از دبیر کل سازمان ملل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل می باشد.
اول شهریور 1388 برابر با 23 اوت 2008گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دفتر دبیرکل سازمان مللکمیساریای عالی حقوق بشر کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین المللسازمان دیدبان حقوق بشر

زندانیان سیاسی را آزاد کنید


زندانیان سیاسی را آزاد کنید
رسانه های گروهی اعلام کرده اند: آقای دکتر محمد ملکی استاد و رئیس اسبق دانشگاه نهران در روز سی یکم مرداد ماه 1388 در حالیکه بعلت بیماری در خانه خود بستری بودند بوسیله ماموران امنیتی دستگیر و بزندان منتقل شده اند. گزارشهای منتشر شده حاکی از بیماری شدید ایشان در سه ماهه اخیر دارد که به ادامه درمان زیر نظر پزشکان نیاز دارند.
حاکمیت جمهوری اسلامی از فردای روز اخذ رای برای انتخاب رئیس جمهور با بازداشت های دسته جمعی معترضین به نتایج انتخابات هزاران نفر را در شرایطی غیر انسانی و خشونت آمیز بازداشت و روانه زندانها ساخته است.
با آنکه گفته میشد در آستانه ماه مبارک رمضان عده ای از زندانیان آزاد حواهند شد نه تنها این اتفاق نیفاد بلکه احکام بازداشت موقت عده زیادی تمدیدشد و خبر زندانی شدن آقای دکتر محمد ملکی نشان دهنده تداوم خفقان و نقض آزادیهای فردی و اجتماعی ملت ایران میباشد.
جبهه ملی ایران بازداشت دکتر محمد ملکی را محکوم و آزادی او را خواستار است.
جبهه ملی ایران خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و از آن جمله آقای مهندس کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهه ملی و آقای پیمان عارف عضو سازمان دانشجویان جبهه ملی میباشد. جبهه ملی ایران بازداشتهای دگراندیشان و همه کسانی را که با روشهای مسالمت آمیز برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند بشدت محکوم میکند.
تهران - جبهه ملی ایران

اول شهریورماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت

Donnerstag, 20. August 2009

آزار جنسی زندانيان بدستور خامنه ای پست جنایتکار

اعمال شکنجه برای گرفتن اعتراف دروغین

اعمال شکنجه برای گرفتن اعتراف دروغین
کميته گزارشگران حقوق بشر
بر اساس اخبار رسیده، کیوان صمیمی که فعالیت های خود را در چهارچوب قوانین اساسی نظام می داند، اصل بازداشت خود را زیر سوال برده، با بازجوی خود همکاری ننموده و در نتیجه به منظور اعمال فشار برای اعتراف، با ضرب و شتم و انتقال های پیاپی به سلول انفرادی روبه رو شده است.
وی در شامگاه 24 خرداد در پی یورش به منزلش که با شکستن در همراه بوده، بازداشت و با ضبط وسایل و کامپیتر شخصی اش راهی زندان اوین شد. او بیش از دو ماه است که در بند 209 به سر می برد و در این مدت تنها دو بار با خانواده خود تماس گرفته و دو بار نیز اجازه ملاقات داشته است.
به گفته یکی از نزدیکان وی، بازجوی کیوان صمیمی، از عدم همکاری او شکایت داشته و خواستار تقویت این همکاری از طریق دخالت خانواده اش شده است.
کیوان صمیمی، مدیر مسوول مجله توقیف شده نامه، عضو هیأت اجرایی شورای ملی صلح، رئیس انجمن حامیان حق‌تحصیل، عضو کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و بنیان‌گذار کانون زندانیان سیاسی است.
پیش از این نیز دادگاه رسیدگی به جرایم مطبوعاتی، به ریاست قاضی مدیر خراسانی، کیوان صمیمی را در مورد مجله نامه، به جهت نشر مطالب مخالف موازین اسلامی از طریق ترویج مطالبی كه به نظام لطمه می‌زند و تحریص و تشویق افراد و گروه‌ها به اعمالی علیه امنیت كشور و نظام جمهوری اسلامی مجرم شناخته بود و هیأت منصفه دادگاه مطبوعات هم پس از بررسی، وی را مستحق تخفیف ندانست.
لازم به ذکر است وی نیز همچون دیگر بازداشت شدگان اخیر با اتهامات واهی روبه رو بوده و این روند نشان از عزم قدرت حاکم به مقابله با هرگونه جریان منتقد به شیوه برچسب زدن است.
کمیته گزارشگران حقوق بشر ضمن محکوم نمودن اینگونه برخوردها اعتراض خود را به شیوه جاری بازداشت ها، اعمال فشار، شکنجه و اجبار به اعتراف های دروغین ابراز نموده و خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی دستگیرشدگان جریانات اخیر است
.

رفتار پاسداران وحشی خامنه ای جنایتکار با مردم

عفو بین الملل:



عفو بین الملل:
به سرکوب مدافعان حقوق بشر پایان دهید
چهار شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۹ اوت ۲۰۰۹

کانون مدافعان حقوق بشر به وسیله دارنده جایزه صلح نوبل شیرین عبادی و چهار وکیل سرشناس حقوق بشری دیگر یعنی محمد علی دادخواه، محمد سیف زاده، محمد شریف و عبدالفتاح سلطانی پایه گذاری شد. مرکز توجه این کانون دادن گزارش در باره موارد نقض حقوق بشر در ایران، ارائه کمک قضایی رایگان به زندانیان سیاسی و حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی است.این کانون از بدو تاسیس در سال 2001 کوشیده خود را قانونا به ثبت رساند اما موفق نشده است. در نتیجه، شیرین عبادی و همکارانش ناگزیر در حالتی از بلاتکلیفی و تحت تهدید تعطیلی و خطر انتقام فعالیت کرده اند. آنها مکرر با اذیت و آزار و ارعاب و تهدید، دستگیری و زندان روبرو بوده اند.مقامات در روز 21 در ماه دسامبر، پیش از برگزاری‌ مراسمی برای‌ بزرگداشت شصتمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر، كانون را به زور بستند. اعضای آن بدون هراس به فعالیت و تجمع به نام کانون ادامه داده اند.حداقل سه نفر از اعضای کانون در پی تظاهرات پس از انتخابات ریاست جمهوری 12 ژوئن 2009 (22 خرداد 1388) بازداشت شده اند. عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار، در روز 14 ژوئن دستگیر شد. دو روز بعد ماموران امنیتی لباس شخصی بدون ارائه حکم جلب عبدالفتاح سلطانی، وکیل، را در دفتر کارش در تهران دستگیر کردند. این ماموران بدون حکم تجسس دفتر کارش را بازرسی و پرونده ها، کیف دستی، کامپیوتر و تلفن همراه او را ضبط کردند. روز 8 ژوئیه، ماموران امنیتی محمد علی دادخواه را در دفتر کارش دستگیر کردند.در هنگام نگارش این بیانیه در اواسط ژوئیه، سه عضو مذکور هنوز در بازداشت به سر می برند.عبدالفتاح سلطانی در سال 2005 نیز 219 روز را در بازداشت به سر برد که از این مدت 43 روز آن در حبس انفرادی بود. او در سال 2006 به خاطر «افشای اسناد محرمانه و تبلیغ علیه نظام» به پنج سال زندان محکوم شد. پس از تجدید نظر در ماه مه 2007، او از تمام اتهامات تبرئه شد. در پی آن، خروج او از ایران، ممنوع شد. شهر نورنبرگ در آلمان به او جایزه حقوق بشر را اعطا کرده است. هنوز معلوم نیست که او در اکتبر 2009 شخصا موفق به دریافت این جایزه خواهد شد یا نه.نرگس محمدی، سخنگو و معاون کانون مدافعان حقوق بشر نیز از سفر به خارج منع شده است. در روز 10 ماه مه 2009 از سفر او به گواتمالا برای سخنرانی در کنفرانسی بین المللی که ابتکار زنان دارنده جایزه صلح نوبل ترتیب داده بود، ممانعت به عمل آمد. گذرنامه او ضبط شد و او را به دادگاه انقلاب احضار کردند. در روز 22 ماه مه، اعلام شد که نرگس محمدی به «تبلیغ» علیه نظام اسلامی کشور متهم شده است. او اجازه نیافت در ژوئیه 2009 برای دریافت جایزه حقوق بشر آلکساندر لانگربه ایتالیا سفر کند.هشت روز پس از تعطیلی اجباری کانون، مامورانی که خود را بازرسان مالیاتی معرفی کردند وارد دفتر وکالت شیرین عبادی درتهران شدند و اسناد و کامپیوترها را، به رغم اعتراض او که این اسناد حاوی اطلاعات محرمانه و تحت حمایت قانونی بین وکیل و موکل است، با خود بردند. او در رابطه با پرونده هایی که بدون دریافت دستمزد پذیرفته است، متهم به فرار از پرداخت مالیات شد.شیرین عبادی به کرات هدف تهدید مرگ و نیز دشنام رسانه های دولتی بوده است. عفو بین الملل از این نگران است که او در خطر ترور باشد و قاتل او طبق ماده ای از قانون مجازات ادعای مصونیت از مجازات کند. ماده مذکور به قاتلی که کسی را با این ادعا بکشد که مقتول مستحق مرگ یا «مهدورالدم» بوده است، امکان گریز از پیگرد قانونی می دهد.هدف قرار دادن این فعال حقوق بشری سرشناس بین المللی و تعطیلی اجباری کانون پیام وحشت آوری به جنبش رو به گسترش مدافعان حقوق بشر در ایران است. همبستگی بین المللی با این مردان و زنان شجاع یک ضرورت فوری است
.

Dienstag, 18. August 2009

مصاحبه با قربانی دیگری از تجاوز جنسی در زندان رژیم اسلامی/ کتایون آذرلی

تحصن و اعتصاب غذا در مقابل دادگاه انقلاب

تحصن و اعتصاب غذا در مقابل دادگاه انقلاب
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
تحصن و اعتصاب غذای خانواده های دستگیر شدگان در مقابل دادگاه انقلاب
بنابه گزارشات رسییده از مقابل دادگاه انقلاب خانواده های دستگیر شدگان اخیر که تعدادی از آنها در اعتصاب غذا بسر می برند از صبح امروز به تجمع اعتراضی خودادامه دادند و خواستار مطلع شدن از وضعیت و شرایط عزیزانشان و آزادی آنها شدند.از صبح روز سه شنبه 27 مرداد ماه بیش از 100 نفر از خانواده ها براي پيگيري وضعيت عزيزانشان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند تعدادي از خانواده ها در همراهي با عزيزانشان در اعتصاب غذا هستند و در گرما ساعتها به انتظار خبر آزادي عزيزانشان مي ايستند.خانواده ها كه به شدت نگران سلامت عزيزانشان هستند دائم به داخل دادگاه انقلاب مي رفتند به اميد اينكه بتوانند با دفتر حسن زارع دهنوی (حسن حداد) تماس بگيرند تا از سرگرداني و بلاتكليفي در بيايند اما مانند روزهاي قبل يا كسي جوابگو نبود و يا به آنها گفته مي شد هنوز پرونده تكميل نشده برويد ما خودمان با شما تماس مي گيريم كه شنيدن اين جمله تكراري خانواده ها را به شدت خشمگين مي كند و مي گويند بيشتر از دو ماه است هر روز يك وعده و وعيد مي دهيد حداقل يك جواب درست بدهيد تا ما هم از اين بلاتكليفي در بياييم. اغلب منشي دفتر حداد بدون دادن جواب درستي به خانواده ها تلفن رو قطع مي كند. لیست جدیدی از اسامی دستگیر شدگان اخیر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد؛
1-پژمان گرامي 25 ساله دوشنبه 26 مرداد در هفت تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص2- احمد شجاعي 27 ساله دوشنبه 26 مرداد در كريم خان بازداشت و محل نگهداري وي نامشخص
3- عارف خانپور 23 ساله دانشجو چهارشنبه 14 مرداد در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده4- محمد صادق قوامي 20 ساله چهارشنبه 14 مرداد حوالي بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده5- علي پيري 32 ساله چهارشنبه 14 مرداد در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده
6- حامد كريمي نژاد 28 ساله ليسانس مديريت دوشنبه 12 مرداد بازداشت و به اوين منتقل شده7- عليرضا محمودي فر 28 ساله دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
8- محسن كاكاوند 18 ساله محصل پنجشنبه 8 مرداد بازداشت و به اوين منتقل شده9- حميد رضا ناظري 23 ساله پنجشنبه 8 مرداد در هفت تير بازداشت و بعد از دو روز بازداشت در كلانتري به اوين منتقل شده10- آرمان پزشكيان 26 ساله دانشجوي هنر جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده11- محسن گنجي 24 ساله فوق ديپلم رياضي جمعه 26 تير نزديك دانشگاه تهران بازداشت و به اوين منتقل شده12- نيما صمدي 22 ساله دانشجوي عمران جمعه 26 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
13- محمد حسن اسدالهي 29 ساله ليسانس روانشناسي باليني پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده14- سيد محمد كاظم رضوي 30 ساله ليسانس عمران پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده15- حامد شريفي 24 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در اميرآباد بازداشت و به اوين منتقل شده16- مجيد اكبر پور 21 ساله دانشجوي برق پنجشنبه 18 تير در جمالزاده بازداشت و به اوين منتقل شده17- محمد تاجيك 31 ساله پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده18-امير ابوالقاسمي 27 ساله ليسانس جامعه شناسي چهارشنبه 3 تير در بهارستان بازداشت و به آگاهي شاپور سپس به اوين منتقل شده19- سعيد ميثاقيان 28 ساله ليسانس شيمي دوشنبه 25 خرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شدهاسامي تعدادي از خانواده ها كه در اعتصاب غذا هستند- اكرم محمدي 54 ساله مادر سروش رحيمي كه پنجشنبه 18 تير بازداشت شده از يكشنبه 25 مرداد در اعتصاب غذا بسر می برد.ياقوت فتحعلي 62 ساله مادر سعيد ميثاقيان كه 25 خرداد بازداشت شده از يكشنبه 25 مرداد اعتصاب غذا كرده- مهين اسكندري 48 ساله و باقر جمشيدي 52 ساله مادر و پدر امير جمشيدي كه جمعه 26 تير بازداشت شده از يكشنبه 25 مرداد در اعتصاب غذا هستندمريم صداقت 59 ساله و كريم قنبري 61 ساله مادر و پدر حامد قنبري كه پنجشنبه 18 تير بازداشت شده از يكشنبه 25 مرداد اعتصاب غذا كرده اند
حميده يوسف پور 56 ساله و الناز ناظري 27 ساله مادر و خواهر حمير رضا ناظري كه 8 مرداد بازداشت شده از دوشنبه 26 مرداد اعتصاب غذا كرده اندشهلا خوش نيت 50 ساله و هاشم شريفي 56 ساله مادر و پدر حامد شريفي از سه شنبه 27 مرداد اعتصاب غذا كرده اندشكوه اكبر پور 47 ساله مادر مجيد اكبرپور از دوشنبه 26 مرداد اعتصاب غذا كردهمعصومه ميرزايي 58 ساله مادر امين اميري كه جمعه 26 تير بازداشت شده از دوشنبه 26 مرداد اعتصاب غذا كردهنازي نعمتي 52 ساله و نعمت احمدي 57 ساله مادر و پدر مرتضي احمدي كه پنجشنبه 18 تير بازداشت شده از دوشنبه 26 مرداد اعتصاب غذا كرده اندشهلا خوش نيت 50 ساله و هاشم شريفي 56 ساله مادر و پدر حامد شريفي از سه شنبه 27 مرداد اعتصاب غذا كرده اند
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری، شکنجه ،ادامه بازداشت زندانیان سیاسی ،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها و تحت فشارهای مختلف قرار دادن آنها را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار مداخله برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.
27 مرداد 1388 برابر با 18 اگوست 2008گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دفتر دبیرکل سازمان مللکمیساریای عالی حقوق بشر کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین المللسازمان دیدبان حقوق بشر

دیگری از تظاهرات دیروز: اعتراف، شکنجه دیگر اثر ندارد

تظاهرات امروز تهران: مرگ بر دیکتاتور

تجمع و درگیری و پرتاب گاز اشک آور در خیابان کریمخان


تجمع و درگیری و پرتاب گاز اشک آور در خیابان کریمخان
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
مردم امروز در مقابل دفتر روزنامه‌ی اعتماد ملی تجمع کردند و پس از سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور، با ضرب و شتم و دستگیری توسط نیروهای امنیتی مستقر در آن‌جا روبه‌رو شدند.به گزارش خبرگزاری هرانا، امروز با وجود اعلام سایت اعتماد ملی برای لغو تجمع در مقابل دفتر روزنامه‌ی اعتماد ملی، مردم با شنیدن خبر توقیف موقت روزنامه‌ی اعتماد ملی تصمیم به تجمع در مقابل دفتر این روزنامه گرفتند.این در حالی است که صبح امروز مرتضوی خبر توقیف اعتمادملی را تکذیب کرد و گفت این روزنامه منتشر خواهد شد. با این وجود از ساعت‌ها قبل، نیروهای امنیتی و نیروی انتظامی در مقابل دفتر روزنامه‌اعتماد ملی حضور داشت.از حوالی ساعت چهار بعدازظهر، مردم نیز حضور گسترده‌یی را در مقابل دفتر اعتماد ملی تشکیل دادند اما با هشدارهای نیروی انتظامی و بسیجی‌های مستقر در آن‌جا پراکنده می‌شدند و به گروه‌های کوچک‌تری تقسیم می‌شدند.نیروهای امنیتی سعی در پراکنده کردن این گروه‌ها با پرتاب گاز اشک‌آور در میان آن‌ها و ضرب و شتم آن‌ها داشتند که مردم با هو کردن نیروها، به هم پیوستند و شعارهای گوناگونی از جمله مرگ بر دیکتاتور و ایرانی باغیرت، حمایت، حمایت سردادند.این در حالی بود که نیروهای بسیج و امنیتی با موتور به مردم هجوم می‌آوردند و آن ها را باتوم مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند اما مردم هم‌چنان شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر می‌دادند.تعداد زیادی نیروی لباس‌شخصی نیز همرا با بی‌سیم و دوربین فیلم‌برداری در میان مردم حضور داشتند و در حال فیلم‌برداری کردن از مردم معترض حاضر در آن مکان بودند.سپس نیروهای امنیتی با دستگیر کردن تعدادی از معترضان و با ضرب و شتم، مردم را از مقابل دفتر روزنامه به سمت میدان هفت تیر هدایت کردند و مردم هم با سر دادن شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور به تجمع خود و راهپیمایی به سمت میدان هفت‌تیر ادامه دادند.هم‌اکنون نیز تعداد بسیار زیادی از نیورهای لباس شخصی در مقابل در ورودی دفتر روزنامه‌ی اعتمادملی و خیابان‌های اطراف آن حضور دارند و مانع توقف مردم در آن‌جا می‌شوند.
*****
فریاد الله اکبر و گاز اشک‌آور در خیابان کریم‌خان زندبا آنکه مهدی کروبی اعلام کرده بود امروز (دوشنبه) تجمعی در حمایت از روزنامه اعتماد ملی در مقابل این روزنامه برگزار نخواهد شد، از ساعتی پیش خیابان کریمخان زند مملو از نیروهای نیروی انتظامي بود که با لباس فرم در محل حضور داشتند و بی‌پروا به ضرب و شتم مردم و توهین به عابران می‌پرداختند. شاهدان عینی از فریاد الله اکبر از سوی مردم و پرتاب گاز اشک‌آور از سوی پلیس خبر می‌دهند.
به گزارش موج آزادی به نقل از یک شاهد عینی، در حدود ساعت 18 در اطراف روزنامه نفرات نیروی انتظامی به فاصله یک قدم ایستاده‌اند و با فاصله کمتری در تقاطع خیابان خردمند، گروهی از لباس شخصی‌ها که به نظر مي‌رسد نیروهای وابسته به یک نهاد مشخص مثل دادستاني یا سپاه باشند، مستقر شده‌اند. این نیروها اغلب ماسک‌های سبز رنگ به صورت دارند، اما از نظر هیکل درشت هستند و در یک نگاه از نظر وضعيت ظاهري به نظر می‌رسد که از نظر بدنی نیروهای دستچین شده‌ای باشند.
این شاهد عینی می‌افزاید: مردم هم مثل همه روزهايي که قرار است اتفاقي بیافتد، در پیاده‌روهای اطراف راه می‌روند. جمعیت زیاد و فضای خيابان بسیار ملتهب است. به گفته‌ی وی، از آنجا اطراف دفتر روزنامه اعتماد ملی و در خیابان کریمخان زند تعداد نیروهای پلیس و لباس شخصی بسیار زیاد بود، گروهی از مردم به سمت میدان ولیعصر راه افتادند و سراسر خیابان کریمخان در التهاب است.
این شاهد عینی همچنین گزارش کرده که گروهي از مردم که در خیابان کریمخان زند به سمت میدان ولیعصر راه می‌رفتند، در تقاطع خیابان حافظ تجمعی ناگهانی شکل داده و فریاد الله اکبر سر دادند. حضور جوانانی که حتی روي خود را نیز نپوشانده بودند، از نکات قابل توجه این تجمع بود.
منابع دیگری خبر داده‌اند که ماموران برای متفرق کردن جمعیت در خیابان کریمخان زند از گاز اشک‌آور استفاده کرده‌اند.
همزمان برخی منابع نیز گزارش داده‌اند که در خیابان ولیعصر حد فاصل میدان فاطمی تا انتهای خیابان شهید بهشتی (عباس‌آباد) نیز ماموران پلیس حضور پررنگی دارند و در مواردی به ضرب و شتم عابران پرداخته‌اند

Montag, 17. August 2009

فیلم؛ (ترانه موسوی) رسوایی دیگر در صداوسیمای رژیم

فیلم؛ (ترانه موسوی) رسوایی دیگر در صداوسیمای رژیم

بیش از 500 فعال سیاسی دستگیر شده اند

بیش از 500 فعال سیاسی دستگیر شده اند
بيانيه تعدادي از احزاب و تشکل‌هاي عضو کميته پي‌‌گيري بازداشت‌هاي خودسرانه در محکوميت بازداشت‌ و محاکمه‌هاي اخير و دفاع از اين کميته
ملت ايران؛در بيش از شصت ‌روزي که از انتخابات رياست جمهوري دور دهم مي‌گذرد، احزاب و گروه‌هاي سياسي، اجتماعي و دانشجويي هوادار دموکراسي، حقوق بشر، تماميت ارضي و منافع ملي در کنار بسياري از شهروندان با سرکوب بي‌سابقه‌اي مواجه شده و يکي از گسترده‌ترين هجوم‌هاي استبداد عليه حقوق و آزادي‌هاي اساسي مصرح در قانون اساسي‌ و موازين جهاني حقوق بشر که جمهوري اسلامي نيز بدان متعهد شده است، را تجربه مي‌کنند.
تنها يکي از آلامي که بر پيکر جنبش دموکراسي‌خواه ايران وارد شده، بازداشت‌هاي غيرقانوني و فله‌اي جمعي از رهبران و اعضاي احزاب و تشکل‌هاي سياسي اصلاح طلب و تحول‌خواه است. اين بازداشت‌ها از ساعاتي پس از اعلام نتايج انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري آغاز شده و طي اين مدت نيز ادامه داشته است.
در جريان اين بازداشت‌ها که بنا به گزارش "کميته پي‌گيري بازداشت‌هاي خودسرانه" بيش از 500 فعال سياسي دستگير شده‌اند، موازين دادرسي عادلانه و حقوق اوليه متهم مطابق با قوانين موضوعه کشور و معيارهاي حقوق بشر ناديده انگاشته شده و از لحظه بازداشت تا کنون بازداشت‌شدگان از حقوق قانوني خود محروم بوده‌اند که اين موارد به تفصيل در اطلاعيه‌ و نامه سرگشاده "کميته پي‌گيري بازداشت‌هاي خودسرانه" طي هفته‌هاي گذشته منتشر شده است؛ اما به طور خلاصه؛ بايد گفت اعمال قدرت و تحديد حقوق و آزادي‌هاي عمومي از سوي حاکمان تنها زماني مشروعيت و وجاهت دارد که در چارچوب "قانون" به مثابه يک پيمان دو سويه اجتماعي باشد و آن هنگام که يک قدرت سياسي پا را از اين پيمان فراتر مي‌گذارد، اعمال او نامشروع و خودسرانه است، چنانکه به باور ما اين حجم بازداشت‌ گسترده فعالان سياسي را که بدون رعايت موازين قانوني صورت گرفته، بايد يک «دم‌ربايي بي‌سابقه به منظور باج خواهي از ملت و گروه‌هاي سياسي»، ناميد.
همچنين تداوم بازداشت اين فعالان و به ويژه بي‌اطلاعي از وضعيت سلامتي تعدادي از آنان نگراني‌هاي جدي را فراهم آورده و اين در حالي است که مقامات قضايي به جاي محاکمه عاملان نقض حقوق شهروندان خصوصا رسيدگي به جنايات صورت گرفته در داخل بازداشت‌گاه‌ها و نيز پاسخگويي به خانواده‌هاي نگران زندانيان، برخلاف نص صريح قانون اساسي که بر حق برخورداري از وکيل و محاکمه در حضور هيات منصفه در مورد جرايم سياسي تاکيد مي‌کند، به نمايش اعترافات تعدادي از آنان پرداخته و از ياد برده‌اند که اين شيوه غيرانساني و غيرقانوني هيچ ارزشي نزد افکار عمومي ندارد.
احزاب و تشکل‌هاي امضاء کننده اين بيانيه ضمن هشدار نسبت به عواقب سوء نقض حقوق شهروندان از سوي حاکميت خواستار توقف فوري اين روند و آزادي هرچه سريعتر کليه زندانيان سياسي و عقيدتي مي‌باشند و نيز اعتراض خود را به بازداشت تعدادي از اعضاء و اعمال تهديدات غيرقانوني نسبت به فعاليت‌هاي «کميته پي‌گيري بازداشت‌هاي خودسرانه» اعلام مي‌دارند و تاکيد مي‌کنند که اين کميته ائتلافي است بر مبناي دفاع از حقوق شهرونداني که بدون دسترسي به حقوق دادرسي عادلانه روانه زندان شده‌اند، و از ابتداي تاسيس خود به نمايندگي بيش از ده تشکل و گروه سياسي- مدني در چارچوب قوانين و با توسل به شيوه‌هاي مسالمت آميز فعاليت کرده و از اين پس نيز با همين مشي و ماموريت به فعاليت خود ادامه خواهد داد.
به ترتيب حروف الفبا: اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه‌هاي سراسر کشور (دفتر تحکيم وحدت)جبهه ملي ايرانجنبش مسلمانان مبارزحزب ملت ايرانسازمان حقوق بشر کردستانسازمان دانش آموختگان ايران اسلامي ادوارتحکيم وحدت)فعالان طيف چپ

Donnerstag, 13. August 2009

قسم به ناله مادر

گزارشی از وضعیت زندانیان سیاسی زن در بند 209 اوین

گزارشی از وضعیت زندانیان سیاسی زن در بند 209 اوین
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بند مخوف 209 زندان اوین، زندانیان سیاسی زن تحت شرایط و فشارهای غیر انسانی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارند. این شرایط غیر انسانی و طاقت فرسا باعث بیماریهای جسمی آنها شده است و همچنین از درمان آنها خوداری می کنند.دستگیریهای گسترده اعتراضات اخیرا که تعداد زیادی از زنان آزادیخواه دستگیر و به شکنجه گاههای مختلف انتقال داده شدند و تحت شکنجه های قرون سطائی قرار گرفتند. تعداد از آنها را به بند مخوف 209 زندان اوین منتقل کردند.تعداد دستگیرشدگان به حدی زیاد است که در یک سلول انفرادی بیش از 4 نفر جا داده شده است.سلولهای انفرادی فاقد سیستم تهویه در گرمای زیاد تابستان که گاها بخاطر کمبود هوا دچار حالت خفگی و سر دردهای شدید و حالت تهوع می شوند و اثرات آن بر زنانیان سیاسی زن باقی می ماند. از طرفی دیگر بازجویان وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن بعضی از زندانیان سیاسی زن هر 24 ساعت فقط 3 بار حق استفاده از دستشوئی را دارند . این برخورد ضد بشری بازجویان وزارت اطلاعات باعث شده است که زندانیان سیاسی درچار ناراحتی مثانه و کلیوی شوند.اخیرا بر اثر اعتراضات زندانیان سیاسی زن رفتن به دستشوئی را از 3 بار به 4 بار افزایش داده اند ولی این مسئله را عملا بکار نمی برند و استدلال آنها حضور بیش از اندازه زندانیان سیاسی است. در حال حاضر علاوه بر شکنجه های جسمی و روحی شیوه های غیر انسانی استفاده از دستشوئی و استحمام را به حداقل رسانده اند. این مسئله باعث شده است که تعداد زیادی از زنان زندانی سیاسی دچار ناراحتیهای مثانه،کلیوی،تنفسی و گوارشی شوند.زندانیان سیاسی که دچار ناراحتی جسمی هستند از درمان انها خوداری می شود و در شرایط بسیار بد جسمی قرار دارند.چند برابر شدن ظرفیت زندانیان سیاسی زن در بند 209 باعث شده است که به همان اندازه امکانات اولیه انسانی تقلیل یابد. امکاناتی مانند ،بهداشت،غذا،درمان و غیرهوضعیت و شرایط دختران و زنان زندانی بی نام و نشان که در قیام اخیر مردم ایران دستگیر شده اند و در بند 209 زندان اوین بسر می برند بسا بدتر می باشد. آنها مورد وحشیانه ترین و کینه توزانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرند و همچنین بازجویان وزارت اطلاعات، جنایتکاران علیه بشریت برای تحت فشار روحی قرار دادن آنها، به آنها اتهامات اخلاقی نسبت می دهند. این موارد بخصوص در مورد خانم ها و یا دخترانی که در ستاد تبلیغاتی میر حسین موسوی و یا کروبی بوده اند بیشتر می باشد.بازجویان در درنده خوئی ،توهین و تحقیر مرزی را باقی نمی گذارند و به آنها گفته می شود که شما ها باید عبرتی برای دیگران باشید و دیگران وقتی شما ها را می بینند جرئت حضور در اعتراضات نداشته باشند. هچنین برای زندانیان سیاسی قدیمی که در این بند می باشند بازجویان آنها را تهدید می کنند که نام و شرایط آنها را نباید با خانواده های خود در میان بگذارند.قبل از شروع ملاقاتهای کابینی به زندانی تاکید می شود که در مورد چه جیزهایی میتواند با خانوادۀ خود صحبت کنند زندانی حق ندارد در مورد رفتار و برخورد بازجویان حرفی بزند.زندانی از شرایط و وضعیت موجود در این بند نباید چیزی بگوید هنگام ملاقات افراد وزارت اطلاعات کنار زندانی قرار می گیرند و به حرفهای او گوش می کنند و به او تذکر می دهند که این حرف را نباید بگویید.و از این طریق سعی دارند رفتارهای ضد بشری حاکم بر این بند را پنهان نگه دارند. فشار علیه خانواده های دستگیر شدگان بسیار زیاد می باشد بخصوص علیه خانواده های بی نام و نشان؛ به آنها گفته می شود : که نباید در مورد عزیز خود با کسی صحبت کنند در غیر اینصورت عواقب وخیمی برای خانواده و خود زندانی دارد. آنها ناچار هستند که دردهای خود را بیان نکنند. دانشجوی زندان مهسا نادری 19 ساله علیرغم اینکه توسط مغیسه ای معروف به ناصریان از ا عضای هیئت مرگ سال 67 به حکم سنگین و غیر انسانی 1 سال زندان محکوم شده است ولی بدستور سعید شیخان سر بازجو و شکنجه گر معروف 209 همچنان در این بند و در سلول انفرادی با 3 نفر دیگر نگهداری می شود، و از انتقال او به بند عمومی ممانعت می کند. خانم نادری در اثر فشارهای غیر انسانی دچار ناراحتی کلیوی و سر دردهای شدید و حالت تهوع بصورت دائم می باشد. او تا به حال از امکانات درمان محروم بوده است. خانم فاطمه ضیائی 52 ساله که از ناراحتی شدید ام. اس رنج می برد و تا به حال 3 بار دچار حملۀ ام. اس شده است که ناچار به انتقال او به بهداری زندان شده اند و خطرات جدی برای او ایجاد کرده است. سربازجو علوی به او گفته است : «قرار نیست شما از این بند زنده بیرون بروید اگر هر چه زودتر بمیرید هم ما را راحت کردید و هم خودتان را» او در حال حاضر همراه با 3 زندانی قیام مردم ایران در یک سلول انفرادی قبلی نگهداری می شود.علیرغم گذشت 5 ماه هنوز در بلاتکلیفی بسر می برد و تا به حال چند بار به دادگاه انقلاب برده شده ولی هر بار به دلائل واهی دادگاه او را به تعویق افتاده است.مادر خانم ضیائی در بستر مرگ بسر می برد و برای آخرین دیدار خواستار دیدن فرزندش می باشد ولی بازجویان وزارت اطلاعات از دیدار او با مادرش مخالفت می کنند.فعال حقوق بشری خانم شیوا نظر آهاری نزدیک به 57 روز از دستگیری او می گذرد ولی هنوز خانوادۀ وی علیرغم مراجعات مکرار به دادگاه انقلاب و زندان اوین موفق به ملاقات با فرزندشان نشده اند و از وضعیت و شرایط او بی خبر هستند . خانم نظر آهاری نزدیک به 18 روز است که با خانواده اش تماسی نداشته است .او در سلول انفرادی همراه با 2 نفر دیگر در بازداشت بسر می برند.از جمله کسانی که در سلول او بسر می برند خانم ژیلا بنی یعقوب می باشند .خانم بنی یعقوب از فعالین حقوق زنان که در دستگیریهای اخیر بازداشت و به بند مخوف 209 منتقل شده است.خانم عاطفه نبوی زندانی دیگری است که در پی یورشهای مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. او در تاریخ 24 خردادما همراه با تعداد دیگر دستگیر شدند . خانم نبوی در طی مدت بازداشت تحت فشارهای مختلفی قرار گرفتند .و او را اخیر به دادگاه نمایشی برده بودند. همچنین خانم ها آزموده و باباخانی و تعداد بیشماری دیگر در این بند بسر می برند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، دستگیری ، رفتارهای غیر انسانی ، محدود کردن امکانات اولیه انسانی ،عدم اطلاع خانواده از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر امور زنان سازمان ملل ،سازمان مدافع حقوق زنان و سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عاجل برای آزادی فوری و بی قید وشرط زنان زندانی در ایران است.
22 مرداد 1388 برابر با 13 اگوست 2008گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دفتر دبیرکل سازمان مللکمیساریای عالی حقوق بشر کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین المللسازمان دیدبان حقوق بشر

Mittwoch, 12. August 2009

, مرگ بر دیکتاتور در مترو تهران، ۱۴ مرداد



تجمع گسترده مردم در مناطق مرکزی شهر تهران
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از از نقاط مرکزی شهر تعداد زیادی از مردم و جوانان در میادین و خیابانهای مرکزی شهر حضور دارند و خود را آماده شکل گیری اعتراضات می کنند.در نقاط مرکزی شهر تعداد زیادی از مردم تجمع نمودند بطوری که پیاده رو ها مملو از جمعیت است.آنها خودرا برای آغاز اعتراضات گسترده در سطح شهر و بخصوص نقاط مرکزی شهر آماده می کنند .محلهایی که مردم در حال تجمع هستند عبارتند میدان فاطمی،میدان ولی عصر ،میدان انقلاب،ونک و نقاط دیگر می باشد. و هر لحظه امکان شروع اعتراضات می رود.نیروهای سرکوبگر گارد ویژه سپاه پاسداران،بسیج و لباس شخصیها بصورت گسترده در نواحی مرکزی شهر مسقر شده اند. نیروهای موتور سوار در حال مانور دادن و ایجاد رعب و وحشت هستند و گارد ویژه باتون بدست آماده تهاجم به مردم هستند . آنها همچنین تعداد زیادی از خودرهای خود را که مملو از نیروه هستند مستقر کرده اند.
14 مرداد 1388 برابر با 05 اگوست 2009

گفتگو با یکی از قربانیان تجاوز؛ لاریجانی جنایتکار گوش کند

گفتگو با یکی از قربانیان تجاوز؛ لاریجانی جنایتکار گوش کند

جزئيات منتشر نشده در مورد درگذشت دانشجوی جانباخته مصطفی غنيان




جزئيات منتشر نشده در مورد درگذشت دانشجوی جانباخته مصطفی غنيان
مصطفی غنيان درحال گفتن بانگ « الله اكبر » و در آغوش پدرش جان باخت
سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱ اوت ۲۰۰۹

گزارش دریافتی: شهيد مصطفي غنيان دانشجوي 26 ساله مقطع كارشناسي ارشد مهندسي معماري در شب 27خرداد اولين چهارشنبه پس از انتخابات در حال گفتن تكبير بر روي بام ساختمان 8 طبقه در محله سعادت آباد تهران به ضرب گلوله تك تير انداز هاي مستقر در ساختمان هاي اطراف به شهادت رسيد.گفتني است پيش از اين به دليل همزماني شهادت اين دانشجو با وقايع كوي دانشگاه تهران ، نام شهيد غنيان در اسامي شهداي كوي دانشگاه تهران منتشر شده بود ، درحالي كه وي بر پشت بام خانه دانشجويي خودش در منطقه سعادت اباد مورد هدف تك تيراندارها قرار گرفت و در آغوش پدرش به شهادت رسيد..بنا به اين گزارش در شب شهادت شهيد غنيان ، حاج محمد تقی غنیان پدر شهید مصطفی غنیان که از چهره های سرشناس انقلابی مشهد و دوران قبل از انقلاب است از سفر آلمان به ايران برميگردد و از فرودگاه به منزل دانشجويي فرزندش، شهيد مصطفي ميرود. به گفته يكي از اعضاي خانواده غنيان ، شهيد غنيان ضمن پذيرايي از پدرش با چاي و هندوانه به پدرش ميگويد : « ما اين شب ها بالاي پشت بام الله اكبر ميگوييم ، تا شما هندوانه تان را بخوريد و استراحت كنيد من بالاي پشت بام ميروم و امشب زودتر برميگردم.»از پدر شهيد غنيان نقل شده كه : « پس از مدت كوتاهي متوجه سرو صداي زياد در ساختمان شدم و ناگهان در منزل به شدت كوبيده شد . در را كه باز كردم يكي از همسايه گفت مصطفي روي پشت بام با شما كار دارد ، بياييد بالا »پدر شهيد غنيان هنگامي كه به پشت بام ساختمان هشت طبقه ميرسد به وي مي گو يند كه به علت تيراندازي بايد سينه خيز روي بام برود و در اين هنگام پدر شهيد غنيان پيكر نيمه جان فرزندش را در حالي كه يك گلوله شقيقه اش را سوراخ كرده در آغوش ميگيرد، مصطفي پس از دقايقي در آغوش پدر به شهادت ميرسد. خانواده اين شهيد پس از تحويل جسد به پزشكي قانوني و تنظيم شكايت از قاتلان وي با دادن تعهد مبني بر عدم برگزاري مراسم ختم و يادبود و با وساطت دفتر واعظ طبسي كه از دوستان قديمي پدر شهيد غنيان ميباشد ، موفق به دريافت جنازه فرزند شهيدشان پس از چند روز ميشوند.پدر شهيد غنيان در مراسم ترحيم فرزند شهيدش در مسجد قبا شهر مشهد اينچنين ميگويد: «... فرزندم این لیاقت را داشت که در راه اسلام و قرآن و در راه حفظ استقلال این کشور و در راه آزادی ملت مسلمان و عزیز ایران تنها سرمایه اش را که جانش بود غریبانه نثار کند.»دروغگويي خبرگزاري فارس و روزنامه هاي وطن امروز و ايران و تكذيب پدر شهيد غنيانخبرگزاري دروغگو فارس و روزنامه هاي وطن امروز و ايران دوروزنامه اصلي حامي دولت كودتا خبري مبني بر اينكه پدر شهيد غنيان در مجلس ختم فرزندش در سخناني در « مسجد كرامت » مشهد ، مهندس موسوي را مسئول شهادت فرزندش ميداند ، منتشر ميكنند.اين خبر دروغ در حالي منتشر ميشود كه تنها مراسم ختم شهيد غنيان در« مسجد قبا» واقع در بلوار خيام مشهد برگزار شده است ، نه در مسجد « كرامت» كه در خيابان شيرازي و اطراف حرم امام رضا واقع است.اين عمل ناجوانمردانه رسانه هاي حامي كودتا با عكس العمل شديد پدر شهيد غنيان در مشهد روبرو ميشود . به نحوي كه فشار هاي نهاد هاي انقلابي و دوستان پدر شهيد غنيان مانند استان قدس رضوي ،خبرگزاري ايرنا منطقه خراسان را مجبور به مصاحبه با پدر اين شهيد ودرج تكذيبيه وي ميكند. ولي با اين حال تا كنون رسانه هاي كودتاچيان خبردروغ و جعلي خود را تصحيح نكردند.بخش هايي از تكذبيه پدر شهيد غنيان به صورت سانسور شده در خبرگزاري ايرنا منطقه خراسان منتشر شده است را مي خوانيد :« ... در یکی از این روزنامه ها چاپ روز چهارشنبه هفته گذشته آمده بود که " در مراسم ترحیم مصطفی غنیان طی روز گذشته در مسجد کرامت پدر وی چنین مطالبی عنوان کرده است. در حالی که مراسم ختم فرزند من روز شنبه 30 خرداد 88 آن هم در مسجد قبا برگزار شده بود و در آن هیج مطلبی مبنی بر اتهام زنی به فردی یا افرادی من نگفتم، اما متاسفانه بعد از آن چند روزنامه به آن استناد کرده و مطالب کذب را دوباره تکرار کرده و به آن دامن زدند.وی اظهار داشت : من در مراسم ختم فرزندم تنها به منظور تقدیر از لطف جمع کثیری از دوستان و شهروندان مطلبی را تهیه و قرائت کردم که هم فایل صوتی و تصویری و هم دستنوشته آن وجود دارد. وی متن آنچه که در این مراسم قرائت کرده را خواند..در بخشی از این مطلب آمده است : "پروردگارا تو را سپاس می گویم و نیکوترین درودهایم را بر ارواح مطهر خاتم الانبیا محمد مصطفی (ص) و ولی و حجت برحقت علی مرتضی (ع) و صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) و یازده فرزند پاکش تا قطب عالم امکان مهدی موعود با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد (ص) نثار ميكنم.پروردگارا : تو خود فرمودی که بندگانت را می آزمایی ، پروردگار عزیز من، مرا به سخت ترین روش آزمودی و در فاصله کمتر از پنج دقیقه که پسرم مصطفی از من جدا شد او را در حالی که به سرش گلوله خورده بود در روی پشت بام طبقه هشتم ساختمان غرق در خون در آغوشم افکندی.همانجا بود که گفتم "فاذا جاء اجلهم لایستاخرون ساعته و لا یستقدمون و بی اختیار به یاد آقا و مولایم حسین (ع) افتادم ....در آن شهر غریب و در آن شب هولناک و در آن دل شب من کسی را نداشتم و باز بی اختیار به یاد ولی نعمتم علی ابن موسی الرضا (ع) غریب الغربا افتادم که به دور از اهل و عیال از مدینه کوچ کرد و در توس به غربت جان سپرد، باز از غم غربت به خود نالیدم و با خود زمزمه کردم کهخدا ز آستان رضایم جدا نکند من و جدایی از آن آستان خدا نکندز دامن کرمش دست التجا نکشم گدای، دامن صاحب کرم رها نکندپروردگارا : تو خود شاهد باش از امانتی که به من سپرده بودی 26 سال نگهداری کردم و تا جایی که در توانم بود در تربیتش کوشیدم که خدا شناس، با ایمان ، مردمدار، با عاطفه و با اخلاق شود که خوشبختانه چنین بود و چنین شد و خود مصطفی هم پذیرش این را داشت او پسری متدین، فروتن، متواضع، خوشرو و با اخلاق و به قول همه دوستانش "با مرام " بود و این لیاقت را داشت که در راه اسلام و قرآن و در راه حفظ استقلال این کشور و در راه آزادی ملت مسلمان و عزیز ایران در طبق اخلاص تنها سرمایه اش را که جانش بود غریبانه نثار کند. »در
انتهاي اين گزارش آخرين عكس از شهيد غنيان پس از شهادتش را ميتوانيد مشاهده كنيد
:

حضور نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار تهران




حضور نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار تهران
بازار در التهاب
ز چهارراه گلوبندك تا چهارراه سيروس موتورسواران نيروي انتظامي حضور دارند و از ايستادن خريداران در پياده‌روها و خيابان‌ها جلوگيري مي‌شود.
چهار شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۲ اوت ۲۰۰۹

ايلنا: امروز بازار تهران شاهد حضور نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار تهران است.به گزارش خبرنگار اعزامي ايلنا به بازار بزرگ تهران،‌ امروز در بازار تهران و در خيابان‌هاي منتهي به بازار، نيروهاي انتظامي و امنيتي حضور پيدا كرده‌اند. از چهارراه گلوبندك تا چهارراه سيروس موتورسواران نيروي انتظامي حضور دارند و از ايستادن خريداران در پياده‌روها و خيابان‌ها جلوگيري مي‌شود.به گفته دبير كل جامعه انجمن‌هاي اسلامي اصناف و بازار اين اقدام در برابر پخش اطلاعيه‌اي مجهول انجام شده است.به گزارش ايلنا مردم و خريداران حاظر در بازار تهران كه در حتي در جريان اين اطلاعيه قرار نداشتند از حضور نيروهاي انتظامي در بازار ابراز تعجب مي‌كنند. مهرداد .پ يكي از كساني كه امروز در بازار تهران حضور داشت به خبرنگار ايلنا گفت: در بازار هيچ تجمعي نيست اما حضور اين ميزان نيروي انتظامي در بازار، فضا را امنيتي كرده و موجب شده است مردم دائم از يكديگر علت را مي‌پرسند.حاج احمد.م يكي از دكان داران بازار كفاشان گفت: برخي از همكاران كه تعدادشان زياد نيست امروز مغازه‌هايشان را تعطيل كرده‌اند،‌ اما تجمعي شكل نگرفته است. فقط حضور انبوه نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار موجب شده است تا فضاي بازار دگرگون شود. خريداراني كه امروز مراجعه مي‌كنند دائم از ما علت اين فضا را مي‌پرسند كه ما هم چندان درست نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم.به گزارش خبرنگار اعزامي ايلنا به بازار تهران در اين شرايط كه بازار تهران امروز روز شلوغي را سپري مي‌كند، گروهي از صدا و سيما براي تهيه گزارش در بازار مستقر شده‌اند و در حال تهيه گزارش از وجود رونق در بازار هستند.شرايط بازار آرام استدبيركل جامعه انجمن‌هاي اسلامي اصناف و بازار نيز در اين زمينه گفت: امروز بازار تهران با تعطيلي مواجه نشد و شرايط آرام پيش مي‌رود.احمد كريمي اصفهاني در گفت‌وگو با ايلنا ادامه داد: اطلاعيه‌اي مجهول و نامفهوم طي روزهاي گذشته از طريق اي‌ميل براي اهالي بازار و مردم ارسال شده بود كه از تجمع در بازار و تعطيلي دكان‌ها حكايت داشت.وي افزود: به همين دليل نيروي انتظامي امروز در باز تهران حاضر شد تا با تجمع احتمالي برخورد كند. البته مشكلي پيش نيامد و تجمع و تعطيلي شكل نگرفت.وي خاطرنشان كرد: نبايد اين مسائل به بازار كشيده شود اگر هم اين چنين شود با آن برخورد مي‌شود. بازار بايد آرامش داشته باشد. فضاي اقتصادي براي شكل‌گيري نياز به آرامش دارد. بازار با هر نوع تجمع و برهم ريختگي فضاي بازار مخالف است
.

اعتصاب،تظاهرات و درگیری در بازار تهران

اعتصاب،تظاهرات و درگیری در بازار تهران
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از بازار تظاهرات و درگیری در چند نقطه از بازار صورت گرفت و مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور و با برافراشتن دستان خود با علامت پیروزی وارد بازار می شدند.حوالی ساعت 13:25 در میدان 15 خرداد مقابل مترو 2 مورد درگیری بین تظاهرکنندگان و نیروهای سرکوبگر روی داد.مردم شعار مرگ بر دیکتاتور را سر می دادند و در حالی که دست خود را به نشانی پیروزی بالا گرفته بودند به سمت بازار حرکت می کردند.پیاده روها مملو از جمعیت بود .نیروهای سرکوبگر به سوی مردم یورش بردند و آنها را آماج باتون های خود قرار دادند. در اثر یورشهای وحشیانه تعدادی از مردم زخمی شدند. نیروهای سرکوبگر ضربات باتون را بر سر و صورت مردم می کوبیدند.شاهدان عینی در یک نقطه شاهد 4 نفر که بشدت زخمی و دچار خونریزی بودند.از طرفی دیگر بخش عمده ای از بازار در اعتصاب بسر می برد و با این حرکت همبستگی خود را با قیام مردم اعلام کردند.همچنین تعدادی از بازاریان در اعتراضات امروز شرکت داشتند و به تظاهر کنندگان می گفتند اعتصاب امروز ما همبستگی با مردم است.نیروهای سرکوبگر که از گارد ویژه،سپاه پاسداران،بسیج،لباس شخصی ها و تعداد زیادی از نیروهای کلانتریها از نقاط مختلف تهران به بازار و خیابانهای اطراف گسیل شده بودند تشکیل می شدند.همچنین گله های موتور سوار دائم به مردم تهاجم می کردند و یا در حال منور وحشت بودند.گروهی از موتورسواران که افراد آنها سیاه پوش بودند دیده می شد.

تجمع اعتراضی خانواده ها و لیست جدیدی از دستگیر شدگان

تجمع اعتراضی خانواده ها و لیست جدیدی از دستگیر شدگان
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران :بنابه گزارشات رسیده ،خانواده های دستگیر شدگان قیام مردم ایران صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند و خواستار اطلاع یافتن وآزادی عزیزانشان شدند. روز دوشنبه 19 مرداد ماه بيش از 100 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند.عده اي از خانواده ها منتظر تاييد نام عزيزشان توسط دادگاه انقلاب بودند تا مطمئن شوند عزيزشان در بين بازداشت شده هاست. اگرچه بعد از تاييد دادگاه انقلاب نگراني از وضعيت سلامتي عزيزانشان و اينكه آيا آنها را زنده تحويل مي گيرند همچنان وجود دارد.عده اي نيز منتظر اعلام اسامي افرادي بودند كه قرار كفالت و وثيقه براي آنها تعيين شده.اما در بين اين خانواده ها هنوز پدران و مادراني نگران به چشم مي خورند كه در اين مدت 2 ماه هيچ گونه خبري از وضعيت فرزندانشان ندارند و نمي دانند آيا زنده هستند يا نه .پدري 62 ساله با گريه مي گفت از 30 خرداد هيچ گونه اطلاعي از پسر27 ساله خود ندارد و در اين مدت به زندان اوين ، دادگاه انقلاب ،‌پزشكي قانوني ،‌مراجعه كرده اما هيچ گونه خبري ازپسرش بدست نياورده و مسئولين دادگاه انقلاب و زندان اوين و قوه قضاييه در اين مدت هيچ گونه رسيدگي نكرده اند. اين پدر در حاليكه به شدت نگران وضعيت فرزندش بود در بين صحبت هايش خامنه اي را نفرين مي كرد و دائم او را لعنت مي كرد مي گفت خامنه اي جنايتكار پستي است كه دستور قتل آنها را صادر كرده مطمئنم پسرم را سالم و زنده تحويل نمي گيرم اما اين خامنه اي اينقدر پست است كه حتي اجازه تحويل جنازه ها را نمي دهد. اكثر خانوادها كه صحبت اين پدر 62 ساله را مي شنيدند همراه با او خامنه اي و احمدي نژاد را نفرين مي كردند و در جنايتكار بودن خامنه اي ترديدي نداشتند.در مقابل زندان اوين نيز حدود 60 نفر از خانواده ها در گرما به انتظار تاييد اسامي عزيزانشان و ملاقات با آنها ايستاده بودند.اما همانند روزهاي قبل نه تنها كسي جوابگوي آنها نیست بلكه مامورین در مقابل زندان اوين آنها را تهديد مي كردند كه اگر بيشتر بايستند آنها نيز بازداشت مي شوند. خانواده ها در مقابل آنها مي ايستادند و مي گفتند فرزندانمان را كه گرفته ايد ما را هم بگيريد شما كه از گرفتن مردم ابايي نداريد.از طرفی دیگر هر روز بر لیست اسامی دستگیر شدگان افزوده می شود ولی رژیم برای مخفی نگه داشتن و تحت فشار قرار دادن خانواده ها و شکنجه کردن زندانیان بی دفاع از انتشار آمار دستگیر شدگان و اسامی آنها خوداری می کنند. در زیر اسامی تعدادی از دستگیر شدگان اخیر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم منتشر می گردد. 1- محمد ميرزايي 26 ساله شغل ازاد چهارشنبه 14 مرداد در حوالي بهارستان بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص2- احمدرضا كابلي37 ساله شغل ازاد و متاهل چهارشنبه 14 مرداد در خيابان سيروس بازداشت و به اوين منتقل شده3- سينا مولايي 21 ساله ديپلم چهارشنبه 14 مرداد در حوالي بهارستان بازداشت و به كلانتري 160 منتقل و اكنون مكان نگهداري وي نامشخص4- فرهاد آقاجاني 23 ساله دانشجوي حسابداري چهارشنبه 14 مرداد جلوي درب مترو سعدي بازداشت و به اوين منتقل شده5- عليرضا كاشاني 25 ساله دانشجوي عمران چهارشنبه 14 مرداد در بهارستان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت و به كلانتري 160 و سپس به اوين منتقل شده6- آرمان كياني 27 ساله چهارشنبه 14 مرداد حوالي بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده7- كاظم معصومي 31 ساله تكنسين آزمايشگاه دوشنبه 12 مرداد در ولي عصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص8- هادي جمشيدي مباركه 26 ساله دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص9- بهروز جليلوند 25 ساله فوق ديپلم عمران دوشنبه 12 مرداد در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده10- افشين صادقي 20 ساله دانشجوي علوم اجتماعي دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص12- محمد حسين آذري 28 ساله ليسانس حقوق پنجشنبه 8 مرداد در هفت تير بازداشت و به كلانتري 148 منتقل و سپس به بند 240 اوين منتقل شده13- امين حسيني هاشم آبادي 27 ساله فوق ليسانس حسابداري پنجشنبه 8 مرداد در تخت طاووس بازداشت و به اوين منتقل شده14- پيمان احمدي 20 ساله دانشجو پنجشنبه 8 مرداد بازداشت و به اوين منتقل شده15- حامد عباسي 29 ساله ليسانس زبان پنجشنبه 8 مرداد در وتخت طاووس بازداشت و به اوين منتقل شده16- كيوان ابراهيم زاده 30 ساله ليسانس فيزيك پنجشنبه 8 مرداد حوالي مصلي توسط نيروهاي بسيج بازداشت و به اوين منتقل شده17- مهدي سالكي پور جمعه 26 تير بازداشت و به اوين منتقل شده18- امير ناظريان 22 ساله جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده19- امير عباس زاده 23 ساله ليسانس مديريت جمعه 26 خرداد در انقلاب مورد ضرب و شتم لباس شخصي ها قرار گرفته و بازداشت و به كلانتري 148 منتقل و سپس به اوين منتقل شده20- منصور خورشيدي 28 ساله فوق ديپلم برق پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده21- حسن غفاري 24 ساله ليسانس جامعه شناسي پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده22- يوسف كرمي 29 ساله شغل آزاد پنجشنه 18 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده23- كامران تقي پور 29 ساله ليسانس كامپيوتر پنجشنبه 18 تير در امير اباد بازداشت و به اوين منتقل شدهدر پی بر ملا شدن جنایتهای هولناک ضد بشری در اردوگاه مرگ کهریزک و افشای نام مجریان این جنایت که در راس آن احمدرضا رادان و با دستورات قضائی سعید مرتضوی جنایتکار علیه بشریت به این نقاط انتقال داده می شدند و زندانیان بی دفاع در زیر شکنجه های ضد بشری به قتل می رسیدند. هر دو ارگان انتظامی و قضائی زیر نظر ولی فقیه رژیم علی خامنه ای عمل می کند .پس از افشا شدن جنایاتهای هولناک، خامنه ای شتاب زده شخصا دستور بستن آن را تحت عنوان غیر استاندارد بودن داد تا آثار جرم محو و دامنگیر آنها نشود. دستگاه تبلیغاتی رژیم از چند روز پیش از دادستان کل کشور تا ارکانهای دیگر سعی در فریب افکار عمومی دارند و قصد دارد این جنایت را در حد احمدی مقدم و زندان کهریزک حفظ کنند. در حالی که جنایتهای ضد بشری محدود به اردوگاه مرگ کهریزک نمی شود. جنایتها که بطور سیستماتیک و مستمر در بند 209 ،240، 241 زیر زمین بند 7 زندان اوین ، زیر زمین وزارت کشور، زندان گوهردشت کرج،آگاهی شاپور تهران که اعمال ضد بشری در آنجا بدون ذره ای وقفه ادامه دارد،کلانتری 148،بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران، ستاد پیگیری وزارت اطلاعات ،زندان قزل حصار ،بند الف ط اصفهان و صدها محل دیگر که در کشور بدون لحظه ای وقفه شکنجه و قتل ادامه دارد.برای روشن شدن حقایق، لازم است که یک هیئت تحقیق بین المللی جهت تحقیق و بررسی جنایتهای انجام شده و مشخص کردن آمرین و عاملین آن تشکیل و اعزام شود

میدان ونک امشب: مرگ بر دیکتاتور

بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت چهاردهم مرداد؛ ریاست جمهوری احمدی نژاد غیرمشروع است

بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت چهاردهم مرداد؛ ریاست جمهوری احمدی نژاد غیرمشروع است
شيرين کريمي
در آستانه 14 مرداد، سالروز انقلاب مشروطیت جبهه ملی مردم با صدور بیانیه ای در تهران، ضمن دعوت مردم به "ادامه مبارزه و مقاومت در برابر استبداد" آنان را به شرکت مسالمت آمیز در اعتراضات فراخواند و تاکید کرد "مردم ایران امروز باید شاهد مراسم تحلیف فردی باشند که منصوب فرایند شمارش مخدوش آرای انتخابات و احراز کننده غیر مشروع مقام ریاست جمهوری است و بدین ترتیب جو ارعاب، اخافه، خشونت و کشتار جاری با این رویداد نامیمون رقم زده می شود." در آغاز بیانیه جبهه ملی ایران با اشاره به اینکه "صد سال بعد از گذشت انقلاب مشروطیت و مبارزه برای آزادی و عدالت، مردم ایران هنوزبرای تحقق الفبای اولیه دموکراسی و آزادی با نظام استبدادی مذهبی در جدال می باشند آمده است: در زمانی که که نظام های استبدادی خودکامه حاکم بر اکثر جوامع بشری بودند و ارزش های انسانی برای حاکمان معنا و مفهومی نداشت و در فرایند جنگ ها سرنوشت سکنه کشور مغلوب غالبا در کشتارجمعی، یا اسارت جمعی و بردگی خلاصه می شد، مدیران و مدبران سرزمین ایرانی ما بنیانگذار نظم و نسقی جدید مبتنی بر همزیستی اجتماعی فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و آزادی مذهبی بودند. آئینی که در حدود یک هزار سال دوام داشت.اما پس از آنکه جامعه ایران در فراز و نشیب های سیاسی و اجتماعی در معرض تهاجم های پی در پی اقوام بادیه نشین و عشیره نشین قرار گرفت و مقهور نظام های استبدادی گردید، با مبانی دو فرهنگ متفاوت و ستیزه جو روبرو گردید : یکی مبتنی بر فرهنگ تک - بعدی و خودکفا و متعارض با فرهنگ چند بعدی ایرانی و نفی کننده و عقیم کننده ارزش های متفاوت آن، دیگری مبتنی بر فرهنگی نهیلیستی ( نیست گرایی ) که با مفاهیم همزیستی و همکاری بیگانه بوده و امنیت واقعی خود را در نابودی مخالفین جستجو می کرد.گو اینکه در گذر زمان اندیشمندان ایرانی به ویژه دیوانسالاران موفق شدند تا حدودی مهاجمان را به ارزش های اجتماعی و سیاسی خود فرهیخته سازند، ولی از سوی دیگر جامعه ایرانی وارث آئین ها و قوانین شوم و غیر انسانی حکام مهاجم از لحاظ مدیریت و اداره جامعه گردید.بطوریکه رویه و تصمیمات خودسرانه آنان به ویژه در امور کیفری مانند قتل عام، شکنجه، مکحول نمودن بینایی، قطع و جرح اعضای بدن و غیره اثرات خاص خود را در رویه و روش استبدادی حکام بعدی به ارث گذاشت.تاسف بارترآنکه از آغاز قرن نوزدهم که ایران عملا در طیف دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی غرب و مظاهراستثماری آن قرار گرفت، حکام وقت به سبب اتصاف به سرشتی ژانوسی استبدادی و استعمار پذیری، بیش از پیش در ایفای وظایف ومسئولیت های ملی و تاریخی خود ناتوان و آسیب پذیر شدند. چنانکه در طول یکصد و سی سال حکومت استبدادی آنها، ناتوانی آنان در عرصه های گوناگون نه تنها منجر به از دست رفتن سرزمین هایی در شمال ارس و اترک، مشرق و جنوب شرقی و شمال غربی شد، بلکه در نیمه دوم قرن مزبور مجبور به پذیرش معاهدات تجاری مخرب اقتصاد داخلی و واگذاری امتیازات مشابه و رقابتی به دو قدرت استعماری زمان یعنی انگلستان و روسیه شدند.در ادامه این بیانیه می خوانیم: مجموعه این ناکامی ها و نافرجامی ها در عرصه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی موجب گردید که نواندیشان، آزاد اندیشان، آگاهان و فعالان سیاسی برای برون رفت از نظام استبدادی و استعمار زده وقت، تغییر وضع موجود و استقرار قانون را به معنای روز خود تبلیغ و تجویز نمایند. روندی که زمینه ساز جنبش مردم ایران برای نیل به آزادی و عدالت خواهی گردید که فرآیند آن انقلاب مشروطیت و پیروزی آن شد. بی شک این رویداد در زمانی که در دو قاره آسیا و آفریقا فقط شش کشور ظاهرا مستقل ( ژاپن، چین، ایران، عثمانی، حبشه، لیبریا ) وجود داشت، از اهمیت خاصی برخوردار بوده واحتمالا بنحوی در انقلاب 1908 ترک های جوان و انقلاب مشروطه 1911 چین موثر بوده است .با اینکه دولت مشروطه تنها پس از یک سال با مشکلات، محدودیت ها و تحمیلات قدرت های استعماری از جمله عهدنامه 1907 ( ناظر به تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ )، استبداد صغیر، دوران فترت و بالاخره اشغال ایران در جنگ بین الملل اول مواجه گردید، ولی نمایندگان منتخب ملت ایران تا مجلس چهارم در حفظ و دفاع از منافع و مصالح جامعه ایران صادقانه کوشا بودند.دریغا که پس از اتمام جنگ بین الملل اول اگر چه نظم نوین جهانی در محدوده میثاق جامعه ملل به ویژه اصل آزادی تعیین سرنوشت مردم از یکسو و بروز انقلاب اکتبر روسیه از سوی دیگر به ویژه پس از نا فرجامی و ناکامی وقوع انقلاب کارگری در اروپا و چرخش از استراتژی انقلابی به استراتژی دفاعی و درون گرا بعد از 1919، که فضا را برای رشد و تحقق ارزش های مشروطیت فراهم نموده بود ولی جامعه ایران با کودتای استبدادی 1921 و استقرار مجدد حکومت استبدادی مواجه گردید. گواینکه در دوره بیست ساله نظام استبدادی اقداماتی در زمینه نوسازی جامعه انجام گرفت ولی نظام مشروطیت عملا تعطیل و آزادی مورد نظر ملت در محاق نظام استبدادی وقت قرار گرفت.اگرچه در طول جنگ بین الملل دوم و بعد از آن در مقاطعی به ویژه دوران سه ساله نهضت ملی کردن نفت، جامعه ایران از برخی اصول و مضامین آزادی از جمله آزادی بیان، قلم، مطبوعات، احزاب، تجمعات، و نقش فعال قوه مقننه بهره مند گردید اما نهضت ملی شدن صنعت نفت با تمام اثرات فراگیر داخلی و خارجی آن مقهور کودتای ننگین 28 مرداد گردید و بار دیگر استبداد در کسوت مشروطیت به حیات خود ادامه داد.دریغ و درد آنکه در زمانیکه ارزش های جهان شمول بشری مندرج در منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سر لوحه قوانین اساسی بسیاری ازکشورها قرار گرفته بود و در پرتو جنبش های استقلال طلبانه و آزادیخواهانه تعداد کشورهای مستقل آسیایی و آفریقایی از شش کشور به بیش از یک صد کشور افزایش پیدا کرده بود و مردم ایران که از فرایند مشروطیت استبداد زده به رنج و درد آمده بودند برآن شده بودند که در پرتو جنبش همگانی 1357 نظم نوینی را بر اساس آزادی، مردم سالاری و حکومت قانون بنا نمایند، ولی غافل از اینکه این انتظارات دولت مستعجلی بیش نبود واز درون و لابه لای حوادث پیش آمده چون گروگان گیری، جنگ تحمیلی هشت ساله و غیره استبداد مذهبی با تمام ویژگی هایش در مقام چالشگری نسبت به حقوق بشر و آزادی های اساسی برآمد. جویندگان مردم سالاری و حکومت قانون یا به حاشیه رانده شدند و یا در زندان ها جای گرفتند و برخی نیز مجبور به جلای وطن گردیدند و اسف بارتر اینکه اصلاح طلبان و طالبان تغییرات مسالمت آمیز برخاسته از دورن همین نظام مذهبی نیز بتدریج سرنوشتی مشابه غیر خودی های اعلام شده پیدا نمودند.این بیانیه سپس با اشاره به انتخابات اخیر ریاست جمهوری در کشور، از این سخن می گوید که:مردم ایران با صد سال تجربه پای صندوق رفتن حضور در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را امری ضروری برای رفع نا بسامانی ها و نارسائی های موجود در امور داخلی و خارجی و پایان دادن به ادامه وضع موجود تشخیص دادند و به این امید که با شرکت درانتخابات به این مقصود مهم دست می یابند در آن شرکت نمودند.غافل از اینکه فرآیند انتخابات مورد بحث از قبل بنفع نامزد مورد نظر نظام که شکستش قطعی بنظر می رسید تنظیم و مهندسی شده بود و به طرزی ناشیانه، عجولانه و نابخردانه پیروزی کاندیدای نظام حاکم اعلام شد. وقتی حکومت انحصار طلب و تمامیت خواه با اعتراض آرام، مسالمت آمیز، قانونمند و متمدنانه میلیونی مردم روبرو می گردد به اقتضای طبیعت استبدادی اش در مقام سرکوبی معترضان قانونمند برآمده به ضرب و شتم، زندان، شکنجه و کشتار آنان دست می یازد. اقداماتی که نه تنها انزجار داخلی بلکه اعتراض و انتقاد جهانی را در پی داشته است. شگفت آنکه در آستانه روز 14 امرداد که یاد آور روز غرور آفرین پیروزی انقلاب مشروطیت و فداکاری های شهدای راه آزادی و عدالت است، مردم ایران پس از گذشت یک صد سال از این وریداد هنوز برای تحقق الفبای اولیه آزادی و دموکراسی با نظام استبدادی مذهبی روزدر مبارزه هستند. آنهم در شرایطی که خواست ها، درخواست ها، و استدلال های مسالمت آمیز و قانونمند آنها با واکنش های خشونت آمیز مواجه می شود. اسف بارتر اینکه درآستانه روز 14 امرداد که یاد آور پیام آزادی و آزادگی پدران آنهاست و ظاهرا می بایست با شادمانی و شادی برگزار گردد، مردم ایران باید شاهد مراسم تحلیف فردی باشند که منصوب فرایند شمارش مخدوش آرای انتخابات و احراز کننده غیر مشروع مقام ریاست جمهوری است و بدین ترتیب جو ارعاب، اخافه، خشونت و کشتار جاری با این رویداد نامیمون رقم زده می شود. غافل از اینکه مردم ایران با الهام و پیام برگرفته از ندای آزادی و عدالت خواهی پدران خود در یک صد سال گذشته و با اعتقاد و پای بندی به ارزش های جهانشمول حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تعهدات بین المللی ناشی از آن، قویا در راه تحقق آزادی و مردم سالاری کوشا بوده و برآن هستند که جنبش آزادیخواهی را به سر منزل مقصود یعنی استقرار دموکراسی و حقوق بشر و حکومت قانون برسانند.در پایان این بیانیه، جبهه ملی ایران ضمن تاکید بر لزوم "همبستگی هر چه بیشتر صفوف کنشگران آزادی و مردم سالاری" آنها را به "ادامه اعتراضات آرام و مسالمت آمیز برای پایان دادن به وضع خفقان آور موجود و مظاهرغیرانسانی آن" فرا خوانده و از این باور گفته است که "رودهای کوچک و متفرق مقاومت و مبارزه مردم سرانجام چون سیل به دریای خروشان آزادی می پیوندند."

ضرب و شتم و بازداشت شهروندان در اهواز

خبرگزاری هرانا :بر اساس خبر های از پیش منتشر شده در رسانه ها بنا بود مراسم چهلم جان باختگان حوادث اخیر روز پنج شنبه مورخ 8 مردادماه در شهرهای گوناگون کشور از جمله در اهواز برگزار شود. علیرغم گرد و غبار شدید که بنابر اعلام سازمان هواشناسی و محیط زیست 22 برابر حد مجاز بوده و همچنین گرمای 50 درجه شهر اهواز، از ساعت 6 عصر تعدادی از مردم در فلکه سوم کیانپارس این شهر گرد هم آمدند تا یاد جان باختگان حواد اخیر را گرامی دارند.پس از گذشت چند دقیقه به تعداد افراد حاضر افزوده شد و زمانی که جمعیت حدود 50 نفر شد. بدون هیچ گونه شعار و حرکتی به صورت نمادین در کنار هم ایستادند و با اعلام ماموران نیروی انتظامی مبنی بر متفرق شدن، افراد به سوی خیابان یکم و دوم کیانپارس حرکت کردند که در همان دقایق تعداد آنان بیشتر شده و به حدود 200 نفر رسید.همزمان با گرد آمدن مردم و راهپیمایی آرام آنان ماشین های عبوری نیز با سرعت کم و بوق زدن های متوالی به اعلام حمایت پرداختند و باعث بوجود آمدن ترافیک شدند. جمعیت تا خیابان 6 کیانپارس به راهپیمایی ادامه داده و هنگام بازگشت به سوی فلکه سوم کیانپارس و خیابان میهن و همچنین نزدیک شدن به ساعت 7 عصر با توجه به افزایش لحظه به لحظه تعداد حاضرین به چندصد نفر و نگرانی مامورین، گاردضد شورش نیروی انتظامی با باتوم و گاز فلفل به سوی راهپیمایان حمله ور شده و اقدام به ضرب و شتم راهپیمایان و دستگیری دست کم 10 نفر نمود.همچنین چند تن از جوانان به محض پیاده شدن از تاکسی و ماشین های خود دستگیر می شدند. با دیدن این صحنه ها و پس از برخورد نیروی انتظامی، جمعیت که در تا آن لحظه در سکوت بود به سردادن شعار "مرگ بر دیکتاتور" و شعارهای مشابه و همچنین خواندن سرود پرداخت، همزمان با تاریک شدن هوا تعدادی از حاضرین به روشن کردن شمع پرداختند که باز هم با برخورد نیروی انتظامی روبرو شدند.نظر به اینکه با فرو نشستن آفتاب و کم شدن گرمای شدید هوا جمعیت رو به افزایش می رفت، نیروی انتظامی تا پیش از تاریک شدن هوا به شیوه خود با سرکوب، سعی در آرام کردن فضا داشت. حوالی ساعت 8.30 شب نیروی انتظامی با برخود شدید خود و استفاده از نیروهای بیشتر باعث متفرق شدن جمعیت شده و کنترل اوضاع را به دست گرفت. بر اساس خبرهای رسیده چند تن از بازداشت شدگان را به یکی بازداشتگاه نیروی انتظامی مستقر در پادادشهر انتقال دادند.لازم به یاد آوری است که شب پیش از برنامه چهلم (چهارشنبه) تجمعات پراکنده و لحظه ای در کیانپارس و زیتون کارمندی این شهر همراه با شعار دادن انجام شده بود.امروز صبح (جمعه) نیز خانواده های بازداشت شدگان در برابر ساختمان دادگستری اهواز واقع در امانیه تجمع کرده و خواستار پاسخ گویی مسئولان شدند که به آنان گفته شد در حال تشکیل پرونده و بررسی هستند و باید منتظر بمانند؛ خانواده ها اعلام داشته اند روزشنبه مورخ 10 مردادماه در برابر دادگستری تجمعات خود را ادامه خواهند داد.

عفو بين الملل : حقوق معترضان در ایران پایمال می شود

فراخوان برای احترام به حقوق بشر در ایران
:اعلام این خبر در روز 13 ژوئن که رئیس جمهوری کنونی در انتخابات روز پیش از آن با فاصله زیادی پیروز شده است، به بروز بزرگترین تظاهرات در ایران در طی چندین دهه منجر شد. صدها هزار ایرانی به خیابان ها ریختند تا علیه آن چه تقلب در انتخابات می نامیدند، اعتراض کنند.ده ها نفر از فعالان مخالف، روزنامه نگاران و دانشجویان و نیز مدافعان حقوق بشر در خانه ها و دفاتر کارشان دستگیر شدند. تظاهرات که در ابتدا مسالمت آمیز بود، با کاربرد فزاینده زور و خشونت از سوی نیروهای امنیتی ایران از جمله نیروی داوطلب بسیج روبرو شد، به ویژه پس از این که مقام رهبری در نماز جمعه 19 ژوئن دستور پایان یافتن تظاهرات را داد.مقامات مرگ حداقل 21 نفر را در تظاهرات در تهران تایید کرده اند، اما تعداد واقعی در سراسر ایران احتمالا بسیار بالاتر است. ده ها نفر دیگر زخمی شده اند. در عین حال، هزاران نفر در طی تظاهرات یا پس از آن دستگیر شده اند؛ با این که برخی ـ احتمالا صدها نفر ـ از آن پس آزاد شده اند، سرنوشت بسیاری دیگر هنوز ناروشن است.گزارش های پرشمار در باره قتل های غیرقانونی، مرگ در زندان در اثر شکنجه یا فقدان مراقبت کافی پزشکی، ناپدید شدن اجباری و دستگیری های خودسرانه برای مردم ایران و ناظران رویدادهای در حال وقوع نگرانی های اساسی ایجاد کرده است. اما تایید جزئیات در باره افراد دستگیرشده، محل نگهداری آنها، دلیل و شرایط نگهداری آنها بسیار دشوار است.بخشی از این نامطمئنی نتیجه محدودیت های بسیار شدید بر آزادی بیان و اطلاعات،از جمله استفاده از اینترنت و اس ام اس، است. معدود روزنامه نگاران خارجی باقی مانده در ایران از دادن گزارش در باره تظاهرات خیابانی منع شده اند. ویزای موقت بسیاری از آنها که برای پوشش دهی به انتخابات رفته بوده اند تمدید نشده و برخی دیگر دستگیر شده اند.عفو بین الملل به کارگیری مفرط زور و خشونت علیه معترضان را محکوم کرده و خواستار پایان دادن به استفاده از بسیج برای کنترل تظاهرات شده و به شدت نگران امنیت کسانی است که هنوز در سراسر ایران در بازداشت به سر می برند، زیرا گزارش های حاکی از شکنجه و دیگر اذیت و آزارها در طی بازداشت پیش از محاکمه رایج است.از این اقدامات برای گرفتن اقرار استفاده می شود که سپس ممکن است به عنوان مدرک در دادگاه به کار رود و به متهمان در دادگاه اتهام های مبهمی مثل اقدام علیه امنیت ملی وارد می شود. برخی از آنها در صورتی که محارب تلقی شوند، ممکن است به مجازات اعدام محکوم شوند.

Sonntag, 2. August 2009

پس از 47 روز پیکر بی جان بهزاد را به خواهرش نشان دادند


پس از 47 روز پیکر بی جان بهزاد را به خواهرش نشان دادند
خبرنامه امیرکبیر: بهزاد مهاجر، از دستگیرشدگانی که در تجمع روز 25 خرداد بازداشت شده بود، به شهادت رسیده است. خانواده وی پس از 46 روز بی خبری روز گذشته جسد وی را در سردخانه کهریزک شناسایی کردند.بهزاد مهاجر 47 سال داشته و طی این مدت اقوام او به دنبال نشانی بهزاد به دادگاه انقلاب، زندان اوین و مراکز قضایی مراجعه کردند، اما مسئولین از ارائه پاسخ مشخص به آنها خودداری می کردند. روز گذشته و پس از 47 روز آزار و اذیت این خانواده، جسد بهزاد مهاجر به خواهر وی نشان داده شده است.خانواده مهاجر تأکید کردند جسد بهزاد روز 31 خردادماه تحویل پزشکی قانونی شده است اما تا دیروز شنبه در خصوص کشته شدن فرزندشان خبری به این خانواده سرگردان داده نمی شده است.به نظر می رسد وی بر اثر اصات گلوله در سینه اش درگذشته است.جسد وی صبح امروز به خانواده اش تحویل داده و ساعت 12 امروز در قطعه 208 بهشت زهرا تشییع خواهد شد
.

در سوگ ندا و یاران

جبهه ملی ایران


جبهه ملی ایران
صد سال گذشته و هنوز به الفبای آزادی و دموکراسی نرسیده‌ایم
شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۱ اوت ۲۰۰۹

جبهه ملی ایران ضمن تاکید به همبستگی هر چه بیشتر صفوف کنشگران آزادی و مردم‌سالاری آنها را به ادامه اعتراضات آرام و مسالمت آمیز برای پایان دادن به وضع خفقان آور موجود و مظاهرغیرانسانی آن فرا می خواند و بر این باور است که رودهای کوچک و متفرق مقاومت و مبارزه مردم سرانجام چون سیل به دریای خروشان آزادی می‌پیوندند.
در زمانی‌که که نظام‌های استبدادی خودکامه حاکم بر اکثر جوامع بشری بودند و ارزش‌های انسانی برای حاکمان معنا و مفهومی نداشت و در فرایند جنگ‌ها سرنوشت سکنه کشور مغلوب غالبا در کشتار جمعی ،یا اسارت جمعی و بردگی خلاصه می‌شد، مدیران و مدبران سرزمین ایرانی ما بنیانگذار نظم و نسقی جدید مبتنی بر همزیستی اجتماعی– فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و آزادی مذهبی بودند. آئینی که در حدود یک هزار سال دوام داشت. اما پس از آنکه جامعه ایران در فراز و نشیب‌های سیاسی و اجتماعی در معرض تهاجم‌های پی در پی اقوام بادیه‌نشین و عشیره‌نشین قرار گرفت و مقهور نظام‌های استبدادی گردید، با مبانی دو فرهنگ متفاوت و ستیزه‌جو روبرو گردید: یکی مبتنی بر فرهنگ تک-بعدی و خودکفا و متعارض با فرهنگ چندبعدی ایرانی و نفی‌کننده و عقیم‌کننده ارزش‌های متفاوت آن، دیگری مبتنی بر فرهنگی نهیلیستی (نیست‌گرایی)که با مفاهیم همزیستی و همکاری بیگانه بوده و امنیت واقعی خود را در نابودی مخالفین جستجو می‌کرد.گو اینکه در گذر زمان اندیشمندان ایرانی به ویژه دیوانسالاران موفق شدند تا حدودی مهاجمان را به ارزش‌های اجتماعی و سیاسی خود فرهیخته سازند، ولی از سوی دیگر جامعه ایرانی وارث آئین‌ها و قوانین شوم و غیر انسانی حکام مهاجم از لحاظ مدیریت و اداره جامعه گردید. به طوری‌که رویه و تصمیمات خودسرانه‌ آنان به ویژه در امور کیفری مانند قتل عام، شکنجه، مکحول نمودن بینایی، قطع و جرح اعضای بدن و غیره اثرات خاص خود را در رویه و روش استبدادی حکام بعدی به ارث گذاشت .تاسف بارتر آنکه از آغاز قرن نوزدهم که ایران عملا در طیف دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی غرب و مظاهر استثماری آن قرار گرفت، حکام وقت به سبب اتصاف به سرشتی ژانوسی استبدادی و استعمارپذیری، بیش از پیش در ایفای وظایف و مسئولیت‌های ملی و تاریخی خود ناتوان و آسیب‌پذیر شدند. چنانکه در طول یکصد و سی سال حکومت استبدادی آنها، ناتوانی آنان در عرصه‌های گوناگون نه تنها منجر به از دست رفتن سرزمین‌هایی در شمال ارس و اترک، مشرق و جنوب شرقی و شمال غربی شد، بلکه در نیمه دوم قرن مزبور مجبور به پذیرش معاهدات تجاری مخرب اقتصاد داخلی و واگذاری امتیازات مشابه و رقابتی به دو قدرت استعماری زمان یعنی انگلستان و روسیه شدند.مجموعه این ناکامی‌ها و نافرجامی‌ها در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی موجب گردید که نواندیشان، آزاد اندیشان، آگاهان و فعالان سیاسی برای برون رفت از نظام استبدادی و استعمارزده وقت، تغییر وضع موجود و استقرار قانون را به معنای روز خود تبلیغ و تجویز نمایند. روندی که زمینه‌ساز جنبش مردم ایران برای نیل به آزادی و عدالت خواهی گردید که فرآیند آن انقلاب مشروطیت و پیروزی آن شد. بی شک این رویداد در زمانی که در دو قاره آسیا و آفریقا فقط شش کشور ظاهرا مستقل ( ژاپن ، چین ، ایران ، عثمانی ، حبشه ، لیبریا ) وجود داشت، از اهمیت خاصی برخوردار بوده واحتمالا بنحوی در انقلاب 1908 ترک های جوان و انقلاب مشروطه 1911 چین موثر بوده است.با اینکه دولت مشروطه تنها پس از یک سال با مشکلات، محدودیت‌ها و تحمیلات قدرت‌های استعماری از جمله عهدنامه 1907 ( ناظر به تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ)، استبداد صغیر، دوران فترت و بالاخره اشغال ایران در جنگ بین الملل اول مواجه گردید، ولی نمایندگان منتخب ملت ایران تا مجلس چهارم در حفظ و دفاع از منافع و مصالح جامعه ایران صادقانه کوشا بودند .دریغا که پس از اتمام جنگ بین الملل اول اگر چه نظم نوین جهانی در محدوده میثاق جامعه ملل به ویژه اصل آزادی تعیین سرنوشت مردم از یکسو و بروز انقلاب اکتبر روسیه از سوی دیگر به ویژه پس از نا فرجامی و ناکامی وقوع انقلاب کارگری در اروپا و چرخش از استراتژی انقلابی به استراتژی دفاعی و درون گرا بعد از 1919 ، که فضا را برای رشد و تحقق ارزش های مشروطیت فراهم نموده بود ولی جامعه ایران با کودتای استبدادی 1921 و استقرار مجدد حکومت استبدادی مواجه گردید. گواینکه در دوره بیست ساله نظام استبدادی اقداماتی در زمینه نوسازی جامعه انجام گرفت ولی نظام مشروطیت عملا تعطیل و آزادی مورد نظر ملت در محاق نظام استبدادی وقت قرار گرفت. اگرچه در طول جنگ بین الملل دوم و بعد از آن در مقاطعی به ویژه دوران سه ساله نهضت ملی کردن نفت ، جامعه ایران از برخی اصول و مضامین آزادی از جمله آزادی بیان، قلم، مطبوعات ، احزاب، تجمعات، و نقش فعال قوه مقننه بهره‌مند گردید اما نهضت ملی شدن صنعت نفت با تمام اثرات فراگیر داخلی و خارجی آن مقهور کودتای ننگین 28 مرداد گردید و بار دیگر استبداد در کسوت مشروطیت به حیات خود ادامه داد .دریغ و درد آنکه در زمانیکه ارزش های جهان شمول بشری مندرج در منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سر لوحه قوانین اساسی بسیاری از کشورها قرار گرفته بود و در پرتو جنبش‌های استقلال طلبانه و آزادیخواهانه تعداد کشورهای مستقل آسیایی و آفریقایی از شش کشور به بیش از یک صد کشور افزایش پیدا کرده بود و مردم ایران که از فرایند مشروطیت استبداد زده به رنج و درد آمده بودند برآن شده بودند که در پرتو جنبش همگانی 1357 نظم نوینی را بر اساس آزادی ، مردم سالاری و حکومت قانون بنا نمایند، ولی غافل از اینکه این انتظارات دولت مستعجلی بیش نبود واز درون و لابه لای حوادث پیش آمده چون گروگان گیری ، جنگ تحمیلی هشت ساله و غیره استبداد مذهبی با تمام ویژگی هایش در مقام چالشگری نسبت به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برآمد. جویندگان مردم سالاری و حکومت قانون یا به حاشیه رانده شدند و یا در زندان‌ها جای گرفتند و برخی نیز مجبور به جلای وطن گردیدند و اسف‌بارتر اینکه اصلاح‌طلبان و طالبان تغییرات مسالمت آمیز برخاسته از دورن همین نظام مذهبی نیز بتدریج سرنوشتی مشابه غیرخودی‌های اعلام شده پیدا نمودند. مردم ایران با صد سال تجربه پای صندوق رفتن حضور در انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری را امری ضروری برای رفع نابسامانی‌ها و نارسائی‌های موجود در امور داخلی و خارجی و پایان دادن به ادامه وضع موجود تشخیص دادند و به این امید که با شرکت در انتخابات به این مقصود مهم دست می‌یابند در آن شرکت نمودند.غافل از اینکه فرآیند انتخابات مورد بحث از قبل بنفع نامزد مورد نظر نظام که شکستش قطعی بنظر می‌رسید تنظیم و مهندسی شده بود و به طرزی ناشیانه، عجولانه و نابخردانه پیروزی کاندیدای نظام حاکم اعلام شد. وقتی حکومت انحصارطلب و تمامیت‌خواه با اعتراض آرام، مسالمت آمیز، قانونمند و متمدنانه میلیونی مردم روبرو می‌گردد به اقتضای طبیعت استبدادی‌اش در مقام سرکوبی معترضان قانونمند برآمده به ضرب و شتم ، زندان ، شکنجه و کشتار آنان دست می‌یازد. اقداماتی که نه تنها انزجار داخلی بلکه اعتراض و انتقاد جهانی را در پی داشته است.شگفت آنکه در آستانه روز 14 امرداد که یاد آور روز غرورآفرین پیروزی انقلاب مشروطیت و فداکاری‌های شهدای راه آزادی و عدالت است ، مردم ایران پس از گذشت یک صد سال از این وریداد هنوز برای تحقق الفبای اولیه آزادی و دموکراسی با نظام استبدادی مذهبی روزدر مبارزه هستند. آنهم در شرایطی که خواست‌ها، درخواست‌ها، و استدلال‌های مسالمت‌آمیز و قانونمند آنها با واکنش‌های خشونت آمیز مواجه می‌شود. اسف بارتر اینکه در آستانه روز 14 امرداد که یاد آور پیام آزادی و آزادگی پدران آنهاست و ظاهرا می‌بایست با شادمانی و شادی برگزار گردد، مردم ایران باید شاهد مراسم تحلیف فردی باشند که منصوب فرایند شمارش مخدوش آرای انتخابات و احرازکننده غیرمشروع مقام ریاست‌جمهوری است و بدین ترتیب جو ارعاب ، اخافه، خشونت و کشتار جاری با این رویداد نامیمون رقم زده می‌شود. غافل از اینکه مردم ایران با الهام و پیام برگرفته از ندای آزادی و عدالت خواهی پدران خود در یک صد سال گذشته و با اعتقاد و پای بندی به ارزش های جهانشمول حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تعهدات بین المللی ناشی از آن ، قویا در راه تحقق آزادی و مردم سالاری کوشا بوده و برآن هستند که جنبش آزادیخواهی را به سر منزل مقصود یعنی استقرار دموکراسی و حقوق بشر و حکومت قانون برسانند.جبهه ملی ایران ضمن تاکید به همبستگی هر چه بیشتر صفوف کنشگران آزادی و مردم‌سالاری آنها را به ادامه اعتراضات آرام و مسالمت آمیز برای پایان دادن به وضع خفقان آور موجود و مظاهرغیرانسانی آن فرا می خواند و بر این باور است که رودهای کوچک و متفرق مقاومت و مبارزه مردم سرانجام چون سیل به دریای خروشان آزادی می‌پیوندند.تهران - جبهه ملی ایران

مله مزدوران رژیم به تظاهرکنندگان در تهران

مله مزدوران رژیم به تظاهرکنندگان در تهران

خبرگزاری فرانسه: پرتاب گاز اشک آور بسوی تظاهرکنندگان در تهران

به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، پلیس ضد شورش دقایقی پیش برای متفرق کردن تظاهرکنندگان در یکی از خیابانهای مرکزی پایتخت اقدام به پرتاب گاز اشک آور کرد. تظاهرکنندگان در حال رژه رفتن در خیابان ولیعصر تهران بودند که با برخورد خشونت آمیز ماموران پلیس ضد شورش مواجه شدند.

تظاهرات امروز تهران: استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی

تظاهرات امروز تهران: استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی

آغاز تظاهرات ضد حکومتی در تهران



آغاز تظاهرات ضد حکومتی در تهران


بنا به گزارشهای رسیده، تظاهرات ضد حکومتی در چند نقطه تهران از جمله خیابان ولیعصر آغاز شده است. تظاهرکنندگان با برافروختن آتش در حال شعار دادن هستند. آنها از جمله شعار می دهند: مرگ بر دیکتاتور؛ مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی؛ ندای ما نمرده، این دولته که مرده؛ نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. اتوموبیل سواران نیز با بوق زدنهای ممتد با تظاهرکنندگان همراهی می کنند.

ضرب و شتم تجمع کنندگان در بهشت زهرا