سرکوب دانشجویان، تهدید و تعقیب روزنامه نگاران، دستگیری کارگران و معلمان معترض و بالاخره فشار علیه جنبش برابری خواهانه زنان در ماههای گذشته روز به روز ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. نیروهای امنیتی به فرمان همانهائی که فرمان قتل های زنجیره ای را صادر کرده بودند، دوباره شروع کرده اند به ربودن افرادی که به دستگاه سرکوب و فساد حاکم اعتراض می کنند و در این میان فشار بر دانشجویان معترض، ابعاد کم سابقه ای پیدا کرده است. دانشجویان دانشگاه امیر کبیر و شماری از کارگران، معلمان و زنان و مردان آزاده و مدافع حقوق بشر، شجاعانه در برابر دستگاه جبار سرکوب و ترور قد علم کرده اند و هزینه مقاومت شرافتمندانه خود را با زندان، محرومیت از تحصیل و از دست دادن شغل و غیره می پردازند. اما در این میان اپوزیسیون به چه کار مشغول است ؟ تقریبا همه گروهها و چهره های شناخته شده و کهنه کاری که خود را اپوزیسیون و مخالف استبداد معرفی می کنند ، نظاره گر منفعل این فجایع هستند. چنان که گوئی اصلا وجود ندارند. نه به اصطلاح اصلاح طلبان داخل کشور در برابر شدت گیری نقض حقوق بشر و افزایش فشار بر دانشجویان مبارز و کارگران و معلمان و روز نامه نگاران تا کنون از خود واکنشی نشان داده اند و نه صدها به اصطلاح فعال سیاسی و گروههای متعدد خارج از ایران در اعتراض به فجایعی که در کشور می گذرد، تظاهرات و حرکاتی که هزینه ای هم ندارد، سازمان داده اند! در حالی که می شود با حرکات اعتراضی علیه رفتار ضد انسانی رهبران جمهوری اسلامی افکار عمومی جهانیان را به حمایت از حقوق بشر در ایران بر انگیخت. به راستی اگر این گروه ها و افراد مخالف استبداد در خارج از ایران قادر به سازمان دهی چند اقدام و حرکت اعتراضی نیستند، بود و نبودشان چه ارزشی دارد؟ افزایش سرکوب علیه لایه های مختلف اجتماعی در ایران، نشانه انکار ناپذیر وجود مقاومت مردم و آمادگی جامعه در ایجاد یک جنبش ملی ضد استبداد ی علیه خود کامگی دینی است. در چنین شرایطی طبعاً ضرورت حمایت فعال از تلاشها و مبارزات دانشجویان ، زنان ، معلمان و کارگران کشور بیش از هر زمان احساس می شود. مقاومت و مبارزه پراکنده اما شجاعانه و پیگیر کنونی دانشجویان ، معلمان و زنان در برابر گسترش سرکوب در کشور همه ما را به مبارزه ای متّحدانه حول دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در ایران فرا می خواند . سازماندهی حرکات اعتراض آمیز ایرانیان آزادیخواه در خارج از ایران علیه اوج گیری سرکوب، ضرورت مبرمی است که مستقیما موجب تقویت و گسترش روحیه مبارزاتی علیه استبداد و بر انگیختن حسّاسيت و حمایت بین المللی از این مبارزات خواهد بود. برعکس اگر در روزها و هفته های آینده، ایرانیان خارج از کشور نتوانند واکنشی مناسب در قبال تهاجم جدید و گسترده باند نظامی ـ امنیتی به رهبری خامنه ای علیه نهاد های مدنی ایران از خود نشان دهند، از این جریانات قطع امید می شود. پس بیائیم این سکوت و انفعال شرم آور را با برگزاری گرد همائی و تظاهرات در حمایت از مقاومت دانشجویان، معلمان وکارگران و زنان در ایران بشکنیم!
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen