Sonntag, 25. Januar 2009

اعدام 30 نفر ظرف پنج روز در ایران


اعدام 30 نفر ظرف پنج روز در ایران

جمهوری اسلامی ظرف پنج روز گذشته دست کم 30 نفر را در شهرهای مختلف ایران اعدام کرده است.
آخرین مورد از موج جدید اعدامها در ایران در شهرستان بجنورد در خراسان شمالی به اجرا گذاشته شد که طی آن شش نفر بدار آویخته شدند.دادستان رژیم در بجنورد گفته است "با تقويت روحيه ديني و دروني ساختن تعاليم اسلامي در جامعه مي توان گام‌هاي موثري در پيشگيري از وقوع جرايم برداشت."
در روزهای اخیر همچنین 11 نفر در زندان اوین تهران، 2 نفر در اصفهان، 2 نفر در کرج و 9 تن دیگر در یزد اعدام شدند.
دادستان رژیم در یزد گفته است "اعدام شدگان به انحای مختلف موجبات اخلال در نظم عمومی را فراهم نموده بودند كه با قاطعیت دستگاه قضایی و دست توانای قانون به دار مجازات آویخته شدند."
دستگاه قضايی رژیم در تهران همچنین حکم اعدام جوانی 20 ساله به نام میلاد را صادر کرده است.
همچنین حکم اعدام یک زن در خراسان شمالی صادر شده است.
این زن بگون بخت می گوید به دفاع از خود پرداخته اما دادگاه او را به اعدام محكوم کرده است

Mittwoch, 21. Januar 2009

سخنان باراک اوباما در مراسم تحليف


تجمع بسیجی ها در دانشگاه تهران

بدون شرح


طی 24 ساعت گذشته 19 نفر در ایران اعدام شدند


طی 24 ساعت گذشته 19 نفر در ایران اعدام شدند
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی طی 24 ساعت گذشته دست کم 19 نفر را در شهرهای اصفهان، یزد و تهران و کرج بدار آویخته است.روز گذشته دو نفر در اصفهان، شش نفر در یزد و یک نفر نیز در زندان قزل حصار کرج اعدام شدند.اسامی دو زندانی اعدام شده در اصفهان رضا محمدی 25 ساله و جان محمد محمدی 40 ساله اعلام شده است.همچنین سحرگاه امروز 10 نفر در زندان مخوف اوین در تهران حلق آویز شدند.جمهوری اسلامی طی سال گذشته میلادی (2008) نیز دست کم 370 نفر را اعدام کرد که البته این آمار تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده و مسلما شمار واقعی اعدامها بیش از اینها است.فعالان حقوق بشر می گویند زمان آن فرار رسیده که پرونده سیاه رژیم اسلامی در زمینه نقض حقوق بشر به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود

سی سال گذشت؛ مستضعفین هنوز چشم به راه لقمه ‌ای نان


سی سال گذشت؛ مستضعفین هنوز چشم به راه لقمه ‌ای نان
سایت حکومتی فردا: برخلاف آنچه وزیر رفاه ادعا کرده طی سه تا چهار سال اخیر تعداد فقرای ایرانی افزایش یافته و اقدامات عاجل برای رفع فقر و کاهش تعداد گرسنگان هنوز یکی از ضرورت های مبرم جامعه ایران باید محسوب شود.یک پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به نرخ تورم 25 درصدی و افزایش قیمت ها می نویسد: با چنین تصویری از عملکرد اقتصادی دولت این ادعای وزیر رفاه که تعداد افراد زیرخط فقر شدید با تعریف درآمد معادل یک دلار در روز، کاهش یافته و به حدود 49 هزار نفر در شهرها و 130 هزار نفر در روستاها رسیده را باید در ردیف دستاوردهای نوین اقتصادی قرار داد زیرا معنای این ادعا این است که اولاً فقرای ایرانی در این شتاب فزاینده رشد قیمت ها توانسته اند از زیرخط فقر رها شوند و گرسنه نمانند.مدنی می افزاید: این درحالی است که براساس گزارش اخیر سازمان بهشت زهرا طی 21 ماه، 48 نفر در تهران در اثر سوءتغذیه و گرسنگی فوت کرده اند. ثانیاً در حالی که قیمت مواد غذایی (براساس گزارش های رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی) در طول یک سال اخیر دائماً افزایش داشته، سفره فقرای ایرانی غنی تر شده و آنها توانسته اند به رغم کاهش ارزش پول شان، سفره ای با کالری بیشتر تدارک ببینند.این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان این مقدمات می نویسد: گفته شده تورم، موجب گسترش و تعمیق نابرابری ها، فساد مالی، تضعیف بخش های مولد اقتصاد ملی و گسترش فعالیت های واسطه ای می شود. گذشته از مسائل اقتصادی برای تورم، آثار اخلاقی ویژه ای مطرح شده که یکی از آنها نادیده گرفتن و پایمال کردن حقوق فقراست.معیار قرار دادن درآمد حداقل یک دلار در روز برای هر فرد به ادعای وزیر رفاه نه با قانون اساسی و نه شاخص های علمی فقر و نابرابری همخوانی ندارد زیرا با احتساب دریافت حداقل دو هزار کالری در روز برای هر فرد، مطابق گزارش بانک مرکزی، دهک اول و بخشی از دهک دوم جامعه چنین درآمدی ندارند.مدنی در یادداشت خود که در روزنامه سرمایه منتشر شده می افزاید: از این گذشته با در نظر گرفتن خط فقر معادل 2179 کالری در سال 1385 هر فرد شهری برای تامین مایحتاج خود نیاز به حداقل 56 هزار تومان در ماه داشته است که با در نظر گرفتن نرخ تورم طی سال های 86 و 87، این رقم به بیش از 90 هزار تومان برای هر فرد افزایش می یابد. بنابراین برخلاف آنچه وزیر رفاه ادعا کرده طی سه تا چهار سال اخیر تعداد فقرای ایرانی افزایش یافته و اقدامات عاجل برای رفع فقر و کاهش تعداد گرسنگان هنوز یکی از ضرورت های مبرم جامعه ایران باید محسوب شود

معلمان زیر سایه تهدید اعدام قرار دارند

معلمان زیر سایه تهدید اعدام قرار دارند
سایت روز: با آشکار شدن ابعاد تازه اي از بحران سوء مديريت و کسر بوجه در وزارت آموزش و پرورش، اين بحران ابعاد فراگير و گسترده اي به خود گرفته است، تا جايي که روز گذشته سخنگوي کانون صنفي معلمان اعلام کرد که 400 هزار معلم حق التدريس در 5 ماه گذشته حقوق نگرفته اند.به گفته محمود بهشتي لنگرودي: "معلمان حق التدريس و معلماني که به صورت اضافه‌‏کاري در مدارس فعاليت مي‌‏کنند در پنج ماه گذشته حقوق نگرفته‌‏اند و اين در حالي است که چرخ زندگي برخي از آنها تنها از اين راه مي‌‏چرخد."عليرضا علي احمدي وزير آموزش و پرورش، در واکنش به عدم پرداخت حقوق 400 هزار معلم در 5 ماه گذشته، روز سه شنبه به خبرگزاري دولتي برنا گفت: "رييس جمهور از بنده خواسته است که به مشکلات اساسي وزارتخانه بپردازم و از بحث ها و مشکلات مالي آن خارج شوم، چرا که مسئله مالي آموزش و پرورش سبب کم رنگ شدن مشکلات اساسي آن شده است."وي اشاره اي به "مشکلات اساسي" وزارتخانه که خود و محمود احمدي نژاد آنها را مقدم بر پرداخت حقوق معوقه و معيشت معلمان دشوار هزاران معلم در اسر کشور تشخيص داده اند، نکرد.اين در حالي است که محمود بهشتي لنگرودي سخنگوي کانون صنفي معلمان به خبرگزاري ايلنا گفت در حالي که مقامات دولتي "به جامعه فرهنگيان وعده‌‏هاي بزرگ مي‌‏دهند... تمام اين وعده‌‏ها فقط روي کاغذ نوشته مي‌‏شوند و به آنها عمل نمي‌‏شود." وي با اشاره به وعده وزير آموزش و پرورش به معلمان در خصوص واگذاري سهام عدالت و زمين به آن ها گفت "معلمان با وجود کسري چهار هزار ميليارد توماني وزارت آموزش و پرورش توقع دريافت سهام عدالت و زمين هاي 99 ساله و غيره نيستند بلکه از ابتدايي‌‏ترين حقوق خود که دريافت مزد زحمتشان است در پنج ماه گذشته محروم شده ا‏ند."به گفته سخنگوي کانون صنفي معلمان در دولت هشتم (دولت محمد خاتمي) مهم‌‏ترين خواسته معلمان "رفع تبعيض ميان جامعه فرهنگيان و ديگر اقشار بود که با تشکيل دو کميته اصلاح نظام پرداخت هماهنگ حقوق مطرح شده و پس از چند سال قانون مديريت خدمات کشوري ايجاد شد." بهشتي لنگرودي اما گفت که به رغم تصويب قانون مديريت خدمات کشوري در مجلس و ملزم شدن دولت نهم به اجراي آن "در حال حاضر بيش از چند ماه است که از مهلت قانوني اجراي پرداخت هماهنگ حقوق مي‌‏گذرد و نشانگر اين است که دولت در وظيفه خود تخطي کرده است و تلاش ده ساله فرهنگيان از بين رفته است."وي همچنين باتاکيد بر اينکه"معادل بودجه آموزش و پرورش کسري وجود دارد"، گفت "مسوولان همت کنند کسري‌‏ها را حل کنند و حقوق اصلي معلمان را بدهند،‌ دادن سود سهام و غيره توقعات ديگري است."حذف افزايش حقوق در صورت اجراي طرح اقتصادي دولتسخنگوي کانون صنفي معلمان همچنين با اشاره به ماده 13 طرح تحول اقتصادي دولت، گفت: "آنچه که نگران‌‏کننده شده اين است که با اجراي اين طرح بخشي از مواد قانون مديريت خدمات کشوري موقوف الاجرا شده که همان افزايش مزايا و حقوق کارمندان است."بنابرماده 13 لايحه دولت که با عنوان "طرح تحول اقتصادي" در مجلس هشتم در حال بررسي است: "الزام افزايش حقوق كاركنان دستگاه‌هاى اجرايى موضوع ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه و مواد 64 وتبصره آن و ماده 125 قانون مديريت خدمات كشورى و ماده 41 قانون كار از زمان اجراى اين قانون موقوف‌الاجرا خواهد شد و تمامى قوانين مغاير با اين قانون از زمان ابلاغ، لغو مي‌شود و ساير آئين‌نامه‌هاى اجرايى موردنياز اين قانون حداكثر پس از 2 ماه، به پيشنهاد وزارت امور اقتصادى و دارايي، وزارت رفاه و تامين اجتماعي، معاونت برنامه‌ريزى و نظارت و راهبردى و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انسانى رئيس جمهور به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد."نهادهاي صنفي کارگري و معلمان پيشتر نيز مخالفت خود را با اين ماده اعلام کرده اند و حتي وزير کار دولت نهم نيز در اين خصوص گفته که اين ماده از لايحه اقتصادي دولت به تصويب نهايي مجلس برسد "براي کارمندان و کارگران به جاي تعيين حداقل دستمزد و افزايش سالانه دستمزد، همان يارانه مستقيم پرداختي توسط دولت مي حساب شود" و از اين پس حداقل حقوق سالانه و همچنين افزايش حقوق سالانه کارمندان، کارگران و معلمان متناسب با افزايش نرخ تورم به کلي ملغي مي شود.سخنگوي کانون صنفي معلمان روز گذشته در اين خصوص از نگراني شديد جامعه فرهنگيان با تصويب يک فوريتي طرح تحول اقتصادي خبر داد،و در مورد وعده دولت و وزير آموزش و پرورش در مورد "واگذاري زمين‌‏هاي 99 ساله به فرهنگيان"،نيز گفت "اين طرح تاکنون متوجه فرهنگيان نشده و در ميان معلمان به شوخي باب شده که بعد از 99 سال زمين دار مي‌‏شويم. بنابراين بيانگر جدي نگرفتن اين وعده ميان فرهنگيان است."در حالي که هم وزير فعلي آموزش و پرورش و هم وزير قبلي وعده واگذاري سهام عدالت به فرهنگيان را در دو سال گذشته داده بودند و عليرضا علي احمدي در ارديبهشت 87 علاوه براين وعده داد که سهام عدالت فرهنگيان به ازاي هر نفر 1 ميلطون تومان خواهد بود،سخنگوي کانون صنفي معلمان ديروز و 9 ماه پس از اظهارات وزير آموزش و پرورش"سهام عدالت را نيز از ديگر وعده‌‏هايي دانست که از سوي دولت مطرح شد اما فقط روي کاغذ ماند."تهديد معلمان با حکم اعدامبه گفته بهشتي لنگرودي "کانون صنفي در سراسر کشور با ارسال نامه‌‏هايي مختلف به رييس مجلس و رييس جمهور، کميسيون اصل 90، سازمان بازرسي و ديوان عدالت اداري، خواهان رسيدگي به خواسته‌‏هاي فرهنگيان و عملياتي شدن قول‌‏ها و وعده‌‏ها شده‌‏اند که تاکنون بي‌‏نتيجه مانده است."سخنگوي کانون صفني معلمان ايران همچنين گفت "حتي چندين بار نمايندگان کانون‌‏هاي صنفي جلوي مجلس رفته و خواستار ملاقات حضوري شده که توسط نيروهاي امنيتي دستگير شده‌‏اند."آخرين مورد از سرکوب معلماني که قصد طرح خواسته هاي صنفي خود را دارند روز 11 دي ماه در مقابل مجلس رخ داد. فعالان و تشکل هاي صنفي معلمان که دو سال اخير بارها در هنگام اعتراضات صنفي مورد يورش ماموران امنيتي و انتظامي قرار گرفته و بازداشت و محاکمه شده اند، در 11 دي ماه با فرستادن نمايندگان خود به مجلس براي مذاکره قصد داشتند خواسته هاي فرهنگيان و معلمان را با نمايندگان مطرح کنند اما ماموران امنيتي و انتظامي نه تنها اجازه حضور معلمان را در مجلس ندادند، که 12 تن از نمايندگان تشکل هاي صنفي معلمان را بازداشت و چندين ساعت بعد آنها را با اخذ تعهد آزاد کردند.کانون صنفي معلمان در گزارشي از بازداشت نمايندگان صنفي معلمان سراسر کشور اعلام کرد که قاضي متين راسخ بازپرس دادسراي ويژه امنيت به معلمان بازداشت شده گفته که خواسته هاي معلمان را حق اما اعتراض شان به دولت را نا حق مي داند.اين مقام قضايي در عين حال به نمايندگان معلمان هشدار داده که تاکنون در پرونده هاي ديگر دستکم 100 حکم اعدام صادر کرده است.درخواست هاي هفتگانه معلماندو هفته پيش در 13 دي ماه نيز شوراي هماهنگي تشکل هاي صنفي معلمان سراسر کشور با انتشار بيانيه اي اعلام کرد : "آن چه امروز در کشور شاهد آن هستيم شيوه ي استبداد گونه ي دولتي قانون گريز است که سال ها تلاش جامعه فرهنگيان سراسر کشور را ناديده مي گيرد و قانوني را که براي تصويب آن معلمان بسياري بارها کتک خورده اند، زندان رفته اند، رنج تبعيد را تحمل کرده اند، اخراج گشته اند و احکامي همچون انفصال از خدمت، بازنشستگي ناخواسته، تنزل گروه و قطع حقوق دريافت نموده اند بدون هيچ دليل قانوني و موجه حتي بدون اين که خود را موظف به توضيح در اين رابطه بداند معطل گذاشته است."شوراي هماهنگي تشکل هاي صنفي معلمان همچنين با انتقاد از مجلس هشتم تاکيد کرد: "در وضعيتي که دولت مردان مدعي عدالت و قانون گرايي، حتي به قوانين مصوب مجلس نيز بي اعتنا هستند و مجلسيان نيز با کمال تاسف از ايفاي نقش نظارتي خويش غفلت مي ورزند و با وجود نامه ها، بيانيه ها و در خواست هاي مکرر فرهنگيان سراسر کشور حتي از دادن يک تذکر دسته جمعي به رييس جمهور در رابطه با دلايل عدم اجراي قانون مديريت خدمات کشوري ( نظام هماهنگ ) خود داري مي نمايند.""اجراي کامل قانون مديريت خدمات کشوري بدون هيچ قيد و شرط براي شاغلين و بازنشستگان حتي در صورت تصويب نهايي طرح تحول اقتصادي که در ماده 13 آن به موقوف الاجرا شدن اجراي اين قانون اشاره دارد"،"رفع موانع فعاليت کانون هاي هاي صنفي معلمان سراسر کشور و شوراي هماهنگي و صدور پروانه ها و تمديد مجوز ها طبق قانون و بر اساس وظيفه اي که براي کمسيون ماده 10 احزاب تعريف شده است" از جمله خواسته هايي هستند که شوراي هماهنگي معلمان سراسر کشور در بيانيه خود بر آن هاتاکيد کرده است.معلمان همچنين تاکيد کرده اند که خواستار "لغو تمامي احکام اداري و دادگاه هاي انقلاب براي فعالان صنفي و معلمان سراسر کشور و توجه ويژه به فرهنگيان و بر طرف کردن فضاي پليسي و امنيتي از مدارس" هستند، و خواستار ايجاد شراي مساعدي براي"براي گفت و گو با مسئولان ارشد نظام و مکلف شدن آنان به پاسخ گويي به پرسش هاي فراواني هستند که بارها و بارها توسط کانون هاي صنفي معلمان سراسر کشور مطرح گرديده و بي جواب مانده است.""رفع تو قيف از تنها تريبون خاص معلمان يعني هفته نامه قلم معلم"،"تجديد نظر در حکم اعدام فرزاد کمانگر، معلم کردستاني"و "استاندارد سازي مدارس کشور و اجراي قانون مديريت انتخابي و سالم سازي فضاهاي آموزشي و پرورشي در همه زمينه ها" از ديگر خواسته هاي هفتگانه تشکل هاي صنفي معلمان هستند که در اين بيانيه اعلام شده اند.شوراي تشکل هاي صنفي در بيانيه خود اعلام کرد که تحت فشار و تهديد نهادهاي امنيتي تنها جايي که براي برگزاري جلسه خود يافته کنار مقبره آيت الله خميني بوده و تاکيد کرده که "در صورت عدم توجه مسئولان به موارد ياد شده به ويژه کوتاهي در اجراي قانون مديريت خدمات کشوري تا تدوين و تصويب بودجه سال 88" شوراي هماهنگي تشکل هاي صنفي فرهنگيان سراسر کشور حق خود مي داند که در اعتراض به بي توجهي مسئولان کشور، باکمک گرفتن از مجامع بين المللي، به اعتراضات مدني خود با شيوه هايي هم چون "اعتراض سفيد، اعتصاب ملي، تجمع بي صدا و... به منظور مجبور ساختن دولت به اجراي قانون اساسي و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي" استفاده کند.نارضايي معلمان از شرايط فعلي، و اعتراضشان به عدم اجراي قانون مصوب مجلس از سوي دولت نکته اي است که روز گذشته محمود بهشتي لنگرودي، سخنگوي کانون صنفي معلمان نيز بر آن تاکيد کرد و گفت "توجه و رسيدگي مسوولان مربوطه به مشکلات معلمان به ويژه بحث جبران ديرکردهاي پرداختي و اجرا نشدن نظام هماهنگ پرداخت‌‏ها ضروري است چرا که تاب تحمل فرهنگيان به پايان رسيده است
."

Montag, 19. Januar 2009

کارزار علیه ویرانی گلزار خاوران : اعتراض کنید


کارزار علیه ویرانی گلزار خاوران : اعتراض کنید

ما از شما مى‌خواهيم كه با استفاده از كليه‌ى اختيارت و امكان‌ت‌تان از ويرانى و نابودى اين گورستان كه سند جنايتى بزرگ است و نماد حافظه‌ى تاريخی مردم ایران، به فوريت پيشگيرى كنيد

جنایتکاران حاکم بخش هائی از خاوران را تخریب کردند / شکایت نامه ای خظاب به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل تنطیم شده است / امضا کنید
به منظور پیش برد یک کارزار بین المللی علیه تخریب گورهای دسته جمعی در خاوران، شکایت نامه ای خظاب به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل تنطیم شده است. کانون زندانیان سایسی ایران(در تبعید)

از خوانندگان سایت درخواست می شود این شکایت نامه را حتما امضا کنند:


Sonntag, 18. Januar 2009

نامه ی تازه ی فرزاد کمانگر


گزیده رویدادهای سیاسی اجتماعی


جنایتکاران حاکم بخش هائی از خاوران را تخریب کردند


جنایتکاران حاکم بخش هائی از خاوران را تخریب کردند

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)
به گزارش تازه ای که از ایران رسیده است، جنایتکاران جمهوری اسلامی، بخشی از خاوران شامل چند گور دسته جمعی و انفرادی را با بولدوزر زیر و رو کرده و با ریختن خاک تازه و کاشتن درخت بر روی آنها، آثار جنایات خود و یک از خونین ترین جنایات تاریخ معاصر ایران و بشریت را در زیر انبوه ای از درختان پنهان کردند.
جمهوری اسلامی از زمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ تا به امروز، سعی کرده تا این جنایت هولناک خود را به همراه قربانیانش دفن کند. حضور فعال خانواده ها و مقاومت آنها، توظئه های رژیم را همه ی این سال ها عقیم کرد. دستگاه های امنیتی رژیم، این بار از خانواده های شروع کردند. آنها را در منازل شان بازجوئی کردند، به سازمان اطلاعات و امنیت رژیم بردند، به تهدید و ارعاب آنها پرداختند، به مراسم های سالگرد که خانواده ها در منازل شان برگزار کردند، حمله کردند و در نهایت با جلوگیری از برگزاری مراسم بیستمین سال گرد خاوران، زمینه را برای اقدامات جنایتکارانه خود، یعنی تخریب خاوران در هفته گذشته فراهم کردند.
جانیان حاکم بر ایران فکر می کنند با پاک کردن آثار جنایت شان در خاوران، این جنایت هولناک شان را از صفحه تاریخ پاک خواهند کرد. تخریب خاوران، کوچک ترین خللی در آن به عنوان نماد هولناکت ترین جنایت تاریخ معاصر ایران ایجاد نخواهد کرد. خاوران، خاوران خانواده ها، خاوران نماد خونین ترین دهه در تاریخ معاصر ایران باقی خواهد ماند و یکی از کانونهای مبارزاتی توده های مردم علیه رژیم خواهد بود. رژیم هرگز نمی تواند با تخریب خاوران، آثار جنایات خود را پاک کند. خاوران در پرونده جنایات رژیم برای همیشه ثبت شده است. تخریب خاوران، سند محکومیت رژیم است که همه ی این سال ها منکر قتل عام زندانیان شده است.
کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)، بار دیگر بر سازماندهی یک کارزار جهانی در اعتراض به تخریب خاوران و محاکمه جمهوری اسلامی به جرم کشتار هزاران زندانیان سیاسی در دهه ۶٠ تاکید می ورزد.
٢٩ دی ١٣۸۶

افزایش شمار دانشجویان ستاره ‌دار دانشگاه آزاد

افزایش شمار دانشجویان ستاره ‌دار دانشگاه آزاد

کمیته گزارشگران حقوق بشر
روند محرومیت از ادامه تحصیل دانشجویان که در سال های گذشته از سوی سازمان سنجش در دانشگاه های سراسری انجام می شد، امسال در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد نیز مشاهده شد.
تعدادی از فعالان دانشجویی، پس از شرکت در آزمون تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد و در هنگام اعلام نتایج آزمون، موفق به دریافت کارنامه های خود نشدند.
سیامک کریمی، دانشجوی ستاره‌دار سال‌ 85 دانشگاه دولتی و سال جاری دانشگاه آزاد در همین رابطه می گوید : « پس از برگزاری نشست خبری اخیر دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی، تعداد 5 نفر از فعالان دانشجویی طی برقراری ارتباطی با شورای دفاع از حق تحصیل عنوان نمودند که در آزمون اخیر دانشگاه آزاد، موفق به کسب کارنامه نهایی نشده‌اند و در نتیجه این دانشگاه اجازه مشخص شدن و ضعیت تحصیل را به آن‌ها نداده است که 2 نفر از آن‌ها با اعلام عمومی اسامی‌شان موافقت دارند.»
کریمی این 2 نفر را چنین معرفی کرد: « آقای امیر سلیمی‌ها فارغ التحصیل رشته ریاضی محض از دانشگاه تهران و عضو انجمن اسلامی این دانشگاه و هم چنین آقای رضا محسنی فارغ التحصیل رشته فیزیک دانشگاه اصفهان که در سال جاری هم نتوانسته کارنامه آزمون دانشگاه دولتی خود را دریافت نماید. وی نیز سابقه عضویت در انجمن اسلامی را دارا می‌باشد.»
کریمی هم چنین افزود: «دوستانی که اخیراً نامشان را به ما اطلاع دادند، پیگیری‌هایی از طریق مرکز آزمون دانشگاه آزاد انجام داده‌اند که متاسفانه این پیگیری‌ها به مانند دیگر موارد مشابه نتیجه‌ای در بر نداشته و دست آخر عدم صدور کارنامه برای آن‌ها را به علت وصول نامه‌ای از وزارت اطلاعات عنوان کرده‌اند.»
کریمی هم چنین اعلام کرد:«براساس پیگیری‌های شورای دفاع از حق تحصیل تعداد 40 نفر در آزمون اخیر دانشگاه آزاد موفق به دریافت کارنامه نشده‌اند که این موضوع با توجه به عدم سابقه در این دانشگاه جای بررسی‌های بیشتر و در نوع خود نشان از برخورد سنگین با فعالان دانشجویی دارد.»
اضافه می نماید در نشست اخیر دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی که در دفتر سابق نشریه نامه برگزار شد، از 3 نفر به نام های سیامک کریمی دانش آموخته دانشگاه بوعلی سینا همدان، زهره اسدپور دانش آموخته دانشگاه گیلان و هادی حاج امینی فارغ التحصیل دانشگاه سنندج به عنوان دانشجویانی که اخیراً در آزمون دانشگاه آزاد ستاره گرفته و در نتیجه موفق به ادامه تحصیل نشده اند، نام برده شد.

Montag, 12. Januar 2009

تظاهرات دانشجویان مبارز شیراز: مرگ بر دیکتاتور

سنگسارها در ایران ادامه دارد؛


سنگسارها در ایران ادامه دارد؛
حداقل ۱۰ نفر دیگر در خطر سنگسار هستند اطلاعیه مطبوعاتی کمپین قانون بی سنگسار:در نخستین هفته دی ماه، سه مرد در بهشت رضا، گورستان شهر مذهبی مشهد به جرم زنای محصنه سنگسار شدند. یکی از آنها، به نام محمود، تبعه افغانستان، توانست در حالی که به شدت زخمی شده بود از گودال سنگسار نجات یابد اما دو نفر دیگر که یکی از آنها هوشنگ خداده نام داشت و هویت دیگری هنوز معلوم نیست، براثر ضربات سنگ و جراحات ناشی از آن جان سپردند. پس از سنگسار جعفر کیانی، در خرداد ۸۶ و سنگسار محبوبه، م و عباس، ح در اردیبهشت ۸۵، این جدید ترین مورد گزارش شده اجرای حکم رجم است. قوه قضاییه ایران در سه سال گذشته همواره اعلام کرده که اگرچه مجازات سنگسار از قوانین ایران حذف نشده اما بنا به دستور رییس قوه قضاییه، احکام رجم اجرا نمی‌شوند؛ با این همه، اجرای حداقل شش سنگسار در سه سال گذشته نشان می‌دهد تا زمانی که این مجازات در قانون وجود دارد چنین گفته‌هایی از هیچ ارزش عملی برخوردار نیستند.در حالی که پس از مصاحبه مطبوعانی وکلای زنان محکوم به سنگسار در تیرماه امسال، علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضاییه در مرداد ماه اعلام کرد احکام سنگسار چهار زن (لیلا، ق، آذر و زهره کبیری و شمامه (ملک) قربانی تبدیل به شلاق و حبس شده است، آذر و زهره کبیری هنوز در زندان هستند و قرار است یک بار دیگر دوشنبه این هفته، ۲۳ دی ماه محاکمه شوند. همچنین در حال حاضر حداقل ده نفر دیگر در زندانهای مختلف کشور با خطر قطعی سنگسار مواجه هستند. ۱. کبری نجار، زندان رجایی شهر کرج۲. ایران الف.، زندان سپیدار اهواز۳. خیریه و.، زندان سپیدار اهواز۴. اشرف کلهری، زندان اوین تهران۵. عبدالله فریور، زندان ساری۶. گیلان محمدی، زندان مرکزی اصفهان۷. غلامعلی اسکندری، زندان مرکزی اصفهان۸. افسانه، ر، زندان عادل آباد شیراز۹. م. خ، زن، زندان وکیل آباد مشهد۱۰. ؟ ه.، زن، زندان وکیل آباد مشهدهمچنین در لایحه مجازات اسلامی که در حال حاضر در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است، زنای محصنه همچنان جرم و مجازات آن سنگسار است. تنها تفاوتی که این لایحه با قانون فعلی دارد این است که بر اساس آن "هرگاه اجرای حد رجم مفسده داشته باشد، با پیشنهاد دادستان مجری حكم و تأیید رئیس قوه قضاییه در صورتی كه موجب حد با بینه شرعی اثبات شده باشد، رجم تبدیل به قتل می‌شود و در غیر این صورت تبدیل به صد ضربه شلاق می‌شود."تصویب لایحه مجازات اسلامی در مجلس می‌تواند به روند رو افرایش اجرای سنگسارها تداوم بخشد؛ زیرا شرطی كه در قانون مجازات اسلامی برای تبدیل سنگسار به مجازات‌های دیگر گذاشته است ایجاد "مفسده" و به معنی دیگر مخالفت افكار عمومی و عرف اجتماعی با مجازات سنگسار است و در صورتی كه افكار عمومی از وقوع سنگسار مطلع نشود و به آن اعتراضی نكند ، اجرای مجازات سنگسار در مورد محكومین بلامانع خواهد شد.لازم به یادآوری است در مرداد ۸۵، پس از قطعی شدن وقوع سنگسار دو نفر در مشهد و نیز انتشار خبر سنگسار قریب الوقوع اشرف کلهری در زندان اوین، کمپین قانون بی سنگسار با هدف حذف مجازات سنگسار از قوانین آغاز شد. در طول فعالیت این کمپین، عمدتا با همکاری وکلای عضو شبکه وکلای داوطلب، هشت زن و یک مرد به نامهای حاجیه اسماعیلوند، پریسا الف، نجف الف، زهرا رضایی، صغری مولایی، مکرمه ابراهیمی، شمامه (ملک) قربانی، آذر کبیری، زهره کبیری و لیلا، ق از مجازات سنگسار نجات یافتند و اجرای سنگسار یک زن، اشرف کلهری، متوقف شده است. "كمپین قانون بی سنگسار"، ضمن ابراز نگرانی شدید از شدت گرفتن مجازات سنگسار و افزایش مجازات‌های اعدام در ماه‌های اخیر كه نشانه‌ای از تسلط سیاست‌های بنیادگرایانه در رویه‌های قضایی است، از همه مردم دعوت می‌كند كه همچنان اعتراض خود را نسبت به مجازات غیر انسانی سنگسار ادامه داده و از مسئولان جمهوری اسلامی بخواهند تا به تداوم این مجازات خاتمه دهند.دوشنبه: محاکمه مجدد زهره و آذر کبیری، محکومان به سنگسار میدان زنان: با ارجاع پرونده زهره و آذر کبیری، دو خواهر محکوم به سنگسار به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران، روز دوشنبه جلسه محاکمه مجدد آنها برگزار خواهد شد.جبار صولتی، وکیل این دو خواهر که در زندان رجایی شهر زندانی هستند ضمن اعلام این خبر به "میدان زنان" یادآوری کرد: پس از اینکه سخنگوی قوه قضاییه در مرداد ماه گذشته اعلام کرد احکام سنگسار چهار نفر تبدیل شده است، با پیگیری‌های بعدی متوجه شدم رای رجم در پرونده موکلینم نقض شده و پرونده برای محاکمه مجدد به شعبه هم عرض، یعنی شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان ارجاع شده که روز دوشنبه صبح به اتهام زنای محصنه موکلینم رسیدگی می‌کند.گفتنی است آذر و زهره کبیری، دو خواهر جوان ساکن محله خادم آباد، در حاشیه‌ی شهریار - نزدیک کرج- بوده اندكه با ‏شکایت شوهر یکی از آنها، در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۵ بازداشت می‌شوند. یک ماه پس از آن، این دو زن ‏دادگاهی می‌شوند. بنا به حکم دادگاه،به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محكوم می‌شوند. اما دوباره شش ماه بعد برای پرونده مختومه این دو نفر دادگاه جدیدی تشكیل و در كمال ناباوری حكم سنگسار صادر می‌شود.زهره کبیری که در دانشگاه تاریخ خوانده است در گفت و گویی از شرایط دشوار زندگی و خشونتی که همسرش بر او اعمال می‌کرده سخن گفته است. او گفته فیلمی که شوهرش به استناد آن به دادگاه شکایت کرده، ساختگی است. زهره همچنین از اقرار به زنا تحت شکنجه شدید گفته است. گفت و گوی مفصل با زهره کبیری را اینجا بخوانید

Freitag, 9. Januar 2009

خشونت، تروریسم و جنایت جنگی محکوم است


خشونت، تروریسم و جنایت جنگی محکوم است


به نام خداوند جان و خرد
آنچه اکنون در غزه می گذرد، از چشم انداز اخلاق انسانی و حقوق بشری و حتی اخلاق جنگ، فاجعه ای دهشتناک است. در این حمله بیرحمانه، شهروندان غیر نظامی و بی دفاع فلسطینی به ویژه کودکان و زنان قربانیان عمده را تشکیل میدهند و ساختمانهای بیمارستان و مدرسه و مسکونی به ویرانی کشیده می شوند. این نخستین بار نیست که کنوانسیونهای بین المللی، بویژه کنوانسیونهای ژنو و پرتکل الحاقی، در منع هدف قرار دادن تاسیسات غیرنظامی و نیز سپر قرار دادن تاسیسات غیرنظامی توسط طرف های درگیر نادیده گرفته میشوند. شوربختانه، اقدامات بازدارنده ای را هم از سوی نهادهای بین المللی و کشورهای غربی و منطقه ای، بعلت ملاحظات سیاسی، آنچنان که باید شاهد نیستیم . فراموش نکنیم که اینگونه اقدامات نظامی بیرحمانه آتش کینه و انتقامجویی را بیشتر شعله ور می سازد و موجب بستر سازی افراط و خشونت های بیشتر خواهد شد.
محاصره غزه توسط نیروهای اسراییل و در تنگنا قرار دادن مردم بی پناه فلسطین، نداشتن دسترسی به ابتدایی ترین نیازهای روزمره، نبود امکانات درمانی لازم، و جلوگیری از کمکهای بشردوستانه بین المللی به مردم محاصره شده فلسطین بهیچ وجه قابل قبول نیست. حمله هوایی هولناک و وحشیانه اسراییل به غزه همراه با حمله زمینی بیرحمانه که روند زندگی را در غزه بکلی متوقف کرده است مزید بر ظلم فاحش و قربانیان بی گناه بسیار شده است، و احساسات عمومی جهانیان را چنان جریحه دار کرده که عملکرد ستیزندگان فلسطینی را که بهانه این حمله ها بوده در سایه برده است.
جبهه ملی ایران این حمله ستمگرانه و غیر انسانی و نامتعادل هوایی را محکوم می کند و امیدوار است گروه حماس به رهنمایی عقلانیت، اختلاف خود را با دولت خودگردان فلسطین کنار گذاشته دست در دست هم نهاده و با اسراییل بگونه ای عمل کنند گه هرگونه بهانه و دستاویزی برای عملیات دلخراش و توحش آمیز گرفته شود. انتقام زاینده ی انتقام است و دور تسلسل هیچگاه کار جنگ و خونریزی را پایان نمی بخشد.
جبهه ملی ایران، ضمن تقبیح هرگونه خشونت، تروریسم و جنایت جنگی، با خانواده های غیرنظامیان بیگناه کشته شده در فلسطین و اسرائیل احساس همدردی می کند، و از همه کشورهای بی طرف و باورمند به حقوق بشر دعوت می نماید تا با محکوم ساختن این جنایات و فشار بر دو طرف درگیری، برای پایان بخشیدن به این فاجعه یاری رسانند تا گروه های میانه رو در منطقه ابتکار عمل را بدست گیرند و روند صلح را پی جویند و با توافق هایی اصولی و با ثبات، و عمل به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، بویژه قطعنامه شماره 338، برای تشکیل دولت مستقل فلسطین، آرامش را به منطقه بازگردانند و جنگ طلبان را در رسیدن به اهدافشان ناکامیاب سازند.
جبهه ملی ایران
تهران - 18 دیماه 1387

Mittwoch, 7. Januar 2009

دانشجویان: خائن کیست؟ خائن آن کسی است که از حلقوم این ملت می گیره و برای تروریستهای لبنان و غزه و گانگسترهای آمریکای لاتین خرج می کنه

دانشجویان: خائن کیست؟ خائن آن کسی است که از حلقوم این ملت می گیره و برای تروریستهای لبنان و غزه و گانگسترهای آمریکای لاتین خرج می کنه

Sonntag, 4. Januar 2009

نامه ای از فرزاد کمانگر: آقای اژه ای، بگذار قلبم بتپد


نامه ای از فرزاد کمانگر: آقای اژه ای، بگذار قلبم بتپد

ماههاست که در زندانم ، زندانی که قراربود اراده ام را ، عشقم را و انسان بودنم را درهم بشکند . زندانی که باید آرام و رامم میکرد چون “بره ای سر براه ” ، ماههاست بندی زندانی هستم با دیوارهایی به بلندای تاریخ .

دیوارهایی که قرار بود فاصله ای باشد بین من ومردمم که دوستشان دارم ، بین من و کودکان سرزمینم فاصله ای باشد تا ابدیت ، اما من هر روز از دریچه سلولم به دور دستها میرفتم و خود را در میان آنها ومثل آنها احساس می کردم و آنها نیز دردهای خود را در منِ زندانی میدیدند و زندان بین ما پیوندی عمیق تر از گذشته ایجاد نمود.

قرار بود تاریکی زندان معنای آفتاب و نور را از من بگیرد ، اما در زندان من روئیدن بنفشه را در تاریکی و سکوت به نظاره نشستم.

قرار بود زندان مفهوم زمان و ارزش آن را در ذهنم به فراموشی بسپرد ، اما من با لحظه ها در بیرون از زندان زندگی کرده ام وخود را دوباره به د نیا آورده ام برای انتخاب راهی نو.

و من نیز مانند زندانیانِ پیش از خود تحقیرها ، توهینها و آزارها را ذره ذره ، با همه وجود به جان خریدم تا شاید آخرین نفر باشم از نسل رنج کشیدگانی که تاریکی زندان را به شوق دیدار سحر در دلشان زنده نگه داشته بودند.

اما روزی “محاربم ” خواندند ، می پنداشتند به جنگ “خدا”یشان رفته ام و طناب عدالتشان را بافتند تا سحرگاهی به زندگیم خاتمه دهند و از آن روز ناخواسته در انتظار اجرای حکم میباشم. اما امروزکه قرار است زندگی را ازمن بگیرند با “عشق به همنوعانم” تصمیم گرفته ام اعضای بدنم را به بیمارانی که مرگ من میتواند به آنها زندگی ببخشد هدیه کنم و قلبم را با همه ی” عشق ومهری” که در آن است به کودکی هدیه نمایم . فرقی نمیکند که کجا باشد بر ساحل کارون یا دامنه سبلان یا در حاشیه ی کویر شرق و یا کودکی که طلوع خورشید را از زاگرس به نظاره می نشیند ، فقط قلب یاغی و بیقرارم در سینه کودکی بتپد که یاغی تر از من آرزوهای کودکیش را شب ها با ماه وستاره در میان بگذارد و آنها را چون شاهدی بگیرد تا در بزرگسالی به رویاهای کودکی اش خیانت نکند ، قلبم در سینه کسی بتپد که بیقرار کودکانی باشد که شب سر گرسنه بر بالین نهاده اند و یاد “حامد ” دانش آموز شانزده ساله شهر من را در قلبم زنده نگهدارد که نوشت ؛ “کوچکترین آرزویم هم در این زندگی برآورده نمیشود ” وخود را حلق آویزکرد.
بگذارید قلبم در سینه کسی بتپد مهم نیست با چه زبانی صحبت کند یا رنگ پوستش چه باشد فقط کودک کارگری باشد تا زبری دستان پینه بسته پدرش ، شراره ی طغیانی دوباره در برابر نابرابریها را در قلبم زنده نگهدارد.

قلبم در سینه کودکی بتپد تا فردایی نه چندان دورمعلم روستایی کوچک شود وهر روز صبح بچه ها با لبخندی زیبا به پیشوازش بیایند واو را شریک همه ی شادی ها وبازیهای خود بنمایند شاید ان زمان کودکان طعم فقر وگرسنگی را ندانند ودر دنیای آنها واژه های “زندان ، شکنجه ، ستم ونابرابری” معنای نداشته باشد.

بگذارید قلبم در گوشه ای از این جهان پهناورتان بتپد فقط مواظبش باشید قلب انسانیست که ناگفته های بسیاری از مردم وسرزمینش را به همراه دارد از مردمی که تاریخشان سراسر رنج واندوه ودرد بوده است.
بگذارید قلبم در سینه ی کودکی بتپبد تا صبحگاهی از گلویی با زبان مادریم فریاد برارم :
“من ده مه وی ببمه باییه
خوشه ویستی مروف به رم
بو گشت سوچی ئه م دنیاییه “
معنی شعر : می خواهم نسیمی شوم و”پیام عشق به انسانها” را به همه جای این زمین پهناور ببرم.
فرزاد کمانگر
بند بیماران عفونی ، زندان رجایی شهر کرج
مورخ ۸/۱۰/۸۷
تاریخ نگارش ؛ ۲/۱۰/۸۷ بند امنیتی ۲۰۹ اوین
فعالان حقوق بشر در ایران

تجمع دانشجویان دانشگاه شیراز: مرگ بر دیکتاتور

تجمع دانشجویان دانشگاه شیراز: مرگ بر دیکتاتور



خبرنامه امیرکبیر: در پی بازداشت لقمان قدیری، عبدالجلیل رضایی، کاظم رضایی و محسن زرین کمر، ۴ تن از فعالان سیاسی دانشگاه شیراز، گردهمایی اعتراضی از ساعت ۱۱ امروز یکشنبه ۱۵ دی ماه در این دانشگاه بر پا شده است.
در آغاز این گردهمایی دانشجویان شرکت کننده که تصاویری از دانشجویان بازداشت شده را در دست داشتند با سردادن شعارهایی همچون: “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد” ، “گر تیر و فتنه بارد جنبش ادامه دارد” ، “مرگ بر دیکتاتور” ، “پینوشه پینوشه ایران شیلی نمیشه” از دانشجویان بازداشت شده حمایت نمودند و خواهان آزادی این دانشجویان شدند.
در ادامه یکی از دانشجویان در میان جمع حاضر شد و پیرامون علت دستگیری و بازداشت این دانشجویان توضیحاتی داد و خواستار آزادی بی قید و شرط دانشجویان و همچنین برداشته شدن احکام انضباطی صادر شده برای ۲۷ نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز شد.
دانشجویان معترض سپس با سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور از دانشگاه خارج شدند و پس از قریب به نیم ساعت به داخل دانشگاه بازگشتند.
لازم به ذکر است که از صبح امروز حضور افراد لباس شخصی و عوامل امنیتی در سطح دانشگاه مشهود است و حتی این مساله منجر به درگیری دانشجویان با برخی از این افراد شده است.همچنین ارتباط اینترنتی در سطح دانشگاه قطع شده است.
دانشجویان معترض اعلام کرده اند که در صورت عدم آزادی دانشجویان بازداشت شده به سمت ساختمان مدیریت دانشگاه حرکت خواهند کرد و آن را به تصرف خود در خواهند آورد.
بازداشت چهار دانشجوی دانشگاه شیراز توسط اداره اطلاعات
عبدالجلیل رضایی، کاظم رضایی، محسن زرین کمر و لقمان قدیری گل تپه، ۴ دانشجوی دانشگاه شیراز، که در روز پنج شنبه به اداره اطلاعات شهر شیراز احضار شده بودند، ساعت ۸ صبح امروز شنبه، پس از مراجعه به این نهاد توسط مامورین بازداشت شدند.
در احضاریه های این دانشجویان اتهام وارده به آن ها اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مسئولین نظام عنوان شده است.
از لحظه بازداشت این دانشجویان هیچ اطلاعی از وضعیت آن ها در دست نیست و تلاش های فعالین دانشگاه شیراز برای تماس با آن ها و اطلاع از وضعیت آن ها بی ثمر بوده است.
بنا بر اخبار ارسالی از دانشگاه شیراز، دقایقی پیش از سوی اداره اطلاعات شیراز با خانواده دانشجویان بازداشت شده تماس گرفته شده و به خانواده های آنان گفته شده که هنوز برای این دانشجویان پرونده تشکیل نشده و تا زمان تشکیل پرونده و رسیدگی به آن، این دانشجویان باید در بازداشت به سر ببرند.
لازم به ذکر است که هم اکنون جو دانشگاه شیراز به شدت ملتهب می باشد و دانشجویان تهدید کرده اند که در صورت عدم آزادی فوری آنان، دست به تحصن و اعتصاب غذا خواهند زد
.

گزیده مهمترین رویدادهای سیاسی اجتماعی