Donnerstag, 23. Februar 2012

مهندس مسعود هارون مهدوی - سقوط رژیم نباید بقیمت ورود بیگانه تمام شود





سقوط رژیم نباید بقیمت ورود بیگانه تمام شود


چنانچه قبول کنیم که خواست اکثریتی از مردم ایران سقوط حکومت جمهوری اسلامی است چندان گزاف نگفته ایم، ولی آیا به صلاح جامعه و هویت ما ایرانیان است که این خواست و آرزو بهانه ای بدست دشمنان و بیگانگانی که چشم طمع به آب و خاک ما دارند داده تا سیاست حمله نظامی به ایران را که از مدتها پیش در مد نظر داشته اند و طرح آن تهیه شده گزینه کنند.

طرف صبحت من علاوه بر تعداد قلیلی از خودیها کادر سیاسی آمریکا می باشد که هر چند گاهی نغمه تهدید حمله نظامی بر علیه ایران را سر می دهند.

عده ای از هموطنان ما حال بهر دلیلی می خواهد باشد بیک نحوی خودشان را در اختیار این سیاست بازان بیگانه گذاشته اند.

البته این افراد خودشان را بقول معروف به کوچه علی چپ زده اند. ظاهراً این تهدید ها را بر علیه ایران و مردم ایران قلمداد نمی کنند، بلکه حملات نظامی را تنها بر علیه حکومت جمهوری اسلامی بحساب می آورند.


این افراد یا شعور مردم را دست کم گرفته اند یا اینکه خودشان از این نظر مشکل دارند. مراجع سیاسی آمریکا باید هرچه زودتر این مهره های سوخته را که فاقد جذابیت بوده و مردم هم آنان را باور ندارند از خود دور ساخته و سعی نکنند این آدم های درمانده را بجای شخصیت های بارز اپوزیسیون بخورد مردم دهند.

جهت اثبات این موضوع لازم می بینم به موردی اشاره کنم.

همانطور که میدانیم در تظاهرات پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ مردم بخصوص طبقه جوان علامت رنگ سبز را برای مبارزاتشان انتخاب کردند.

بعد از مدتی که از آن مبارزات گذشت ناگهان در لندن یکی از این آقایان که نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز قد علم میکند و بخودش عنوان دبیر کل موج سبز میدهد. آیا این حرکت لطمه به موج سبز وارد نکرده است؟

آیا این نوع سؤاستفاده یک نوع کلاهبرداری سیاسی نیست؟

چرا باید بخاطر منافع جزئی جلوی هر کس و ناکسی کمر خم کرده و بخاطر هیچ و پوچ با سرنوشت ملت بازی کنیم. چرا نباید از مردم اسرائیل و فلسطین در ارتباط با عشق بی حدشان به آب و خاکشان حال می خواهد بحق باشد یا نباشد درس بگیریم. ایدئولوژی صهیونیزم در واقع مشابه است با ایدئولوژی پان ایرانیسم که در واقع از تفکر ناسیونالیسم ریشه گرفته.

متأسفانه در رژیم گذشته کمتر در مورد ترویج عشق به آب و خاکمان سرمایه گذاری شد. بلکه بیشتر تلاش در مورد فردپرستی بود تا احساس به مام میهن.

چه خوب می شد که لااقل در این مورد مردم اسرائیل و فلسطین را الگوی خود قرار میدادیم.

خوشبختانه در میان ما مردم انسانهائی هم هستند که خیر و صلاح جامعه شان را به منافع شخصی خود ترجیح میدهند.

چنانچه به پخش گفتگوها و مقالات و مصاحبات اخیر تعدادی از شخصیت های اپوزیسیون که از طرق مختلف انعکاس داشته خوب توجه کنیم خواهیم دید که ضمن مخالفت شدید با حکومت جمهوری اسلامی ضدیت خودشان را با هرگونه عملیات نظامی برعلیه کشورشان ابراز داشته اند ولی بهیچوجه بمنزله این نبوده که خواسته باشند مانع از سقوط این رژیم شوند. علت ابراز مطالب و مصاحبه هائی که از طرف خیلی از پیشکسوتان سیاسی و با تجربه در مخالفت با جنگ در ماه های اخیر صورت گرفته، نگرانی بیش از حد آنان از درگیریهای سیاسی جو موجود ایران را نشان می دهند که متأسفانه بدون اینکه ملت ایران نقشی در بروز این جو داشته باشد گرفتار آن شده. چنانچه هر چه زودتر از طرف اپوزیسیون اقدام اساسی صورت نگیرد احتمال اینکه این درگیری های سیاسی به آشوب و جنگ ختم شود زیاد است.

چه خوب بود قبل از اینکه آب از سرمان بگذرد و بقول معروف نوشدارو بعد از مرگ سهراب نباشد، تنها به نوشتن و یا حرف زدن اکتفا نکنیم.

بحران امروز و نیاز جامعه ایجاب می کند که هر چه زودتر بدون توجه به یک ایدئولژی خاصی در جهت فراهم کردن مقدمات تشکیل یک شورای ملی که متشکل از نمایندگان طیف های مختلف که در میان شهروندان ایرانی از نام نیکی برخوردار باشند اقدام کنیم.

هدف از اقدام به اینکار باید در بدو امر دفع حکومت موجود و سپس جایگزین کردن یک حکومت مردم سالار با تمام خصوصیاتش باشد که بدست مردم و بدون دخالت بیگانگان صورت پذیرد.

آلمان – مونیخ

۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۰

Keine Kommentare: