اوین سمبلی از زندانیان در بند ایرانی است
۱۳۸۸/۰۴/۰۷
روز شنبه ششم تیرماه، در فردای سالروز جهانی مبارزه با شکنجه، سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار اطلاعیهای با عنوان «درسکوت زندان اوین چه میگذرد؟»، از بیخبری از وضعیت زندانیان، که در میان آنها چندین روزنامهنگار وجود دارند، اظهار نگرانی کرد.سازمان گزارشگران بدون مرز دراطلاعیه خود از خطر ویژهای که در بند ۲۰۹ زندان اوین زندانیان را تهدید میکند خبر میدهد.رضا معینی مسئول بخش ایرانی سازمان گزارشگران بدون مرز در گفتوگو با رادیو فردا در مورد این بیانیه توضیح میدهد.رادیو فردا: آقای معینی، نگرانی سازمان گزارشگران بدون مرز که در این بیانیه به آن اشاره شده، بر چه محوری استوار است؟رضا معینی: واقعیت این است که از همان روز اول ، سرکوب اعتراضها و تظاهرات مردم آغاز شد و به طبع روزنامهنگاران که گزارشگران این اعتراضها و سرکوبها بودند، زندانی شدند. این نگرانی از اول نیز وجود داشت. علاوه بر این همانگونه که در اطلاعیه ما توضیح داده شده است، بنابر گزارشهایی که به ویژه از زندان اوین به دست ما رسیده است، ما احساس خطر میکنیم.سالهاست که گزارشگران بدون مرز در مورد نگرانیاش از وضعیت زندان اوین صحبت کرده و در این رابطه گزارشهایی هم فرستاده و اعلام خطر کرده است. در بند ۲۰۹ زندان اوین تعداد زیادی از زندانیان تحت شکنجه قرار دارند و ما نگرانیم. این نگرانی تنها مختص روزنامهنگاران و زندانیان نیست بلکه متوجه وضعیت زندانهای سراسر ایران است که در این میان اوین میتواند سمبلی از آنها باشد.شما در اطلاعیه خودتان به مشاهدات رکسانا صابری هم اشاره کردهاید و گفتهاید که ایشان هم نگران وضعیت زندانیانی هستند که هنوز در زندان به سر میبرند.رکسانا صابری ، آخرین زندانی است که از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شده است و به عنوان یک شاهد میتواند بگوید که نگران وضعیت زندانیان آنجاست. چرا که میداند در آنجا چه میگذرد. به ویژه در این رابطه تأکید کرده است که بدون شک در رابطه با زندانیان اخیر قطعاً برخوردهای بسیار بدتری انجام خواهد شد.شما همچنین به صورت سمبلیک گفتهاید که امروز زندان اوین مانند استادیوم ورزشی سانتیاگوی شیلی به هنگام کودتای ۱۹۷۳ شده است. یعنی واقعاً ممکن است وضعیت زندان به این حد رسیده باشد؟آن ورزشگاه که تعداد زیادی از فعالان و معترضان و تظاهراتکنندگان را در خود جای داده بود دو مشخصه عمده داشت. یکی اینکه انتقال زندانیان به این ورزشگاه در سکوت کامل انجام گرفت. خانواده این زندانیان هیچ خبری از وضعیت عزیزانشان نداشتند و مطلقاً نسبت به شرایط آنان بیاطلاع بودند و نکته دوم اینکه بازداشتشدگان در آنجا تحت شکنجه و خطرات جانی قرار داشتند.امروز اوین هم درگیر این وضعیت است. متأسفانه اوین در تاریخ ما همواره این وضعیت را داشته است و حتی گاهی میتواند از ورزشگاه سانتیاگو هم نمونه بارزتری باشد. در تپههای مشرف به این زندان بود که رژیم گذشته تعدادی از مخالفانش را به رگبار بست و در همین رژیم از اول تا امروز هم این زندان قتلگاه بسیاری از روشنفکران بوده است.ما در این اطلاعیه گفتهایم که اوین همان جایی است که زهرا کاظمی، عکاس و خبرنگار در آن کشته شد. همان جایی است که مرگ مشکوک امیدرضا میرصیافی در آن اتفاق افتاد. بنابر این باید هشدار داد و هوشیار بود.مدت دو هفته است که خانوادههای زندانیان هر روز به آنجا میروند و هیچ اطلاعی از وضعیت فرزندانشان ندارند.هشدار شما به ویژه بر این محور استوار بوده است که میگویید به هیچ وجه نباید سکوت کرد. چون سکوت به نوعی همکاری و همراهی با وقوع چنین خطراتی است.سکوت کردن همیشه همیاری و کمک کردن برای انجام جنایت است. هیچ گاه نباید سکوت کرد. هیچ وجدان بیداری نباید سکوت کند. کسانی که دستگیر شدهاند نویسندگان ما بودهاند. گزارشگران ما بودهاند . کسانی بودهاند که در تظاهرات کنار ما بودهاند. اعتراض کردهاند. مثل ما هستند.خانواده های آنان هم مثل ما هستند. گذشته از این مسئولیت شهروندان و مسئولان سیاسی ایجاب میکند که به این مسئله توجه کنند. باید در کنار خانوادهها باشند و بگویند که باید از وضعیت این مجموعهای که دستگیر شدهاند و نه تعدادشان معلوم است نه جرمشان مشخص است و نه معلوم است که چه به سرشان آمده خبردار شده و مسئولین باید پاسخگو باشند.شما همچنین فهرست اسامی روزنامهنگارانی را که همچنان در بازداشت به سر میبرند منتشر کردهاید و اشاره کردهاید که همچنان ۳۳ روزنامهنگار در ایران در اسارتند.دست کم ۳۳ روزنامهنگار در اسارتند. واقعیت این است که اخبار و اطلاعات آنگونه که باید و شاید به دست ما نمیرسد. از تعدادی از این عزیزان به هیچ وجه خبری در دست نیست و در ارتباط با تعدادی از آنان فقط میدانیم که بازداشت شدهاند.به همین دلیل است که اطلاعرسانی و طرح کردن نام این زندانیان مسئله بسیار مهمی است و ما هر بار در رابطه با زندانیان و روزنامهنگاران این لیست و عناوین را تکرار خواهیم کرد.آیا برای شکستن چنین سکوتی، به جز انتشار اطلاعیه، قصد انجام حرکتهای دیگری را هم دارید؟بدون شک. ما در همین مدت، یک تظاهرات در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در فرانسه با حضور تعدادی از روزنامهنگاران و فعالان مطبوعاتی فرانسوی برگزار کردیم. این اطلاعیه با توجه به آنکه ما خواهان شکست سکوت هستیم میتواند اولین گام باشد. ولی حتماً در صورت نیاز، اقدامات دیگری نیز انجام خواهیم داد.
۱۳۸۸/۰۴/۰۷
روز شنبه ششم تیرماه، در فردای سالروز جهانی مبارزه با شکنجه، سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار اطلاعیهای با عنوان «درسکوت زندان اوین چه میگذرد؟»، از بیخبری از وضعیت زندانیان، که در میان آنها چندین روزنامهنگار وجود دارند، اظهار نگرانی کرد.سازمان گزارشگران بدون مرز دراطلاعیه خود از خطر ویژهای که در بند ۲۰۹ زندان اوین زندانیان را تهدید میکند خبر میدهد.رضا معینی مسئول بخش ایرانی سازمان گزارشگران بدون مرز در گفتوگو با رادیو فردا در مورد این بیانیه توضیح میدهد.رادیو فردا: آقای معینی، نگرانی سازمان گزارشگران بدون مرز که در این بیانیه به آن اشاره شده، بر چه محوری استوار است؟رضا معینی: واقعیت این است که از همان روز اول ، سرکوب اعتراضها و تظاهرات مردم آغاز شد و به طبع روزنامهنگاران که گزارشگران این اعتراضها و سرکوبها بودند، زندانی شدند. این نگرانی از اول نیز وجود داشت. علاوه بر این همانگونه که در اطلاعیه ما توضیح داده شده است، بنابر گزارشهایی که به ویژه از زندان اوین به دست ما رسیده است، ما احساس خطر میکنیم.سالهاست که گزارشگران بدون مرز در مورد نگرانیاش از وضعیت زندان اوین صحبت کرده و در این رابطه گزارشهایی هم فرستاده و اعلام خطر کرده است. در بند ۲۰۹ زندان اوین تعداد زیادی از زندانیان تحت شکنجه قرار دارند و ما نگرانیم. این نگرانی تنها مختص روزنامهنگاران و زندانیان نیست بلکه متوجه وضعیت زندانهای سراسر ایران است که در این میان اوین میتواند سمبلی از آنها باشد.شما در اطلاعیه خودتان به مشاهدات رکسانا صابری هم اشاره کردهاید و گفتهاید که ایشان هم نگران وضعیت زندانیانی هستند که هنوز در زندان به سر میبرند.رکسانا صابری ، آخرین زندانی است که از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شده است و به عنوان یک شاهد میتواند بگوید که نگران وضعیت زندانیان آنجاست. چرا که میداند در آنجا چه میگذرد. به ویژه در این رابطه تأکید کرده است که بدون شک در رابطه با زندانیان اخیر قطعاً برخوردهای بسیار بدتری انجام خواهد شد.شما همچنین به صورت سمبلیک گفتهاید که امروز زندان اوین مانند استادیوم ورزشی سانتیاگوی شیلی به هنگام کودتای ۱۹۷۳ شده است. یعنی واقعاً ممکن است وضعیت زندان به این حد رسیده باشد؟آن ورزشگاه که تعداد زیادی از فعالان و معترضان و تظاهراتکنندگان را در خود جای داده بود دو مشخصه عمده داشت. یکی اینکه انتقال زندانیان به این ورزشگاه در سکوت کامل انجام گرفت. خانواده این زندانیان هیچ خبری از وضعیت عزیزانشان نداشتند و مطلقاً نسبت به شرایط آنان بیاطلاع بودند و نکته دوم اینکه بازداشتشدگان در آنجا تحت شکنجه و خطرات جانی قرار داشتند.امروز اوین هم درگیر این وضعیت است. متأسفانه اوین در تاریخ ما همواره این وضعیت را داشته است و حتی گاهی میتواند از ورزشگاه سانتیاگو هم نمونه بارزتری باشد. در تپههای مشرف به این زندان بود که رژیم گذشته تعدادی از مخالفانش را به رگبار بست و در همین رژیم از اول تا امروز هم این زندان قتلگاه بسیاری از روشنفکران بوده است.ما در این اطلاعیه گفتهایم که اوین همان جایی است که زهرا کاظمی، عکاس و خبرنگار در آن کشته شد. همان جایی است که مرگ مشکوک امیدرضا میرصیافی در آن اتفاق افتاد. بنابر این باید هشدار داد و هوشیار بود.مدت دو هفته است که خانوادههای زندانیان هر روز به آنجا میروند و هیچ اطلاعی از وضعیت فرزندانشان ندارند.هشدار شما به ویژه بر این محور استوار بوده است که میگویید به هیچ وجه نباید سکوت کرد. چون سکوت به نوعی همکاری و همراهی با وقوع چنین خطراتی است.سکوت کردن همیشه همیاری و کمک کردن برای انجام جنایت است. هیچ گاه نباید سکوت کرد. هیچ وجدان بیداری نباید سکوت کند. کسانی که دستگیر شدهاند نویسندگان ما بودهاند. گزارشگران ما بودهاند . کسانی بودهاند که در تظاهرات کنار ما بودهاند. اعتراض کردهاند. مثل ما هستند.خانواده های آنان هم مثل ما هستند. گذشته از این مسئولیت شهروندان و مسئولان سیاسی ایجاب میکند که به این مسئله توجه کنند. باید در کنار خانوادهها باشند و بگویند که باید از وضعیت این مجموعهای که دستگیر شدهاند و نه تعدادشان معلوم است نه جرمشان مشخص است و نه معلوم است که چه به سرشان آمده خبردار شده و مسئولین باید پاسخگو باشند.شما همچنین فهرست اسامی روزنامهنگارانی را که همچنان در بازداشت به سر میبرند منتشر کردهاید و اشاره کردهاید که همچنان ۳۳ روزنامهنگار در ایران در اسارتند.دست کم ۳۳ روزنامهنگار در اسارتند. واقعیت این است که اخبار و اطلاعات آنگونه که باید و شاید به دست ما نمیرسد. از تعدادی از این عزیزان به هیچ وجه خبری در دست نیست و در ارتباط با تعدادی از آنان فقط میدانیم که بازداشت شدهاند.به همین دلیل است که اطلاعرسانی و طرح کردن نام این زندانیان مسئله بسیار مهمی است و ما هر بار در رابطه با زندانیان و روزنامهنگاران این لیست و عناوین را تکرار خواهیم کرد.آیا برای شکستن چنین سکوتی، به جز انتشار اطلاعیه، قصد انجام حرکتهای دیگری را هم دارید؟بدون شک. ما در همین مدت، یک تظاهرات در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در فرانسه با حضور تعدادی از روزنامهنگاران و فعالان مطبوعاتی فرانسوی برگزار کردیم. این اطلاعیه با توجه به آنکه ما خواهان شکست سکوت هستیم میتواند اولین گام باشد. ولی حتماً در صورت نیاز، اقدامات دیگری نیز انجام خواهیم داد.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen