Samstag, 28. Februar 2009

اوضاع حقوق بشر در ایران و جهان وخیم‌تر شده است


اوضاع حقوق بشر در ایران و جهان وخیم‌تر شده است
بر اساس گزارش تازه‌ی وزارت خارجه‌ی آمریکا وضعیت حقوق بشر در جهان روندی معکوس را طی کرده و در ایران، چین، کره‌ی شمالی، پاکستان و مصر وخیم‌تر شده است. در آلمان و روسیه و دیگر نقاط نیز حقوق بشر نقض می‌شود.
Thu / 26 02 2009 / 9:04دویچه وله: گزارش سالانه حقوق بشر وزارت خارجه‌ی آمریکا روز چهارشنبه، ۲۵ فوریه / ۷ اسفند در واشنگتن منتشر شد. در این گزارش آمده که وضعیت حقوق بشر در سراسر جهان روندی معکوس را طی کرده است. در کشورهایی مانند ایران و چین وضعیت بدتر از پیش است و در کشورهای هم‌پیمان آمریکا مانند پاکستان و مصر نقض شدید حقوق بشر دیده می‌شود. ایرانکارشناسان آمریکایی معتقدند که در ایران حقوق بشر به شدت نقض می‌شود و اوضاع «باز هم بدتر شده است». در گزارش آمده که در ایران، حقوق مدنی شامل آزادی بیان و اجتماعات «به طور جدی محدود» شده است و نیروهای امنیتی با انگیزه‌های سیاسی به طور منظم به «خشونت و شکنجه» روی می‌آورند.پاکستان و مصرگزارش، پاکستان و مصر که مهم‌ترین متحدان آمریکا در جهان اسلام به حساب می‌آیند را نیز هدف انتقاد شدید خود قرار داده است. طبق این گزارش، در مصر «نقض جدی حقوق بشر» و شکنجه و سانسور وجود دارد و دولت احترام چندانی برای این حقوق قائل نیست. در پاکستان نیز وضعیت مشابهی حکم‌فرما است و تغییر دولت در سال گذشته به رعایت حقوق بشر کمکی نکرده است. آلماندر گزارش جدید آمریکا در مورد اوضاع حقوق بشر از آلمان نیز انتقاد شده است. خارجی‌ستیزی، یهودی‌ستیزی، تحقیر و تبعیض اقلیت‌های مذهبی مانند مسلمانان و ساینتولوگ‌ها از جمله مواردی است که گزارش نام‌برده بر آنها تصریح کرده و آورده است که در آلمان هم چنین شواهدی دیده می‌شود.با این حال گزارش خاطرنشان می‌سازد که در مجموع دولت آلمان به حقوق بشر احترام می‌گذارد. کارشناسان آمریکایی از آزار و اذیت و ضرب و شتم خارجیان و اقلیت‌های قومی در آلمان به عنوان «مشکلی رایج» نام می‌برند. از نظر آنان، یهودی‌ستیزی نیز در آلمان از دیگر مشکل‌های متداول است. در گزارش آمده است که «فعالیت گروه‌های دست راستی با تمایلات یهودی‌ستیزانه دلیلی دیگر برای نگرانی است». تخریب آرامگاه‌های یهودیان و کشیدن صلیب شکسته به عنوان نماد نازیسم از جمله نمونه‌هایی است که گزارش به آن اشاره کرده است.گزارش سالانه‌ی وزارت خارجه‌ی آمریکا به ممنوعیت پوشش روسری برای معلم‌های زن مسلمان در مدارس برخی از ایالت‌های آلمان اشاره می‌کند و آن را مثالی از تبعیض مذهبی می‌داند. همچنین هواداران ساینتولوگ‌ها در آلمان «چه در ملاء عام و چه در عرصه‌های خصوصی» تحقیر می‌شوند.وضعیت حقوق بشر در چین و زیمبابوهاین گزارش می‌گوید، وضعیت حقوق بشر در جمهوری خلق چین در برخی عرصه‌ها بدتر شده است. شدت عمل دولت در برابر مخالفان روز به روز بیشتر می‌شود و به ویژه در تبت که اعتراضات مردمی در مارس ۲۰۰۸ به شدت در آن سرکوب شد، اوضاع «به طور جدی رو به وخامت» گذارده است.پکن به آزادی رسانه‌ها احترام نمی‌گذارد و اقلیت‌های قومی و مذهبی در سال ۲۰۰۸ سرکوب بیشتری را تحمل کردند. فعالان مدنی، خبرنگاران و وکلا زیر نظر دولت چین قرار دارند و با آزار و اذیت و خطر دستگیری مواجه‌ هستند. در زیمبابوه وضعیت حقوق بشر در سال ۲۰۰۸ به مراتب بدتر شد. این وضعیت به یک بحران انسانی در کشور انجامید و در اثر این بحران بسیاری جان خود را از دست دادند.رابرت موگابه، رییس جمهوری زیمبابوه، از فعالیت بشردوستانه‌ی سازمان‌ها جلوگیری کرد و مشکلات کشور با توجه به شکست سیاست دولت در عرصه‌ی اقتصادی و تأمین غذایی شدت یافت و مخالفان موگابه با سرکوبی قهرآمیز روبرو شدند. کره‌ی شمالی، ویتنام و میانمار کره‌ی شمالی هم با انتقاد شدید روبرو شد. کارشناسان آمریکایی می‌گویند، برای زنانی که در کره‌ی شمالی حین فرار از کشور دستگیر شدند، وضع حمل در زندان ممنوع است. زنان باردار زندانی یا باید تن به سقط جنین اجباری بدهند یا اینکه نوزادانشان بعد از زایمان کشته خواهند شد. شرایط زندان در کره‌ی شمالی «مرگبار» توصیف شده، شکنجه در زندان‌ها به طور سیستماتیک اجرا می‌شود و پناه‌جویانی که به اجبار بازگشته‌اند با تنبیه‌های شدید روبرو هستند. در کره‌ی شمالی دولت همه‌ی جوانب زندگی مردم را کنترل می‌کند. هر روز گزارش‌های بیشتری از انواع سوء استفاده‌ها مانند قتل‌ مخالفان، ناپدید شدن افراد و دستگیری‌های خودسرانه به گوش می‌رسد، اگر چه که اثبات آنها مشکل است. موارد نقض حقوق بشر در ویتنام نیز حائز اهمیت است. سرکوب مخالفان، دستگیری‌های خودسرانه‌ی فعالان سیاسی، عدم برخورداری از محاکمه‌ی عادلانه و سوء رفتار در زندان‌های رسمی از جمله مواردی است که در این کشور وجود دارد.آزادی مطبوعات، تجمعات، اعتراضات و حق برخورداری از تشکل‌ها در ویتنام زیر ضرب قرار دارد. حقوق کارگران پایمال می‌شود و فعالان کارگری با دستگیری یا با آزار و اذیت مواجه هستند.در میانمار، نظامیان حاکم به روش‌های سرکوبگرانه ادامه می‌دهند. قتل‌ و ناپدید شدن افراد، شکنجه، آزار مدافعان دمکراسی، دستگیری‌های خودسرانه و حبس‌های طولانی‌مدت از موارد نقض حقوق بشر در این کشور است. ارتش به مناطقی که اقلیت‌های قومی در آن ساکن هستند حمله و حقوق آنها را با خشونت پایمال می‌کند.روسیهگزارش سالانه‌ی وزارت خارجه‌ی آمریکا از روسیه نیز انتقاد می‌کند و می‌گوید، حقوق بشر در روسیه در برخی موارد رعایت نمی‌شود. جنگ گرجستان که در آن شماری از غیرنظامیان جان خود را از دست دادند، از جمله این موارد است. در قفقاز شمالی و چچن نیروهای امنیتی روسی در قتل، شکنجه و دیگر جرایم خشونت‌بار دست داشته‌اند، بی آنکه به دست عدالت سپرده شوند. انتخابات مجلس دوما در دسامبر ۲۰۰۷ و انتخابات ریاست جمهوری در مارس ۲۰۰۸ با «استانداردهای بین‌المللی» تطبیق نداشت. گزارش همچنین می‌گوید، حقوق مدنی، آزادی بیان و مطبوعات در روسیه زیر سرکوب دولتی قرار دارد. تنها در سال گذشته پنج خبرنگار کشته شدند

اروپا به دنبال افزایش مجازات ها علیه ایران است


اروپا به دنبال افزایش مجازات ها علیه ایران است
جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۷ فوريه ۲۰۰۹

رادیوی بین المللی فرانسه : فرنگیس حبیبی: لندن، پاریس و برلن در فکر اعمال مجازات های بیشتری علیه ایرانند. یک دیپلمات اروپایی که نخواسته نامش فاش بشود، گفت: فرانسه، آلمان و انگلستان در حال بررسی مدارک فهرستی از شرکت ها، نهادها و افرادی هستند که با پروندۀ اتمی ایران مرتبط اند.روزنامۀ فایناشنال تایمز در شمارۀ روز پنجشنبۀ خود از یک سند محرمانه سخن گفته است که فهرست جدیدی از سی و چهار شرکت، نهاد و افراد مرتبط با فعالیت های هسته ای ایران تهیه شده است که ممکن است شامل تحریم های تازه ای شوند.ولی در اتحادیۀ اروپا، اتفاق نظر در خصوص مجازات های تازه علیه ایران وجود ندارد. یونان، قبرس، اسپانیا، اتریش و سوئد با مجازات های جدید مخالفند.در فهرست روزنامۀ فاینشنال تایمز، دانشگاه صنعتی شریف، شرکت بیمۀ ایران، ایران ایر کارگو، شش بانک ایرانی از جمله بانک تجارت و انستیتوی سرم و واکسن رازی بچشم می خورند. در این فهرست همچنین شماری از شرکت ها و نهادهایی قرار دارند که در فهرست های قبلی که توسط سازمان ملل و آمریکا تعیین شده بودند، وجود داشتند.برنارد کوشنر، وزیر امور خارجۀ فرانسه گفت که چنین فهرستی را تأئید نمی کند. او افزود که از سال گذشته، بحث اعمال مجازات های ویژه ای از سوی اروپا وجود داشته و تا حدی دربارۀ آن کار شده است ولی هنوز در چارچوب اتحادیۀ اروپا تصمیمی دراین باره گرفته نشده است.برخی از دیپلمات ها در بروکسل و برلن معتقدند که تعیین مجازات های جدید از سوی اروپا می تواند به مواضع جدید آمریکا در قبال ایران وزن بیشتری بدهد.فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر امور خارجۀ آلمان اخیراً گفته بود که " ما باید خود را برای تحمیل مجازات های جدید به ایران، درصورتیکه این کشور بر مواضع پیشین خود پافشاری کند، آماده سازیم".خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا گفته است که استراتژی جدید آمریکا ایجاب می کند که " دست محکم تری درزمینۀ مجازات ها" درکار باشد. با اینحال معلوم نیست آیا آمریکا نیز چنین تحلیلی دارد یا خیر.به گزارش خبرگزاری فرانسه، پاریس معتقد است که سیاست جدید آمریکا باید بعد از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در خرداد آینده به اجرا درآید، تا شانس اصلاح طلبان را در انتخابات کاهش ندهد. بنظر می رسد آمریکا نگران است که ایران در تابستان آینده به آنچنان ظرفیتی از تولید اورانیوم غنی شده دست یابد که همۀ پل ها را با آژانس بین المللی انرژی اتمی قطع کند. از همین رو در اجرای سیاست جدیدش شتابزده است.«طرح سه کشور اروپایی برای تشديد تحريم عليه ايران»رادیو فردا: روزنامه فايننشال تايمز مینویسد به سندی محرمانه دست يافته که بر پايه آن سه کشور بريتانيا، فرانسه و آلمان خواستار تشديد تحريمهای پيشين عليه ايران شده اند.پيشنهاد سه کشور اروپايی برای تشديد تحريمها عليه ايران با اين توجيه صورت میگيرد که دولت اوباما در مذاکرات مورد انتظار خود با جمهوری اسلامی دست بالاتر را داشته باشد.در اين سند محرمانه که به رويت روزنامه فايننشال تايمز و روزنامه ايتاليايی ايلرفرميستو چاپ ايتاليا رسيده است فهرست ۳۴ مؤسسه و شرکت ايرانی و ۱۰ نفر از افرادی آمده است که گفته میشود با برنامههای تسليحات هستهای و بيولوژيکی مرتبط هستند.ديپلماتهای اروپايی وجود چنين فهرستی را تأييد میکنند اما دلايل ديگری برای آن بيان میکنند. برخی از اين ديپلماتها میگويند که تشديد تحريمها در ادامه سياست کنونی تهديد و تشويق بوده و کفه تهديدها را سنگينتر میکند.به نوشته روزنامه فايننشالتايمز گروه ديگری از ديپلماتها بر اين باور هستند که سه کشور اروپايی بريتانيا، فرانسه و آلمان میخواهند بر رويکرد جديد آمريکا نسبت به ايران اثرگذار باشند.رويکردی که آمريکا در گذشته نسبت به ايران اتخاذ کرده بود اکنون تحت بازنگری است و انتظار میرود که در اواخر اسفند ماه منتشر شود. به گفته اين ديپلماتها اثرگذاری سه کشور اروپايی با هدف آن صورت میگيرد که موضع آمريکا نسبت موضعی سرسختانه تر باشد.مطرح شدن پيشنهاد تشديد تحريم ايران از هم اکنون باعث تفرقه و اختلاف نظر در بين کشورهای اروپايی شده است. برخی منابع ديپلماتيک از مخالفت پنج کشور يونان، قبرس، اسپانيا، اتريش و سوئد با اين طرح خبر میدهند.گفته میشود برنار کوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، ابراز عقيده کرده است که فارغ از موضع و رويکرد جديد واشنگتن، اروپا بايد موضعی قوی و مشترکی نسبت به ايران اتخاذ کند. از طرف ديگر به نوشته روزنامه فايننشالتايمز، بريتانيا معتقد است که بايد به اين طرح به عنوان گزينهای نگاه کرد که بعد از بازنگری رويکرد پيشين نسبت به ايران، قابل طرح است.فهرست شش صفحهای که مورد استناد گزارش فايننشال تايمز قرار گرفته شامل مؤسسهها و شرکتهايی است که برخی از آنان پيشتر مشمول تحريمهای سازمان ملل و ايالات متحده آمريکا میشدند. اما افرادی که در اين فهرست اسامی آنها قيد شده برای نخستين بار تحريمها عليهشان اعمال میشود که از آن جملهاند فرمانده و قائممقام نيروی مقاومت بسيج.برخی مؤسسههايی که برای نخستين بار از آنان نام برده شده است عبارتند از: دانشگاه صنعتی شريف، شرکت بيمه ايران، شرکت بار ايران اير (هما)، قرارگاه سازندگی خاتم الانبياء،شرکت پيمانکاری ساختمانی وابسته به سپاه پاسداران، سازمان فضايی ايران،بانک تجارت و مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی.منتقدان سياستهايی از اين دست میگويند که اعمال فشار بر ايران تاکنون نتيجهای در بر نداشته و تنها باعث بروز بنبست در پرونده هستهای ايران شده است. به نوشته روزنامه فايننشالتايمز منتقدان سياستهای مبتنی بر اعمال فشار نسبت به ايران اضافه میکنند که به دليل پيگيری اين سياستها نمیتوان در موضوعات حساس ديگری مانند ناآرامیها در عراق و افغانستان و در منازعه بين اسرائيل و فلسطينیها از ايران انتظار تغيير در رفتار داشت.کشورهای اروپایی تحریم های تازه ای علیه ایران تدارک می بیننددویچه وله: سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا در حال تنظیم فهرست تازهای از تحریمات علیه شماری از شرکتها، مؤسسات و افراد ایرانی هستند. این شرکتها و مؤسسات متهماند که در برنامههای تسلیحات میکروبی و اتمی جمهوری اسلامی مشارکت دارند.روزنامهی فاینانشال تایمز روز پنجشنبه ۲۶ فوریه (۸ اسفند) به نقل از یک سند محرمانهی اتحادیه اروپا نوشت، ۳۴ مؤسسه و ۱۰ فرد ایرانی متهم شدهاند که در تولید سلاحهای اتمی و بیولوژیکی برای ایران دست دارند. بنا به این گزارش، این افراد و شرکتها باید در فهرست تحریمهای اتحادیهی اروپا قرار گیرند.براساس گزارش فاینانشال تایمز، در فهرست اروپاییها از نهادها و مؤسساتی نام برده شده که برای نخستین بار در فهرست تحریم قرار میگیرند. برخی از این مؤسسات عبارتند از: دانشگاه صنعتی شریف، شرکت بیمه ایران، شرکت باربری ایرانایر، مقامهای سازمان هوافضای ایران و شرکت سرمسازی رازی. فاینانشال تایمز در گزارش خود آورده است که دیپلماتها ارزیابی متفاوتی از فهرست تازهی تحریمهای اروپاییها دارند. برخی بر این نظرند که تدارک تحریمهای جدید در خدمت سیاست رئیس جمهور جدید آمریکا در برابر ایران است و امکانات بیشتری در چارچوب "تاکتیک چماق و هویج" در اختیار اوباما قرار میدهد. اما برخی دیگر از دیپلماتها میگویند، هدف تحریم های جدید اتحادیه اروپا تأثیرگذاری بر واشنگتن است تا سیاستهای سختتری در برابر ایران در پیش بگیرد.باراک اوباما، رئیس جمهور جدید آمریکا گفته است، در برابر ایران خط مشی جدیدی در پیش میگیرد. اوباما و وزیر خارجه اش، هیلاری کلینتون، خواهان "دیپلماسی جدی و مستقیم و بدون پیش شرط با ایران" شدهاند. با این حال اوباما تهدید کرده است، اگر جمهوری اسلامی به برنامه ی اتمی خود ادامه دهد، فشارها بر ایران افزایش خواهد یافت.سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا، در کنار ایالات متحده ی آمریکا و چین و روسیه از سال ۲۰۰۶ تاکنون در تلاش اند تا راهحلی برای مناقشه ی اتمی ایران پیدا کنند. این کوشش به دلیل خودداری ایران از توقف فعالیت های حساس هسته ای، ناکام مانده است. این کشورها هدف های برنامه ی اتمی ایران را، آنچنانکه مقام های تهران ادعا می کنند، صلحآمیز نمی دانند و حکومت جمهوری اسلامی را متهم می کنند که زیر پوشش پروژه ی برق هسته ای، برای تولید سلاح اتمی فعالیت م یکند.ذخایر اورانیوم ایران زیر ذره بینهمزمان با تدارک تحریم های تازه از سوی کشورهای اروپایی، میزان ذخایر اورانیوم غنیشدهی ایران بار دیگر زیر ذربین کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفته است. برخی گزارش ها حاکی است که ایران اکنون اورانیوم کافی برای تولید نخستین بمب اتمی خود در اختیار دارد. محمد البرداعی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود اعلام کرد، ایران بیش از ۹۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت پایین تولید کرده است. پیشتر، این مقدار حدود ۷۰۰ کیلوگرم تخمین زده می شد. گفته می شود که این مقدار اورانیوم اگر بازفراوری شود، برای تولید یک بمب اتمی کفایت می کند. با وجود این، البرادعی در آخرین گزارش تاکید کرده است که توسعه ی فعالیت های غنی سازی اورانیوم از سوی ایران به میزان محسوسی کند شده است. البرادعی در یک اظهارنظر دیگری علت کندشدن فعالیت های هسته ای ایران را "سیاسی" توصیف کرد و گفت، جمهوری اسلامی با این کار انتظار رفتار مصالحهجویانه از سوی دولت باراک اوباما دارد. یک هفته پس از اظهارات البرادعی، غلامرضا آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران کندن شدن فعالیتهای هستهای ایران رد کرد. آقازاده گفت، هماکنون ۶ هزار دستگاه سانتریفوژ در نطنز فعال هستند و این روند رو به گسترش است
.

Mittwoch, 25. Februar 2009

نشریه شماره 51 جبهه ملی ایران دی ماه سال 1387 حورشیدی برابر با ژوانویه سال 2009 میلادی




نوجوان 16 ساله را پس از شکنجه در سرما رها کردند







نوجوان 16 ساله را پس از شکنجه در سرما رها کردند



به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای سپاه پاسداران در منطقه مرزی سلماس یک نوجوان 16 ساله کرد را پس از دستگیری و شکنجه و قتل در میان برف و سرما رها کردند. (تصاویر در پائین آمده است)
هفته گذشته نیروهای سپاه پاسداران در روستای دشیوان از توابع سلماس، نوجوان 16ساله ای به نام "بهزاد گل محمدی" را در نقطه صفر مرزی با ترکیه دستگیر و مورد شکنجه قرار دادند.
این شهروند کرد بر اثر آسیب های وارده جان خود را از دست داد. نیروهای نظامی با رها کردن جسد وی در خاک ترکیه منطقه را ترک کردند.
خانواده این نوجوان برای تحویل گرفتن جسد وی به ترکیه عزیمت کرده که تا کنون موفق به این مهم نشدند
.

بیانیه سندیکاها و گروهای کارگری



بیانیه سندیکاها و گروهای کارگری
افزايش دستمزدها و برخورداری از يک زندگی انسانیحق مسلم ماست
چهار شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۵ فوريه ۲۰۰۹
ياران و همکارانسالهاست ما کارگران به دليل دستمزدهای پايين و افزايش بی وقفه هزينه های زندگی با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنيم و بطور دائمی و روزمره شرمنده همسر و فرزندان خود هستيم. در طول اين سالها هر کدام از ما بنوبه خود تلاش کرده ايم از طريق اضافه کاريهای طاقت فرسا و دست و پا کردن شغل دومی، درصد ناچيزی از رنج و آلام خانواده هايمان برای گذران زندگی را کاهش دهيم.اما واقعيت اين است که ديگر با اين دستمزدها و گرانی سرسام آور موجود، نه اضافه کاری و نه شغل دوم نميتواند گرهی از فقر و تنگدستی ما باز کند. گذشته از اين، آيا شايسته است ما به دليل دستمزدهای پايين و فشار کمرشکن هزينه های زندگی مجبور شويم تن به اضافه کاريهای طاقت فرسا و شغل دوم بسپاريم و شبها جسم و روح رنجور و فرسوده خود را به منزل برسانيم و حالی و فرصتی برای استراحت و تفريح و بودن در کنار خانواده نداشته باشيم.دوستان و همکارانما توليد کنندگان اصلی تمامی ثروتها و نعمات موجود در جامعه هستيم و اين حق مسلم ماست که فقط با اشتغال در ساعات رسمی کار، چنان دستمزدی دريافت کنيم که ضمن بر خورداری از رفاه و آسايش، ديگر مجبور نشويم به اضافه کاريهای طاقت فرسا و شغل دوم تن در دهيم.اين حق ماست و حق گرفتنی است. از اينرو ما امضا کنندگان اين بيانيه از شما همکاران در تمامی کارخانه ها، پروژه های خدماتی و ساختمانی و غيره در سراسر کشور ميخواهيم تا با امضای گسترده طومار زير به عنوان قدم اول برای افزايش دستمزدها به حرکت ما بپيونديد.سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه – اتحاديه آزاد کارگران ايران – سنديکای کارگران کشت و صنعت نيشکر هفت تپه - انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه –کارگران شرکت ريسندگی پرريس– کارگران کارخانه شاهو– کارگران فرش غرب بافت و جمع هايی از کارگران:عسلويه – شرکت صتايع فلزی - لوله و پوشش سلفچگان- لاستيک البرز- نورد لوله و پروفيل ساوه- شرکت مکان سازان - پتروشيمی پلی اتلين سنگين کرمانشاه- کارخانه فرامان صنعت - کارخانه اخگر گاز - شرکت سيم کابل - آجر پزی شيل سنندج – کارخانه نير پارس - گونی بافی سما - شرکت آجين سازه - کارخانه فراساز - صنايع شيميائی اصفهان LAB - پتروشيمی اصفهان و جمعهايی از کارگران ساختماني۲۶ آذر ماه هزار و سيصد و هشتاد و هفتتوضيح:کارگرانی که در سراسر کشور قصد پيوستن به طومار جمع آوری امضا برای افزايش دستمزدها را دارند ميتوانند با شماره تلفنهای زير تماس بگيرند:۱- تهران و استانهای شمالی: رضا شهابی: ۰۹۱۹۲۰۳۴۰۸۷ - جعفر عظيم زاده ۰۹۱۲۳۳۶۸۷۷۲۲- استانهای جنوبی: علی نجاتی: ۰۹۱۶۹۴۸۳۵۰۴ - رضا رخشان: ۰۹۱۶۹۴۲۰۴۳۰۳- استانهای مرکزی: شاپور احسانی راد: ۰۹۱۹۲۵۵۰۳۷۳ ۴- استانهای غربی: جوانمير مرادی ۰۹۱۸۸۸۷۱۴۰۵ - شريف ساعد پناه: ۰۹۱۸۹۷۱۰۲۷۴۵- استان اصفهان: محمد رضا خويشکار: ۰۹۱۳۹۰۶۸۹۷۴۶- استان آذربايجان شرقی و غربی: سلام شيخی: ۰۹۱۹۴۸۰۲۰۲۸****از: کارگران کارخانه ها، کارگران ساختمانی، خدمات و....به: شورايعالی کاررونوشت به: وزارت کار و امور اجتماعی و نمايندگان مجلس شورای اسلاميدستمزد و حقوقی که طی سالهای گذشته برای ما کارگران و ساير بخشهای حقوق بگير همچون معلمان، بازنشستگان و کارمندان جزء تعيين شده است، بهيچوجه در طول اين سالها کفاف هزينه های زندگی ما را نکرده و با سير صعودی هر ساله تورم، سال به سال خانواده های ما در فقر و فلاکت بيشتری فرو رفته اند. بطوريکه در شرايط حاضر و با توجه به گرانی سر سام آور مايحتاج زندگی، ما ديگر قادر به تامين حداقل معيشت نيز برای خود و خانواده هايمان نيستيم.سال قبل حداقل دستمزد را برای سال هشتاد و هفت ۲۱۹۶۰۰ تومان تعيين کرديد، اما ميزان خط فقر بالای ششصد هزار تومان بود، اين در حالی است که در طول سال جاری با افزايش بی سابقه تورم، فقر و فلاکت بيش از پيش سايه شوم خود را بر زندگی ما گستراند و کمر ما بيش از هر زمان ديگری در زير فشار فقر و نداری خرد شد.هر انسان شريف و منصفی که در اين مملکت زندگی ميکند ميداند که حتی با يک ميليون تومان هم، نميتوان آنچنانکه شايسته ی شان انسان است زندگی کرد.حال سوال ما ازهمه شما کسانی که در کليه سطوح دولتی در تعيين حداقل دستمزدها سياست گذاری می کنيد اين است که آيا واقعا حاضريد با دويست - سيصد هزار تومان در ماه، حتی سه روز زندگی کنيد؟ پس چرا ما کارگران بايد اين را قبول کنيم؟ چرا ما بايد اين را قبول کنيم که سهم ما از توليد اينهمه ثروت و نعمت در جامعه، فقر و فلاکت روز افزون باشد؟ما اعلام ميکنيم که ديگر نميتوانيم زير خط فقر زندگی کنيم و تداوم اين زندگی برای ما غير قابل تحمل است. از اين رو ما خواهان تعيين حداقل دستمزد با احتساب تامين يک زندگی شرافتمندانه و مرفه برای يک خانواده چهار نفره از طريق دخالت مستقيم نماينده های منتخب مجامع عمومی کارگران هستيم.تامين يک زندگی شرافتمندانه و انسانی حق ما کارگران و تمامی مزد بگيران است و اين خواستی است که ما با امضای اين طومار مصرانه بر آن پای می فشاريم
.

اعتراض کانون نويسندگان ايران


اعتراض کانون نويسندگان ايرانبه موج جديد سرکوب و اختناق در ايران
چهار شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۵ فوريه ۲۰۰۹

در چند ماه اخیر تنی چند از اعضای کانون نویسندگان ایران- محمود دولت آبادی، فرزانه آقایی پور، مجید امین موید، ناصر زرافشان، فرخنده حاجی زاده و حسن صانعی- توسط نیروهای امنیتی بارها احضار شدند و ساعت ها مورد بازجویی قرار گرفتند. و هنوز زمان زیادی از صدور حکم سنگین زندان برای یوسف عزیزی بنی طرف نگذشته بود که محسن حکیمی یکی دیگر از اعضای کانون و از فعالان جنبش کارگری بازداشت و پس از تحمل حدود دو ماه زندان با وثیقه ی سنگین آزاد شد.
مردم شریف ایران هجوم و سرکوب در مقابل خواسته ها و اعتراض های برحقِ قشرهای مختلف مردم برای قدرتمداران به روشی همیشگی تبدیل شده است. در چندین ماه اخیر، با بحرانی تر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور و در سطح جهان، بار دیگر موج جدیدی از سانسور و ممنوعیت، احضار، دستگیری، بازداشت و صدور احکام سنگین و اجرای روزافزون احکام اعدام برای مقابله با پیامدهای بحران هر دم فزاینده به راه افتاده است. طرفه آن که در کنار این اقدا مها، صاحبان قدرت می کوشند اسناد و مدارک سرکوب های قبلی را از میان ببرند. گورستان خاوران یکی از این اسناد است. طراحان و آمران و عاملان قتل عام دهه ی ۶۰ سعی دارند با تخریب و تغییر وضعیت این گورستان، رد پای خود را در کشتار نسلی از زندانیان سیاسی و عقیدتی پاک کنند و پرونده ی جنایت خود را به محاق فراموشی بسپارند. در پی این خیال، بخش هایی از گورهای فردی و جمعی گورستان خاوران تخریب و تسطیح و خاکریزی شده است. زیر و رو کردن این گورستان به منزله ی از میان بردن آثار جرم و جنایت است و برگی دیگر بر پرونده ی مجرمان می افزاید. کانون نویسندگان ایران خواهان واگذاری گورستان خاوران به خانواده های کشته شدگان و بررسی این کشتار در محکمه ای مردمی و عادلانه است. سانسور کتاب ها، لغو امتیاز نشریات، فیلتر کردن سایت های اینترنتی و تهدید کاربران سایت ها در ماه های اخیر شدت یافته است. چهار نفر از وبلاگ نویسان، که چند سال پیش بازداشت و سپس آزاد شده بودند، به تازگی حکم زندان دریافت کرده اند. سانسور در سینما و تئاتر که تاکنون بیشتر توقیف و عدم صدور مجوز اکران بود به جایی رسیده که برخی نمایش ها برای گریز از سانسور به زبان انگلیسی به اجرا در می آیند! عرصه ی تالیف شعر و داستان چندان تنگ شده که بعضی از نهادهای فرهنگی امسال قادر به انتخاب کتاب سال خود نشدند. و به این وضعیت، ترجمه های کرایه ای به منظور چهره سازی از نویسندگان حکومتی در خارج از کشور را نیز بیافزایید تا ابعاد وحشتناک این قلع و قمع فرهنگی بهتر به تصور درآید- قلع و قمعی که قرار است با گذاشتن شاعران و نویسندگان و هنرمندان جشنوارهای در جلوی صحنه های نمایشی بزک شود. از سوی دیگر، بر میزان احضارها و بازداشت ها افزوده شده است. در چند ماه اخیر تنی چند از اعضای کانون نویسندگان ایران- محمود دولت آبادی، فرزانه آقایی پور، مجید امین موید، ناصر زرافشان، فرخنده حاجی زاده و حسن صانعی- توسط نیروهای امنیتی بارها احضار شدند و ساعت ها مورد بازجویی قرار گرفتند. و هنوز زمان زیادی از صدور حکم سنگین زندان برای یوسف عزیزی بنی طرف نگذشته بود که محسن حکیمی یکی دیگر از اعضای کانون و از فعالان جنبش کارگری بازداشت و پس از تحمل حدود دو ماه زندان با وثیقه ی سنگین آزاد شد. در همین دوره برای پنج نفر از اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، که هیچ جرمی جز دفاع از معیشت و حق تشکل خود نداشته اند، حکم زندان صادر شد. دانشجویان در دانشگاههای مختلف کشور مورد یورش و بازداشت قرار گرفتند. فشار بر اقلیت های مذهبی نیز نمونه ی بارز دیگری از تفتیش و سرکوب عقیده است که دامنه ی آن در ماه های اخیر افزایش یافت. در این میان بی پناهان و گمنامانِ معترض سختتر کیفر شدند، که عالیه اقدام دوست نمونه یی مثال زدنی از این بی پناهان معترض است. و این ها، همه، تنها گوشه هایی از هجوم و سرکوب گسترده در چند ماه اخیر به شمار می آید. کانون نویسندگان ایران، بنا بر اصل اول منشور خود، مدافع آزادی اندیشه و بیان برای همگان بی هیچ حصر و استثنا است. آزادی بیان تنها آزادی ابراز عقیده از راه گفتار و نوشتار نیست، بلکه هر شیوه ای که بیانگر احساس و عقیده افراد باشد در مقوله آزادی بیان می گنجد. از این رو، کانون نویسندگان ایران تمامی موارد بالا را از مصداق های سرکوب آشکار آزادی اندیشه و بیان از سوی حاکمیت می داند و آن را محکوم می کند. کانون نویسندگان ایران ۵ اسفند ۱٣٨۷

اسامی ۲۵ نفر از دانشجویان پلی تکنیک در اوین


اسامی ۲۵ نفر از دانشجویان پلی تکنیک در اوین

خبرنامه امیرکبیر: با حملات کینه ورزانه نیروهای امنیتی به دانشجویان پلی تکنیک و بازداشت های گسترده دانشجویان طی روزهای گذشته، هم اکنون بیش از ۳۰ دانشجوی پلی تکنیک در زندان مخوف اوین در بازداشت می باشند.
اسامی زیر مربوط به ۲۵ دانشجوی پلی تکنیک است که بازداشت و انتقال آنان به زندان اوین تایید شده است.
از وضعیت ۸ دانشجوی دیگر نیز اطلاعی در دسترس نمی باشد که تا زمان مشخص شدن وضعیت آنها از ذکر نامشان خودداری می شود.
اسامی این ۲۵ دانشجو عبارتند از:
۱- جعفر اعتقادی پور۲- پاشا امیرمظفری۳- سعید برزگر۴- رضا بلباسی۵- سعید بهجو۶- حسین ترکاشوند۷- علیرضا تقوی۸- مجید توکلی۹- عباس حکیم زاده۱۰- سجاد خادم۱۱- کوروش دانشیار۱۲- انوشیروان زاهدی۱۳- رسول سرمدی۱۴- اسماعیل سلمانپور۱۵- کبیر فاضلی۱۶- روشنک فانی۱۷- احمد قصابان۱۸- ابراهیم قربانپور۱۹- پاشا کوهساری۲۰- نوید گرگین۲۱- حمید میر حسینی۲۲- مهدی مشایخی۲۳- نریمان مصطفوی۲۴- محمد نصیری۲۵- مهدی یعقوبی
از این ۲۵ دانشجوی پلی تکنیک مهدی مشایخی، عباس حکیم زاده، نریمان مصطفوی و احمد قصابان در ساعت ۷ صبح بامداد روز گذشته با حمله همزمان نیروهای وزارت اطلاعات به منازل آنها بازداشت شدند.
مجید توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمانپور و کوروش دانشیار از حدود ۱ ماه پیش بازداشت و به زندان اوین منتقل شده اند.
پس ز اعتراضات دانشجویان به پروژه دفن شهید، نیز بیش از ۷۰ دانشجو بازداشت و به کلانتری ۱۰۷ فلسطین منتقل شدند که اکثر آنان پس از ۱ روز آزاد شدند، اما بیش از ۲۰ دانشجو از میان آنان روانه زندان اوین شدند.

Sonntag, 22. Februar 2009

اعتصات معلمان در چند شهر ایران




اعتصات معلمان در چند شهر ایران


وبلاگ هواداران جبهه متحد دانشجویی
اعتصابات در خمینی شهر و شیراز-کانون صنفی معلمان ایران
برپایه ی گزارشات رسیده در شیراز 80 درصد از مدارس آموزش وپرورش نواحی 1، 2 و 4 این شهرستان امروز 4اسفندماه 1387 ازساعت 8صبح در اعتصاب هستند.ومعلمان این مدارس به وعده های داده شده توسط رئیس جمهوراعتماد نکرده وتنها راه چاره را در اعتراض به شیوه ی مبارزه ی منفی می دانند.
این گزاش همچنین حاکی است که معلمان این نواحی فردا دوشنبه 5 اسنفدماه ،خود و فرزندانشان از رفتن به مدرسه خودداری خواهند نمود. همچنین مسئولین آموزش وپرورش شیرازنوشته ای بدون مهر و امضا را به اعتصاب کنندگان نشان داده اند،اما برای آنان باور کردنی نیست،که کانون صنفی معلمان بیانیه را به تعلیق انداخته باشد.
این اعتصاب در شهر های خمینی شهر از استان اصفهان وبرخی شهرهای دیگر کشور نیز به اجرا در آمده و احتمال می رود دامنه این اعتصابات به دیگر شهرهای استان اصفهان و فارس کشیده شود.

زندگی چهار دانشجويی که در زندان در اعتصاب غذا هستند در خطر است




کمپين بين المللی حقوق بشر
زندگی چهار دانشجويی که در زندان در اعتصاب غذا هستنددر خطر است
دانشجويان بازداشتی بايد فورا و بدون قيد و شرط آزاد شوند
شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۱ فوريه ۲۰۰۹

اسفند ۱۳۸۷- کمپين بين المللی حقوق بشر امروز اعلام کرد که زندگی چهار دانشجوی دانشگاه اميرکبير؛ مجيد توکلی، حسين ترکاشوند، اسماعيل سلمانپور و کورش دانشيار که در اعتراض به بازداشت خودسرانه خود در اعتصاب غذا بسر می برند در خطر است و بايد فورا و بدون هيچ قيدو شرطی آزاد شوند.چهار دانشجوی اميرکبير از جمله ۲۰ نفری هستند که در روز ۱۷ بهمن ماه ۱۳۸۷ در مراسم بزرگداشت مهندس مهدی بازرگان؛ اولين نخست وزير ايران پس از انقلاب، بازداشت شدند. مراسم سالگرد مهندس بازرگان توسط خانواده ايشان و نهضت آزادی؛ حزب سياسی ای که مهندس بازرگان از موسسين آن بوده است، رسما و بطور عمومی اعلام شده بود. دو هفته قبل از اعلام مجدد مراسم، نيروهای امنيتی از برگزاری مراسم قبلی جلوگيری کرده بودند. اما بعد از مذاکراتی که با نمايندگان مجلس و ساير مقامات انجام شد، بطور شفاهی به سازماندهندگان مراسم اجازه برگزاری داده شد.به گفته ابراهيم يزدی و مهندس عزت الله سحابی؛ سياستمداران شناخته شده و از همکاران مهندس بازرگان، که مردم را رسما و بطور عمومی به مراسم دعوت کرده بودند، در ۱۴ سال گذشته هرگز در برگزاری مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان موانع رسمی موجود نبوده است. با اين که برگزرای سالگرد طبق قانون اساسی نيازی به مجوز ندارد، برگزار کنندگان اين مراسم طی نامه ای رسمی به استانداری و فرمانداری تهران و پليس منطقه آنها را از اين مراسم مطلع کردند و هرگز پاسخی مبنی بر منع برگزاری مراسم دريافت نکردند. با اين وجود در وز ۱۷ بهمن از ورود ميهمانان به مراسم توسط نيروهای امنيتی و انتظامی جلوگيری می شد و حدود ۲۰ نفر بطور خشونت باری دستگير شدند که ۴ دانشجوی اميرکبير از جمله آنها هستند.هادی قائمی؛ سخنگوی کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران در مورد اين بازداشتها گفت: "ما از مقامات قضايی می خواهيم که در مورد اين بازداشتها و دستگيريهای غير قانونی تحقيق و تفحص کنند و بازداشت شدگان را فورا آزاد کنند."فعالان دانشجويی در دانشگاه اميرکبير به کمپين بين المللی حقوق بشر گفتند که اين دانشجويان در سلولهای انفرادی در بند ۲۴۰ زندان اوين نگهداری می شوند که اين بند تحت مديريت سازمان زندانهاست. اما از انجا که اين افراد در اعتصاب غذا بسر می برند آنها را تهديد کرده اند که به بند ۲۰۹ که در اختيار وزارت اطلاعات است منتقل خواهند کرد. خانواده اين دانشجويان به مدت ۵ روز از محل نگهداری اين دانشجويان اطلاعی نداشتند تا اينکه در روز پنجم توسط شعبه دو دادگاه انقلاب اسلامی در تهران به انها اطلاع داده شد که آنها در بازداشت بسر می برند. به گفته منابع موثق به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، زمانی که اين افراد بازداشت شدند آنها را به "تمرد از دستور پليس" متهم کردند که اين اتهام بعدا به "اقدام عليه امنيت ملی با شرکت در مراسم غير قانونی“ تبديل شد.چهار دانشجوی دانشگاه اميرکبير و سه نفر ديگر از افرادی که اسامی آنها منتشر نشده است، در اعتراض به بازداشت خودسرانه خود دست به اعتصاب غذا زدند. وضعيت سلامتی اين افراد طبق گزارشها بسيار وخيم است و گزارش شده است که مجيد توکلی در حاليکه چند بار بيهوش بوده است به بهداری زندان اوين منتقل شده است. هادی قائمی در مورد وضعيت اين افراد بازداشتی اعلام کرد که "مقامات در ايران الزام قطعی دارند که امنيت جانی و سلامتی افراد بازداشتی را تضمين کنند. آنها بايد همه افرادی را که خودسرانه بازداشت کرده اند فورا و بدون هيچ قيد و شرطی آزاد کنند".کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران از قوه قضايئه خواست تا هم کسانی را که دستور اين بازداشت ها را دادند و هم کسانی که اين بازداشتهای خودسرانه را انجام داده اند، به محاکمه بکشند، چرا که اين بازداشتها نقض آشکار قوانين ملی و حقوق بشر بين المللی است

Freitag, 20. Februar 2009

آژانس: تحقیق درباره ماهیت برنامه اتمی ایران پیشرفتی نداشته است



آژانس: تحقیق درباره ماهیت برنامه اتمی ایران پیشرفتی نداشته است
جمعه ۲ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۰ فوريه ۲۰۰۹

رادیو فردا:محمد البرادعى، مديركل آژانس بين المللى انرژى اتمى در تازه ترين گزارش خود اعلام كرد: ايران غنى سازى را متوقف نكرده و با بازرسان آژانس همكارى نمى كند.آقاى برادعى در اين گزارش كه در اختيار اعضاى شوراى حكام قرار گرفته است، مى گويد: بر خلاف تصميم شوراى امنيت (سازمان ملل) ايران فعاليت هاى مربوط به غنى سازى اورانيوم را متوقف نكرده است. با این حال وی در گزارش خود گفته است: ايران به طور قابل ملاحظه اى توسعه برنامه مناقشه برانگيز غنى سازى اورانيوم را كند كرده است.این مقام آژانس دلیلی برای آهسته شدن این روند ارائه نکرده است ولی آقای برادعی اوایل هفته جاری گفته بود که علت این مسئله، «سیاسی» است و ایران منتظر است تا نشانه های مصالحه جویانه ای از دولت جدید آمریکا دریافت کند.مدیر کل آژانس افزوده است: ايران تعداد سانتريفوژهاى فرآورى اورانيوم را ۱۳۶ دستگاه افزايش داده است كه رقم ناچيزى به حساب مى آيد.اين گزارش مى افزايد: آژانس قادر نشده است كه در جريان تحقيقات خود پيرامون اينكه آيا برنامه اتمى ايران جنبه نظامى دارد یا نه، «پيشرفت واقعى» داشته باشد.بر اساس گزارش آژانس، «ایران به بازرسان آژانس اجازه نداده است که در ماه ژانویه از تاسیسات آب سنگین اراک بازدید کنند و گنبدی بر فراز آن ساخته است که مانع عکسبرداری ماهواره ای از این تاسیسات می شود.»مدير كل آژانس مى افزايد: «متاسفانه، در نتيجه فقدان همكارى ايران در ارتباط با مسائل باقى مانده پيرامون نگرانى از جنبه هاى احتمالى نظامى برنامه اتمى ايران، آژانس قادر نشده كه در باره اين مسائل پيشرفت واقعى داشته باشد.»آژانس بين المللى انرژى اتمى كه خواستار افشاى تمام جزئيات برنامه اتمى ايران است پيشتر اعلام كرده بود: به برخى از اسناد دست يافته است كه نشان مى دهد جمهورى اسلامى مطالعاتى در زمينه استفاده از سانتريفوژهاى پيشرفته براى غنى سازى سريعتر اورانيوم، آزمايش مواد منفجره و تحقيقات بر روى موشك براى سوار كردن كلاهك هسته اى، انجام داده است.ايران اين اسناد را «جعلى و ساختگى» خوانده است و اعلام كرده كه اقدامات لازم در ارتباط با موضوع مطالعات ادعايى را انجام داده است و نيازى به همكارى بيشتر در اين زمينه نمى بيند.كشورهاى غربى ايران را متهم مى كند كه در چارچوب فعاليت هسته اى خود به دنبال توليد و ساخت سلاح اتمى است ولى تهران اين ادعا را رد مى كند و هدف از اين برنامه را توليد برق مى داند.مقام هاى جمهورى اسلامى ايران و بويژه محمود احمدى نژاد، رييس جمهورى اسلامى، بارها اعلام كرده اند كه از نظر آنها پرونده اتمى ايران بسته شده است و آژانس نيز صلح آميز بودن اين برنامه را تاييد كرده است.شوراى امنيت به دليل امتناع ايران از تعليق فعاليت هاى غنى سازى اورانيوم تا كنون سه دور تحريم هاى تسليحاتى و مالى بر شركت ها و افراد نظامى درگير در برنامه هسته اى ايران وضع كرده است.رگه هاى اورانيوم در تاسيسات سوريهگزارش روز چهارشنبه مديركل آژانس بين المللى انرژى اتمى هشت صفحه است كه سه صفحه آن به بازرسى از تاسيسات بمباران شده سوريه در سال ۲۰۰۷ اختصاص دارد.مدير كل آژانس مى گويد: نمونه هاى برداشت شده از تاسيساتى كه ظن آن مى رود راكتور مخفى اتمى بوده است حاوى رگه هاى اورانيوم غنى شده است.آقاى برادعى مى افزايد: سوريه به رغم درخواست هاى مكرر، به بازرسان آژانس اجازه نمى دهد كه بازديد از اين راكتور را ادامه دهند.اين راكتور كه الكباب نام دارد در سال ۲۰۰۷ از سوى اسرائيل مورد حمله هوايى قرار گرفت و ويران شد.رسانه هاى بين المللى در آن زمان اين احتمال را مطرح كردند كه سوريه با كمك كارشناسان كره شمالى در این راکتور فعاليت هاى اتمى - نظامىداشته است. کندشدن فعالیت‌های هسته‌ای ایراندویچه وله: بنا به گزارش جدید آژانس انرژی اتمی، پیشرفت برنامه‌ی اتمی ایران کند شده است. در این گزارش، از ادامه‌ی عدم همکاری لازم ایران انتقاد شده است. آژانس همچنین از وجود اورانیوم در تأسیسات هسته‌ای سوریه خبر می‌دهد. به گزارش خبرگزاری آلمان از وین، ایران اجرای برنامه‌‌ی هسته‌ای خود را کند کرده است. این موضوع براساس گزارش محرمانه‌ای مطرح شده که محمد البرادعی، رئیس آژانس انرژی اتمی، روز پنج‌شنبه (۱۹ فوریه- اول اسفند) به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرده است.بر‌اساس این گزارش که نسخه‌ای از آن نیز در اختیار خبرگزاری آلمان قرار گرفته، کارشناسان ایرانی از دسامبر سال ۲۰۰۸ تنها ۱۶۴ سانتریفوژ گازی دیگر را در مرکز غنی‌سازی نطنز، برای تولید اورانیوم غنی شده با غلظت پایین، کار گذاشته‌اند. ادامه‌ی فعالیت ایران در ساخت نیروگاه آب سنگین در اراک، یکی دیگر ازنکات مطرح در گزارش آژانس است. درگزارش آژانس همچنین گفته می‌شود که تغییر اساسی در رویکرد ایران در همکاری با آژانس پدید نیامده و ایران همچنان از همکاری‌های لازم برای روشن‌شدن ماهیت برنامه‌ی هسته‌ای‌اش خودداری می‌کند.‌تهران تاکنون با وجود فشارهای بین‌المللی به‌خاطر برنامه‌ی اتمی خود زیر فشار بوده است. سازمان ملل متحد، بیم آن دارد که ایران به‌‌شکل پنهانی در حال ساخت بمب اتمی باشد. دولت ایران این انتقادها را رد می‌کند و قصد دارد غنی‌سازی اورانیوم را ادامه دهد.در سپتامبر سال ۲۰۰۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد چهارمین قطعنامه‌ی خود را درباره‌‌ی ایران صادر کرد که دربرگیرنده‌ی تحریم جدیدی نبود و تنها از رژیم تهران خواسته بود که به‌خواسته‌های جامعه‌ی بین‌المللی عمل کند.پیش‌تر شورای امنیت سازمان ملل متحد با فشارهای آمریکا ۳ قطعنامه‌ی تحریمی علیه ایران تصویب کرده بود. دو هفته پیش از این، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرده بود که یک قدرت اتمی در منطقه است و گروه کشورهای پنج به‌علاوه‌ی آلمان باید این واقعیت را بپذیرد. آثار اورانیوم در راکتور بمباران شده‌ی سوریهطبق گزارش روز پنج‌شنبه (۱۹ فوریه- اول اسفند) آژانس انرژی اتمی، بازرسان این آژانس در بررسی‌های خود در یک تأسیسات اتمی بمباران شده‌ی سوریه توسط اسرائیل، ذرات اورانیوم کشف کرده‌اند.گذشته از این، آنها بقایای گرافیت نیز در ویرانه‌های این نیروگاه یافته‌اند که برای ساخت هسته‌ی راکتور اتمی به‌کار می‌رود. براساس گزارش‌های بازرسان این نیروگاه یک سامانه‌ی نظامی بوده است. احتمال آن که ذرات اورانیوم از بمب‌های هوا به زمین جنگده‌های اسرائیلی بوده باشد، بسیار کم است
.

اعتراض دانشجویان دانشگاه شریف به دفن شهید

اعتراض دانشجویان دانشگاه شریف به دفن شهید
روی عکس کلیک کنید

Mittwoch, 18. Februar 2009

پرتاب از کوه، سنگسار، اعدام

پرتاب از کوه، سنگسار، اعدام
احکام صادره در شيراز در مصاحبه با غلامحسين رئيسي ‏ - چهارشنبه 30 بهمن 1387
آسيه اميني
شيراز در چند سال گذشته يکي از شهرهايي بوده که به خاطر داشتن پرونده هاي حقوق بشري، مورد توجه رسانه ها قرار ‏گرفته است. احکامي چون پرتاب از کوه، سنگسار، اعدام نوجوانان زير 18 سال، پرونده دانشجويان و از اين قبيل. در باره ‏اين پرونده ها، پرونده با غلامحسين رئيسي، مسوول کميسيون حقوق بشر کانون وکلاي فارس گفت و گو کرده ايم. ‏
‎‎آقاي رئيسي چند پرونده در شيراز از ديد حقوق بشري، توجه زيادي را به خود جلب کرد. يکي از اين پرونده ها ‏مربوط به صدور حکم پرتاب از کوه براي يک مرد بود. کار اين پرونده به کجا رسيد؟‎‎
البته شيراز مثل خيلي از مراکز استانها و شهرهاي مهم ديگر پرونده هاي حقوق بشري داشته و دارد که مي شود گفت که در ‏حال حاضر پرونده هاي مربوط به قصاص ( اعدام ) کساني که در زمان ارتکاب جرم زير 18 ساله بوده اند، مهمترين ‏آنهاست. اما در مورد پرونده اي که از آن ياد کرديد، شعبه چهارم دادگاه کيفري استان فارس، بر اساس ماده 110 قانون ‏مجازات اسلامي حکمي صادر کرده بود مبني بر مجازات مرگ براي فردي که با اتهام لواط دستگير شده بود. شيوه اجراي ‏حکم بر اساس همان ماده قانوني در اختيار دادگاه گذاشته شده بود و دادگاه، بر اساس برخي منابع فقهي، پرتاب از کوه را ‏براي وي در نظر گرفته بود. آخرين خبر اين پرونده اين بوده که شاکي پرونده پس از باخبر شدن از چنين حکمي، با اين ‏عنوان که با رضايت خود اساس موضوع را زير سوال مي برد، اعلام کرد که موضوع شکايتش به کلي منتفي است و ‏رضايت مي دهد و درخواست مختومه کردن پرونده را مي کند. اما در چنين احکامي به جهت دارا بودن جنبه حق الهي، ‏رضايت شاکي کافي نيست، اگر چه مي تواند موجب اعاده دادرسي شود که اين اتفاق افتاده و اين حکم متوقف شده است.‏
‎‎از پرونده افسانه.ر که پيش از اين نيز خبر تاييد حکم سنگسارش در سايت روز منتشر شده بود، خبر تازه اي ‏نيست؟‎ ‎
بعد از انتشار خبر تاييد حکم سنگسار افسانه، دادستان شيراز دستور داد که اجراي حکم متوقف شود. و البته ايشان خبر ‏اجراي حکم را تکذيب کردند که خب ما هم نگفته بوديم حکم اجرا شده. بلکه گفته بوديم ديوان حکم را تاييد کرده است. البته ‏توقف اجراي حکم افسانه به نظر من دليل ديگري هم دارد. زيرا او دو حکم دارد. يکي حکم سنگسار و ديگري حکم قصاص ‏نفس (اعدام) به اتهام مباشرت در قتل همسرش. ‏
‎‎آيا اين حکم تاييد شده؟‎ ‎
بله استيذان هم گرفته و آماده اجراست. البته تلاش براي جلب رضايت خانواده مقتول ادامه دارد و کميته حمايت از حقوق ‏زنان و کودکان دادگستري استان فارس هم تلاش هايي را در اين باره انجام داده که هيچ يک فعلا به نتيجه نرسيده است.‏
‎‎در چند ماه گذشته، پرونده دانشجويان شيرازي هم يکي از مهمترين پرونده هاي خبري رسانه ها در حوزه حقوق ‏بشر بود. از اين دانشجويان چه خبر؟‎ ‎
متعاقب برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو که در شيراز روز 18 آذرماه برگزار شده بود، به خاطر انتقاد شديد ‏برخي از دانشجويان از سخنان آقاي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي در شيراز، ده نفر از دانشجويان احضار شدند ‏و اتهام اقدام عليه امنيت ملي و اهانت به مسوولان نظام، به آنها تفهيم شد. همه اين دانشجويان به جز دو نفر، تاکنون با ‏قرارهاي وثيقه و کفالت آزاد شده اند. ‏
‎‎اين دو نفر که هستند و چرا هنوز بازداشتند؟‎ ‎‏ ‏
يونس ميرحسيني و همسرش سحر يزداني. ميرحسيني آخرين دانشجوي احضار شده بود. متعاقب بازداشت موقت وي و ‏انتقالش به بازداشتگاه اداره اطلاعات، همسر وي خانم سحر يزداني براي پي گيري وضعيت شوهرش به دادسراي عمومي و ‏انقلاب مراجعه مي کند که به دليل اينکه ايشان را به درون دادسرا راه نداده بودند، اظهار ناراحتي مي کند و بعد ايشان را هم ‏اول به داخل دادسرا مي برند و بعد به اتهام توهين بازداشت مي کنند. ‏
‎‎از پرونده هاي زنان چه خبر؟ زنان محکومي که هم محکومند و هم قرباني؟‎‎‏ ‏
يکي از مهمترين پرونده هاي محکوم به قصاص در شيراز که خيلي هم تکان دهنده است، پرونده دختري است که در 15 ‏سالگي مرتکب قتل همسرش شده است. نام او زربي بي خواجه است و تابعيت افغان دارد. ‏
‎‎زير 18 سالگي مرتکب قتل شده؟! و الان حکمش در چه مرحله اي است ؟ استيذان هم دارد؟‎ ‎
بله. مراحل قضايي پرونده اش طي شده و استيذان هم دارد. پرونده الان در بخش اجراي احکام است. ‏
‎‎علت ارتکاب جرم چه بوده؟‎ ‎
ظاهرا زر بي بي با اصرار خانواده اش و به زور شوهر داده مي شود. او را از تحصيل باز مي دارند و به خانه بخت! مي ‏فرستند. در حالي که او عاشق مدرسه و درس خواندن بود. همسرش نه تنها به او اجازه ادامه تحصيل نمي دهد، بلکه به ‏شدت او را مورد آزار قرار مي داد و معمولا در خانه زنداني اش مي کرد. و بالاخره يک روز زر بي بي تصميم به قتل او ‏مي گيرد و تصميمش را هم عملي مي کند. آن هم در سن 15 سالگي. او خودش مي گويد وقتي ماموران آگاهي مرا گرفتند و ‏بردند، آن روز تازه احساس کردم آزاد شده ام! يعني ببينيد چه زندگي داشته که زنداني شدن برايش حکم آزادي داشته است.‏
‎‎وضعيت فعلي اش چطور است ؟ آيا فرزندي هم دارد؟‏‎ ‎
زر بي بي يک دختر 5 ساله دارد که تا سه سالگي با خودش در زندان بود و الان نزد خواهرش است.خانواده خودش از او ‏حمايتي نمي کنند. در زندان خياطي مي کند و هزينه هايش را تامين مي کند. ‏
‎‎آيا از پرونده هاي ديگر زير 18 ساله در شيراز هم خبر داريد؟ البته به جز رحيم احمدي کمال آبادي که "روز" ‏خبر او را به نقل از وکيلش منتشر کرده بود.‏‎ ‎
شعبه پنجم دادگاه کيفري استان فارس، اخيرا حکم قصاص امين کارانديش را که در زمان ارتکاب جرم ( قتل)، 17 ساله بود ‏صادر کرده است. يعني حکم در مرحله بدوي است. که البته من به عنوان وکيلشان برايش تجديدنظرخواهي کرده ام که ‏پرونده براي بررسي بايد به ديوان فرستاده شود. ‏
‎‎و بالاخره اينکه پرونده ابومسلم سهرابي که او نيز با اتهام قتل در زير 18 سالگي دستگير شده بود و بعد حکم ‏اعدام دريافت کرد به کجا رسيد؟‎ ‎
متاسفانه با وجود اينکه قاضي صادر کننده راي اوليه اين پرونده اعلام نمود که در صدور اين راي اشتباه کرده است، ديوان ‏عالي کشور درخواست اعاده دادرسي بنده را نپذيرفت و مراحل رسيدگي به پرونده خاتمه يافت و امکان اجراي حکم ‏قصاص (اعدام) ابومسلم که در 17 سالگي مرتکب قتل شد وجود دارد. البته تلاشهاي براي جلب رضايت از خانواده مقتول ‏انجام شده و فعلا هم از قاضي ماظر زندان درخواست شده، جلوي اجراي حکم گرفته شود و وقت مناسبي براي جلب ‏رضايت خانواده مقتول اعمال بفرمايند. ‏
‏ (سايت روز پيش از اين درباره ارتکاب جرم ابومسلم نوشته است که طبق اولين اعتراف هاي وي که تا امروز نيز آن را ‏تاييد کرده است، وي به کرات مورد تجاوز فرد مقتول قرار گرفته بود و در روز حادثه نيز براي دفاع از خود مرتکب قتل ‏شد. اما دادگاه بدوي راي به قتل به خاطر دزدي موتور مقتول داد و با وجود اينکه بعد از صدور راي، قاضي دادگاه در نامه ‏اي بصراحت عنوان کرد که مستندات موجود و زيبايي ابومسلم نشان مي دهد که احتمالا به او تجاوز شده است، با اينجال ‏سير پرونده به سمتي پيش رفت که اينک پرونده او در مرحله اجراي حکم قرار دارد

کارشناس آلمانی: این آب را به احشام هم ندهید


کارشناس آلمانی: این آب را به احشام هم ندهید

کارشناس آلمانی به مدیران شهر اهواز توصیه کرد انصاف داشته باشید و آب مصرفی این شهر را به احشام هم ندهید .
به گزارش خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران یک کارشناس آلمانی که به دعوت سازمان آب استان خوزستان برای ارزیابی و سنجش کیفیت آب شهر اهواز به این استان سفر کرده بود، مصرف آب شرب اهواز را نه فقط برای ساکنان این شهر، بلکه برای احشام هم زیانبار و خطرناک اعلام کرد.
وی اشاره کرد آلودگی آب اهواز به حدی است که مصرف گوشت حیواناتی هم که از این آب نوشیده باشند ، ممکن است خطراتی برای انسان در پی داشته باشد.
براساس این گزارش، کارشناس مذکور در مدت حضور در شهر اهواز حتا برای نظافت در دستشویی هم به جای آب لوله کشی شهر اهواز، از آب معدنی استفاده می کرد.
سطح آب زیرزمینی در جلگه خوزستان بالا بوده و به خاطر رودخانه های بزرگی مثل دز ، کرخه ، کارون و ... این جلگه یکی از پرآب ترین مناطق ایران به شمار می رود. نفوذ فاضلاب شهری به منابع تامین آب شرب اهواز ، یکی از مهم ترین عوامل آلودگی آب در این شهر به شمار می رود
.

Sonntag, 15. Februar 2009

خودسوزی جانباز جنگ در مقابل مجلس

خودسوزی جانباز جنگدر مقابل مجلس

آنکه در آتش می سوزد یک جانباز جنگ با عراق است. او دیروز در مقابل مجلس و در اعتراض به مشکلات زندگی، فقر و بی اعتنائی دولت به امور جانبازان خود را به آتش کشید. او را به بیمارستان منتقل کردند اما همه خبرگزاری های داخلی گزارش داده که احتمال زنده ماندن او بسیار کم است. او مقابل مجلس رفته بود تا با نماینده شهر خود دیدار کند که دیدار ممکن نشد و او خود را به آتش کشید. این دومین خودکشی در مقابل مجلس و با به آتش کشیدن خویش است. مورد قبلی یکی از بازماندگان زلزله طبس بود که دراعتراض به بی اعتنائی به وضع بازماندگان آن زلزله خود را در مقابل مجلس آتش زد. سرانجام صدها هزار نامه ای که در 3 سال گذشته مردم در سفرهای احمدی نژاد به او داده اند، اینگونه رقم خورده است
.

Freitag, 13. Februar 2009

گزارشی تصویری از آکسیون اعتراضی علیه جمهوری اسلامی



گزارشی تصویری از آکسیون اعتراضی علیه جمهوری اسلامی
روی عکس کلیک کنید

Donnerstag, 12. Februar 2009

جبهه ملی ایران - برابری حقوق زن و مرد را یک اصل سازش ناپذیر می داند






برابری حقوق زن و مرد را یک اصل سازش ناپذیر می داند



هم میهنان عزیز،
شکوفایی و پویایی جنبش زنان ایران برای تحقق آزادی و برابری برای بسیاری از صاحبان قدرت چنان نگران کننده شده است که بیش از پیش دادگاههای جمهوری اسلامی را برای ایجاد محیط رعب و وحشت و کاستن از روند رو به رشد جنبش بخدمت گرفته اند. فعالیت های مسالمت آمیزی مانند گردآوری امضاء سبب آزار و توهین و شلاق و زندان می شود. حد و مرز ورود ماموران امنیتی به خانه های این فعالان از بین رفته است. چنانکه در روزهای اخیر برای بازداشت سه فعال جنبش زنان از جمله خانم نفیسه آزاد ماموران امنیتی با ادعای داشتن مجوز بازرسی بطور خشونت آمیزی وسایل منزل ایشان را در هم ریختند. و نیز مورد بانو عالیه اقدام دوست که در ٢٢ خرداد ۸۵ به مناسبت شرکت در اجتماع قانونی بزرگداشت روز زن شرکت کرده و یازداشت شده بود، با رای دادگاه تجدید نظر به سه سال زندان تعزیری محکوم و به زندان اوین برده شده است. دستگیری های بی شمار زنان فعال کشور که به نابسامانی خانوادگی و آثار سوء روی کودکانشان می انجامد بصورت گسترده ادامه دارد.
نقش سازنده زنان ایران در جنبش حقوق بشری و برابری خواهی چشمگیر است، در حالی که اعلامیه جهانی حقوق بشر برابری زن و مرد را تضمین کرده، و قانون بین الملل از قوانین داخلی ما فراتر است، زنان ایران بایستی برای بنیادی ترین حقوق خود که عدم تبعیض جنسیتی است و در جمهوری اسلامی نادیده گرفته می شود، مبارزه کنند.
حاکمیت جمهوری اسلامی برابری و عدم تبعیض جنسیتی را برنمی تابد و نسبت به زنان بصورت زیردستی محدود در چارچوب خانواده سنتی می نگرد. زنان میهن ما نشان داده اند که افزون بر حفظ جایگاه ویژه خود در خانواده، دارای توانمندی های گسترده ای هستند و قادرند دوشادوش مردان و گاه فراتر از آنان در اجتماع حضور داشته باشند و سهم خود را در تلاش برای پیشرفت و سعادت ملت ایران و بنیانگذاری یک ایران آزاد و مردم سالار را به دوش کشند. زنان ایران را هرگز تهدید و زندان نتوانسته و نخواهد توانست از از اوج ایرانی بودن به سطح ارزشهای قبیله ای تاریخ گذشته پایین بکشد؛ همانگونه که در دانشگاهها دختران دانشجو با اکثریتی قاطع و کیفتی چشمگیر حاضر هستند و با همه دشواریهایی که برای ورود و ادامه تحصیل آنان ایجاد شده است با پیروزی هایشان کوته فکران را حیرت زده کرده اند.
جبهه ملی ایران، برابری حقوق زن و مرد را یک اصل سازش ناپذیر می داند، و از جنبش های برابری خواهانه و حقوق بشری زنان ایران پشتیبانی می کند. زنان نیمی از جامعه ایرانی و عهده دار رسالتی بزرگ در کنار مردان برای رسیدن به آزادیهای فردی و اجتماعی یعنی حاکمیت ملی هستند. ما خواستار آزادی سریع و بی قید و شرط زنانی هستیم که بخاطر مبارزه برای حقوق بنیادین خود به عنوان عضو جامعه بشری زندانی هستند.

جبهه ملی ایران

تهران – تاریخ ٢٣ بهمن ۱٣۸۷

Dienstag, 10. Februar 2009

بیانیه سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران





به نام خداوند جان و خرد

سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران
جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس بازرگان و بازداشت های خودسرانه آنجا را محکوم می کند


هم میهنان،

حاکمان تکیه زده بر اریکه قدرت، که تبلیغات غیرواقعی خود مبنی بر قدرت نمایی در عرصه بین المللی را فقط خود باور کرده اند، در عرصه داخلی چنان احساس ضعف و شکنندگی می کنند که خفقان و نقض حقوق شهروندی را بدون اندکی دغدغه و با شدت بیشتری ادامه می دهند. تازش به نهادهای مدنی، از جمله جنبش های دانشجویی، را همه روزه به بهانه های گوناگون در دستور کار خود قرار داده اند.

این همه تبلیغ و قدرت نمایی در عرصه بین المللی که خود نشانه فقدان قدرت واقعیست، نه تنها نتوانسته اندکی به اعتماد به نفس آنها بیافزاید، بلکه نگرانی از آینده چنان پریشانشان کرده که گویی رشته نگاه دارنده حاکمان جمهوری اسلامی به قدرت تنها به مویی بسته که حتی برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان، نخستین رییس دولت انقلاب هم امنیت آنها را به خطر می اندازد و نمی توانند آنرا تحمل کنند.

در تاریخ هفدهم بهمن ماه، پس از جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان در حسینیه ارشاد توسط نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی، هشت نفر از شرکت کنندگان این آیین را به نام های کورش دانشیار، مجید توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمانپور، از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و شفیعیان، پاکرخ و خانجانی از شرکت کنندگان را بطور خشونت آمیز بازداشت و به جای نامعلومی منتقل نمودند.

سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران، ضمن محکومیت جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان و بازداشت های صورت گرفته در آن، انزجار خود را از این نوع برخوردها اعلام نموده و خواستار آزادی بازداشت شدگان در این آیین و پایان دادن به رفتارهای قرون وسطایی حاکمیت در برخورد با دگراندیشان می باشد .



سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران
٢۱ بهمن ماه ۱٣۸۷ خورشیدی

Samstag, 7. Februar 2009

گزارش روز اول تحصن در اعتراض به موج جدید تخریب خاوران


کمیته جوانان ایرانی در اروپا
گزارش روز اول تحصن در اعتراض به موج جدید تخریب خاوران
شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۷ فوريه ۲۰۰۹

صبح پیش از ساعت ۹ در محل حاضر بودیم و هم‏زمان با ما پلیس هم رسید. از ابتدای حضور ما شاهد کارشکنی‏های پلیس بودیم که اجازه نمی‏داد در محلی که می‏خواستیم مستقر شویم. بعد از رایزنی رفقای ما با پلیس و خانه‏ی رسانه‏ها قرار شد که در محل کم‏خطرتری برای خانه‏ی رسانه‏ها تحصن را آغاز کنیم. ظاهرا پلیس اعتقاد داشت حضور ما در کنار دیوار خانه‏ی رسانه‏ها امنیت این مکان را به خطر می‏اندازد. دو نفر از رفقا به خانه‏ی رسانه‏ها رفتند و به تمام رسانه‏ها از طریق صندوق‏پستی که هر روز صبح بازدید می‏شود، برنامه را اعلام کردند. در آنجا نیز کارشکنی آشکار مامور پذیرش ما را آزار داد. در این میان با آمدن رفقای دیگر ساکن برلین و دیگر شهرهای آلمان کار برافراشتن پلاکاردها و آماده کردن فضای اطراف تخصن در حال انجام بود. ساعت حدود ۱۱ بود که با خواندن فراخوان کمیته‏ی جوانان ایرانی در اروپا تحصن آغاز شد. پس از خوانده شدن فراخوان به زبان‏های آلمانی و فارسی، یکی از رفقای SAV (آلترناتیو سوسیالیستی گه یک بلوک چپ بین‏المللی است) پیام همبستگی با تحصن و مبارزات مردم ایران را برای حاضران خواند. پس از آن بود که سرودهای بین‏المللی و فارسی توسط رفقای حاضر در محل به صورت جمعی اجرا شد. پس از آن تعدادی از رفقای کمیته‏ی جوانان ایرانی در اروپا و نیز برخی از حاضران به شعرخوانی و بیان روایت‏های شخصی‏شان از فجایع دهه‏ی شصت و کشتار مخالفان حکومت ایران پرداختند.در طول برنامه صدای سرود هم‏چنان به گوش می‏رسید و فراخوان به زبان آلمانی در میان افرادی که از محل گذر می‏کردند، پخش می‏شد. حضور فعالان سیاسی نسل قبل در کنار جوانان برگزار کننده و یاری‏های بی‏دریغ آنها برای فراهم کردن امکانات لازم موجب دلگرمی ما شده بود. در این مراسم هم‏چنین پیام مادر لطفی، از مادران خاوران خوانده شد و نیز یکی از رفقایی که همسرش را در کشتارهای دهه‏ی شصت از دست داده بود، به وسیله‏ی تلفن با شرکت‏کننده‏گان در تحصن سخن گفت.رفته رفته حضور جوانان ایرانی مقیم آلمان نیز که از شهرهای مختلف و خود برلین به تحصن پیوسته بودند چشمگیرتر شده بود. رفقای SAV برای شب‏مانی ما در فضای باز آتش فراهم کردند و تا ساعت‏های پایانی شب در کنار ما بودند. در این روز رویترز و شبکه‎ی سوم تلویزیون آلمان و هم‏چنین تعدادی از رسانه‏های فارسی‏زبان از جریان تحصن گزارش تهیه کردند. اکنون به رغم شدت یافتن سرمای هوا تحصن هم‏چنان در فضای باز ادامه دارد و بر اساس فراخوان کمیته تا فرداشب ادامه خواهد داشت.جمعه ششم فوریه دوهزار و نهکمیته جوانان ایرانی در اروپا


نتیجه سفر احمدی نژاد به کرمانشاه

یک ملت از حکومت ایران ناراضی است و شکایت دارد
مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات استانداری کرمانشاه اعلام کرد: در جریان دور دوم سفر رییس جمهور و هیات دولت به استان کرمانشاه 250 هزار نامه به وزن حدود 2000 کیلوگرم از سوی مردم استان تحویل مراکز جمع آوری نامه‌های ریاست جمهوری شد. تعداد نامه‌های دور اول سفر رئیس جمهور به استان کرمانشاه 231 هزار نامه بود.
تا سال 1385 جمعیت استان کرمانشاه مطابق آمار رسمی کشور 1902760 نفر بوده است. بموجب این آمار، حتی اگر جمعیت هر خانوار را زن و شوهر و دو فرزند تصور کنیم، با توجه به شمار نامه های دریافتی دور دوم سفر رئیس جمهور که بیشتر از دور اول شده، هر خانواده یک نامه – که در حقیقت شکایت است و درخواست نه نامه فدایت شوم- نوشته اند. و اگر شمار اعضای خانواده را بالای 4 نفر فرض کنیم که معمولا نیز چنین است، حتی هر خانواده دو تا سه نامه شکایت و درخواست نوشته اند و داده اند دست رئیس جمهور. از سفر او تا سفر دوم نیز نه تنها فرجی برای مردم حاصل نشده که شمار شکایت ها و نارضائی ها بیشتر هم شده است. نتایج این سفرها که احمد جنتی و رهبر هر بار آن را اقدام انقلابی و راهگشای دولت اعلام کرده اند، چنین است که رسما اعلام شده است. وضع در دیگر نقاط کشور نیز اگر بدتر از کرمانشاه نباشد بهتر نیست. معنای این آمار این نیست که "یک ملت از حکومت شکایت دارد"؟

مرکل: آلمان آماده تحریم شدیدتر ایران است


مرکل: آلمان آماده تحریم شدیدتر ایران است

۱۳۸۷/۱۱/۱۹ آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، روز شنبه در کنفرانس امنيتی مونيخ اعلام کرد که اگر پيشرفتی در مذاکرات با ايران در مورد برنامه هسته ای اين کشور حاصل نشود، آلمان آماده به اجرا گذاشتن تحريم های شديدتر عليه تهران است.خانم مرکل افزود ما خواستار راه حلی ديپلماتيک برای بحران هسته ای ايران هستيم.وی افزود من فکر می کنم که سياست دولت جديد آمريکا در قبال برنامه هسته ای ايران در ماه های آينده برای ما مشخص می شود.باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، گفته است واشينگتن آمادگی دارد تا برای رفع نگرانی ها درباره برنامه هسته ای ايران با تهران وارد مذاکره شود.فرانک والتر اشتاين ماير، وزير امور خارجه آلمان، پيشتر در افتتاحيه چهل و پنجمين کنفرانس امنيتی مونيخ، با اشاره به خواست دولت جديد آمريکا برای مذاکره با تهران ،خطاب به رهبران ايران گفت:«از همه کسانی که در تهران مسئول هستند، می خواهم: از اين فرصت استفاده کنند.» کنفرانس امنيتی مونيخ در روزهای ۶ تا ۸ فوريه (۱۸ تا ۲۰ بهمن ماه) در شهر مونيخ آلمان برگزار می شود
باراک اوباما گفته است که آمريکا می خواهد به سخنان ديگران گوش دهد و اين نشانه ای مثبت است.»علی لاریجانیدر همين حال آقای لاريجانی روز جمعه در مونيخ ضمن انتقاد از حمايت آمريکا از سياست های اسرائيل اعلام کرد که تصميم ايالات متحده برای اعزام فرستاده ويژه به خاورميانه امری مثبت است.وی افزود: « باراک اوباما گفته است که آمريکا می خواهد به سخنان ديگران گوش دهد و اين نشانه ای مثبت است.»وی همچنين در مورد سياست های واشينگتن در خاورميانه گفت: «دولتمردان تازه آمريکا بايد اذعان کنند که سياست های گذشته اشتباه بوده است.»به گزارش خبرگزاری نيمه رسمی ايسنا رئيس مجلس شورای اسلامی گفت: «يکی از مشاوران رييس جمهور آمريکا مطرح کرده که مقصود ما از مذاکره با ايران مذاکره واقعی نيست، بلکه می خواهيم از اين طريق با کشورهای اروپا عليه ايران نزديکی بيشتر پيدا کنيم. اين مسائل سوء تفاهم ايجاد می کند.» وي همچنين در مورد برنامه هسته ای ايران گفت : «اينکه ما نظامات آژانس را برای کنترل توليدات خود داشته باشيم را صد در صد قبول داريم. کل کارخانه غني سازی ما زير کنترل آژانس کار ميکند. الان نيز ناظران آژانس بازرسی مي کنند ولی رفتاری که با ما در شورای امنيت انجام شده کار غلطی بوده است.»سخنان وی در حالی بیان می شود که آقای البرادعی چند ماه پیش اعلام کرد که وی نمی تواند تضمین بدهد که ایران در پی ساخت بمب اتمی نیست.آمريکا و بسياری از کشورهای جهان ايران را متهم به ساخت بمب اتمی می کنند ولی تهران همواره اين اتهامات را رد کرده و هدف برنامه هسته ای خود را صلح آميز می داند
.

Donnerstag, 5. Februar 2009

وضو گرفتن شرط خوب شدن خمیر پیتزا!!

وضو گرفتن شرط خوب شدن خمیر پیتزا

ما شرمگینیم! یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافی ست!

نامۀ سرگشاده گروهی از دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان،روزنامه نگاران و فعالان ایرانی در سراسر جهان، به جامعه بهایی:
ما شرمگینیم!یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافی ست
سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۳ فوريه ۲۰۰۹
به نام نيکی و زيبايی، به نام انسان و به نام آزادی به عنوان انسان ايرانی، از آنچه طی يک و نيم قرن گذشته در ايران، در حق شما بهاييان روا شده است، ما شرمگينيمما بر اين باوريم که هر ايرانی بايد بتواند "بی هيچگونه تمايزی، بويژه از حيث نژاد، رنگ، جنسيت، زبان، دين، عقيده سياسی يا هر عقيده ديگر،" و همچنين منشاء قومی يا "اجتماعی، ثروت، ولادت يا هر وضعيت ديگر از تمام حقوق و همه آزادی های ذکر شده" در منشور جهانی حقوق بشر بهره مند شود، اما بهاييان ايران از اولين روزهای ظهور آيين بهائيت، تا به امروزبه خاطر باورهای دينی خود از بسياری از حقوق انسانی محروم بوده اند. بنا به شواهد و مستندات تاريخی، ازابتدای شکل گيری آئين بابی و سپس بهائی در ايران، هزاران تن، تنها به دليل اين باورهای دينی خود، به تيغ تعصب و خرافه به قتل رسيده اند. تنها در نخستين دهه ميلاد اين آيين، نزديک به بيست هزار تن از وابستگان آن در شهرهای مختلف ايران به قتل رسيدند. ما شرمگينيم از اينکه در آن دوران صدايی در مخالفت با اين کشتار بربرمنشانه ثبت نشده است وما شرمگينيم از اينکه تا به امروز نيز صداها در محکوميت اين جنايت هولناک جسته و گريخته و نارسا بوده است.ما شرمگينيم از اينکه علاوه بر سرکوب شديد نخستين دهه های حضور بهاييان، در صد سال گذشته نيز، اين گروه از هموطنان ما مورد حمله های ادواری قرار گرفته، منازل و محل کار آنها به آتش کشيده و تخريب شده و به جان و مال و ناموس آنها تجاوز شده اما جامعه روشنفکری ايران در مقابل اين فاجعه خاموش مانده است.ما شرمگينيم از اينکه طی سی سال گذشته قتل بهاييان، تنها به جرم باورهای دينی شان شکل قانونی به خود گرفته و بيش از دويست بهايی به قتل رسيده اند و ما شرمگينيم از اينکه گروهی از روشنفکران فشار عليه بهاييان را تئوريزه کرده اند.ما شرمگينيم از سکوت خود در مقابل اينکه بسياری از سالمندان بهايی پس از ده ها سال خدمت به ايران، از دريافت حقوق بازنشستگی محروم هستند. ما شرمگينيم از خاموشی خود در مقابل اينکه هزاران جوان بهايی، به دليل باورهای دينی خود و صداقت در بيان اين اعتقادات، از امکان تحصيل در دانشگاه ها و مدارس آموزش عالی ايران محروم هستند.ما شرمگينيم از سکوت خود در مقابل اينکه کودکان بهايی به دليل باورهای دينی والدين خود، در مدارس و معابر مورد تحقير قرار می گيرند. ما شرمگينيم از خاموشی خود در مقابل اين واقعيت دردناک که در ميهن ما فشار و تحقير عليه بهاييان به طور سيستماتيک اعمال می شود، تعدادی فقط به خاطر اين باور دينی در زندان به سر می برند و خانه ها و محل کار آنها مورد حمله و تخريب قرارمی گيرد و گاه حتی آرامگاه های مردگان اين گروه از هموطنان ما از تعرض به دور نمی ماند. ما شرمگينيم از سکوت خود در برابر سياهه طولانی، اندوه بار و دهشتناکِ حق کشی های نهادينه شده در قوانين کشور ما عليه بهاييان، و بی عدالتی ها و فشارهای دستگاه های رسمی و غيررسمی در مورد اين گروه از هموطنانما شرمگينيم به دليل اعمال جنايت ها و بی عدالتی ها و ما شرمگينيم به دليل سکوت خود در برابر اين اعمال. ما امضا کنندگان اين نوشته، از شما بهاييان، بويژه از قربانيان جنايت ها عليه بهاييان ايران، پوزش می خواهيم. ما بيش از اين دربرابر بی عدالتی در مورد شما سکوت نمی کنيم.ما در راه رسيدن به حقوق انسانی تصريح شده در منشور جهانی حقوق بشر در کنار شما می ايستيم. باشد تا عشق و آگاهی را جايگزين نفرت و جهل کنيم.پانزده بهمن ۱۳۸۷ – سوم فوريه ۲۰۰۹ 1. ابراهيمی هادی – سردبير شهرگان – کانادا، ونکور2. احمدی رامين – استاد دانشگاه و فعال حقوق بشر– آمريکا، يل3. الماسی نسرين – مدير تحريريه شهروند - کانادا – تورنتو4. باقرپور خسرو – شاعر و روزنامه نگار – آلمان5. برادران منيره – نويسنده و فعال حقوق بشر – آلمان6. برومند رويا – مدير اجرايی بنياد برومند – آمريکا، واشنگتن7. برومند لادن – پژوهشگر، بنياد برومند- آمريکا، واشنگتن8. بيضايی نيلوفر – نمايشنامه نويس وکارگردان تئاتر – آلمان، فرانکفورت9. پارسا سهيل – کارگردان تئاتر – کانادا، تورنتو10. تقی پور معصومه – بازيگر و کارگردان تئاتر – سوئد، گوته بورگ 11. تهوری محمد – روزنامه نگار – آمريکا، ماساچوست12. جاويد جهانشاه – ناشر – ايرانيان دات کام – مکزيک 13. جلالی چيمه محمد (م سحر) – شاعر – فرانسه، پاريس14. جنتی عطايی بهی - بازيگر، نويسنده و کارگردان تئاتر – فرانسه، پاريس15. چوبينه بهرام - نويسنده و پژوهشگر – آلمان، کلن16. خرسندی هادی – طنز پرداز – انگلستان، لندن17. دانشور حميد – بازيگر و کارگردان تئاتر – فرانسه، پاريس18. درويش پور مهرداد – استاد دانشگاه – سوئد، استکهلم19. زاهدی ميترا – کارگردان تئاتر – آلمان، برلين20. زرهی حسن – سردبير شهروند – کانادا، تورنتو21. سهيمی محمد – استاد دانشگاه – آمريکا، کاليفرنيا 22. شفيق شهلا – نويسنده و پژوهشگر – فرانسه، پاريس23. شميرانی خسرو – روزنامه نگار – کانادا، مونترال24. شيدا بهروز – منتقد و پژوهشگر ادبی - سوئد، استکهلم25. عبدالعليان مرتضی – عضو هثئت مديره سی.جی.اف.ای – کانادا، اکويل26. عبقری سياوش – استاد دانشگاه – ايالات متحده، آتلانتا27. عبقری شهلا – استاد دانشگاه – ايالات متحده، آتلانتا28. فانی يزدی رضا – تحليلگر سياسی - آمريکا29. فرهودی ويدا – شاعر و مترجم – فرانسه، پاريس30. فروهر پرستو – هنرمند و فعال حقوق بشر – آلمان، فرانکفورت31. قائمی هادی – هماهنگ کننده کمپين بين اللملی حقوق بشر در ايران - آمريکا32. قهرمان ساسان – نويسنده و روزنامه نگار - کانادا، تورنتو33. قهرمان ساقی – شاعر و روزنامه نگار - کانادا، تورنتو34. کاخساز ناصر - پژوهشگر و تحليلگر سياسی – آلمان، بوخوم35. کسرايی فرهنگ – نويسنده و بازيگر تئاتر – آلمان، ويسبادن36. کلباسی شيما – شاعر – آمريکا، واشنگتن37. ماهباز عفت – فعال حقوق زن و روزنامه نگار – انگليس، لندن38. مساعد ژيلا – شاعر و نويسنده – سوئد، گوتبورگ39. مشکين قلم شاهرخ – هنرپيشه و رقصنده – فرانسه، پاريس40. مصلی نژاد عزت – نويسنده و فعال حقوق بشر- کانون کانادايی قربانيان شکنجه – کانادا، تورنتو41. ملکوتی سيروس – نوازنده، آهنگساز و استاد گيتار کلاسيک – انگلستان، لندن42. وحدتی سهيلا – فعال حقوق بشر – آمريکا، کاليفرنيادانشگاهيان، نويسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و تلاشگران ايرانی حقوق بشر که مايل هستند به جمع امضا کنندگان بپيوندند، می توانند با ای ميل های زير تماس بگيريد. ده روز پس از اولين انتشار، در روز سيزدهم فوريه ۲۰۰۹ اين نامه با ليست کامل امضا کنندگان منتشر خواهد شد.

Mittwoch, 4. Februar 2009

Dienstag, 3. Februar 2009

گزیده مهمترین رویدادهای سیاسی اجتماعی هفته


نامه ای از فرزاد کمانگر


از رنجی که می بریم"
پرده اول : کشورهای اروپائی گاه گاه ، دستخوش نا آرامی ها و اعتراضات گسترده ای میشوند که میتواند برای ما جای تامل و تجربه بسیار باشد ،
مانند ناآرامی هایی که در فرانسه رخ داد، برخورد خشن نیروهای وابسته به دولت برآمده از رای مردم (پلیس) با یک جوان مهاجر حاشیه نشین پاریس فرصتی برای بازگشایی عقده سندیکاهای کارگری و آحاد مردمی فراهم آورد که شاهد پایمال شدن ایده ال های اجتماعی و سیاسی خود توسط نهادهای زیرمجموعه دولت بودند. اعتراضات و ناآرامی سراسری کشور را فرا گرفت و تا مدتها ادامه یافت یا در یونان قتل یک جوان توسط پلیس با چنان حجم عظیم اعتراضات مردمی مواجه شد که دولت را تا آستانه سقوط پیش برد و یونان را عملا فلج کرد . وجه مشترک هر دو حادثه ، خودسری و قانون شکنی نیروی تحت اختیار دولت با فردی از جامعه بوده است. جامعه ای که از آنچنان استانداردهای بالایی در زمینه قانون اساسی و نهادهای غیردولتی و قوانین حفظ حقوق شهروندی بهره مند است که کوچکترین کج روی از هنجارها و ظوابط مذکور را بر نمی تابد و آحاد جامعه را یکپارچه در مقابل متجاوز به حقوق مردم بسیج کرده و تا تنبیه خاطی و اجرای خواست مردم حق اعتراض را برای جامعه محفوظ می داند.
پرده دوم : در ایران : اصل 22 قانون اساسی : حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل شخص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
در آموزه های اسلامی نیز ، حفظ جان ، مال ، ناموس و آبروی کسی که شهادتین را بر زبان جاری کرده بر جامعه و حکومت است و متجاوز به آن به قصاص محکوم میگردد.
پرده سوم : وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ، دوره اصلاحات در زمستان 1377 ، طی اعلامیه ای اعلام کرد که تعدادی از نیروهای خودسر آن وزارتخانه مبادرت به قتل شهروندانی کردند که با روشهای غیر خشن اعتراض خود را به شرایط حاکم بر جامعه اعلام کرده اند. قتل هایی که تحت عنوان خودکشی ، سکته قلبی ، قتل توسط سارقان منزل ، ایست قلبی هنگام ورزش ، خفت گیری توسط زورگیران! توجیح میشدند. خشونت غیرمنطقی ، تعصب کور و جاهلانه ، برخوردهای شدید با شهروندانی که باور کرده بودند در جامعه ای زندگی میکنند که در آن قانون حاکم است و نیز دلخوش به قانون اساسی خود بودند که تک تک شهروندان را تحت حمایت کافی نهادهای حکومتی قرار داده است.
پیگیری های متعاقب وقایع مذکور که توسط ارکان گوناگون حکومت صورت گرفت ، نوید آن را میداد که سرانجام نیروهای خودسر و محفل نشین قانون شکن ، رخت بر بسته اند و جامعه از وجودشان پاک شده و رئیس جمهور وقت اعلام کرد که دولت با از بین بردن غده ای چرکین درون خود راه را بر خودسری بسته است.
پرده چهارم : کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد ، 26/10/87: در ایران آزادی تقریباً مطلق وجود دارد.
اما هدف از بیان این مقدمه نگاهی گذرا به اعتراضات مردمی و مدنی و یا یادآوری قتل های زنجیره ای در ایران و برخورد با آن و گفته های هر دو رئیس جمهور نه به منظور مقایسه با همدیگر و یا با اروپائیان بوده بلکه هدف یادآوری جایگاه شهروندان در قانون و تعالیم اسلامی و حرمت جان انسانها می باشد تا با این مقدمه خوانشی هر چند کوتاه داشته باشیم از نحوه مرگ "ابراهیم لطف الهی" در اولین سالمرگ این زنده یاد. هر چند وزارت اطلاعات هنوز سرانجام پرونده و مسئله قتل یا خودکشی ایشان را تائید یا تکذیب ننموده است.
تحقیقات و قضاوت را بعهده وزارت اطلاعات بعنوان زیر مجموعه دولت عدالت محور! و قوه قضائیه میگذاریم ، اما روشن شدن واقعیت این پرونده می تواند نقطه پایانی بر چنین مرگها و خشونتهای اعمال شده در بازداتشگاهها باشد که متاسفانه تازگی ها نیز رسانه ها خبر از مرگ هاشم رمضانی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتشر نمودند ، گویا هر دم از این باغ بری می رسد ، تازه تر از تازه تری می رسد.
حال بررسی موضوع ابراهیم لطف الهی ،
جمشيدي، سخنگوي قوه قضاييه، در خصوص مرگ مشکوک ابراهيم لطف اللهي در زندان سنندج اظهار داشت: بر اساس گزارشي که از اداره‌ي اطلاعات سنندج و دادگستري آن‌جا ارائه شده وقتي به سلول اين فرد مراجعه مي‌کنند مشخص مي‌شود که وي خود را حلق‌آويز کرده که بلافاصله جسد متوفي به پزشکي قانوني منتقل مي‌شود.
صالح نيکبخت وکیل خانواده لطف الهی نیز عنوان داشت: تا کنون حتي دادسراي عمومي و انقلاب سنندج با بهانه اينکه مي‌خواهيم پرونده را مطالعه بکنيم يا اينکه آن چه ما مي‌گوييم ببينيم شما قيد مي‌کنيد يا نه، از تحقيقات خودداري کرده‌اند.
اگر ما این فرض خودکشی را بخواهیم به اجبار یا برای مصلحت قبول کنیم فوراً این سئوالات برای ما پیش می آید که :
یک : آیا دانشجوی تحت مظان اتهام در طی مدت کوتاه بازداشت آنچنان ارشاد شده و تمامی گناهان گذشته دور و نزدیک خود را به یاد آورده که از فرط شرم و ندامت ترجیح داده که داوطلبانه از خدمت دنیا مرخص شده و بیش از این بار سنگین گناه را به دوش نکشد؟
دو : آیا فشار بازجویی آنقدر شدید بوده که نامبرده برای خلاصی از آن مرگ را به تحمل بازجویی ترجیح داده است؟
سه : اساساً یک دانشجو چه اطلاعات طبقه بندی شده سطح بالایی برخوردار بوده که برای جلوگیری از افشای آن اسرار خودکشی کرده است؟
چهار : کسی که خودکشی کرده قاعدتاً اثر طناب بر روی گردنش به جا می ماند ، چه لزومی دارد که بصورت ناگهانی و غیرمعمول بدون تحویل جنازه به خانواده و انجام مراسم خاکسپاری ، بصورت شبانه و تحت کنترل نیروهای امنیتی و انتظامی زنده یاد لطف الهی زیر خروارها بتون دفن گردد ، آیا چنین تعجیل و پنهان کاری ، طبیعی است؟
پنج : آیا باز هم مسئله برخورد سر با جسم سخت (و نه جسم سخت با سر) مطرح خواهد شد ؟ که انسان را به یاد مثل معروف مرغ و تخم مرغ خواهد انداخت.
بیایید قضیه را کمی دقیقتر بنگریم و شما بر اساس "گردش کار"² پیش رو قضاوت کنید:
گزارش پیش رو حاصل مشاهدات بیش از چهار ماه بازداشت و تحمل شدیدترین فشارهای بر روی اینجانب در بازداشتگاههای کرمانشاه و سنندج می باشد.
1- بازداشتگاه سنندج که تقریباً مدت دو سال و نیم است بازسازی و تعمیرات اساسی در آن انجام گرفته پنجره های کوچک آن در سومین متری از زمین قرار گرفته و به هیچ وجه دسترسی به آن امکان پذیر نمی باشد
2- در بدو ورود کلیه وسایل شخصی که متهم بتواند با آن آسیبی به خود برساند ، از قبیل کمربند ، ساعت ، عینک از او گرفته می شود و با یک زیر پیراهن و زیر شلواری به سلول فرستاده میشود.
3- در سلول تنها دو یا سه پتوی کهنه ارتشی وجود دارد که کناره پارچه ای آن را کنده اند و اگر کسی بخواهد پتو را پاره کند و به صورت طناب یا نوار درآورد ، غیر ممکن است چون تار و پود آن از هم گسسته میشود .
4- لوله های پلاستیکی حمام درون سلول که بنا به گفته مسئولان ابراهیم لطف الهی با آنها خودکشی نموده تحمل نگهداری یک تکه لباس خیس و یا دو کلیو وزنه را ندارد.
5- اینجانب مدت دو ماهی را که در بازداشتگاه سنندج بودم حتی یکبار هم بازجویی نشدم ، اما بارها به وسیله نگهبانان و رئیس بازداشتگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و حتی بیهوش شدم، نگهبانانی که مسئول حفظ جان متهم هستند! . حال قضاوت با شما که متهمی که بازجویی هم بشود باید چه مصیبتهایی را تحمل کند.
6- بازداشتگاههای شهرستانهای دورافتاده از تهران مانند سنندج و کرمانشاه و... ، خارج از نظارت و دید قوه قضائیه ، تحت مقررات و قوانین مصوب خاصی اداره می شود و مانند بازداشتگاههای تهران زیر ذره بین نهادهای حقوق بشری و رسانه ها قرار ندارد. و این فقدان نظارت دست برخی ها را برای اعمال سلایق شخصی و قانون شکنی و غرض ورزی باز میگذارد.
7- متاسفانه بازجوها و مامورین بازداشتگاههای مناطق کردنشین ، عمداً یا سهواً از بین بازجوهای چند شهر بخصوص ..و... انتخاب میشوند که به دلایل عدیده ای که در مطلب بعدی توضیح خواهم داد بیشتر به دنبال انتقام و زهره چشم گرفتن و اثبات ابراز وجود خود و نفی دیگری می باشند و به خاطر عقده های سرکوب شده و انکار شده شخصیتی، اعمال خشونت را تا سر حد ممکن در دستور کار خود قرار داده اند.
8- اگر خودکشی در بازداشتگاه سنندج در حد یک هزارم درصد آن هم با روشی که برای ابراهیم لطف الهی گفته اند امکان داشت ، بی گمان من برای رسوا کردن شکنجه گران انجام میدادم. حال قضاوت با شما ، ابراهیم خودکشی کرده است یا نه ؟
متاسفانه مظلومیت ابراهیم لطف الهی تنها در دستان پینه بسته او و زندگی کارگری اش برای تامین مخارج دانشگاه و یا در نحوه تدفین او نبوده . بلکه پیگیری کمرنگ نهادهای حقوق بشری داخلی و خارجی و نهادهای دانشجویی و وکیل ایشان بر مظلومیت او دو چندان افزوده است. به همین دلیل ابراهیم لطف الهی سمبل مظلومیت زندانیان سیاسی و قربانیان خشونت و شکنجه و قانون شکنی است که نباید فراموش شود.
سالها بی توجهی و نارسائی مناطق مرزی و حاشیه ای و امنیتی کردن مسائل قومیتها و حقوق شهروندی ، از سویی سبب نابرابریهای سیاسی و اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی گشته و از سویی دیگر راه را برای اعمال خشونت و قانون شکنی در بازداشتگاه و جامعه باز گذاشته است و هر بار با بهره گرفتن از لولوی خیالی تجزیه طلبی از هرگونه اعتراض مدنی و همدردی آحاد جامعه جلوگیری میکند ، متاسفانه اتهام واهی و رنگ و رو رفته تجزیی طلبی امروزه دست آویزی برای صدور احکام سنگین و مبتذلانه برخی ها گشته است. غافل از اینکه خشونت و اعدام هیچگاه نقطه پایانی بر هیچ آغازی نبوده و نخواهد بود.
امید که در سایه قانون و پیگیری نهادهای مدنی به زودی با روشن شدن وضعیت پرونده زنده یاد لطف الهی، پایانی بر خودسری و قانون شکنی ها باشیم . هر چند میدانم گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من ، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
فرزاد کمانگر
بند بیماران عفونی – زندان رجایی شهر کرج
10/11/87

1-تقدیم به جواد علیزاده، هموطنی که در اولین سالگرد ابراهیم لطف الهی بعلت شرکت در مراسم وی و همدردی با خانواده آن زنده یاد هم اکنون در بازداشتگاه اطلاعات سنندج به سر می برد.
2-گردش کار : گزارشی است که توسط بازجوهای وزارت اطلاعات تهیه میشود و مبنای صدور حکم قضائی است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

دیوانعالی رژیم حکم در آوردن چشمان مردی را تائید کرد

دیوانعالی رژیم حکم در آوردن چشمان مردی را تائید کرد

سایت ايران اکونوميست: حکم قصاص چشمان خواستگاری که صورت یک دختر را با اسید سوزاند امروز در دیوان عالی کشور تائید شد. متهم مجید نام دارد. در نشست رسیدگی به این پرونده که ششم آذر 1387 به ریاست قاضی «نورا... عزیز محمدی» و با حضور چهار مستشار برگزار شد، «مجید» به پرداخت «دیه» و قصاص هر دو چشم (کور شدن) محکوم شد و امروز این رای به تائید شعبه 33 دیوان عالی کشور رسید
.

بازسازی غزه؛ نیمی از مردم ایران زیرخط فقر


بازسازی غزه؛ نیمی از مردم ایران زیرخط فقر

سایت فرارو: وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت نهم با مبنا قرار دادن درآمد روزی یک دلار می گوید که در سال 86، 49 هزار نفر زیر خط فقر شدید قرار داشتند اما آمارهای دیگر تعداد فقرا را نزدیک به 15 میلیون نفر می دانند.
در عین حال برخی كارشناسان معتقدند كه تعداد 14 تا 15 میلیون نفر فقیر اعلام شده توسط علی عسگری معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهور، شامل تعداد افرادی است كه زیر خط فقر خشن هستند و تعداد فقرا حدود 50 درصد جامعه است و 70 درصد جامعه با 40 درصد امكانات و درآمد كشور زندگی می كنند و این شكاف شدید طبقاتی و توزیع درآمد نامناسب باعث شده كه افراد فقیر افزایش یابند و طبقه متوسط كوچك شود و گروهی كوچك با درآمد بالا و امكانات زیاد و اكثریت با درآمد كم و فقر زندگی كنند.
عملکرد ضعیف اقتصادی دولت منجر به تورم بیش از اندازه در کشور و سوق یافتن تعداد کثیری از جمعیت کشور به زیر خط فقر شده است و اظهار نظر عجیب وزیر رفاه محمود احمدی نژاد نشان می دهد گویا دولت قصد دارد با تغییر دادن مبنای تعیین خط فقر، بر روی کاغذ میزان فقرا را کاهش دهد.
برخلاف وزیر رفاه که درآمد ماهانه نزدیک به سی هزار تومان را ملاک فقیر بودن در نظر می گیرد اما کارشناسان خط فقر مطلق كشوری در سال 83 را 238 هزار تومان، سال84 ، 276 هزار تومان، سال85، 325 هزار تومان و در سال 86 نیز 400 هزار تومان می دانند.
بر این اساس خط فقر مطلق استان تهران نیز در سال 83 ، 400 هزار تومان، سال84 ، 480 هزار تومان ، سال85 ، 560 هزار تومان و سال 86 ، 650 هزار تومان می دانند که این رقم برای شهر تهران در سال 86 ، حداقل 770 تا 780 هزار تومان بوده است. این ارقام بیانگر رشد سالانه 18 درصدی خط فقر در كشور است.آماری که در مورد میزان خط فقر و تعداد افراد فقیر در کشور مطرح می شود بسیار متفاوت با چیزی است که وزیر رفاه و تامین اجتماعی به عنوان مسئول بررسی و اعلام میزان فقرا مطرح می کند.
عبدالرضا مصری در حالی مبنای خویش برای تعیین خط فقر را درآمد یک دلار در روز می داند که کارشناسان این امر را نادرست می دانند. با توجه به برخی خبرهای دیگر نیز می توان فهمید که تعداد فقرا در کشور بسیار بیش از آن چیزی است که مطرح می شود.
مدیركل دفتر برنامه‌ریزی‌ و فناوری اطلاعات كمیته امداد در گفتگو با ایسنا اعلام كرد: «سالانه حدود 200 هزار خانوار در حالی به دلیل هزینه‌های كمرشكن درمان، مسكن و یا ودیعه مسكن به سمت كمیته امداد سوق می‌یابند كه امكان تحت پوشش قرار دادن تمامی این مراجعان وجود ندارد و پشت نوبت می‌مانند.»
وی همچنین به جمعیت 5/4 میلیون نفری (8/1 میلیون خانوار) تحت پوشش این نهاد حمایتی اشاره كرد و گفت: «حدود 65 درصد از جمعیت تحت پوشش را زنان سرپرست خانوار، حدود 30 درصد دیگر تحت پوششی‌ها سالمندان و ازكار افتادگان و مابقی را نیز خانواده‌های زندانیان و غیره تشكیل می‌دهند.»
اظهار نظر این عضو کمیته امداد نشان می دهد رقمی که وزیر رفاه برای تعداد فقرا در کشور مطرح می کند کاملا غیر واقعی است. بنا بر گفته حسین هوشیاری فقط 5/4 ملیون نفر به عنوان فقیر تحت پوشش کمیته امداد می باشند و سالانه نیز نزدیک به یک ملیون نفر درخواست عضویت در این نهاد را دارند
.

کانون صنفی معلمان ايران



کانون صنفی معلمان ايران
دوشنبه ۵ اسفند، روز اعتصاب عمومی معلمان
سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۳ فوريه ۲۰۰۹

عکس از : www.kosoof.comتجمع معلمين در مقابل ساختمان مجلس
فرهنگيان گرامی، ياران ارجمند سالهاست، دغدغه ی اصلی ما وشما اجرای قانونی است که مسئولان بارها و بارها وعده داده بودند با اجرای کامل آن تبعيضها به حداقل رسيده و مشکلات معيشتی معلمان به طور جدی برطرف خواهد شد. گزارشی مختصر از وعده های تحقق نيافته در سالهای اخير: در پاسخ به درخواست عمومی فرهنگيان، حداد عادل رئيس مجلس هفتم در سال ۸۳، از الزام دولت به ارسال طرح نظام هماهنگ پرداخت به مجلس ظرف دوماه سخن گفت!! البته در مهلت مذکور هيچ اتفاقی رخ نداد. وی همچنين تاکيد کرده بود با هر مسئولی که از مصوبات مجلس درباره فرهنگيان تبعيت نکند برخورد جدی خواهيم کرد! پس از دو سال تعلل از اين وعده، درسال ۸۵ زمانی که مجلس هفتم مراحل نهايی تصويب لايحه را ميگذراند، اين بار نامه معاون اول رئيس جمهور برای استرداد آن منتشر گرديد که موجب واکنش به موقع معلمان ايران شد و با حضور جمعيتهای فرهنگی در مقابل مجلس که بعضاً تعداد آنها حدود ۳۰ هزار نفر تخمين زده ميشد دولت ناچار شد درخواست خود را پس بگيرد. درآخرين روزهای اسفند ماه سال ۸۵ در حالی که مسئولان اعلام می کردند: „ نيازی به برگزاری اين تجمعات نيست. لايحه ی مديريت بزودی اجرا خواهد شد. تمام مطالبات معلمان پرداخت می شود و… „ بر خلاف وعده های داده شده نظام هماهنگ پرداخت ازرديف بودجه ۸۶ حذف و مدرسه ها ومجلس برای جلوگيری از ادامه اعتراضات معلمان تعطيل شدند!! در سال ۸۶ عليرغم دستگيری ها و برخورد با فرهنگيان به ناچار در اثر پافشاری های مستمر معلمان اين قانون توسط مجلس شورای اسلامی تصويب شد. بنابراين پرداخت ها بايد از زمان تصويب قانون بر اساس نظام هماهنگ صورت می گرفت. اين بار تدوين آئين نامه ها به عنوان عامل بعدی عدم اجرای قانون مطرح گرديد.آئين نامه بايد ظرف شش ماه تدوين می شد که اين وعده نيز عملی نشد. مسئولين سال ۸۶ را هم با وعده های ديگری به سال ۸۷ پيوند زدند و البته قانون باز هم اجرا نشد! اين در حالی بود که نفت به بالاترين قيمت خود رسيد و درآمدهای سرشاری نصيب کشور گرديد ولی فرهنگيان حتی از دريافت به موقع حقوق اندک حق التدريس خود نيز محروم بودند. تعدادی از فعالان صنفی که درآستانه روز جهانی معلم سال جاری برای حضور در شورای هماهنگی و ملاقات با نمايندگان مجلس برای پيگيری اجرای قانون به تهران آمده بودند به شکلی غير قانونی در مترودستگير شدند! در ملاقات اين فعالان با نمايندگان پس از دستگيری در مجلس صراحتا اعلام شد: ۱۵ آذر سال ۸۷ آخرين فرصت قانونی دولت برای تنظيم آئيننامههای مربوط و اجرای قانون مديريت خدمات کشوری است. لازم به توضيح نيست که مهلت قانونی دولت به پايان رسيد وباز هم آنچنان که انتظارآن می رفت از اجرای قانون خبری نشد. سال ۸۷ رو به اتمام است و صحبت از برقراری نظام هماهنگ درسال ۸۸ به ميان آمده وباز هم وعده هايی ديگر! در اين بين لايحه حذف يارانه ها به معنای افزايش قيمت ها ست و عملا قانون خدمات کشوری رابی اثر می کند. تاخير در اجرای قانون که از سال ۸۵ تاکنون به صورت پی در پی صورت گرفته است اعتماد جامعه ی معلمان را نسبت به وعده ها و ادعاهای جديد به طور کامل از بين برده است. حال فرهنگيان می پرسند: چه کسی پاسخگو ی معلمانی است که حداقل درطول اين ۳ سال با حقوقی ناچيز زندگی سختی را گذرانده اند؟ مشکل اصلی کجاست که پس ازگذشت سی سال از انقلاب اسلامی، هنوزهم حقوق معلمان را به درستی پرداخت نمی کنند؟ آيا زمان آن فرا نرسيده است که معلمان کشور که ازقشر تحصيل کرده و ازافراد موفق دروادی علم و دانشند از زندگی زير خط فقر خارج شوند يا باز هم بايددر اثر فشار مسائل اقتصادی به اموری خارج ازشان وتخصص خود بپردازند؟ آيا زمان آن فرا نرسيده که مسئولين ازبازی با قانون دست برداشته و به وعده های خود عمل کنند؟ با توجه به نرخ تورم ما به التفاوت بين حقوق قانونی فرهنگيان و آنچه در طی سالهای اخير به شکل غير قانونی دريافت نموده اند چگونه به آنان بازگردانده می شود؟ آيا با سابقه ی وعده های قبلی در فضای ابهام آلود موجودو گفته های ضد و نقيض در مورد قانون خدمات وماده ۱۳ طرح تحول اقتصادی، اميد به وعده ی اجرای نظام هماهنگ خوش باوری نيست؟ همکاران گرانقدر دولت مدعی قانونگرايی تاکنون معلمان زيادی را به اتهام تخلف از قانون و به بهانه تجمع غيرقانونی به انحاء مختلف مورد لطف قرار داده است!!! شخص رئيس جمهور بر اساس اصول ۱۱۳ و ۱۲۱ و ۱۲۲ قانون اساسی به عنوان عاليترين مقام اجرايی و مسئول اجرای قوانين سوگند ياد کرده است. بر اساس ماده ۲ قانون مدنی ميبايست ۱۵ روز پس از تصويب قوانين،آنها را در سراسر کشور به اجرا درآورد، اماعملاً از اجرای اين قانون برای شاغلين خودداری نمود ه و به بهانه های مختلف مانع از اجرای آن گرديده است و با وجود نامه ها و شکوائيه هايی که توسط معلمان بويژه کانونهای صنفی برای شخص رئيس جمهور، رياست محترم مجلس، رياست محترم قوه قضائيه، رياست محترم سازمان بازرسی کل کشور، رياست محترم کميسيون اصل ۹۰ و ديگر نهادهای ذيربط ارسال شده است نه تنها کوچکترين واکنشی از سوی مقامات مذکور مشاهده نشده بلکه تلاش نمايندگان کانونهای صنفی سراسر کشور برای ديدار با نمايندگان خود در خانه ملت نيز با واکنش نيروهای امنيتی مواجه گرديد و حاصلی جز دستگيری و بازداشت نمايندگان معلمان نداشته است. لذا به استناد مواد ۵۷۰ و ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی و اصل ۴۰ قانون اساسی و اصول و قواعد فقهی و حقوقی از جمله „حرمت حالِ مسلم“ و قاعده فقهی „ضمان يد“ شخص رياست جمهوری در اين زمينه متهم به تخلف و سرپيچی از اجرای قانون مصوب مجلس محسوب ميشود چرا که به واسطه سليقه شخصی ايشان در ممانعت از اجرای قانون در زمان مقرر، ستم بزرگی متوجه جامعه کارمندی به ويژه معلمان ايران گرديده است. با اين اوصاف و از آنجا که بر اساس ماده ۱۳ طرح تحول اقتصادی که يک فوريت آن در مجلس شورای اسلامی به تصويب رسيده است بيم آن ميرود که با تصويب نهايی اين طرح، اجرای قانون مديريت خدمات کشوری به حالت تعليق درآيدلذا کانون صنفی معلمان ايران در پاسخ به درخواست عمومی فرهنگيان تصميمات زير را برای وادار کردن دولت به اجرای قانون مصوب اتخاذ و از همکاران فرهنگی و مديران محترم و معلمان دلسوز ميخواهد يک بار ديگر با اتحاد و همدلی خويش حقوق حقّه خود را که همانا اجرای قانون مصوب مجلس است از دولت مطالبه نمايند. همکاران از ياد نبرند که اجرای قانون همترازی، طرح ارتقای شغلی، افزايش حق التدريس همکاران و بسياری از دستاوردهای ديگری که فرهنگيان شاهد به وقوع پيوستن آن بوده اند جز در سايه همدلی، اتحاد و همراهی حاصل نشده است. ۱- شنبه ۳/۱۲/۸۷ ضمن حضور در مدرسه و کلاس درس، فرصت زنگهای تفريح را مغتنم شمرده و با روشهای مختلف همکاران فرهنگی را در جريان برنامههای روزهای يکشنبه و دوشنبه ۴و ۵ اسفندماه قرار دهند. ۲- روزيکشنبه ۴/۱۲/۸۷ تمامی همکاران فرهنگی ضمن حضور در مدرسه و استقرار در راهروی مدارس و کمک به مديران و معاونان محترم در حفظ نظم کلاسها، دلايل عدم تدريس خود را به اطلاع دانشآموزان و خانوادهی آنان خواهند رساند. ۳- روز دوشنبه ۵/۱۲/۸۷ به عنوان روز اعتصاب عمومی اعلام و فرهنگيان در اين روز از حضور در مدرسه خودداری خواهند کرد. از نمايندگان محترم معلمان توقع داريم ضمن ياری همکاران خود در اجرای هر چه بهتر مفاد اين بيانيه متن امضاء شده بيانيه حاضرتوسط همکاران را برای مسئولان رده های مختلف نظام ارسال نمايند. لازم به ذکر است چنانچه تا تاريخ ۳۰/۱۱/۸۷ شخص رئيس جمهور يا معاون اول وی به صورت رسمی و شفاف تصميم دولت را برای اجرای بی کم و کاست و به موقع اين قانون در رسانههای جمعی خصوصاً صدا و سيما اعلام نمايند، کانون صنفی معلمان ايران لغو برنامههای فوق را رسماً و از همان طريق به اطلاع همکاران فرهنگی خواهد رساند در غير اين صورت برنامههای آتی در بيانيههای بعدی به اطلاع همکاران خواهد رسيد. بديهی است توقف يا تشديد برنامه های اعتراضی فوق به عکس العمل مسئولان محترم وابسته است و اميدواريم دلسوزان نظام مانع از برخوردهای امنيتی با حرکت صنفی معلمان شده و اجازه ندهند با برخی تصميمات نسنجيده بر شکاف بين فرهنگيان و مسئولان بيش از گذشته دامن زده شود.. در خاتمه از همکاران محترم فرهنگی نيز خواسته می شود برای رفع نگرانی خانوادههای محترم دانشآموزان و جلوگيری از وقفه آموزشی، در اولين فرصت ممکن ساعت های تعطيل شده کلاس درس را جبران نمايند. با سپاس

بازداشت فعالان حقوق زن



بازداشت فعالان حقوق زن در حالی که برای تغيير قوانين تبعيض آميزامضا جمع آوری می کردند
کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران خواستار آزادی فوری و بدون قيد وشرط نفيسه آزاد شد.
دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۲ فوريه ۲۰۰۹

ب۱۴ بهمن ماه ۱۳۸۷ – کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران اعلام کرد که سه نفر از اعضای جنبش حقوق برابر در ايران؛ کمپين يک ميليون امضا برای تغيير، در روز ۱۱ بهمن ماه ۱۳۸۷ بازداشت شدند و يکی از آنها به اتهام "اقدام عليه امنيت ملی با تبليغ عليه دولت" همچنان در بازداشت بسر می برد.نفيسه آزاد، بيگرد ابراهيمی و يکی ديگر از اعضای کمپين يک مييون امضا برای برابری در روز يازدهم بهمن ماه ۱۳۸۷ در کوههای توچال در شمال تهران در حاليکه برای تغيير قوانين تبعيض آميز در حال جمع آوری امضا بودند، بازداشت شدند.همان روز آنها به بازداشگاه وزرا منتقل شدند و نفيسه آزاد همچنان در بازداشت بسر می برد.هادی قائمی؛ سخنگوی کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: "تقريبا سه سال است که اعضای کمپين يک ميليون امضا برای برابری بخاطر فعاليتهای مسالمت آميزشان بطور مستمر بازداشت و محاکمه می شوند." قائمی اضافه کرد:"طرح اتهام اقدام عليه امنيت ملی برای کسانی که بطور قانونمند و مسالمت آميز در حال جمع آوری امضا برای تغيير قوانين تبعيض آميز هستند اين موضوع را القا می کند که گويا مقامات ايران فکر می کنند که امنيت ملی در سايه تبعيض امکان پذير است." قائمی در مورد اين بازداشتها تاکيد کرد:"چنين بازداشتهايی فقط منجر به تضعيف موقعيت ايران در سطح بين المللی می شوند، اين بازداشتها خودشان نقض قوانين کشوری و الزامات بين المللی ايران در حوزه حقوق بشر است."به گزارش وب سايت تغيير برای برابری سه عضو کمپين يک ميليون امضا برای برابری در روز ۱۲ بهمن ماه در بازداشتگاه وزرا مورد بازجويی قرار گرفتند و سپس آنها را به دادگاه انقلاب بردند. قاضی سبحانی دستور بازداشت موقت نفيسه آزاد را تمديد کرد و بيگرد ابراهيمی با قرار کفالت آزاد شد. نفيسه آزاد مجددا در معاونت امنيت دادگاه انقلاب در روز ۱۳ بهمن ماه محاکمه می شود. اما به گفته همسرنفيسه، دادگاه او امروز تشکيل نشد و امروز هم او را در بازداشت نگه می دارند هر چند معلوم نيست که دليل آن ادامه تحقيقات است يا عدم حضور قاضی. http://www.we-change.org/spip.php?article3564 , http://www.we-change.org/spip.php?article3572کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران از مقامات ايرانی خواست که قوانين ملی و بين المللی حقوق بشر را رعايت کند، نفيسه آزاد را فورا و بدون هيچ قيد و شرطی آزاد کند، و به آزار و اذيت و محاکمه فعالان حقوق زن پايان دهد
.