Mittwoch, 29. April 2009
گزارش تکان دهنده از وضعیت بازداشتگاه کلانتری بانوان مشهد
گزارش تکان دهنده از وضعیت بازداشتگاه کلانتری بانوان مشهد
سایت میدان زنان: بیش از 50 زن بازداشتی به همراه سه کودک خردسال و یک نوجوان 13 ساله، در غیرانسانی ترین شرایط در بازداشتگاه کلانتری بانوان مشهد به سر می برند.براساس گزارش یک منبع موثق که نخواست نامش فاش شود، این بازداشتگاه که تنها بازداشتگاه زنان شهر بزرگ مشهد است، فاقد ابتدایی ترین امکانات بهداشتی و استانداردهای لازم است. کل بازداشتگاه، یک فضای 60 متری است که بیش از 50 نفر در آن، بدون هیچگونه طبقه بندی نگه داری می شوند. متهمان به مصرف و فروش مواد مخدر، در کنار پیرزنهای ولگرد مبتلا به آلزایمر و دختران نوجوانی که در خانه های موسوم به خانه فساد دستگیر شده اند، همگی در همین فضای کوچک، تاریک و فاقد نور کافی و در کنار هم جای داده شده اند. در حال حاضر حداقل سه کودک خردسال 8 روزه، یک ساله و چهارساله نیز در همین فضا نگه داری می شوند.برخی از متهمان که براساس قوانین بازداشت موقت باید مدت کوتاهی در بازداشتگاه بمانند، اکنون بیش از دو ماه است که در این شرایط به سر می برند و از هر نوع وسیله بهداشتی و استحمام محروم اند. آنها حتی حق ملاقات و دسترسی به بیرون از زندان برای خرید مایحتاج خود ندارند. در همین شرایط گاهی پیش می آید متهمانی که به شیشه و کراک معتادند، در همان فضا، دچار تهوع می شوند و زنان بازداشتی مجبورند بوی بد و کثافت ناشی از بالا آوردن هم بندان خود را نیز تحمل کنند.بازداشت شدگان در کلانتری بانوان مشهد، وضعیت تغذیه اسف باری نیز دارند. آنها ناگزیرند هر روز صبر کنند تا پرسنل ابتدا غذای خود را از سهمیه اندک ارسالی بردارند و سپس باقیمانده غذای آنان را که معمولا ناکافی است، بخورند. بارها دیده شده که زندانیان برای تکه ای نان خشک ساعتها به ماموران کلانتری التماس کرده اند. در این شرایط، ضرب و شتم بازداشتی ها از سوی پلیس های زن، امری عادی و روزمره است.لازم به یادآوری است، کلانتری بانوان مشهد در سال 1378 با تبلیغات فراوان از سوی نیروی انتظامی بازگشایی شد و در مراسم افتتاح آن گفته شد این کلانتری به دلیل اینکه زنان بتوانند راحت تر از حقوق خود دفاع کنند تاسیس شده است؛ در حالی که در همین کلانتری، ابتدایی ترین حقوق زنان متهم که در قوانین مربوط به بازداشتگاهها و مصوبه حقوق شهروندی به آن تصریح شده زیر پا گذاشته می شود. اخیرا نیز فرمانده نیروی انتظامی تهران خبر داد به زودی چهار کلانتری زنان در تهران تاسیس می شود.شرایط بازداشتگاه کلانتری بانوان مشهد و نیز اخبار زیر که از منابع خبری متعدد جمع آوری شده اند همگی تردیدهای جدی در اینباره که آیا کلانتری های زنان، دردی از زنان دوا می کنند یا در بسیاری از موارد در جهت نقض حقوق آنها گام برمی دارند، ایجاد کرده اند
Dienstag, 28. April 2009
«آنها روزی هزار بار میميرند
Sonntag, 26. April 2009
بيانيه انجمن هاي اسلامي دانشگاه هاي تهران در مورد آغاز روزه سياسي براي دانشجويان زنداني: سکوت را مي شکنيم، به ياري ياران دبستاني در بند مي شتابيم
متن این بیانیه به شرح زیر است:
اين روزها حكايت دانشگاه و دانشجو داستان مظلوميت نسلي آرمان خواه است كه جزء تغيير وضع موجود و تحقق آزادي و دموكراسي بر هيچ چيز قسم نخورده. چهار سال دولت مهرورزي براي آزادي خواهان در دانشگاه چنان درد ها و زخم هاي عميقي بر جاي گذاشته كه نشان تازيانه ها هيچ گاه از اذهانمان نخواهد رفت. غصب كنندگان كه انجمن هاي دانشجويي را به يغما بردند، مزدوراني كه سناريوهاي تكراري و شكست خورده برايمان نوشتند و دانشجوياني كه از ادامه تحصيل بازماندند، داغ هايي ست بر جبين آنان كه سر سازش با زورگويان را ندارند و جفا را بر نمي تابند.
نزديك به سه ماه از بازداشت دانشجويان دانشگاه اميركبير، تربيت معلم و تهران مي گذرد. تلاش براي آزادي آنان منجر به بازداشت شوراي مركزي تحكيم وحدت و خانواده هايشان در مقابل زندان اوين شد. درخواست براي آزادي آنان نه تنها نتيجه اي در پي نداشته كه متحجران هر روز بيش از پيش مي گيرند و مي برند. شكنجه و آزار جسمي و روحي دانشجويان براي پر كردن مصاحبه هاي تلويزيوني جعلي كه در نتيجه نود روز انفرادي و بازجويي هاي پياپي تهيه شود از نظر همه آزادي خواهان و دانشجويان محكوم است. دانشجويان دانشگاه اميركبير كه دفن شهدا و پادگاني ساختن دانشگاه را برنتافتند روز هاي بسيار سختي را تنها به جرم اعتراض در ميان ديوار هاي بلند اوين مي گذرانند. هر روز خبري از وضعيت وخيم جسمي آنان به گوش مي رسد و هر روز يكي ديگر از اعضاي انجمن اميركبير را بازداشت مي كنند. دانشگاه تربيت معلم نيز به جرم اعتراض و انتقاد و روزها تحصن نيز نه تنها سركوب شد كه امروز يكي از اعضاي انجمن اين دانشگاه بيش از دو ماه است كه در بند است.
ما دانشجويان بيش از اين سكوت در مورد ياران دبستاني مان را بر نمي تابيم. در اين گرماگرم انتخابات كه پاياني ندارد دفاع از آزادي و دانشجويان در بند را وظيفه خود مي دانيم و در اعتراض به روزها حبس و انفرادي همكلاسي هايمان يك هفته را با روزه سياسي با ياد آنان كه در زندان اعتصاب غذا كردند تا تن به اعترافات مجعول ندهند، سپري خواهيم كرد. دوشنبه ۷ ارديبشهت آغاز روزه سياسي است و ما به ياري دانشجويان در بند در اين ظلمات و سكوت سنگين مي شتابيم.
به ياد دانشجويان در بند:
مجيد توكلي/ حسين تركاشوند/ اسماعيل سلمانپور/ كوروش دانشيار/ عباس حكيم زاده/ احمد قصابان/ مهدي مشايخي/ نريمان مصطفوي/ ياسر تركمن/ مسعود دهقان/ شبنم مددزاده/ محمد پورعبدالله
آنجا که عشق غزل نيست که حماسهيي ست هر چيز را صورت ِ حال باژگونه خواهد بود زندان باغ ِ آزاده مردم است و شکنجه و تازيانه و زنجير نه وهني به ساحت ِ آدمي که معيار ِ ارزش هاي اوست
۶ ارديبهشت ماه ۱۳۸۸
آنجا که عشق غزل نيست که حماسهيي ست. هر چيز را صورت ِ حال باژگونه خواهد بود. زندان باغ ِ آزاده مردم است و شکنجه و تازيانه و زنجير نه وهني به ساحت ِ آدمي. که معيار ِ ارزش هاي اوست
تجمع بازنشستگان هواپيمايی هما در مقابل ساختمان ايراناير
بازنشستگان شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران (هما) در اعتراض به عدم پرداخت معوقهها و اجرا نشدن نظام هماهنگ پرداخت در مقابل ساختمان رياست ايراناير تجمع كردند. يكي از تجمعكنندگان در گفتوگو با خبرنگار ايلنا ضمن تائيد اين مطلب گفت: قرار بود تجمع اعتراضآميز بازنشستگان هواپيمايي هما ديروز برگزار شود كه اين موضوع به امروز معوق شد. وي ادامه داد: جمع حاضر به عدم اعمال نظام هماهنگ پرداخت و پرداخت نشدن معوقههاي هما معترض هستند كه تاكنون پاسخ روشني از سوي مديرعامل شنيده نشده است. وي درباره موضع حسامي، مديرعامل هما نيز اظهار داشت: مديرعامل هما با بيان اين كه "هنوز مجوز رسمي براي پرداخت معوقهها و اعمال نظام هماهنگ پرداخت به اين شركت كتباً ارسال نشده است" پاسخ دقيقي براي پرداخت اين معوقهها اعلام نكرد. گفتني است اين تجمع از ساعت 9 صبح امروز آغاز شده و تا كنون ادامه دارد به گونهاي كه معترضين با تجمع در مقابل ساختمان ايراناير اجازه ورود و خروج به كسي ندادهاند.
رئیس اتحادیه اروپا: رژیم تهران یک خطر جهانی است
نخست وزیر چک: «حکومت ایران یک خطر جهانی است»میرک توپولانک در دنباله سخنان خود گفت: «این واقعیت را همگان می دانند جمهوری اسلامی ایران یک خطر جهانی است و اگر آن رژیم به بمب اتمی مجهز شود خطر افزایش خواهد یافت. ولی در عین حال این واقعیت را نیز می پذیرم که کشورهای اتحادیه اروپا عمق خطر ایران را احساس نمی کنند. با این همه ما اکنون یک سیاست دوجانبه را در برابر ایران به آزمایش گذاشته ایم که مرحله کنونی آن به کار بردن قدرت نرم است که اگر نتیجه نداد، فرصت آن را خواهیم داشت که قدرت سخت را به کار گیریم». نخست وزیر جمهوری چک در ادامه گفت و گو با خبرنگاران، از سخنان خانم بنیتا فررو والدنر کمیسر عالی اتحادیه اروپا به سختی انتقاد کرد که گفته بود اگر اسرائیل در روند صلح با فلسطینیان گام بر ندارد، برنامه بالا بردن سطح روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل راکد خواهد ماند. او گفت: «این امر یک تصمیم سیاسی همه کشورهای اتحادیه اروپاست و در شورای اتحادیه به تصویب رسیده و جمهوری چک به عنوان رئیس نوبتی اتحادیه، در اجرای آن کوشا خواهد بود». با این همه توپولانک از اسرائیل خواستار گردید آبادی سازی در نواحی فلسطینی نشین در کرانه باختری رود اردن را متوقف کند.
لیبرمن: «قصد حمله به ایران را نداریم»وزیر امور خارجه اسرائیل در مصاحبه ای که در روزنامه اتریشی "کلاینه تسایتونگ" انتشار یافت، از جمله گفت: «حتی اگر تحریم های بین المللی موجب آن نگردد که احمدی نژاد برنامه های اتمی ایران را متوقف کند، ما قصد حمله به تاسیسات هسته ای آن کشور را نداریم». به نوشتۀ این روزنامه اتریشی، لیبرمن در پاسخ به این پرسش که آیا اگر چاره دیگری باقی نماند، اسرائیل ایران را مورد حمله نظامی قرار خواهد داد، گفت: «صحبت از حمله نظامی اسرائیل در میان نیست. اسرائیل نمی تواند مشکلی را که به همه جهان مربوط می شود از طریق نظامی حل و فصل کند. من توصیه می کنم که ایالات متحده مسوؤلیت این مشکل را به عهده بگیرد و در حل آن کوشا باشد».وزیر امور خارجه اسرائیل افزوده گفت: «من بر این باورم که از طریق تحریم های سخت گیرانه می توان این مساله را حل کرد. تحریم ها باید به شدت سخت باشد. قطعنامه های کنونی شورای امنیت پاسخگوی این معضل نیست. همان گونه که لیبی به دنبال تحریم های بسیار سخت گیرانه از برنامه های اتمی خود دست برداشت، با حکومت ایران نیز با همین شیوه باید برخورد کرد».لیبرمن در واکنش به سخنان احمدی نژاد در کنفرانس دوربان 2 گفت: «غیرقابل قبول است رئیس جمهوری کشوری که عضو سازمان ملل است، هر روز و هرشب از انهدام اسرائیل سخن می گوید. همکاری های ایران با کره شمالی و هوگو چاووس (فرمانروای ونزوئلا) نماد واقعی شرارت است. ولی این مشکل اسرائیل نیست، بلکه مساله همه منطقه و همه جامعه بین المللی است. حتی نمایندگان کشورهای عرب نیز اخیرا درباره مساله ایران با ما سخن گفته اند و نه پیرامون مساله فلسطینی ها. اعراب نیز درک می کنند که حکومت ایران است که آن ها را به خطر می اندازد و نه اسرائیل».
باراک: «ایالات متحده باید محدودیت زمانی قائل شود»روزنامه های اسرائیل امروز (یک شنبه) همچنین نوشتند که اهود باراک وزیر دفاع در گفت و گوهای روزهای اخیر با برخی از بلندپایگان آمریکائی به آن ها تاکید کرده که باید تحریم های بسیار جدی تری علیه حکومت ایران آماده شود تا اگر گفتگوها با آن رژیم نتیجه بخش نبود، بتوان این مجازات ها را برقرار کرد. در ادامه گزارش آمده است که باراک به همتایان آمریکائی خود گفت: اسرائیل با انجام گفت و شنود ایالات متحده با ایران مخالفتی ندارد. ولی این مذاکرات باید محدودیت زمانی داشته باشد. او افزوده گفت: اسرائیل در عین حال در گذشته چند بار گفته است که هیچ گزینه ای را از نظر دور نمی دارد. در این زمینه توضیح بیشتر زائد است و ما به همین بسنده می کنیم و هر سخن بیشتری در این باره زائد و زیان بخش خواهد بود.روزنامه ها همچنین نوشتند که برخلاف وزیر امور خارجه، اهود باراک خواهان ادامه گفت و گوهای صلح با سوریه است. همین روزنامه ها امروز نوشته بودند که لیبرمن گفته است که سوریه آمادگی صلح با اسرائیل را ندارد و از این رو گفتگو با آن رژیم نتیجه بخش نخواهد بود. در این گزارش آمده است که از دیدگاه وزیر دفاع، صلح با سوریه تامین کننده منافع استراتژیک اسرائیل می تواند بود، زیرا ممکن است سوریه را از همکاری با رژیم ایران باز دارد. وزیر امور خارجه ساعتی پیش در یک مصاحبه رادیوئی گفت که وی با آزاد مذاکرات صلح با سوریه هیچ مخالفتی ندارد و حتی همین امروز حاضر است این گفتگوها را آغاز کند، منتها سوریه نمی تواند از پیش شرائطی تعیین کند و باید از سرگیری گفتگوها بدون قید و شرط باشد. در دولت اهود اولمرت، رئیس جمهوری سوریه برای انجام مذاکرات مستقیم سلسله شرائطی قائل شده بود و از جمله آن که اسرائیل از پیش تعهد کند که همه بلندی های گولان را به سوریه خواهد داد.یوسی پلد وزیر دیگر کابینه در سخنرانی روز گذشته (شنبه) در یک همایش اجتماعی گفت: حکومت ایران در اندیشه ساختن موشک هائی است که بتواند کرانه های باختری ایالات متحده را نیز هدف قرار دهد. وزیر مشاور افزوده گفت: ادامه تلاش اتمی ایران بر همه دنیا تاثیر خواهد گذاشت و از این رو جامعه جهانی وظیفه دارد برای متوقف ساختن آن به اقدامات جدی دست بزند. یوسی پلد افزوده گفت: اگر دنیا این وظیفه را انجام ندهد، اسرائیل ناچار خواهد بود برای تامین امنیت خود به انجام تدابیر لازم بپردازد.
Donnerstag, 23. April 2009
آغاز پروژه تحریم فروش بنزین به جمهوری اسلامی
در حالی که باراک اوباما و مقامات دموکرات دولت آمریکا مدعی تغییرات اساسی در سیاست خارجی واشینگتن و آغاز فصلی نوین در رفتارهای بینالمللی کاخ سفید هستند، نمایندگان کنگره آمریکا طرحی را به جریان انداختهاند که همچنان شعار قدیمی «تعلیق غنی سازی» را دنبال میکند و خواستار تحریم فروش بنزین به ایران شده است. با آن که تعدادی از نمایندگان جمهوری خواه نیز از این طرح حمایت میکنند، اما ابتکار عمل اصلی این طرح متعلق به دموکراتهایی است که این روزها با تبلیغات فراوان از گفتگو با جمهوری اسلامی و سیاست چندجانبهگرایی در خاورمیانه سخن میگویند.
بر اساس گزارش فرانسپرس؛ این طرح که «قانون پیشبرد تلاشهای دیپلماتیک در مورد ایران» نامگذاری شده شرکتهایی که در فروش، دلالی، بیمه یا حمل بنزین به ایران نقش دارند یا به ساختن پالایشگاه های تولید بنزین در ایران کمک میکنند را تحت فشار شدید قرار خواهد داد.
مارک کرک، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا که از بانیان اصلی این طرح است، در بیانیهای گفت: «اگر ما در جلوگیری و متوقف کردن ظهور یک ایران اتمی جدی هستیم، فرصتی که برای دیلپماسی موثر داریم به تدریج به پایان می رسد».
برد شرمن نماینده دموکرات مجلس آمریکا نیز که از دیگر بانیان اصلی این طرح است گفت: «نیاز ایران به وارد کردن بخش مهمی از بنزین خود، از جمله بهترین اهرم هایی است که در اختیار داریم».
به ادعای طراحان این طرح؛ ایران علی رغم ذخیره عظیم نفتی، برای رفع 40 درصد نیازهای داخلی خود، بنزین وارد میکند که بخش اعظم آن را پنج شرکت اروپایی و یک شرکت هندی تامین میکنند. به گفته این نمایندگان؛ شرکتهای سوئیسی «ویتول» و «گلنکور»، شرکت سوئیسی - هلندی «ترافیگورا»، شرکت فرانسوی «توتال»، شرکت بریتانیایی «بی پی» و همچنین شرکت هندی «ریلاینس» در تامین بنزین ایران نقش اساسی دارند و به علاوه شرکت بیمه «لویدز» لندن نیز اکثر تانکرهای حامل فراوردههای نفتی به ایران را بیمه میکند.
نکته جالب آن است که نمایندگان دموکرات حامی این طرح در دفاع از تحرکات خود یادآور شدهاند که باراک اوباما در جریان مبارزات انتخاباتی خود در سال 2008 چشم انداز تلاش برای مهار واردات بنزین ایران را مطرح کرده بود. اوباما در اکتبر سال 2008 با اشاره به این موضوع گفته بود: «اگر ما بتوانیم مانع واردات بنزین و محصولات پالایش شده نفتی که به آن نیاز دارند شویم، تحلیل خود از مقرون به صرفه بودن (این رفتار) را عوض خواهند کرد. این مساله رژیم تهران را لای منگنه قرار خواهد داد».
ارایه این طرح در حالی است که تعدادی از نمایندگان ارشد دموکرات کنگره آمریکا ماه گذشته طی نامه سرگشاده ای از باراک اوباما خواستند به تلاشهای خود برای «مهار برنامه اتمی ایران» شدت دهد. متاسفانه در آن نامه نیز به باراک اوباما پیشنهاد شده بود که مساله تحریم فروش بنزین و فرآوردهای نفتی به ایران را در دستور کار قرار دهد
محسنی اژه ای در جستجوی چیست؟
خبرنگار و پژوهشگر قربانی بیماری"کشف براندازی"
آنها که عکس و شرح بسیار کوتاهی در باره آنها نوشته ایم، شمار کمی از قربانیان بیماری سوء ظن و کشف توطئه اند. این بیماری از دهه دوم رهبری علی خامنه ای در جمهوری اسلامی رو به تشدید گذاشت و اکنون چنان به اوج خود رسیده که وی در سخنرانی بمناسبت روز ارتش، در هر چند جمله ای یکبار از توطئه خارجی و عوامل داخلی آن یاد کرد. دولت سایه و سازمان امنیت سایه ای که در دوران خاتمی و اصلاحات، در بیت او و زیر نظر مستقیم منشی وی "میرحجازی" تشکیل شده بود نیز بر پایه همین سوء ظن شکل گرفت و اصلاحاتی که می شد آن را مدیریت کرد و در مسیری که یکصد سال است ایران بدنبال آن است انداخت، به یکی از دوره های خونین و پرماجرا تبدیل شد. این دولت سایه و امنیت سایه، پس از روی کار آمدن احمدی نژاد تبدیل به دولت و سازمان امنیت رسمی شد و از سایه بیرون آمد. حجت الاسلامی که همه میدانند دچار نوعی بیماری کشف توطئه است، در راس وزارت اطلاعات و امنیت قرار گرفت. یعنی "محسنی اژه ای" قاضی دادگاه کرباسچی شهردار فراموش نشدنی تهران و برپا کننده محاکمه آیت الله خوئینی در دادگاه ویژه روحانیت به جرم منتشر کردن طرح سرکوب مطبوعات که سعید امامی آن را تهیه کرده بود.
براندازی رنگی، نرم، سف، مخملی، نارنجی و... از کشفیات محسنی اژهای در 4 سال دولت احمدی نژاد است. کشف این براندازی ها قربانیان زیادی داشته است و از قضا هیچکدام از آنها کسانی نبودند که "لب تاپ" اتمی ایران را به امریکائی ها رساندند و یا آنها که ترتیب پناهنده شدن سردار عسگری را از ترکیه دادند و یا عامل لو رفتن و ربوده شدن او در ترکیه شدند. این براندازان آنهائی نبودند که انواع اطلاعات محرمانه نظامی و اتمی ایران را تاکنون به امریکا و اسرائیل رسانده اند، کسانی نبودند که حسینیه شیراز را با مین های باقی مانده از دوران جنگ با عراق منفجر کردند، کسانی نبودند که زمان حرکت و اقامت ارشد ترین فرماندهان سپاه و قدس را که در پوشش دیپلمات به "اربیل" عراق رفته بودند به اطلاع امریکائی ها رساندند تا در یک شبیخون امریکائی دستگیر شوند. ظاهرا اینها هیچکدام براندازی نیست، بلکه براندازی یعنی خبرنگاری، آزادیخواهی، حقوق برابر با مردان خواستن و برانداز هم یعنی خبرنگار و فعال جنبش زنان و کارگران گرسنه و معترض و یا دانشجوی عضو انجمن اسلامی که با بسیج در دانشگاه سرشاخ شده.
آنها که عکسشان را جمع کرده ایم، آن بخش از قربانیان بیماری کشف توطئه براندازی اند که یا تابعیت دوگانه داشته و به ایران سفر کرده اند، یا در رادیوها و یا مطبوعات خارج از کشور کار می کرده اند، یا برای کار تحقیقی دانشگاهشان به ایران رفته بودند و یا مانند هاله اسفندیاری رفته بودند سر و گوشی آب بدهند و ببینند زمینه مذاکرات امریکا و ایران را می شود فراهم کرد؟
از میان این عکس ها، شماری قربانی شدند. یعنی دکتر زهرا بنی یعقوب که در بازدشتگاه منکرات همدان 24 ساعته سرش را زیر آب کردند. یا دکتر زهراکاظمی عکاس خبرنگار بین المللی که رفته بود مقابل زندان اوین تا با خانواده زندانیان صحبت کند و عکس بگیرد. افتاد به تله قاضی مرتضوی و قاضی بخشی نماینده ومعاون او در اوین و زیر فشار برای گرفتن اعتراف جاسوسی (حتی با تجاوز جنسی) به قتل رسید.
برخی، پس از مدتی جنجال سازی امنیتی، آزاد شدند و برگشتند به خارج و یا فرار کردند به خارج. مانند هاله اسفندیاری که پس از کشاندن او به سیمای جمهوری اسلامی برگ خروجش را امضاء کردند و برگشت امریکا. و البته با این وعده که پلی شود میان دولت احمدی نژاد با محافل امریکائی!
رویا طلوعی نیز که در سنندج دستگیر شده و زیر فشار و شکنجه ای مشابه زهرا کاظمی قرار گرفته بود، درجریان یک مرخصی کوتاه توانست به ترکیه گریخته و از آنجا راهی سوئد و سپس امریکا شود. شرم آور است که یکبار دیگر بنویسم با او که زنی دارای شوهر و سه فرزند است در زندان سنندج چه کردند.
نازی عظیما گوینده و تهیه کننده برنامه در رادیو فردا نیز قربانی دیگری بود که صرفا برای دیدن خانواده اش به ایران رفته بود اما پاسپورتش را ضبط کردند و مدت ها ممنوع الخروج بود تا بالاخره رها شد.
پیش از همه اینها، کاملیا انتخابی فرد، با سرنوشتی مشابه "رکسانا صابری" روبرو شد. البته او از خارج به ایران نرفته بود، بلکه در ایران فعالیت خبری برای روزنامه "زن" می کرد که سر از زندان امنیتی در آورد و نزدیک به 3 ماه اسیر بود. او نیز بعدها از ایران خارج شد و کار خبرنگاری خود را خارج از کشور دنبال کرد.
عشاء مومنی برای کار تحقیقاتی دانشگاهی که در آن درس می خواند به ایران رفت تا درباره زنان ایران تحقق کند. سر از زندان در آورد و فعلا با وثیقه آزاد است تا محاکمه اش را در یک فرصت دیگری که نیازمند جنجالی تازه هستند برپا کنند.
خانم هاراتونیان نیز سرگذشتی مشابه بقیه دارد. کار تحقیقاتی می کرده و از اقلیت مسیحی ایران است. به او حکم محکومیت 3 ساله را داده اند و در زندان است.
مثل رکسانا صابری خبرنگاری که هنوز در زندان است و این روزها سوژه خبری تقریبا تمام رسانه های بین المللی.
بخشی از ماجرای اخیر، یعنی دستگیری خانم ها صابری و هاراتونیان، تلاشی است که برای تاخت زدن آنها با سرداران سپاه که در "اربیل" کردستان عراق توسط امریکائی ها ربوده شده اند و شاید هم سردار عسگری که در ترکیه ربوده شد. البته بعید است تا پیش از نشستن پشت میز مذاکره مستقیم با امریکا، مسئله آن سرداران حل شود. مثل ماجرای پایگاه مجاهدین خلق در عراق و مثل بسیار مسائل دیگر. ضمن آنکه رکسانا صابری هنوز آن شکار دندان گیری نیست که جمهوری اسلامی در جستجوی آنست تا با سرداران اسیر در دست امریکائی ها بتواند تاخت بزند.
دانشجویان دربند برای مصاحبه تلویزیونی تحت شکنجه هستند
یکی از زندانی های زندان اوین که به هنگام انتقال اسماعیل سلمانپور به بهداری وی را دیده است، با تماس تلفنی اطلاع داد که دانشجویان به شدت تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار دارند. وی گفته است فشار و شکنجه بر دانشجویان به حدی است که وضعیت جسمی برخی از آنان به شدت نگران کننده است. وی وضعیت اسماعیل سلمانپور را هم به هنگام انتقال به بهداری بسیار نگران کننده مشاهده کرده است.
وی همچنین اطلاع داد که چند نفر از دانشجویان برای اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده اند. دانشجویان در اعتراض به اعمال وحشیانه بازجویان برای اعتراف به سناریوی ساختگی دست به اعتصاب غذا زده اند.
طی روزهای گذشته نیز یکی از دانشجویان بازداشتی امیرکبیر با خانواده خود تماس گرفته است. وی از پایان بازجویی های خود خبر داده، اما افزوده است که دیگر دانشجویان همچنان تحت بازجویی همراه با شکنجه قرار داند و از آنها خواسته شده است با انجام مصاحبه تلویزیونی به سناریوی ساختگی نیروهای امنیتی اعتراف کنند.
این در حالی است که دانشجویان تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده ها یا وکلای خود نداشته اند. برخی از دانشجویان نیز تاکنون هیچ گونه حتی تماس تلفنی هم با خانواده های خود نداشته اند. عدم اجازه به دانشجویان برای ملاقات با خانواده ها و کلای خود و همچنین اخبار روزهای اخیر در مورد وضعیت جسمی دانشجویان و اعتصاب آنان، بر نگرانی های خانواده ها و دیگر دانشجویان به شدت افزوده است.
به نظر می رسد پس از آنکه نیروهای امنیتی بر سر پروژه نشریات موهن خود با بی آبرویی مواجه شدند، اکنون دانشجویان را به شدت تحت فشار گذاشته اند تا سناریوی دیگری برای آنها بسازند.
کینه نیروهای امنیتی به اعتراض دانشجویان پلی تکنیک به هنگام حضور احمدی نژاد در این دانشگاه و اعتراض دانشجویان به وی باز می گردد. اما اعتراضات امسال دانشجویان به پروژه دفن شهید نیز باعث شده است تا نیروهای امنیتی مجددا به انتقام گیری از دانشجویان مبادرت ورزند.
اکنون نیز گرچه بازجویی چند نفر از دانشجویان به اتمام رسیده است، اما عدم آزادی هیچ یک از دانشجویان و عدم اجازه ملاقات به خانواده ها و وکلا برای ملاقات با دانشجویان بازداشت شده و تحت فشار قرار دادن دانشجویان برای انجام مصاحبه تلویزیونی، نشان از اقدام نیروهای امنیتی برای پرونده سازی گسترده برای دانشجویان دارد.
Montag, 20. April 2009
ابراز همبستگی دانشجویان اروپا با دانشجویان ایران
"اتحادیهی دانشجویان اروپا" (ESU) در اطلاعیهای که در سایت رسمی خود منتشر کرده است، از وضعیت دانشجویان ایرانیای که علیه سرکوب و نقض حقوق بشر مبارزه میکنند، ابراز نگرانی کرده است. این اتحادیه به گزارشهای سازمان عفو بینالملل و دیگر سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر استناد کرده، و سلسله دستگیریهای دانشجویان را جزو اقدامات سرکوبگرانهای میداند که دولت ایران علیه دیگر فعالان مدنی نیز به کار میگیرد، چون اقلیتهای قومی و مذهبی، فعالان کارگری و فعالان حقوق زن.
ینس یونگبلوت Jens Jungblut، نمایندهی "اتحادیهی دانشجویان اروپا" در آلمان، در مصاحبه با دویچه وله گفت: «اتحادیهی دانشجویان اروپا حدود ۹ ماه پیش حین سمیناری در بارهی حقوق بشر، از وضعیت دانشجویان ایرانی مطلع شد. این سازمان سپس تلاش کرد که دانشجویان ایرانی را در اکتبر سال ۲۰۰۸ به فرانسه و در فوریه ۲۰۰۹ به پراگ دعوت کند، تا آگاهی بیشتری در مورد وضعیت دانشجویان ایرانی بیابد. اما در هر دو مورد به دانشجویان ویزا داده نشد.» یونگبلوت افزود، "اتحادیهی دانشجویان اروپا" همچنین گاه بوسیلهی دانشجویان ایرانی خارج از کشور که در کمپینهای دفاع از حقوق دانشجویان در کشورهای گوناگون شرکت میکنند، از وضعیت دشوار دانشجویان ایرانی آگاهی یافته است.
اتحادیهی دانشجویان اروپا
"اتحادیهی دانشجویان اروپا" سازمانی است دربرگیرندهی ۴۹ اتحادیهی ملی دانشجویی از ۳۹ کشور. در این اتحادیه، آلمان را "اتحادیهی آزاد سازمانهای دانشجویی" (fzs) نمایندگی میکند که متشکل از انجمنهای دانشجویی تمامی دانشگاههای آلمان است.
اتحادیههای ملی دانشجویی پذیرای همهی دانشجویان کشور خودند، بدون درنظرگیری عقیدهی سیاسی، مذهب، تعلق فرهنگی و قومی، تمایل جنسی یا جایگاه اجتماعی دانشجویان. اعضای این اتحادیه معتقد به استقلال و اصول دمکراتیک هستند.
هدف "اتحادیهی دانشجویان اروپا" نمایندگی و پشتیبانی از علائق آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانشجویان در سطح اروپا در برابر نهادهای مربوط، بخصوص اتحادیهی اروپا، شورای اروپا و یونسکو (سازمان آموزشی، فرهنگی، علمی متعلق به سازمان ملل متحد) است. اتحادیهی دانشجویان اروپا از طریق اعضای خود بیش از ۱۱ میلیون دانشجو در اروپا را نمایندگی میکند.
سخنرانی احمدی نژاد؛ سفرای اروپايی سالن کنفرانس را ترک کردند
در آغاز سخنرانی احمدی نژاد نیز سه نفر از حاضرین به سمت او حمله کرده که با دخالت ماموران از سالن کنفرانس خارج شدند.
وزیر خارجه فرانسه پیش تر هشدار داده بود چنانچه احمدی نژاد در کنفرانس ژنو به بیان اظهارات یهودستیزانه بپردازد، سفرای اروپايی سالن را ترک خواهند کرد.
شبکه های تلویزیونی جهان با پخش مستقیم سخنرانی احمدی نژاد، بارها خالی بودن کرسی های کشورهای غربی در کنفرانس ژنو را نشان دادند.
Sonntag, 19. April 2009
رسما اعلام شد60 هزار زن در زندان های ایران بسر می برند
رسما اعلام شد60 هزار زن در زندان های ایران بسر می برند مدیر کل فرهنگی- تربیتی سازمان زندانها: 5 تا 7 درصد ورودی زندان ها را زنان و دختران و بقیه را مردان تشکیل میدهند که میانگین سن آنها 27 تا 29 سال است و مواد مخدر از مهمترین عوامل وقوع جرم. نزدیک به 162 هزار نفر به دلیل ارتکاب جرایم مختلف در زندانهای کشور به سر میبرند. 22 درصد جمعیت ورودی زندانهای کشور جوان اند و سالانه 27 تا 33 هزار جوان در گروه سنی 19 تا 25 سال زندانی میشوند.نزاعهای دسته جمعی، فرار از خانه، اعتیاد، خودکشی، خانههای فساد و فحشا و پدیده مردان خیابانی، از جمله جرائم آنهاست.بیش از 15 درصد زندانیان سواد خواندن و نوشتن ندارند. 35 درصد نیز فقط تا مقطع ابتدایی تحصیل کردهاند. 30 درصد زندانیها شغل آزاد، 18 درصد کارگر ساده، 7 درصد بیکار، 7 درصد کشاورز و 8 درصد راننده اند. بیش از 60 هزار زندانی ایران زن هستند
تجمع کارکنان اخراجی با در دست داشتن آب و نان خشک
ایلنا: حدود ۲۰ نفر از کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای استان تهران در اعتراض به اخراج خود در مقابل سازمان مرکزی آموزش فنی و حرفهای کشور دست به تجمع زدند.این افراد با بیان اینکه حدود ۲۳۰ نفر از کارکنان فنی و حرفهای استان تهران اخراج شدهاند، ميگويند: این رقم در سراسر کشور به بیش از سه هزار نفر میرسد.
چهارشنبه هفته گذشته هم این افراد باتجمع در مقابل سازمان فنی و حرفهای کشور خواستار پاسخگویی رئیس این سازمان شدند. آنان با بیان اینکه نامهای را در روز چهارشنبه هفته گذشته نگاشته و خواستار پاسخگویی رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور شدهاند، تصریح کردند: بیشتر کارکنان اخراجی افرادی هستند که طی دولت نهم در سازمان فنی و حرفهای شاغل شدهاند.
بنا بر این گزارش، در این تجمع که نان خشک و آب در دستان کارکنان فنی و حرفهای ديده ميشد، این افراد عنوان کردند: منظورمان از این حرکت این است که یک ماه دیگر تکلیف و سرنوشت ما آب و نان خشک خواهد شد.
یکی از تجمعکنندگان تصریح کرد: اگر رئیس سازمان فنی و حرفهای جواب ما را ندهد، در مقابل وزارت کار و امور اجتماعی و مجلس تجمع خواهیم کرد.گفته ميشود كه هم اكنون گروهي از اين كاركنان در مقابل نهاد رياست جمهوري تجمع كردهاند.
جلوگیری از ایجاد تشکل مرکزی کارگران
جلوگیری از ایجاد تشکل مرکزی کارگران
بازداشت بیش از ۹۰ نفر از کارگران در آستانه اول ماه مه
گفت و گوی ناضر اعتمادی با فردین نگهدار فعال کارگریرادیوی بین المللی فرانسه
شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۸ آپريل ۲۰۰۹
نزدیک به ٩٠ تن از اعضای کمیته هماهنگی کارگران ایران، مرکب از نمایندگان کارگری نقاط مختلف این کشور روز جمعه در شهر سنندج توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شدند. فردین نگهدار فعال کارگری در ایران در مورد چند و چون این دستگیری ها توضیح می دهد :فردین نگهدار : حدود ٩٠ تن از فعالان کارگری و دوستداران طبقۀ کارگر ایران روز جمعه در منزل آقای غالب حسینی در سنندج دستگیر شدند (آقای حسینی از فعالان کارگری ایران است که به دلیل شرکت در مراسم اول ماه مه پارسال برای دومین بار از اسفندماه پیش در زندان به سر می برد). ضمن ملاقات با خانوادۀ آقای غالب حسینی، کارگران قصد داشتند در مورد مراسم اول ماه مه امسال نیز با یکدیگر گفتگو کنند. اما، همانطور که می دانید، منزل آقای حسینی توسط نیروهای انتظامی و امنیتی محاصره شد و حاضران در منزل ایشان دستگیر و روانۀ زندان شدند. با توجه به اینکه اکثر دستگیرشدگان اعضای کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در ایران هستند، نیروهای امنیتی از آنان تعهد خواسته اند که منبعد عضو کمیتۀ هماهنگی نباشند، اما ظاهراً همۀ دستگیر شدگان سپردن چنین تعهدی را نپذیرفته اند... اعضای این کمیتۀ هماهنگی تنها مختص به نمایندگان کارگران مناطق کردنشین ایران نیست. جمعی از دوستان مان از شمال کشور و از تهران از جمله دستگیرشدگان روز جمعه هستند و اساساً کمیتۀ هماهنگی ظرفی است برای همۀ کارگران ایران و به ویژه برای تشکل یابی کارگران ایران... تردیدی نیست که بخش غالب مشکلات امروز طبقۀ کارگر ایران مشکلات فراگیر جامعۀ امروز ایران است. اما، طبقۀ کارگر ایران، طبقۀ نسبتاً وسیعی است که شامل مستمری بگیران، بازنشستگان، میلیون ها بیکار، طبقۀ متوسط... می شود. در مجموع این طبقه دربرگیرندۀ اکثریت چهل پنجاه میلیون نفری جامعه ایران است. پیروزی این طبقه در وهلۀ نخست در گرو تشکل یابی آن و همبستگی اش با دیگر جنبش های اجتماعی ایران است. تجربۀ سال های اخیر نشان داده است که هر چقدر طبقۀ کارگر ایران به آزادی های مدنی خود دست یابد، به همان اندازه دیگر اقشار و طبقات جامعۀ ایران نیز به حقوق خود دست خواهند یافت...گفت و گو با فردین نگهدار فعال کارگری
محکومیت هشت سال زندان برای رکسانا صابری را محکوم می کنیم
محکومیت هشت سال زندان برای رکسانا صابری را محکوم می کنیم
اعلام «نگرانی عمیق» آمریکا از صدور حکم زندان برای رکسانا صابری
شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۸ آپريل ۲۰۰۹
گزارشگران بدون مرز نگرانی صدور حکم هشت سال زندان برای خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری را قویا محکوم می کند.گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی فوری این خبرنگار است و در این باره اعلام میکند " این حکم حتا در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی سنگین و ناعادلانه است. رکسانا صابری در پشت درهای بسته دادگاه انقلاب و بدون حضور وکیل خود در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شد. مقامات مسئول ایران از اتهام " جاسوسی" سواستفاده میکنند تا روزنامهنگاران را زندانی و آزادی بیان را محدودتر کنند. در عین حال صدور این حکم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران هشداری به خبرنگاران خارجی است. "سه شنبه ٢٥ فروردین علیرضا جمشیدی سخنگوی دستگاه قضایی ایران اعلام کرد که محاکمه خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری در یکی از شعب دادگاه انقلاب آغاز شده است. حسن زارع دهنوی معاون امنیتی دادستان تهران که خود را به نام "حسن حداد" معرفی میکند پیش از این در تاریخ ٢٠ فروردین اعلام کرده بود که این خبرنگار « بدون مجوز خبرنگاری و تحت عنوان خبرنگار، فعالیت های جاسوسی انجام می داده است که مدارک در پرونده موجود است و وی نیز تمام اتهامات را پذیرفته است.» عبدالصمد خرمشاهی وکیل رکسانا صابری با تائید خبر محکومیت موکل خود به گزارشگران بدون مرز گفت که به این حکم اعتراض خواهد کرد.بازداشت رکسانا صابری در تاریخ ١٠ اسفند ماه ١٣٨٧ از سوی شبکه رادیویی ان پی آر اعلام شد. رضا صابری پدر این روزنامهنگار گفته بود " دخترش در پی مکالمه کوتاهی در تاریخ ٢٢ بهمن بازداشت خود را به وی اعلام کرده است." مقامات رسمی ایران در فردای انتشار خبر از سوی رسانهها، زندانی شدن روزنامه نگار را در زندان اوین و بدون توضیح در باره "اتهامات" وی تائيد کردند. حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه در تاریخ ١١ اسفند اعلام کرد که فعالیت رکسانا صابری در ایران " غیر قانونی" بوده است. در روز ١٢ اسفند علیرضا جمشیدی اعلام کرد " وی با قرار صادره از دادسرای انقلاب در بازداشت به سر میبرد و اکنون در زندان اوين است. " پدر و مادر رکسانا صابری یک روز پس از ورود خود به ایران در تاریخ ١٧ فروردین موفق شدند در زندان اوین با دختر خود ملاقات کنند.رکسانا صابری ٣١ ساله در امریکا متولد و بزرگ شده است و از شش سال پیش در ایران به تحقیق و تحصیل مشغول بود. وی با شبکه رادیویی ان پی آر و بخش جهان رادیو و تلویزیون بی بی سی تا ١٣٨٥ همکاری داشته است. رضا صابری پدر روزنامهنگار زندانی در تاریخ ١٤ اسفند ماه به گزارشگران بدون مرز اعلام کرده بود " که دخترش از زمان عدم تمدید مجوزش با رسانه ها همکاری نداشته است چون بدون مجوز نمیتوانسته است به مقامات و منابع خبری دسترسی داشته باشد، مطالب انتشار یافته یادداشتهای شخصی وی در باره مسائل فرهنگی و ادبی بوده است. از آن تاریخ وی بیشتر بر روی تحصیلات خود را در باره زبان و فرهنگ ایران متمرکز بوده و در یکی از دانشگاه های تهران تحصیل میکرده است.«نگرانی عمیق» آمریکا از صدور حکم زندان برای رکسانا صابریرادیو فرد: سخنگوی کاخ سفيد می گويد باراک اوباما از صدور حکم هشت سال زندان برای رکسانا صابری، خبرنگار آمريکايی -ايرانی «عميقا» ابراز تاسف کرده است.رابرت گيبس، سخنگوی کاخ سفيد روز شنبه گفت: ما از طريق دولت سوئيس به مطلع کردن دولت ايران از نگرانی های خود در اين زمينه ادامه می دهيم و مطمئن خواهيم شد که آنها نگرانی عميق ما را در مورد اين اقدامات درک کنند.واشينگتن با تهران روابط ديپلماتيک ندارد و سفارت سوئيس حافظ منافع آمريکا در ايران است.آقای گيبس از پاسخ به اين پرسش که آيا صدور حکم زندان برای رکسانا صابری تاثيری بر روابط با ايران خواهد گذاشت خودداری کرد، ولی گفت: آنچه اکنون مهم است حل مسئله فعلی است. در همین زمینه، هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، روز شنبه در بيانيه ای اعلام کرد که از صدور حکم هشت سال زندان برای رکسانا صابری «عميقا سرخورده» شده است.هيلاری کلينتون در بيانيه خود تاکيد کرده است: از طريق سفارت سوئيس، تلاش خواهد شد از جزئيات مربوط به رای دادگاه آگاه شده و از سلامتی خانم صابری اطمينان حاصل شود.وزير امور خارجه آمريکا تصريح کرده است: ما شدیدا به تلاش های خود برای آگاه کردن دولت ایران از نگرانی های واشینگتن در مورد پرونده رکسانا صابری ادامه می دهیم.رضا صابری، پدر رکسانا صابری، روز شنبه به راديو فردا گفته بود: دخترش که پيشتر به جاسوسی برای آمريکا متهم شد، به تحمل هشت سال زندان محکوم شده است. رضا صابری همچنين افزوده بود: دخترش از امضای اين حکم دادگاه خودداری کرده است.در همین زمینه، برون دورگن، نماينده ايالت داکوتا در سنای آمريکا، نيز در بيانيه ای با انتقاد از حکم زندان رکسانا صابری اعلام کرده است:اين اقدام شوک آور ساقط کردن عدالت است.سناتور برون دورگن در بخش ديگری از بيانيه خود تصريح کرده است: «دولت ايران دادگاهی غير علنی برگزار کرد و هيچ سندی را در اين باره علنی نکرده است و يک شهروند آمريکا را برای جرمی که مرتکب نشده به هشت سال زندان محکوم کرده است.»اين سناتور آمريکايی افزوده است که از وزارت امور خارجه آمريکا و جامعه بين المللی خواهد خواست تا برای آزادی رکسانا صابری تلاش کنند.برون دورگن تاکيد کرده است تا آزادی رکسانا صابری از پای نخواهد نشست.کنت کنراد، ديگر نماينده ايالت داکوتا در سنای آمريکا، حکم دادگاه انقلاب اسلامی عليه رکسانا صابری را مضحک خوانده است.سناتور کنت کنراد تاکيد کرده است: ايران «با اين رفتار به اعتبار خود در عرصه بين المللی شدیدا لطمه می زند.»رکسانا صابری طی شش سال حضور در ايران برای شبکه های خبری بی بی سی، راديو «ان. پی. آر» و فاکس نيوز همکاری می کرده است. وي ویان شيلر، رييس راديو «ان. پی. آر» يا راديو عمومی امريکا، نیز در واکنش به حکم صادره علیه رکسانا صابری گفت: اين بنگاه خبری از اين حکم خشن و ناحق اندوهگين شده است.وي ویان شيلر افزود: رکسانا صابری طی سه ماه اخير در زندان انفرادی به سر برده و ما خيلی نگران سلامتی او هستيم.شبکه خبری بی بی سی نيز در بيانيه ای نسبت به صدور حکم هشت ساله برای رکسانا صابری ابراز نگرانی کرده است.رکسانا صابری، ۳۱ ساله، شش سال پيش به عنوان خبرنگاری که با چند رسانه خارجی همکاری می کرد به ايران رفته بود. وی که از پدری ايران و مادری ژاپنی در آمريکا متولد شده است در بهمن سال ۱۳۸۷ در تهران بازداشت و روانه زندان اوين شد.ابتدا مقامات ايران اعلام کردند که دليل بازداشت خانم صابری نداشتن مجوز برای فعاليت های خبری است. اين مقامات گفته بودند که رکسانا صابری از سال ۱۳۸۵ به بعد مجوز فعاليت نداشته است.سخنگوی قوه قضائيه جمهوری اسلامی روز سهشنبه ۱۳ اسفند ماه تأييد کردند که خانم صابری با حکم دادگاه انقلاب بازداشت شده و اکنون در زندان اوين تهران بهسر میبرد. به گفته مقامهای ايرانی خانم صابری پس از انقضای کارت خبرنگاریاش طی دوسال اخیر «به صورت غيرقانونی» در ايران کار خبری میکرده است.اما بعدا حسن حداد، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، اعلام کرد که رکسانا صابری بدون مجوزِ خبرنگاری وت حت عنوان خبرنگار به «فعاليت های جاسوسی» می پرداخته و به گفته او، رکسانا همه اتهامات را نيز پذيرفته است.
Freitag, 17. April 2009
افزایش فشار بر زندانیان؛ نگهداری اجباری زندانیان در سرما
به گفته تعدادی از زندانیان این زندان، در این اوضا ع تعدادی از زندانیان سیاسی که مجال پوشیدن کفش یا دمپایی را نیافتند به دستور افسر نگهبان وقت و مسئولین امنیتی زندان( از جمله کرمانی) با پای برهنه روی آسفالت هوا خوری زندان نگه داشته شدند و به وضعیت سلامتی و میزان مقاومت بدن آنها در مقابل سرمای شدید اعتنایی نشد.
بعد از وقوع قتل های مشکوک از جمله مرگ نا متعارف زندانی سیاسی امیر حسین حشمت ساران در زندان مذکور و همچنین امیدرضا میر صیافی در زندان اوین ، برخوردها و تعامل با زندانیان تحت الشعاع قرار گرفته و برای ایجاد رعب و وحشت آنها را با انواع و اقسام توهین ، تحقیر و حتی ضرب و شتم مواجه می سازند. لازم به ذکر است که برخوردها نسبت به قبل با شدت عمل بیشتری تداوم یافته است به نحوی که با حملات ناگهانی به سلول ها، افراد محبوس را مورد آزار و اذیت قرار داده و با فحاشی های رکیک به آنان توهین می کنند تا آنجایی که حتی به پرده های داخل سلول ها هم که جزئی از بیت المال است رحم نکرده و آنها را پاره می کنند تا مرزبندی هایی که جهت رفاه حال زندانیان توسط پرده ها ایجاد می شود را بر هم بزنند.
چند نفر از زندانیان زندان رجائی شهر به کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی گزارش داده اند که مقامات زندان تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با اعمال فشارهای روانی به زندانیان، شرایط زندگی در این زندان را سخت تر از پیش کنند. تا کنون عکس العمل هایی نسبت به این نوع برخوردهای غیر اخلاقی و و مغایر با قوانین سیستم قضایی جمهوری اسلامی و موازین بین المللی از طرف زندانیان صورت گرفته است.
تعدادی از زندانیان در تماسی با کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی گفته اند پس از آنکه مراتب اعتراض خود را به مسئولین زندان ابلاغ کردند و بی نتیجه ماند با مدیر سازمان زندانها مکاتبه و تماس حاصل نمودند که این اقدام هم تا کنون نتیجه ای در بر نداشته است.
علارغم اینکه در طبقه بندی سازمان زندان های جمهوری اسلامی زندان رجایی شهر به نگهداری جرائم عمدی از قبیل قتل و شرارت اختصاص یافته اما ده ها زندانی سیاسی در این زندان نگهداری می شوند.
حکم اعدام دل آرا دارابی را متوقف کنید
دلآرا دارابی دختر 23 ساله؛ نقاش و شاعر نوجوانی که محکوم به قتل شده و از 17 سالهگی در زندان رشت به سر میبرد، این روزها منتظر اجرای حکم خویش است. وی در طول شش سال زندانی بودن و داشتن حکم اعدام در پرونده بارها و در نامههای متعدد به مسئولین قضایی کشور نوشته است که مرتکب قتل نشده و اعترافات اولیهی او بر مبنای احساسات یک نوجوان بوده است.
اما اعتراضهای او و دفاعیات وکیل وی که نقطههای مبهم زیادی در این پرونده را نشانه گرفته بودند و بر آن تاکید داشتند و دارند، نه تنها بینتیجه مانده، بلکه این دختر 23 ساله که به خاطر هنر و توانمندیاش در هنر نقاشی به «زندانی رنگها» ملقب شده، تا کم تر از سه روز دیگر به انتظار فاجعهیی در زندان نشسته است.
دلارا دارابی به هنگام وقوع قتل تنها ۱۷ سال داشت و طبق حقوق بينالملل افراد زير ۱۸ سال را نبايد اعدام كرد. ايران دو قرارداد بينالمللى را امضا كرده كه در آن اعدام كسانى كه به هنگام ارتكاب جرم به سن ۱۸ سالهگى نرسيدهاند ممنوع است؛ جمهوی اسلامی كنوانسيون حقوق مدنى و سياسى را در سال ۱۹۷۵ و كنوانسيون حقوق كودك را در سال ۱۹۹۴ امضا كرده است. طبق كنوانسيون حقوق كودك ، كودكان و نوجوانان زير ۱۸ سال بالغ نيستند و به خاطر نداشتن بلوغ فكرى ممكن است نتوانند پيامدهاى اعمال خود را پيش بينى كنند همانطور که دلآرا دارابی نتوانسته اعمالاش را کنترل کند.
هر چند ایران کنوانسیون حقوق کودک را به صورت مشروط پذیرفته ولی میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی را به صورت مطلق قبول کرده است؛ در بند 6 مادهی 5 این میثاق صراحتا حکم به مجازات اعدام برای کودکان زیر 18 سال ممنوع اعلام شده است . در جایی که بیش 185 کشور دنیا مجازات مرگ را برای اطفال زیر 18 سال از قوانینشان برداشته اند، جمهوری اسلامی با داشتن قانون و تعهدات بین المللی، مبنی برمنع مجازات اعدام برای اطفال زیر 18 سال آنها را به مرگ محکوم میکند.
با این همه و با وجود نکات مبهم زیادی که در پرونده وجود دارد و وکیل دارابی و کارشناسان بر آن صحه میگذارند، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با ابراز نگرانی جدی در خصوص آمار روز افزون اعدامها در ایران و به ویژه نوجوانان زیر 18 سال خواستار توقف همیشهگی حکم اعدام دلآرا دارابی است و از مسئولین قضایی میخواهد که به قوانین بینالمللی همچون موارد بالا که آنرا امضا کردهاند احترام گذاشته و عدم نقض حقوق کودکان و نوجوانان را در اولویتهای اول دستگاه قضایی قرار دهد.
مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران با ابراز تاسف از اینکه قضات دادگستری از اعمال و اجرای این موارد قانونی و به تبع آن اجتناب از صدور حکم اعدام کودکان و نوجوانان خودداری می ورزند؛ نسبت به اعدام کودکان و نوجوانان توسط دستگاه قضایی هشدار جدی میدهد و آنرا جنایتی تلخ و نگران کننده برای جامعهی حال و آیندهی ایران میداند.
دبیرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
28 فروردین ماه 1388
شرایط بد اقتصادی تعداد کودکان خیابانی را افزايش داده
شرایط بد اقتصادی تعداد کودکان خیابانی را افزايش داده
رئیس شبکه حمايت از کودکان کار ایران گفت: دشوارتر شدن شرایط اقتصادی در کشور که بر اکثر طبقات مردم تاثیر گذاشته بر میزان کودکان کار وخیابانی افزوده است.فاطمه قاسم زاده افزایش تعداد کودکان کار و خیابانی را واقعيتی تلخ دانست و افزود: در میان دلایلی همچون عوامل فرهنگی و خانوادگی، شرایط اقتصادی و مالی عاملی مهم برای گرایش کودکان به کار است.وی ادامه داد: افزايش مراجعه کودکان کار و خیابان به مراکز حمایت از آنان دلیلی بر افزایش تعداد آنان محسوب میشود.کودکان خيابانی مورد تجاوز جنسی قرار می گيرندمحمد مهدي را خيليها مي شناسند. در خيابان انقلاب ميتواني او را پشت بساطش ببيني که در حال نوشتن مشق است. او بدون پدر است و با مادرش در مولوي زندگي ميکند. "محمد مهدي" در عين حال پسر خوانده "سمانه - ر" محسوب مي شود. مهندس کامپوتر يکي از شرکتهاي نرم افزاري که هر روز بعد از ساعت کاري به ديدن "محمدمهدي" مي آيد برايش اسباب بازي و لوازم التحرير مي خرد وحال مادر مريض اش را مي پرسد. بجز مادر و محمد مهدي هيچکس از رابطه سمانه و او خبر ندارد و به گفته مادر محمد مهدي "تنها حمايتها و اصرار خانم مهندس باعث شده که او به مدرسه برود هر چند با اين وجود خيلي هم نمي تواند به درسهايش برسد."حالا ماموران شهرداري هم او را مي شناسند. بيش از از دو سال است اينجا بساط مي کند و به درسش هم مي رسد و با هر نمره خوبي از مادرخوانده اش هديه اي مي گيرد. مادرخوانده اي که شايد حقوق اش کفاف زندگي خودش را ندهد اما مقيد به حمايت از محمد مهدي است.کودکان خياباني نظير محمد مهدي تنها يک استثنا هستند. بر اساس آمارها بيشتر کودکان خياباني نه از آموزش خوبي بهره بردهاند و نه در امنيت مطلوبي هستند. آنها مورد تجاوز قرار ميگيرند. در معرض آسيبهاي اجتماعي هستند و بسياري از آنها به دام فروشندگان مواد مخدر و سواستفاده کنندگان مي افتند و اين در مورد دختران بيشتر به چشم مي آيد.کودکان خياباني به انسانهاي کمتر از 18 سالي اطلاق ميشود که به علت کار و يا نبود خانه و کاشانه در خيابان به سر مي برند. اين تعريف حتي کودکاني را که داراي خانواده هستند اما به علت مشکلات خانوادگي ترجيخ مي دهند بيشتر زمان خود را در پارکها و خيابانها بگذرانند نيز شامل مي شود.بر اساس آمارهاي غير رسمي اکنون بيش از يک ميليون کودک خياباني در کشور وجود دارد که روزهاي خود را در معرض آسيبهاي اجتماعي بسيار ميگذرانند و اين زنگ خطر بزرگي است که به اعتقاد "مهديه احمدي" از کارشناسان امور اجتماعي دير يا زود ميتواند به بحران منجر شود.به گفته او بررسيها نشان داده کودکان خياباني به علت شرايط ويژه خود در معرض تجاوز، قتل، تن فروشي، اعتياد و ايدز قرار دارند و هر يک ميتوانند در عين پاکي کودکانه شان بمبي متحرک در جامعه باشند
Mittwoch, 15. April 2009
نسل تازهای از زنان ایرانی برای حقوق خود مبارزه میکند
روزنامهی آلمانی "دیولت" در تاریخ ۱۱ آوریل، مقالهی مبسوطی به پیکار آگاهانهی زنان ایرانی اختصاص داده است. به نوشتهی این روزنامه، سی سال پس از انقلاب، نسل تازهای در ایران به وجود آمده که حقوق خود را مطالبه میکند.
"دیولت" مینویسد، پیکار آرام فمینیستهای ایرانی سختتر شده است. از زمانی که محمود احمدینژاد محافظهکار تندرو، رییسجمهوری شده، دولت با شدت بیشتری با فعالان زن مقابله میکند.
منصوره شجاعی، یکی از فعالان جنبش زنان میگوید: «ما این فشار را بیشتر حس میکنیم». شجاعی در برابر این پرسش که آیا میتوان از انتخابات ریاستجمهوری در ماه ژوئن، بهبود اوضاع را انتظار داشت، سر تکان میدهد و میگوید که به سیاستمداران اعتماد چندانی ندارد.
از سوی دیگر، فعالان حقوق زن نیز بر تلاشهای خود افزودهاند و در سالهای گذشته این تلاشها را بهتر هماهنگ میکنند. برای نخستین بار در ژوئن سال ۲۰۰۶، صدها زن در میدان هفت تیر در مرکز تهران گردآمدند تا برای حقوق خود تظاهرات کنند.
در آن زمان، پلیس تظاهرکنندگان را با باتوم و گاز اشکآور پراکنده ساخت و دهها نفر را بازداشت کرد. منصوره شجاعی به یاد میآورد که ماموران حتا اجازهندادند زنان تظاهرات خود را شروع کنند. با این همه، این حرکت بعدها بازتاب گستردهای داشت.
به این ترتیب، فمینیستهای ایرانی، راهبرد خود را تغییر دادند و تصمیم گرفتند به ریشهها بازگردند. آنان در گروههای دو یا سه نفره در شهرها و روستاها به میان زنان میروند. در سالنهای زیبایی، مغازهها، ایستگاههای اتوبوس با زنان صحبت میکنند و برای آنان توضیح میدهند که قوانین ایران برای زنان تبعیضآور است.
برای نمونه، اینکه گواهی زن در دادگاه، نیمی از گواهی یک مرد ارزش دارد. آنان زنان را دربارهی چندهمسری، ممنوعیت دستیابی به شغل قضاوت و سنگسار به دلیل زنا آگاه میکنند. هر کس قانع شود، طوماری را امضا میکند که کارزاری است برای جمعآوری یک میلیون امضا برای تساوی حقوق بیشتر. به محض اینکه یک میلیون امضا جمعآوری شود، این فهرست به همراه پیشنهادهایی برای تغییر قوانین، به پارلمان ارائه خواهد شد.
منصوره شجاعی از سفر به استانهای دورافتاده استقبال میکند. ولی او همواره به موانع تازه برمیخورد. برای نمونه اینکه مردم را با تبلیغات علیه فعالان جنبش زنان تحریک میکنند. پلیس تا به حال چند بار فهرست امضاها را مصادره کرده است. منصوره شجاعی در برابر این پرسش که تا کنون چند امضا جمعآوری شده میگوید، شمار امضاها اهمیتی ندارد، بلکه این واقعیت مهم است که این کازرار در جریان است.
رژیم جمهوری اسلامی میداند که جنبش پایهای چه قدرتی میتواند ایجاد کند. هر چه باشد، خود این حکومت الهی نیز محصول انقلاب است. به گفتهی یک تحلیلگر سیاسی در ایران، رژیم نمیداند با دو گروه اجتماعی چه رفتاری بکند: دانشجویان و زنان. چند فعال این جنبشها را میتوان کنترل کرد، ولی اگر این حرکت به یک جنبش مردمی فراروید، دیگر نمیتوان آن را مهار کرد.
ولی فراتر از کارزار یک میلیون امضا، در فضای خصوصی نیز چیزی به حرکت درآمده است. رشد شمار باسوادان، دسترسی به اطلاعات از طریق اینترنت و تلویزیونهای ماهوارهای، باعث شده که آگاهی زنان دربارهی حقوقشان افزایش یابد.
تصادفا همین جمهوری اسلامی در این زمینه نقش داشته است. در زمان شاه خانوادههای سنتی اجازه نمیدادند که دخترانشان تحصیل کنند و میخواستند آنان را از محیطهای غیراسلامی دور نگاه دارند. این بهانه با اجباری شدن روسری و جداسازی کلاسهای درس دختران و پسران از بین رفت.
در حال حاضر، در دانشگاههای ایران، از هر ده دانشجو، هفت تن آنان دختر هستند. در ایران نسلی از زنان مستقل، تحصیلکرده و شاغل پدیدآمده که آگاهانه خواستار کنترل زندگی خود هستند.
تشدید فیلترینگ سایتهای اینترنتی در ایران
در حالی که مجلس آمادهی اصلاح قانون مطبوعات میشود، فیلترینگ سایتهای اینترنتی ابعاد گستردهای یافته است. نمایندگان مجلس نیز از دسترسی به بسیاری از سایتها محروم شدهاند. این اقدام بخشی از" مبارزه با مفاسد اجتماعی" است.
لایحه اصلاح قانون مطبوعات همان لایحهای است که دولت احمدینژاد به مجلس هفتم هم ارائه کرد، اما به دلیل ابهامات زیاد مورد بررسی قرار نگرفت. حمایت نمایندگان وابسته به فراکسیون حامی دولت (فراکسیون رایحهی خوش خدمت) باعث شده که این لایحه در آستانهی انتخابات مجدداَ در دستور کار بررسی مجلس قرار گیرد.
محور اصلی این لایحه موظفکردن نشریات الکترونیکی، خبرگزاریها، سایتها و وبلاگها به ثبت خود در وزارت ارشاد است تا حیطهی عمل این وزارتخانه در زمینهی نظارت و کنترل، به این گونه رسانهها نیز سرایت یابد. استدلال نمایندگان مجلس هفتم این بود که فضای مجازی و کارکرد نشریات الکترونیکی حیطهی مستقلی برای خود است که نمیتوان آن را تابعی از قانون محدودساز مطبوعات کرد.
به نوشتهی روزنامهی اعتماد، حمید رسایی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس واز نمایندگان حامی دولت، «در وبلاگ شخصی خود به این نکته اذعان داشته که هدف بخشی از اصلاح قانون مطبوعات این است که نشریات الکترونیکی هم مانند خبرگزاری ها پس از طی مراحلی و با شرایطی مجوز فعالیت اخذ کنند تا علاوه بر قرار گرفتن چتر حمایتی قانون مطبوعات، به ساماندهی بیشتر این پایگاه ها بیانجامد.»
حدس و گمانها
محرومیت اکثر نیروهای مخالف دولت احمدینژاد از داشتن روزنامه و نشریه، باعث شده که آنها به ویژه در آستانه انتخابات، برای تبلیغات و اطلاعرسانی بیش از پیش به سایتها و پایگاههای اینترنتی متکی شوند. از این رو آنها این گمانه را مطرح میکنند که طرح مجدد اصلاح قانون مطبوعات تلاشی برای محدود ساختن هر چه بیشتر امکانات رسانهای آنهاست.
در برابر این اتهام، برخی از نمایندگان اصولگرا، مانند علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، شائبه انتخاباتی بودن این لایحه را منتفی دانسته ، و ثبت پایگاه اطلاع رسانی را "ایجادکننده زمینه های حمایتی" برای مسئولان آنها توصیف کرده است.
در همین حال، علیرضا ملکیان، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی، روزدوشنبه، ۲۳ خرداد، به خبرگزاری ایرنا گفت که براساس مصوبات کمیته تعیین مصادیق «هر سایتی که در ایام برگزاری انتخابات برخلاف قوانین و آییننامههای انتخاباتی کشور عمل کرده و به اصل انتخابات تعرض و یا نامزدهای انتخاباتی را تخریب کند، فیلتر شده و رفع انسداد آن به پس از پایان انتخابات و رسیدگی به تخلف آن موکول میشود.»
سرایت فیلترینگ به مجلس
پیشتر، رسانههای داخل از فهرستی از «باید و نبایدهای» کلی و انتخاباتی خبر داده بودند که معاونت مطبوعاتی به سایتهای خبری ارسال کرده و مسئولان این سایتها را ملزم به اجرای آنها دانسته است. در صورت عدم رعایت موارد ۳۸ گانهی این باید و نبایدها، سایت "متخلف" به حکم "کمیته تعیین مصادیق پایگاه های اینترنتی غیرمجاز" فیلتر خواهد شد. این دستورالعمل در میان اصولگرایان نیز با انتقادهایی مواجه شده و مفاد آن را تفسیرپذیر و فاقد وجاهت قانونی دانستهاند.
در گرماگرم بحثهای مربوط به تشدید مقررات مربوط به راهاندازی و مدیریت سایتهای خبری، کاربران اینترنت در ایران و حتی نمایندگان مجلس، در روزهای اخیر با عدم دسترسی به شمارزیادی از سایتها مواجه بودهاند. روز ۲۳ فروردین پارلماننیوز، سایت خبری وابسته به فراکسیون اقلیت مجلس از بروز این گونه محدودیتها خبر داد.
بنا به گزارش روزنامهی اعتماد، حتی فیلترشکنهای قوی نیز قادر به عبور از فیلترینگ اخیر شماری از سایتها نبودهاند. سایت پارلماننیوز یک روز بعد، توضیح کوتاهی از اداره اخبار و رسانه های گروهی مجلس را منتشر کرد که در آن، محدودیت دسترسی نمایندگان مجلس به سایتهای اینترنتی متفاوت، «در راستای طرح مبارزه با مفاسد اجتماعی» توصیف و مجری آن هم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات معرفی شده است.
این محدودیتها اندکی پس از ورود آشکار و گستردهی سپاه پاسداران به کارزار فیلترینگ و شناسایی و دستگیری گردانندگان بیش از نود سایت "ضد دینی و مستهجن" صورت میگ
یک دانشجوی دختر دانشگاه تهران خودکشی کرد
یک دانشجوی دختر دانشگاه تهران خودکشی کرد
خبرنامه امیرکبیر: شب گذشته یکی از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تهران با پرتاب کردن خود از طبقه چهارم ساختمان اقدام به خودکشی کرد.این اتفاق در ساختمان ۷۲ مجموعه ی خوابگاههای شهید چمران دانشگاه تهران رخ داد و وی بلافاصله پس از این اقدام به بیمارستان منتقل شد.به گزارش خبرنامه امیرکبیر، نام این دانشجوی دختر کرد، سندس محمدی بوده و وی دانشجوی سال اول کارشناسی رشته ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می باشد.گفتنی است این چندمین مورد اقدام به خودکشی در میان دانشجویان دانشگاه تهران است. پیش از این حادثه در ایام امتحانات پایان ترم اول دانشجویان نیز، دانشجوی دیگری بنام نبی الله پیرمحمدی، و از همین دانشکده بدلیل فشارهای کمیته انضباطی از طبقه چهارم خوابگاه کوی دانشگاه خود را به پائین پرتاب کرد و این حادثه منجر به اعتراض و تجمع دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران شد.طی سال گذشته نیز خودکشی دانشجویان بارها در دانشگاه های مختلف کشور از جمله شهید بهشتی، سیستان و بلوچستان، شیراز و … اتفاق افتاد، اما مسئولین بدون توجه به مشکلات دانشجویان تنها تلاش کردند تا مانع از پخش اخبار خودکشی دانشجویان شوند.هنوز از جزئیات و علل این خودکشی خبری در دست نمی باشد و خوشبختانه تا مخابره این خبر، دانشجوی نامبرده زنده بوده و در بیمارستان بسر می برد
Sonntag, 12. April 2009
دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل تحصن و اعتصاب غذای خود را آغاز کردند
صدها دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل نیز در اعتراض به فشارهای وارده از سوی دولت احمدی نژاد بر جنبش دانشجویی همچون بازداشت طولانی مدت دانشجویان پلی تکنیک و برخورد با طیف علامه دفتر تحکیم وحدت، پلمپ درب انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل، ۱۷ حکم صادره از سوی کمیته انضباطی برای دانشجویان همین دانشگاه برای مراسم ۱۶ آذر و انحلال شورای صنفی دانشگاه دست به تحصن زدند.
همزمان بسیج دانشجویی با صدور بیانیه ای دعوت به مناظره ای بین نماینده دانشگاه و دانشجویان معترض کردند که انجمن اسلامی منتخب دانشجویان طی بیانیه ای با این پیشنهاد موافقت کرد مشروط بر اینکه دکتر شکری رییس دانشگاه و قربانی رییس حراست دانشگاه در این جلسه حضور یابند و این مناظره به صورت علنی در سالن آمفی تئاتر دانشگاه در حضور همه دانشجویان برگزار گردد.
بسیج در انتهای بیانیه خود اعتراض دانشجویان را پروژه مظلوم نمایی انتخاباتی خواند که با شانتاژ و جو کاذب و ایجاد جنجال شخص احمدی نژاد را هدف گرفته است!
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این تحصن بعد از اظهارات هفته پیش دکتر امینی راد (معاون دانشجویی دانشگاه صنعتی بابل) انجام می شود که گفته بود سیاست ابلاغ شده از سوی وزارت علوم برخورد جدی با طیف علامه و انجمن های زیر مجموعه آن است و ما این سیاست را در دانشگاه اجرا خواهیم کرد.
از هفته پیش دیوارهای دانشگاه صنعتی بابل مملو از عکس های دانشجویان زندانی پلی تکنیک است که با ناجوانمردی نیروهای امنیتی به زندان افتاده اند.
شرح تحصن امروز دانشجویان
از ساعت ۱۱ صبح دانشجویان معترض دانشگاه در جلوی دفتر دکتر شکری رییس دانشگاه حاضر شدند و به مدت ۱ ساعت در حالت سکوت در آنجا تحصن کردند. سپس در ساعت ۱۲ با قرائت پیام دانشجویان معترض در جلوی دفتر رییس دانشگاه تحصن و راهپیمایی آغاز گردید.اولین خواسته دانشجویان معترض که در پیام آنها به آن اشاره شد تقاضای استعفای دکتر امینی راد معاونت فرهنگی دانشجویی این دانشگاه است. از دیدگاه دانشجویان این دانشگاه ضعف شخصیتی مسئولین دانشگاه علی الخصوص دکتر امینی راد سبب شده است که دستگاه های امنیتی خارج از دانشگاه نظیر وزارت اطلاعات تصمیم گیرندگان اصلی در امور دانشگاه باشند و به دخالت در امور دانشجویان بپردازند.
در راهپیمایی دانشجویان معترض صدها دانشجو در حالی که شعارهای مرگ بر دیکتاتور، دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد، حراست زور نمی خواییم رییس مزدور نمی خواییم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد حمایت قاطع خود را از دانشجویان زندانی پلی تکنیک نشان دادند.
سپس دانشجویان معترض در صحن ساختمان دانشکده برق دانشگاه جمع شدند و در آنجا محسن برزگر دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی دانشگاه به تشریح فشارهای وارده بر جنبش دانشجویی پرداخت. وی همچنین چگونگی احضار خانواده اش به اداره اطلاعات بابل و مزاحمت هایی که نیروهای امنیتی برای وی سایر اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ایجاد کرده اند را تشریح کرد.
دانشجویان متحصن از ساعت ۱ عصر کلیه کلاس های درس را تعطیل کرده اند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان پلاکاردهایی با مضامین “انتقاد و اعتراض حق دانشجوست” و “تا احیای حق همکلاسی هایمان خاموش نخواهیم نشست” و “از این همه بیداد می کنیم فریاد” و “اتحاد مبارزه پیروزی” را در دست دارند.
دانشجویان متحصن پس از تجمع یک ساعته خود و تعطیلی کلاس های درس مجددا به راهپیمایی در داخل دانشگاه پرداختند و با شعارهای “صندلی حیا کن امینی را رها کن” و “قربانی حیا کن دانشجو را رها کن”، برای بار مجدد به امینی راد معاونت فرهنگی و قربانی رییس حراست پیغام دادند که اقدامات امنیتی علیه دانشجویان و پلمپ درب دفتر انجمن اسلامی دانشگاه، پرونده سازی برای دانشجویان در کمیته انضباطی و ده ها اقدام دیگر جهت سرکوب دانشجویان چه پیامدی خواهد داشت.
امینی راد هفته گذشته تهدید کرده بود که اگر دانشجویان امروز دست به تحصن بزنند آنها را بازداشت خواهیم کرد. دانشجویان در ساعت ۲:۳۰ عصر به راهپیمایی و مراسم امروز خود خاتمه دادند. این تجمع و اعتصاب غذا در روزهای آینده ادامه خواهد داشت.
روز گذشته انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل طی فراخوانی از همه انجمن های اسلامی خواست که بیش از سکوت نکنند و در این حرکت اعتراضی در کنار دانشجویان مازندرانی قرار گیرند.
Freitag, 10. April 2009
متهمان بمبگذاري حسينيه سيدالشهداي شيراز اعدام شدند
متهمان بمبگذاري حسينيه سيدالشهداي شيراز اعدام شدند
دادستان شيراز گفت صبح امروز سه عامل اصلي بمبگذاري شيراز به نامهاي محسن اسلاميان، علياصغر پشتر و روزبه يحييزاده اعدام شدند.
جابر بانشي گفت عملیات بمبگذاری شیراز از آمريكا هدايت ميشد.
اين مقام قضايي افزود: پس از دستگيري افراد و انجام كارهاي اطلاعاتي سه عامل اصلي بمبگذاري شيراز به اتهام محاربه، افساد فيالارض از طريق عضويت و فعاليت در گروهك محارب و ضد نظام اسلامي و انجمن پادشاهي ايران با علم و اطلاع از موضع اين گروهها و تلاش براي براندازي نظام، تهيه مهمات و مشاركت در اقدام تروريستي حسينه سيدالشهدا شيراز به اعدام محكوم شدند كه حكم مذكور صبح امروز به اجرا درآمد.
عدم رعایت ضوابط دادرسی عادلانه
عبدالفتاح سلطانی از وکلای کانون مدافع حقوق بشر در باره حکم اعدام این سه متهم اظهار داشت من ضمن قبول وکالت آقای یحیی زاده اجازه ملاقات با موکل ام و تنظیم وکالت نامه را نیافتم و علی رغم مراجعات مکرر به شعبه اول دیوان عالی کشور و شعبه 36 تجدید نظر متاسفانه امکان دفاع از آقای یحیی زاده در مرحله تجدید نظر فراهم نشد.عبدالفتاح سلطانی گفت صرف نظر از صحت و سقم اتهامات وارده آنچه که در این پرونده حائز اهمیت است عدم رعایت ضوابط دادرسی عادلانه در رسیدگی به این پرونده است.
کارگران زیر خط فقر / نگرانی از افزایش بیکاری
قانون کار جمهوری اسلامی تعیین حداقل دستمزد کارگران را بر عهدهی شورای عالی کار گذاشته است. ریاست این شورا را وزیر کار و امور اجتماعی برعهده دارد و نمایندگان کارفرمایان و کارگران نیز در آن عضو هستند. مادهی چهل و یکم قانون کار، شورای عالی را موظف میکند هر سال «با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود» حداقل مزد کارگران را مشخص کند.
بیتوجهی به میزان تورم
شورای عالی کار اسفند ماه ۸۷ پس از رایزنیهای طولانی با توجه به میزان تورم، افزایش ۲۵ درصدی حداقل دستمزد کارگران را به تصویب رساند. این شورا چند روز بعد در یک نشست اضطراری این مصوبه را تغییر داد و افزایش مزد کارگران در سال ۸۸، ۲۰ درصد اعلام شد. وزیر کار، محمد جهرمی علت این کاهش را نامهای از رئیس کل بانک مرکزی، محمود بهمنی عنوان کرد که در آن پیشبینی شده تورم تا پایان سال ۸۷ به ۱۹ درصد برسد. ظاهرا بهمنی نوشته، تورم در یکساله منتهی به آخر بهمنماه ۸/ ۲۰ درصد بوده است. تازه ترین گزارش بانک مرکزی که چهارشنبه ۱۹ فروردین منتشر شد نادرستی این ادعا و پیش بینی را نشان میدهد. بنابر این گزارش تورم در سال گذشته ۴/ ۲۵ درصد بود و در اسفند ماه نسبت به ماه قبل تنها نیم درصد کاهش داشت.
نگرانی از افزایش بیکاری
وزیر کار علت بیتوجهی به افزایش دستمزدها متناسب با میزان تورم را نگرانیهای موجود در مورد وضعیت بازار کار اعلام کرده است. به گفتهی جهرمی با توجه به «بحران اقتصاد جهانی و مشکلات اقتصاد داخلی» بنگاههای تولیدی کشور در شرایط مناسبی نیستند و افزایش ۲۵ درصدی حداقل دستمزدها حفظ اشتغال را با مشکل روبرو میکند. این در حالی است که رکود اقتصادی هم اکنون نیز در مواردی به بیکاری و کاهش دستمزدها منجر شده. رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران کورهپزخانههای استان تهران به خبرگزاری ایلنا میگوید رکود ساخت و ساز مسکن در ماههای گذشته باعث افت تولید و درآمد کارگران این بخش شده است. به رغم این نمایندگان تشکلهای کارگری همچنان به تصمیم شورای عالی کار معترضاند و آن را غیرقانونی میخوانند.
کارگران زیر خط فقر
شورای عالی کار در حالی ۵ درصد از افزایش حداقل حقوقها را کم کرد که نمایندگان کارگران از امضای صورتجلسه مربوط به آن خودداری کردند. تشکلهای کارگری با سه نماینده یک سوم اعضای شورا را تشکیل میدهند. این نمایندگان را کانون عالی شوراهای اسلامی کار انتخاب میکند. اعضای هیات مدیرهی کانون عالی روز چهارشنبه در مورد امکان شکایت به دیوان عدالت اداری به مذاکره پرداختند. تشکلهای کارگری معتقدند از آنجا که مصوبه شورای عالی کار به امضای همهی اعضا نرسیده اعتبار قانونی ندارد. اما وزارت کار با صدور بخشنامهای بر قانونی بودن این مصوبه صحه گذاشته است. برخی از فعالان کارگری اعتقاد دارند افزایش مجدد حداقل دستمزدها بعید است و باید تلاش کرد از طریق مذاکره و چانه زدن با دولت و کارفرمایان دریافتی و مزایای جنبی کارگران افزایش پیدا کند. با مصوبه جدید شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران در سال ۸۸، ۲۶۳هزار و ۵۲۰ تومان تعیین شد. مطابق برآوردهای غیر رسمی یک خانوادهی پنج نفره در تهران باید ماهانه ۸۵۰ هزار تومان داشته باشد تا از خط فقر عبور کند.
دانشجویان مبارز: از هفته آینده اعتصاب و اعتراض
در این بیانیه آمده است: چه گویم که نا گفتنم بهتر است؟! از کجا شروع کنم؟ از کدام درد شکوه کنم؟ به که پناه برم که همه آزادمردان را یا کشته اند یا به زندان انداخته اند و یا با پنجه ظالم قدرت گلوی آنها را می فشارند؟ و اما سوال اینجاست که چه باید کرد؟ ما اعلام می کنیم که دیگر ظلم و جور را نمی پذیریم.
این اعتراضات از ابتدای هفته آینده و با اعتصاب غذای نامحدود تنی چند از دانشجویان در صحن عمومی دانشگاه آغاز خواهد شد و با تجمعات و راه پیمایی ها در روزهای آتی ادامه خواهد یافت.
دست به دست هم دهیم به مهر … میهن خویش را کنیم آباد
Mittwoch, 8. April 2009
ماجرای یک تجاوز
زنجانی ها انگشت به دهان مانده اند
روز گذشته علیرضا فیروزی از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان که در ماجرای افشای تجاوز معاون دانشجویی این دانشگاه به یکی از دختران دانشجوی این دانشگاه به همراه دیگر دانشجویان تحصن کرده بود پس از مراجعه به دادگاه بازداشت شد. از خرداد گذشته تا کنون بیش از ۶ تن از دانشجویان دانشگاه زنجان به دلیل اعتراض به تجاوز معاون دانشجویی این دانشگاه به یک دختر دانشجو دستگیر و بازجویی شده اند.
خرداد گذشته، بدنبال مچ گیری معاون دانشجویی دانشگاه زنجان هنگامی که قصد تجاوز به یک دختر دانشجو را داشت، صدها دانشجوی این دانشگاه به مدت ۴ روز دست به تحصن اعتراضی زدند. رئیس دانشگاه زنجان (علیرضا نداف) با حضور در بین دانشجویان مسئولیت این اقدام معاون دانشجویی را پذیرفت و از خدا، امام زمان و دانشجویان به خاطر عمل غیر اخلاقی معاون دانشجویی عذرخواهی کرد و مسئله پیش آمده را ناشی از انتصاب غیر اشتباه خود دانست.
همچنین نماینده زنجان در مجلس شورای اسلامی (دکتر نصیری قیداری) در روز پایانی تحصن در بین دانشجویان حاضر شد و قول داد در صورت پایان یافتن تحصن با هیچ دانشجویی برخورد نشود. اما در تابستان سال گذشته ۵ دانشجوی دانشگاه زنجان بازداشت شدند و در آغاز سال تحصیلی فایل آموزشی بیش از ۱۵ دانشجوی این دانشگاه بسته شد و نماینده زنجان با وجود تعهدات داده شده هیچ کمکی به دانشجویان نکرد. پیش از این نیز به سورنا هاشمی، بهرام واحدی و علیرضا فیروزی، اعضای انجمن اسلامی دانشگاه زنجان بدون صدور حکم کمیته انضباطی اجازه انتخاب واحد داده نشد.
تجاوز را معاون دانشجوئی می خواسته مرتکب شود و حالا پرونده ای که برای دانشجویان تشکیل شده اتهام تشویش اذهان عمومی، اقدام بر علیه امنیت ملی، اشاعه فحشا و… است.
علیرضا فیروزی دومین عضو خانواده فیروزی است که در یک ماه اخیر بازذاشت می شود در آخرین روز های سال ۸۷ دکتر حسام فیروزی به جرم مداوای زندانیان سیاسی بازداشت شد. (در فاصله این دوران، آن دختر را به صیغه معاون دانشجوئی در آوردند و پست نان و آبدار دیگری در وزارت کشور به معاون دانشجوئی دادند
روزنامه نگار ایرانی-آمریکايی به جاسوسی متهم شد
روزنامه نگار ایرانی-آمریکايی به جاسوسی متهم شد
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، دستگاه قضايی جمهوری اسلامی امروز رکسانا صابری، روزنامه نگار ایرانی- آمریکايی را به جاسوسی متهم کرد.خبرگزاری ایسنا نوشت معاون امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران درباره آخرين وضعيت پرونده ركسانا صابري گفت وي بدون مجوز خبرنگاري و تحت عنوان خبرنگار، فعاليتهاي جاسوسي انجام ميداده كه مدارك در پرونده موجود است و وي نيز تمام اتهامات را پذيرفته است.قاضي حداد گفت پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه انقلاب ارسال شده و در حال حاضر در يكي از شعبات دادگاه انقلاب در حال رسيدگي است.حداد با بيان اينكه ركسانا صابري طبق قوانين نظام جمهوري اسلامي دستگير شده است، ادامه داد وي داراي تابعيت ايراني است، پاسپورت و شناسنامهي ايراني دارد و با مدارك ايراني وارد كشور شده و اگر تابعيت مضاعفي دارد ما از آن بياطلاعيم و اين موضوع تاثيري در رسيدگي به اتهامات وي در مراجع قضايي جمهوری اسلامی ندارد.معاون امنيت دادسراي تهران با نادرست دانستن ادعاهاي مطرح شده از سوي برخي رسانههاي خارجي در مورد تابعيت ركسانا صابري، خاطرنشان كرد وي داراي تابعيت ايراني است. هيچ مدركي دال بر اينكه وي تابعيت مضاعفي داشته باشد، نداريم.رکسانا صابری در ماه فوریه گذشته بازداشت شد و هم اکنون در زندان اوین بسر می برد. والدین وی توانستند این هفته بمدت نیمساعت با او در زندان دیدار کنند.وزارت امور خارجه آمریکا از رژیم تهران خواسته است این روزنامه نگار ایرانی-آمریکايی را آزاد کن
دختران فراری
Dienstag, 7. April 2009
ضد انقلاب عوضی، تو را هم می فرستیم پیش رفیقت ساران
انتشار: فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
استمداد بهروز جاوید طهرانی از مردم ایران
بنام سعادت ملت ایران ،
امروز من از دست دژخیمان زندان مخوف رجائی شهر کرج ،به مردم ایران پناه می برم .مردم عزیز، جلادان دیوصفت اینجا دیگر تمام مرزهای انسانی را زیر پا گذاشته اند .دیگر هیچ راهی جزء اعتصاب غذاو پناه بردن به شما را نمی شناسم .امروز سه شنبه 17 /1/1388 خورشیدی با رفتار غیر انسانی مامورین سالن ملاقات با خواهر بنده دیگر صبر من لبریز گردید .مامورین نه تنها مرا بشدت و به طرز توهین آمیزی بازرسی کرده و کوچکترین تکه کاغذ حتی شماره تلفن را از من گرفتند همین کار را بطرز بسیار توهین آمیزتر با خواهر بنده کردند .مامورین سالن ملاقات آقایان اسلامی ،احمدی ،خسروی و خانم شهبازی (مسئولین سالن ملاقات ) بدترین رفتاری را که می شد با خانواده بنده که برای ملاقات بنده آمده بودند اعمال داشتند .مسئولین سالن ملاقات برای لجبازی فقط 3 دقیقه فرصت صحبت کردن به من دادند. خواهر من پس از یک ماه موفق شد از تهران به کرج آمده و فقط 3 دقیقه با من حرف بزند .اعتراضات من و خانواده ام چیزی جزء خشونت بیشتر را در پی نداشت البته این مسئله از مدیریت و از مقامات بالای زندان دستور داده شده بود .
روزی که مرحوم حشمت ساران به طرز بسیار مشکوکی فوت کرد (به قتل رسید) مقامات حفاظت زندان از ما خواستند پیرامون این مطلب با هیچ کس صحبت نکنیم و به این موضوع دامن نزنیم و گرنه عواقب بسیار گسترده ای دامنگیرمون می گردد و همانگونه که همه شاهدید عکس این عمل را کردیم و از افشای جنایات آنان فروگزار نکردیم .
مردم عزیز ایران مدتهاست که دیگر به بیماریهای من در بهداری زندان رسیدگی نمی شود .بیماریهایی که بر اثر شکنجه های وزارت اطلاعات بر من عارض گردیده و بهداری زندان رجائی شهر از درمان آنچه ام.آر.آی و خروج از زندان نیاز است خوداری می کند .بیماریهایی که بر اثر ضربه به پشت سر من و آسیب دیدگی مخچه اکنون 50 در صد از بینائی من را از بین برده است .
مردم عزیز ایران امروز رئیس سالن ملاقات در حضور خانواده ام گفت : ضد انقلاب عوضی، تو را هم می فرستیم پیش رفیقت ساران. این حرف در حضور خانواده موجب شد خانواده ام بسیار نگران شوند .مردم عزیزاکنون من بعنوان یک زندانی سیاسی که از قیام 18 تیر 1378 بیش از 10 سال است که در زندان بسر می برم راهی بجزء اعتصاب غذا برایم باقی مانده است؟
به همین منظور اعلام می کنم از امروز 17 فروردین به مدت یک هفته به مسئولین زندان فرصت می دهم و پس از آن به اعتصاب غذا دست خواهم زد و تا مسئولین سالن ملاقات از خانواده بنده رسما عذر خواهی نکنند و دیگر زندانبانان و جلادان زندان دست از رفتار حیوانی خود بر ندارند به اعتصاب غذای خود ادامه خواهم داد .
بهروز جاوید طهرانی
آخرین بازمانده قیام دانشجوئی 18 تیر در زندان رجائی شهر
17 فروردین 1388
نامه فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
امروز ما با هلوکاست چه فرقی دارد
امروز ما با هلوکاست چه فرقی دارد آن روزها هزاران نفر در یک روز می مرد و کک کسی نمی گزید، حالا از چند نفر طی چند هفته شروع شده است و
علیرضا فیروزی ، فعال دانشجویی و مدافع حقوق بشر و برادر زاده دکتر حسام فیروزی دیروز توسط دادستانی زنجان بازداشت شد. به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال دانشجویی در پی احضار به دادستانی شهر زنجان و در ارتباط با پرونده موسوم به دانشگاه زنجان بازداشت شده است.
این پرونده که طی آن از تعرض یکی از مسئولین دانشگاه زنجان به یک دختر دانشجو پرده برداشته شد، دارای هفت متهم است. البته علت بازداشت علیرضا فیروزی هنوز مشخص نیست و گفته می شود دادستانی زنجان برای آزادی وی قرار وثیقه 50 میلیون تومانی صادر کرده است.علیرضا فیروزی که نوزده سال دارد در سالهای اخیر به عنوان خبرنگار و عکاس با روزنامه ی آسیا در تهران نیز همکاری داشت و با عضویت در انجمن اسلامی دانشگاه زنجان در پیوند با مطالبات جنبش دانشجویی، فعالیت های حقوق بشری خود را دنبال می کرد.وی چندی پیش در جریان اجرای حکم زندان عمویش دکتر حسام فیروزی همصدا با همسر وی مهتا بردبار در گفتگو با "روز" تاکید کرده بود که "حسام مسیر خود را انتخاب کرده است."
درجریان حوادث دانشگاه زنجان به گفته رئیس دادگستری این استان، معاون وقت دانشگاه به 30 ضربه شلاق تعزیری و 30 ضربه شلاق تعلیقی و دختری که مورد تعرض قرار گرفته بود به 30 ضربه شلاق تعزیری محکوم شدند. با وجود اینکه از سوی دادگاه بدوی معاون وقت دانشگاه زنجان به تبعید نیز محکوم شده بود، اما در دادگاه تجدیدنظر این مجازات لغو شد و برای هشت نفر از افرادی که به گفته ی ریئس دادگستری زنجان در "تشکیل تجمع، اعتصاب و بر هم زدن آرامش دانشگاه دخالت داشتند" کیفرخواست صادر شد و پرونده به دادگاه انقلاب زنجان ارجاع شد.
با افزایش فشار بر جنبش دانشجویی ایران، در طیف های مختلف فکری، برخی تحلیلگران سیاسی از احتمال نگهداری دانشجویان در زندان تا بعد از پایان "انتخابات" می گویند.سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای از وضعیت دانشجویان زندانی و به ویژه محمد پورعبدالله ابراز نگرانی کرده و خواهان آزادی فوری همه دانشجویان زندانی شده است. مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت هم اخیرا وضعیت دانشجویان بازداشت شده امیرکبیر را "بحرانی" خواند و کمپین بین المللی حقوق بشر از خطر شکنجه دانشجویانی که در وضعیتی بی ارتباط با دنیای خارج، زندانی هستند خبر داد.
چقدر خون انسان ها رقیق شده است
علیرضا فیروزی در یکی از پست های اخیر وبلاگ خود،به مناسبت نوروز نوشته است:"یک نفر دیگر کشته شد، این بار در زندان، ولی جسدش به بیابان تحویل داده شد. به بیابان به این خاکی که قدمتش از همه ی ما بیشتر است، به این خاکی که بیشتر از همه ی ما خون دیده، بیشتر از تمام تاریخ. در تاریخ تنها چند تکه کوچک از این خون ریزی را می شنویم، آن هایی که اقبال داشته اند و نامی ازشان در تاریخ مانده، گاهی همه ی تاریخ لعن و نفرین را دنبال می کنند و گاهی درود و سلام ولی فرق چندانی ندارد، به هر حال نامی از خود به جای گذاشته اند، چه نیکو و چه زشت، هنوز فکر نمی کنم بیش از یک هفته و نیم یا دو هفته از فوت امیدرضا گذشته باشد، در زندان، بند هفت زندان اوین، این بار در آن سوی ایران در کردستان یک نفر دیگر کشته شد.
چقدر خون انسان ها رقیق شده است، به اشاره انگشتی، همه ی خون جاری می شود و کک هیچ کس هم نمی گزد. جالب است، به کجا سفر می کنیم نمی دانم. چه چیزی روحمان را این همه بی رحم کرده است. چند روز پیش فیلمی دیدم از اسکار ده سال پیش، زندگی زیباست، درباره هلوکاست بود. فکر کردم، امروز ما با هلوکاست چه فرقی دارد. آن روزها هزاران نفر در یک روز می مرد و کک کسی نمی گزید، حالا از چند نفر طی چند هفته شروع شده است و نمی دانم به چه پایانی باید اندیشید.