ملت ايران توهين توطئه آميز سازندگان فيلم 300 نسبت به تاريخ و فرهنگ خويش را نخواهد بخشيد
در پي به نمايش گذارده شدن فيلم بي ارزش و توهين آميز 300، از سوي شمار زيادي از سازمانهاي ملي و دانشجويان، در درون و برون كشور، تماس هاي فراواني براي ابراز واكنش با برخي شخصيت هاي كشور و مسئولان جبهه ملي ايران گرفته شد. مجموعه اين تماس ها ما را بر آن داشت كه آن را، بويژه براي جوانان و جواناني كه در خارج كشور زندگي مي كنند و وسيله اي را كه بايد براي آگاهي از تاريخ كهن خويش داشته باشند نادرند ، صادر كنيم.
پخش فيلم 300 بوسيله برادران وارنر درباره لشگرکشي خشايارشاه در سالهاي 480-481 پ. م. به منظور تنبيه يونانيان بسبب تحريک و حمايت شورشيان سارديس، ضمن تحريف فاحش اين رويداد تاريخي، بر آن است كه طرف يوناني را متّصف به سجاياي نظامي و انساني بس والا توام با انضباط و نظم خاص بعنوان نمودار فرهنگ و تمدن پيشرفته يونان معرفي نمايد. در مقابل، سپاهيان ايراني بعنوان انبوه گسترده از مجموع اقوام بدوي وحشي و درنده خو، فاقد آرايش و انضباط نظامي به تصوير کشيده شده اند که در مواجهه با 300 اسپارتي مدافع به رهبري لئونيداس در تنگه ترموپيل نه تنها دچار تلفات سنگين مي گردند، بلکه راه پيشرفت بجلو را مسدود شده مي بينند، که در نهايت با راهنمايي يک يوناني موفق مي شوند مدافعان را که تا آخرين نفر ايستادگي مي نمايند، از پيش رو بردارند.
از ديرباز غربيها که خود را وارث فرهنگ و تمدن يونان و روم مي دانند، همواره بر آن بوده اند تا در ارزيابي رويدادهاي تاريخي، يونانيها و روميها را در جايگاه و مرتبت رفيع از لحاظ اخلاقي، شجاعت و غيره قرار داده و طرفهاي مقابل را به عاري بودن از ارزشهاي والا چه از جهت نظامي و چه از لحاظ اخلاقي و فرهنگي معرفي نمايند. در اين فيلم نيز همين برداشت افراطي و غلوآميز به نمايش گذاشته شده است. شگفتا که در اين نمايش سپاهيان ايراني بصورت انبوهي درهم از اقوام بدوي نيمه برهنه خون آشام برکنار از هر نظم و انضباط نظامي ظاهر مي شوند، حال آنکه يکي از علل پيروزيهاي پي در پي ايرانيان از 615 پ.م. به بعد، يعني از گسترش امپراتوري ماد بوسيله سياگزار يا هوخشتر، به سبب نوآوري در استراتژي نظامي مبتني بر تقسيم سپاهيان براساس نوع اسلحه آنها، يعني تيراندازان، نيزه داران، سواران سنگين اسلحه و سبک اسلحه ها، ارابه رانان و غيره بود و بهمين سبب سياگزار موفق گرديد بر امپراتوري مقتدر و ميليتاريستي آشور در سال 612 پيش از ميلاد پيروز گرديده و نينوا را تصرف نمايد. کورش بزرگ نوآوري استراتژيک سياگزار را توسعه بيشتر داده, موفق مي شود به آساني بر امپراتوريهاي بابل و ليدي پيروزي يابد و در تعاملات نظامي، کورش گذشته از ابتکار نظامي اصل و آيين انساني نويني را در رابطه با ملل مغلوب جاري و حاکم مي سازد. بدين معني که فرمان صادر مي شود، سپاهيان پيروز ايراني نبايستي بهيچوجه دست تطاول، غارت، تجاوز و صدمه به سکنه شهرها در مناطق گشوده شده دراز کنند و مي بايست مذاهب، آيين ها و مناسک مذهبي و اجتماعي آنها را محترم شمرند. براساس اين رفتار و منش است که دنيا منشور کورش را به عنوان نخستين منشور حقوق بشر مي شناسد. همين رويه از سوي کمبوجيه در فتح مصر و فراتر ازهمه از سوي داريوش اول بعنوان مدير ومدّبر بزرگ در برقراري نظم و آرامش امپراتوري و برخورد با شورشيان رعايت گرديد. در تقسيم امپراتوري به ساتراپي ها نيز ساتراپ ها مي بايست آزادي مذهب، عقايد و آيين سکنه را بطور کامل محترم شمارند. بعلاوه، برقراري اولين سيستم پستي سازمان يافته، ايجاد، گسترش و تسهيل راههاي تجاري و نظامي چه زميني و دريايي احداث کانالهاي جديد از جمله مرتبط ساختن رود نيل به درياي سرخ يا ايجاد شاهراه شوش – سارديس همه حکايت از تمدن شکوفاي ايران و نوآوري در زمينه هاي مختلف بوده است. مهمتر از همه، ايجاد سپاه ده هزار نفري جاويدان و برقراري آرايش جديد در کل سيستم نظامي است. سپاه جاويدان، الگويي مي شود براي ايجاد فلانژهاي فيليپ و اسکندر مقدوني و لژيونهاي رومي. بي شک اين آرايش و نظم و انضباط در سپاهيان خشايارشاه نيز وجود داشته و بهمين جهت خشايارشاه در 481 پ. ت. موفق مي گردد پس از تصرف شمال يونان و از پيش برداشتن مدافعان تنگه ترموپيل در سال480، آتن را به تصرف در آورد . گو اينکه ناوگان دريايي ايران درخليج سالاميس در اثر توفان با ناکامي و نافرجامي روبرو شد، ولي تنبيه مورد نظر انجام گرفت. به گفته ناپلئون، فراتر از تصرف آتن و تنبيه محرکين شورش هاي ايونيه از لحاظ نظامي چه هدف ديگري مورد نظر بوده که انجام نگرفته است. نکته ديگر در اين فيلم به نمايش گذاردن حضور بيش از يک ميليون سپاهيان ايراني در مقابل کم شمار نيروهاي مدافع اسپارتي و آتن است. امروزه بسياري از محقيقين و مورخين بر اين باورند با توجه به ميزان جمعيت آن روز جهان حرکت بيش از يک ميليون سپاهي از مبدا بسوي مقصد بياني بشدت بدور از واقعيت است، زيرا تنها تامين غذا و تغذيه آنها موجب قحطي در تمامي جوامع سر راه و در نتيجه آشوب را فراهم مي ساخت. بعلاوه، چنين سپاه عظيمي عاري از قدرت مانور و حضور فعال در نبرد مي بود. چگونه است که براي رويارويي با امپراتوريهاي مقتدري چون آشور، بابل، ليدي و مصر به گفته خود مورخين يوناني ميزان سپاهيان ايران در حد متعارف و در مواردي کمتر از طرفهاي مقابل بوده است، ولي براي تنبيه چند دولت شهر در حاشيه غربي امپراتوري جهاني، نياز به اعزام چنين سپاهي بوده است. بالاخره از لحاظ اتصاف به ارزشهاي انساني والا و متمدنانه چگونه بوده است که به گفته و نوشته مورخين يوناني، ايرانيان بر خلاف روش متداول وقت، يعني برخورد و رفتار غير انساني قدرتهاي غالب نسبت به مغلوبين، براي اولين بار برخورد مسالمت آميز با مغلوبين، محترم شمردن آيين ها، مذهب و عقايد و آزادي مناسک و سنن اجتماعي را در تمامي امپراتوري جاري و حاکم مي سازند ولي به يکباره در پيکار با يونانيها اين چنين متصف به خصوصيات بدوي و عاري از ارزشهاي مورد بحث مي شوند؟!
آنچه بدان اشاره رفت بدين منظور بود که نشان دهيم تهيه كنندگان فيلمنامه با وجود آگاهي بر تمامي اين نکات، در عمل کوشيده اند تا براي بهره برداري هاي خاص سياسي چنين تصوير به دور از واقعيت و سراپا دروغ و توهين آميزي را از ملت ايران و سپاهيان آن در دوران پر شکوه ترين امپراتوري جهان بروي پرده آورند. اينکه نمايش اين فيلم به قولي در3100 سينما درست در شرايطي صورت مي گيرد که ملت ايران از سوي برخي مقامهاي مسئول آمريکا که ايران را به عنوان محور شرارت معرفي کرده اند به جنگ تهديد مي شود مسئله اي نيست که بتوان آنرا ناديده گرفت. بايد پرسيد آنهايي که حساب ملت ايران را از حاکميت آن جدا مي دانند، چگونه اجازه داده اند تا پيشينه درخشان ملتي اين چنين وقيحانه به تصوير کشيده شود. از سوي ديگر جا دارد گفته شود، در کشوري که حاکمان آن از فرداي بقدرت رسيدن بعد از انقلاب بر اساس ديدگاه ايدئولوژيک خاص خود در برابر پيشينه تاريخي درخشان و کهن ملت خويش دست به موضع گيري زدند و بر آن گشتند تا بر تمامي تاريخ و آيين هاي شکوهمند پيش از اسلام اين سرزمين مهر باطل شد بزنند، چگونه مي توان از بيگانگان انتظار داشت تا به تاريخ و فرهنگ اين ملت ارج گذارند. در طول سه دهه گذشته کدام فيلم تاريخي ارزنده اي از دورانهاي عظمت اين کشور به تصوير کشيده شد. در حاليکه هزينه چند صد ميلياردي صرف تهيه فيلم هايي گرديد که در جهت تقويت ديدگاه حاکميت بود و واکنش ميليونها شهروند کشور را در پي داشت.
نگاهي به کتابهاي درسي نوباوگان، نوجوانان، و جوانان کشور، به روشني بي تفاوتي و گاه برخورد حاکميت با پيشينه درخشان تاريخي ملت ايران را بازتاب مي دهد. رسانه ملي صدا و سيما هيچگاه بر آن نبوده تا از چهره هاي نامدار اين سرزمين در طول هزاران سال از دوران اساطيري تا بعد از اسلام، در قالب فيلم و نمايشنامه تصويرهاي با ارزشي را به مردم کشور و جهانيان عرضه بدارد و عظمت اين سرزمين و باشندگان آنرا به دنيا معرفي کند.
سخن پاياني آنکه ما ضمن ابراز تنفر و انزجار خود در برابر فيلم موهن و ضد ايراني 300 از هموطنان ارجمند خويش خواستاريم تا واکنش خود را در برابر آن چون گذشته بروي سايت ها بازتاب دهند، باشد که جهانيان دريابند که ملت ايران، نسبت به هويت ملي وفرهنگ و تاريخ توانمندخويش عشق مي ورزد و بدان افتخار مي کند و تجاوزگران به حريم پر ارج آنرا نخواهد بخشيد.
جبهه ملي ايرانفروردين 1386
در پي به نمايش گذارده شدن فيلم بي ارزش و توهين آميز 300، از سوي شمار زيادي از سازمانهاي ملي و دانشجويان، در درون و برون كشور، تماس هاي فراواني براي ابراز واكنش با برخي شخصيت هاي كشور و مسئولان جبهه ملي ايران گرفته شد. مجموعه اين تماس ها ما را بر آن داشت كه آن را، بويژه براي جوانان و جواناني كه در خارج كشور زندگي مي كنند و وسيله اي را كه بايد براي آگاهي از تاريخ كهن خويش داشته باشند نادرند ، صادر كنيم.
پخش فيلم 300 بوسيله برادران وارنر درباره لشگرکشي خشايارشاه در سالهاي 480-481 پ. م. به منظور تنبيه يونانيان بسبب تحريک و حمايت شورشيان سارديس، ضمن تحريف فاحش اين رويداد تاريخي، بر آن است كه طرف يوناني را متّصف به سجاياي نظامي و انساني بس والا توام با انضباط و نظم خاص بعنوان نمودار فرهنگ و تمدن پيشرفته يونان معرفي نمايد. در مقابل، سپاهيان ايراني بعنوان انبوه گسترده از مجموع اقوام بدوي وحشي و درنده خو، فاقد آرايش و انضباط نظامي به تصوير کشيده شده اند که در مواجهه با 300 اسپارتي مدافع به رهبري لئونيداس در تنگه ترموپيل نه تنها دچار تلفات سنگين مي گردند، بلکه راه پيشرفت بجلو را مسدود شده مي بينند، که در نهايت با راهنمايي يک يوناني موفق مي شوند مدافعان را که تا آخرين نفر ايستادگي مي نمايند، از پيش رو بردارند.
از ديرباز غربيها که خود را وارث فرهنگ و تمدن يونان و روم مي دانند، همواره بر آن بوده اند تا در ارزيابي رويدادهاي تاريخي، يونانيها و روميها را در جايگاه و مرتبت رفيع از لحاظ اخلاقي، شجاعت و غيره قرار داده و طرفهاي مقابل را به عاري بودن از ارزشهاي والا چه از جهت نظامي و چه از لحاظ اخلاقي و فرهنگي معرفي نمايند. در اين فيلم نيز همين برداشت افراطي و غلوآميز به نمايش گذاشته شده است. شگفتا که در اين نمايش سپاهيان ايراني بصورت انبوهي درهم از اقوام بدوي نيمه برهنه خون آشام برکنار از هر نظم و انضباط نظامي ظاهر مي شوند، حال آنکه يکي از علل پيروزيهاي پي در پي ايرانيان از 615 پ.م. به بعد، يعني از گسترش امپراتوري ماد بوسيله سياگزار يا هوخشتر، به سبب نوآوري در استراتژي نظامي مبتني بر تقسيم سپاهيان براساس نوع اسلحه آنها، يعني تيراندازان، نيزه داران، سواران سنگين اسلحه و سبک اسلحه ها، ارابه رانان و غيره بود و بهمين سبب سياگزار موفق گرديد بر امپراتوري مقتدر و ميليتاريستي آشور در سال 612 پيش از ميلاد پيروز گرديده و نينوا را تصرف نمايد. کورش بزرگ نوآوري استراتژيک سياگزار را توسعه بيشتر داده, موفق مي شود به آساني بر امپراتوريهاي بابل و ليدي پيروزي يابد و در تعاملات نظامي، کورش گذشته از ابتکار نظامي اصل و آيين انساني نويني را در رابطه با ملل مغلوب جاري و حاکم مي سازد. بدين معني که فرمان صادر مي شود، سپاهيان پيروز ايراني نبايستي بهيچوجه دست تطاول، غارت، تجاوز و صدمه به سکنه شهرها در مناطق گشوده شده دراز کنند و مي بايست مذاهب، آيين ها و مناسک مذهبي و اجتماعي آنها را محترم شمرند. براساس اين رفتار و منش است که دنيا منشور کورش را به عنوان نخستين منشور حقوق بشر مي شناسد. همين رويه از سوي کمبوجيه در فتح مصر و فراتر ازهمه از سوي داريوش اول بعنوان مدير ومدّبر بزرگ در برقراري نظم و آرامش امپراتوري و برخورد با شورشيان رعايت گرديد. در تقسيم امپراتوري به ساتراپي ها نيز ساتراپ ها مي بايست آزادي مذهب، عقايد و آيين سکنه را بطور کامل محترم شمارند. بعلاوه، برقراري اولين سيستم پستي سازمان يافته، ايجاد، گسترش و تسهيل راههاي تجاري و نظامي چه زميني و دريايي احداث کانالهاي جديد از جمله مرتبط ساختن رود نيل به درياي سرخ يا ايجاد شاهراه شوش – سارديس همه حکايت از تمدن شکوفاي ايران و نوآوري در زمينه هاي مختلف بوده است. مهمتر از همه، ايجاد سپاه ده هزار نفري جاويدان و برقراري آرايش جديد در کل سيستم نظامي است. سپاه جاويدان، الگويي مي شود براي ايجاد فلانژهاي فيليپ و اسکندر مقدوني و لژيونهاي رومي. بي شک اين آرايش و نظم و انضباط در سپاهيان خشايارشاه نيز وجود داشته و بهمين جهت خشايارشاه در 481 پ. ت. موفق مي گردد پس از تصرف شمال يونان و از پيش برداشتن مدافعان تنگه ترموپيل در سال480، آتن را به تصرف در آورد . گو اينکه ناوگان دريايي ايران درخليج سالاميس در اثر توفان با ناکامي و نافرجامي روبرو شد، ولي تنبيه مورد نظر انجام گرفت. به گفته ناپلئون، فراتر از تصرف آتن و تنبيه محرکين شورش هاي ايونيه از لحاظ نظامي چه هدف ديگري مورد نظر بوده که انجام نگرفته است. نکته ديگر در اين فيلم به نمايش گذاردن حضور بيش از يک ميليون سپاهيان ايراني در مقابل کم شمار نيروهاي مدافع اسپارتي و آتن است. امروزه بسياري از محقيقين و مورخين بر اين باورند با توجه به ميزان جمعيت آن روز جهان حرکت بيش از يک ميليون سپاهي از مبدا بسوي مقصد بياني بشدت بدور از واقعيت است، زيرا تنها تامين غذا و تغذيه آنها موجب قحطي در تمامي جوامع سر راه و در نتيجه آشوب را فراهم مي ساخت. بعلاوه، چنين سپاه عظيمي عاري از قدرت مانور و حضور فعال در نبرد مي بود. چگونه است که براي رويارويي با امپراتوريهاي مقتدري چون آشور، بابل، ليدي و مصر به گفته خود مورخين يوناني ميزان سپاهيان ايران در حد متعارف و در مواردي کمتر از طرفهاي مقابل بوده است، ولي براي تنبيه چند دولت شهر در حاشيه غربي امپراتوري جهاني، نياز به اعزام چنين سپاهي بوده است. بالاخره از لحاظ اتصاف به ارزشهاي انساني والا و متمدنانه چگونه بوده است که به گفته و نوشته مورخين يوناني، ايرانيان بر خلاف روش متداول وقت، يعني برخورد و رفتار غير انساني قدرتهاي غالب نسبت به مغلوبين، براي اولين بار برخورد مسالمت آميز با مغلوبين، محترم شمردن آيين ها، مذهب و عقايد و آزادي مناسک و سنن اجتماعي را در تمامي امپراتوري جاري و حاکم مي سازند ولي به يکباره در پيکار با يونانيها اين چنين متصف به خصوصيات بدوي و عاري از ارزشهاي مورد بحث مي شوند؟!
آنچه بدان اشاره رفت بدين منظور بود که نشان دهيم تهيه كنندگان فيلمنامه با وجود آگاهي بر تمامي اين نکات، در عمل کوشيده اند تا براي بهره برداري هاي خاص سياسي چنين تصوير به دور از واقعيت و سراپا دروغ و توهين آميزي را از ملت ايران و سپاهيان آن در دوران پر شکوه ترين امپراتوري جهان بروي پرده آورند. اينکه نمايش اين فيلم به قولي در3100 سينما درست در شرايطي صورت مي گيرد که ملت ايران از سوي برخي مقامهاي مسئول آمريکا که ايران را به عنوان محور شرارت معرفي کرده اند به جنگ تهديد مي شود مسئله اي نيست که بتوان آنرا ناديده گرفت. بايد پرسيد آنهايي که حساب ملت ايران را از حاکميت آن جدا مي دانند، چگونه اجازه داده اند تا پيشينه درخشان ملتي اين چنين وقيحانه به تصوير کشيده شود. از سوي ديگر جا دارد گفته شود، در کشوري که حاکمان آن از فرداي بقدرت رسيدن بعد از انقلاب بر اساس ديدگاه ايدئولوژيک خاص خود در برابر پيشينه تاريخي درخشان و کهن ملت خويش دست به موضع گيري زدند و بر آن گشتند تا بر تمامي تاريخ و آيين هاي شکوهمند پيش از اسلام اين سرزمين مهر باطل شد بزنند، چگونه مي توان از بيگانگان انتظار داشت تا به تاريخ و فرهنگ اين ملت ارج گذارند. در طول سه دهه گذشته کدام فيلم تاريخي ارزنده اي از دورانهاي عظمت اين کشور به تصوير کشيده شد. در حاليکه هزينه چند صد ميلياردي صرف تهيه فيلم هايي گرديد که در جهت تقويت ديدگاه حاکميت بود و واکنش ميليونها شهروند کشور را در پي داشت.
نگاهي به کتابهاي درسي نوباوگان، نوجوانان، و جوانان کشور، به روشني بي تفاوتي و گاه برخورد حاکميت با پيشينه درخشان تاريخي ملت ايران را بازتاب مي دهد. رسانه ملي صدا و سيما هيچگاه بر آن نبوده تا از چهره هاي نامدار اين سرزمين در طول هزاران سال از دوران اساطيري تا بعد از اسلام، در قالب فيلم و نمايشنامه تصويرهاي با ارزشي را به مردم کشور و جهانيان عرضه بدارد و عظمت اين سرزمين و باشندگان آنرا به دنيا معرفي کند.
سخن پاياني آنکه ما ضمن ابراز تنفر و انزجار خود در برابر فيلم موهن و ضد ايراني 300 از هموطنان ارجمند خويش خواستاريم تا واکنش خود را در برابر آن چون گذشته بروي سايت ها بازتاب دهند، باشد که جهانيان دريابند که ملت ايران، نسبت به هويت ملي وفرهنگ و تاريخ توانمندخويش عشق مي ورزد و بدان افتخار مي کند و تجاوزگران به حريم پر ارج آنرا نخواهد بخشيد.
جبهه ملي ايرانفروردين 1386
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen