Mittwoch, 31. Dezember 2008
Freitag, 26. Dezember 2008
پنج سال پس از فاجعه بم: جان ایرانیان همچنان بی ارزش است
خبرنامه امیرکبیر: ۵ سال پیش در چنین روزهایی وقوع زلزله ای در شهر بم باعث کشته شدن بیش از ۴۰ هزار نفر از ایرانیان شد.
در حالیکه ایران کشوری زلزله خیز می باشد و وقوع چنین فجایعی قابل حدس می باشد، اما مسئولین هیچ گونه اقدامی برای مقاوم ساختن ساختمان های کشور و ممانعت از بروز چنین فجایعی انجام نمی دهند. ثروت هنگفت کشور به جای استفاده برای جلوگیری از چنین مسائلی، صرف مسائل غیرضروری و خیال پردازی های زمامداران می شود، اما همزمان کشورهای دیگر همچون ژاپن که با خطر وقوع زلزله مواجه هستند، طی سالهای گذشته به شدت به مقاوم سازی بناهای کشورشان پرداخته اند و اکنون با زلزله هایی به مراتب قوی تز از زلزله بم کسی در این کشورها کشته نمی شود.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، بم پس از ۵ سال همچنان از این فاجعه رنج می برد و همزمان سالانه بودجه کلانی صرف اقدامات امنیتی دولتمردان برای سرکوب مردم و ایجاد رزمایشها و مانورهای ماهانه در تهران می شود.
در حالیکه بازسازی بم علیرغم کمک های مالی گسترده کشورهای خارجی به اتمام نرسیده است، دولت ثروت کشور را صرف حمایت از نیروهای افراطی در کشورهای عربی و ساخت و ساز در کشورهای امریکای جنوبی می کند.
با توجه به شرایط جغرافیایی کشور، بی شک زلزله هایی نظیر زلزله بم در آینده در کشور به وقوع خواهد پیوست، اما مسئولین منتظرند تا باز هم به تماشای از دست رفتن جان ایرانیان بنشیند و بعد به مات و زاری بپردازند.
رادیو دویچه وله: پنج سال پس از فاجعه بم
پیشلرزهای نسبتاً شدید وقوع فاجعه را چند ساعت قبل خبر داده بود. اما بسیاری از آنان که از وحشت تکان زمین، خانههای خود را ترک کرده بودند دوباره بازگشته و سر به بالین گذاشتند. چه کسی میتوانست باور کند، زمین لرزهی آغاز شب، هشدار وقوع فاجعهی هولناکی بود که ساعاتی بعد رخ میداد.
ساعت ۵ و ۲۶ دقیقهی صبح روز جمعه، پنجم دیماه ۱۳۸۲ خبر رسید که زمینلرزهای به قدرت ۵/۶ ریشتر منطقهای در جنوب شرق ایران را تکان داده است. محل زلزله دقایقی بعد شهر تاریخی بم اعلام شد. ساعاتی بعد، ابعاد واقعی فاجعه آشکار گردید: شهر بم بکلی با خاک یکسان شده و هزاران نفر جان خود را از دست دادهاند.
بنا به آخرین آمار فاجعه بم ۴۲ هزار نفر قربانی، ۵۰ هزار تن مجروح و بیش از صدهزار نفر بیخانمان به جای گذاشت.
تخریب ارگ بم
ارگ باشکوه بم، که بزرگترین سازهی گلی جهان و یکی از میراتهای گرانبهای تاریخی بشر به شمار میرفت، به کلی تخریب شد. این بنا بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت داشت و گفته میشود تا سال ۱۸۵۰ میلادی مورد استفاده بوده است. ارگ بم حدود ۱۸۰هزار مترمربع مساحت داشت و دیوارهایی به طول ۱۸۰۰ متر و ارتفاع تا ۷ متر، آن را احاطه کرده بودند.
بازسازی بم پایان نیافته
با وجود کمکهای دولتی، مردمی و بینالمللی زیاد، بازسازی بم هنوز به پایان نرسیده است. محمد سعیدیکیا، وزیر مسکن و شهرسازی در دولت محمود احمدینژاد، دو سال پیش، پایان بازسازی شهر بم شهریورماه سال ۱۳۸۶ اعلام کرد. اما اکنون و با گذشت بیش یک سال از این موعد، استاندار کرمان میگوید: «بم هنوز احتیاج به نگاه ویژه مسئولان دارد.»
استاندار کرمان گفته است: «علیرغم هزینه کلان در بازسازی شهر بم، در برخی از قسمتها به دلیل ضعف مدیریت دچار مشکلهایی شدهایم که باید با سعی و تلاش بیشتر مرتفع شود.» استاندار کرمان ابراز امیدواری کرده که با همکاری دستگاههای مختلف و رفع موانع، بزودی جشن بازسازی این شهر برپا گردد.
خدا کند زلزله نیاید!
خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی که در پنجمین سال زلزلهی بم منتشر کرده، نوشته است، تنها پنج درصد از مساحت سرزمین ایران زلزلهخیز نیست و تقریبا همه ایرانیان در چهار گوشه کشور، بارها داغ مصیبها و خسارتهای زلزله و حوادث پس از آن را تجربه کردهاند. با وجود این، اقدامهای جدی در جهت پیشگیری و جلوگیری از افزایش خسارات مالی و جانی ناشی از زلزله صورت نگرفته است.
ایسنا از قول مسئولان نوشته است: در صورت وقوع زلزله، در تهران تنها سه تا چهار بیمارستان سالم و۱۰ تا ۱۵ مدرسه پا برجا میماند و مابقی بنابر شدت زلزله تخریب شده و یا نیمهسالم باقی میمانند.
بر اساس آمارهای رسمی مسئولان شهری پایتخت، بیش از ۷۰ درصد از ساختمانهای تهران فرسوده هستند و باز هم طبق همین پیشبینیها، بیش از ۵۰ درصد افرادی که زیر آوار زلزله احتمالی میمانند، در همان ساعات اولیه جان خود را از دست میدهند، چرا که امدادگران به دلیل بسته شدن شریانهای حیاتی، دیر میرسند!
تا کنون در کل کشور و تهران اقدام موثر و جدی برای بازسازی بافتهای فرسوده و قدیمی صورت نگرفته و طرحهای مقطعی در این خصوص نیز یا متوقف و یا با شکست مواجه شده است.
علاوه بر وجود بافتهای فرسوده در کشور، کارشناسان معتقدند، در ایران ساختوسازها از نظر مهندسی ساختمان و مصالح مورد استفاده، از استانداردهای لازم برخوردار نیست. از جمله برخی از ساختمانهای نوساز مدت کوتاهی پس از پایان کار، احتمال ریزش دارند که نمونهآن فروریزی ساختمانی در سعادتآباد تهران بود. این حادثه ۱۶ نفر را به کام مرگ کشاند.
خبرگزاری دانشجویان ایران در ادامهی گزارش خود نوشته است، در تهران، شهری که نبض حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور در آن میتپد، خدا نکند آن روزی برسد که در آن زلزله بیاید!
رادیو دویچه وله
Mittwoch, 24. Dezember 2008
شمار اعدامها در سال جاری به 317 نفر رسید
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران نوشت دستگاه قضايی رژیم اسلامی سحرگاه امروز 9 تن دیگر را در زندان اوین بدار آویخت. اتهام این افراد قتل عنوان شده است. در میان اعدام شدگان یک زن جوان 30 ساله به نام طیبه نیز وجود دارد.
خبرگزاری فرانسه در گزارش خود به اعدامهای گروهی در ایران در سال 2008 اشاره کرد و نوشت جمهوری اسلامی سال جاری میلادی را با اعدام 13 نفر آغاز کرد. در اواسط سال در ماه ژوئیه نیز 29 نفر را در زندان اوین بدار آویخت. در ماه نوامبر 10 نفر را اعدام کرد و در روزهای پایانی سال هم 9 نفر از جمله یک زن را حلق آویز کرده است.
این خبرگزاری نوشت با اعدامهای امروز تهران، شمار اعدامها در ایران در سال 2008 به 317 نفر رسیده است.
گفتنی است این آمار تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده و مسلما شمار واقعی اعدامها بیش از اینها است.
اعدام گروهی امروز در زندان اوین درست چند روز پس از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران صورت می گیرد و یک دهن کجی آشکار دیگر از سوی جمهوری اسلامی به عالیترین مرجع بین المللی بشمار می رود.
Montag, 22. Dezember 2008
اتحادیه اروپا نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرد
اتحاديه اروپا از وخيم شدن وضعيت حقوق بشر در ايران ابراز نگرانی کرد و افزايش موارد نقض عملی حقوق بشر را شاهدی بر تنزل جايگاه حقوق افراد در ايران دانست.
اتحاديه اروپا درباره نقض حقوق بشر در ايران، در بیانیه منتشر شده به مواردی همچون اعدام، فشارهای قضايی وارده بر فعالان حقوق زن، و عدم مراقبت های پزشکی از منصور اسانلو، رئيس سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، و وضعيت نامعلوم حسين درخشان، وبلاگ نويس ايرانی اشاره شده است.
در اين بيانيه همچنين آمده است که ۱۰ نفر، ۶ آذرماه، به طور همزمان در زندان اوين اعدام شده اند و اين در حاليست که اتحاديه اروپا خواستار لغو مجازات اعدام در جهان است.
همچنين در اين بيانه به وضعيت بد جسمانی منصور اسانلو اشاره شده که به اتهام « اقدام عليه امنيت کشور » و « تبليغ عليه نظام » به ۵ سال زندان محکوم شده است.
اتحاديه اروپا در اين بيانيه، از ايران، خواستار لغو مجازات اعدام، عدم برخورد با اقدامات مسالمت آميز و قانونی زنان مدافع حقوق بشر و فعالان صنفی و پايان دادن به فشارهای وارده بر آنها، تضمين شرايط مناسب برای همه زندانيان، از جمله مراقبت های پزشکی برای منصور اسانلو، تضمين شرايط مناسب و قانونی بازداشت حسين درخشان و اقدام برای آزادی اين افراد شده است.
در کنار ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا، کرواسی، جمهوری مقدونيه، مونته نگرو، صربستان، ايسلند، ليختناشتاين، نروژ، اوکراين و جمهوری مولداوی نيز از وضعيت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ايران ابراز نگرانی کرده و جزو امضا کنندگان اين بيانيه هستند.
کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل نیز اوایل ماه آذر ماه، سه کشور ایران، میانمار و کره شمالی را به دلیل «نقض حقوق بشر» به شدت محکوم کرد.
کمیته حقوق بشر سازمان ملل در سه قطعنامه جداگانه، نسبت به مجازات شلاق و قطع اعضای بدن در ایران، حمله به راهپیماییهای آرام در میانمار و اعدام و شکنجه در ملا عام در کره شمالی به شدت ابراز نگرانی کرد.
این قطعنامهها به لحاظ حقوقی الزامآور نیستند اما وجهه جهانی کشورهایی که هدف چنین قطعنامههایی قرار میگیرند خدشهدار میشود.
پلمپ دفتر مدافعان حقوق بشر
دو روز پس از انتشار بيانيه اتحادیه اروپا، ماموران امنيتی ايران دفتر مدافعان حقوق بشر در تهران را پلمپ کردند.
کانون مدافعان حقوق بشر با مشارکت خانم شيرين عبادی، برنده ايرانی جايزه صلح نوبل و آقايان محمد سيفزاده، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی و محمد شريف از وکيلان دادگستری فعال در پروندههای حقوق بشر در ايران پايهگذاری شده است.
فعاليت اين کانون علاوه بر پيگيری موارد نقض حقوق بشر، دفاع از زندانيان سياسی - عقيدتی و نيز حمايت از خانواده زندانيان سياسی را نيز شامل می شود.
در حالی که پلمپ دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در تهران، مورد اعتراض نهادهای بين المللی حقوق بشر قرار گرفته است، سخنگوی وزارت خارجه ايران اين کار را بر اساس حکم مراجع قضايی دانست.
سازمان ديده بان حقوق بشر و کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران نيز با انتشار بيانيهای مشترک نسبت به «يورش مأموران امنيتی به کانون مدافعان بشر » در تهران و پلمپ دفتر اين کانون اعتراض کردند.
پلمپ دفتر کانون مدافعان حقوق بشر
دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در ایران پلمپ شد
روابط عمومی کانون مدافعان حقوق بشر: دفتر کانون مدافعان حقوق بشر مستقر در خیابان یوسف آباد تهران روز یکشنبه اول دی ماه 1387 توسط نیروهای انتظامی و امنیتی بدون ارائه حکم قضایی پلمپ شد.
این دفتر با قسمتی از جایزه صلح نوبل که در سال 2003 به شیرین عبادی تعلق گرفته بود، خریداری شده و در اختیار کانون قرار گرفته بود. در این دفتر علاوه بر کانون مدافعان حقوق بشر، نهاد مردمی دیگری به نام «کانون مشارکت برای پاکسازی مین» که آن نیز توسط شیرین عبادی و گروهی از همفکران وی تأسیس شده بود، اداره می شد. در حقیقت با پلمپ غیرقانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، محل کار دو نهاد مردمی تعطیل شد. ریاست این نهاد مردمی شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل بر عهده دارد.
قرار بود روز یکشنبه به مناسبت شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، در دفتر کانون مدافعان حقوق بشر مراسم جشنی برگزار شود. این برنامه به مسئول مربوط در نیروی انتظامی منطقه یوسف آباد تهران جهت حفظ امنیت مراسم و طبق معمول قبلا اطلاع داده شده بود.
کانون مدافعان حقوق بشر از سال 1379 شروع به کار کرد و درخواست خود را به کمیسیون ماده ده احزاب تقدیم کرده بود که حتی مسئولان وقت ( علی جنتی، معاون سیاسی وزارت کشور ) صحه بر قانونی بودن این نهاد مردمی گذاشته و اعلام عمومی در روزنامه ها شده بود.
کانون مدافعان حقوق بشر به ثبت جهانی نیز رسیده و عضو رسمی فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر است که 190 کشور جهان عضو آن هستند.
کانون مدافعان حقوق بشر طبق اساسنامه خود سه وظیفه اصلی بر عهده دارد، «دفاع رایگان از متهمان عقیدتی و سیاسی»، «حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی» و «گزارش دهی منظم و مستمر در موارد نقض حقوق بشر در ایران». از آنجایی که در دو سال اخیر به هیچ یک از گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد جهت ورود به ایران ویزا داده نشده بود، بسیاری از سازمان های بین المللی به گزارش های این کانون استناد می کردند، از جمله بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارشی که به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر 2008 ارائه کرد و منجر به صدور قطعنامه علیه دولت جمهوری اسلامی ایران شد نیز به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر استناد شده بود.
به نظر می رسد مجموعه فعالیت های حقوق بشری این نهاد مردمی باعث برخورد غیرقانونی روز یکشنبه اول دی ماه 1387 شده است.
برنامه جشن کانون مدافعان حقوق بشر قرار بود با سخنرانی تعدادی از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برگزار شود و راه اندازی سایت کانون و اعلام فعالیت آن و همچنین جایزه تلاشگر حقوق بشر به تقی رحمانی انجام شود که یک ساعت و نیم قبل از شروع برنامه نیروهای انتظامی و لباس شخصی ممانعت به عمل آوردند.
گفتنی است در حین اقدام نیروهای انتظامی در پلمپ دفتر کانون مدافعان حقوق بشر که بدون ارائه حکم قضایی انجام می شد، تعدادی از افراد لباس شخصی با دوربین های عکاسی و فیلمبرداری از داخل ماشین های پارک شده در خیابان یوسف آباد و داخل ساختمان های مقابل و همچنین دفتر کانون مدافعان حقوق بشر تصویربرداری می کردند. این در حالی بود که نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها از انجام وظیفه قانونی خبرنگاران که برای پوشش خبر و گزارش به محل دفتر این کانون اعزام شده بودند، ممانعت به عمل آورده به گونه ای که دوربین عکاسان خبرنگار حاضر در محل توسط نیروهای لباس بدون ارائه کارت شناسایی ضبط شد. هرچند در این محل نیروهای انتظامی نیز حضور داشتند.
عدم ارائه حکم قانونی و قضایی به مسئولان کانون مدافعان حقوق بشر با اعتراض آنان مواجه شد. این اعتراض با برخورد توهین آمیز برخی از نیروهای مسئول در محل همراه شد که برخورد فیزیکی هم وجود داشت.
Sonntag, 21. Dezember 2008
پنج اعدام دیگر در ایران؛
این در حالیست که بدنبال تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران، پاركس راگنز، معاون مدیركل وزارت خارجه آمریكا در امور حقوق بشر اعلام کرد متاسفانه وضعیت حقوق بشر در ایران وخیم تر شده است.
خبرگزاری فرانسه هفته گذشته در گزارشی، تعداد اعدامها در ایران طی سال جاری میلادی را دست کم 300 نفر اعلام کرده بود.
قتل عام خانوادگی در ارومیه بخاطر فقر مالی
عامل جنايت با اسلحه كمري زن جوان و دختر و پسر 5 و 3 ساله اش را به قتل رسانده بود.
در حالي كه ورود فردي ناشناس به داخل خانه دور از ذهن بود پيدا شدن يك نوار كاست در محل جنايت معماي اين ماجرا را فاش كرد.
پدر خانواده در اين نوار گفته به خاطر فقر مالي همسر و دو فرزندش را به قتل رسانده و سپس خودكشي كرده بود.
در ادامه تحقيقات مشخص شد این مرد چندي قبل يك دختر و پسر را از بهزيستي به فرزند خواندگي قبول كرده و به خانه اش آورده بود.
صدور قطعنامه و اظهار نگرانی ژرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در باره وضعیت حقوق بشر در ایران
ارون رودز؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در این زمینه گفت: “اقدامات حقوق بشر در ایران ناقض کرامت انسانی است و این گونه اقدامات باعث می شود که توافق های بین المللی درمورد عزت و کرامت انسانی و شیوه های حفاظت از آن تضعیف شوند.” رودز در مورد رای مجمع عمومی سازمان ملل متحد اضافه کرد که “این رای نشان می دهد که یک توافق وسیع در سطح جهان وجود دارد در اینکه دولت ایران مردم را از حقوق بشر خودشان محروم می کند و این توافق بر این موضوع تاکید دارد که مقامات ایرانی سیاستهایی را دنبال می کنند که دولت و مردم را در بهره مندی از همکاری ها و مشارکتهای بین المللی منزوی می کند.”
در این قطعنامه از حکومت ایران خواسته شده است که برای سفر و تحقیق و تفحص گزارشگاران ویژه سازمان ملل به ایران اقدام کند. همچنین مجمع عمومی از حکومت ایران خواست که به مجازاتهای خشن و غیر انسانی، اعدام در ملا عام، اعدام نوجوانان، سنگسار، تبعیض علیه زنان و اقلیتها و آزار و اذیت بهاییان پایان دهد. حکومت ایران به همکاری با کمیسیار عالی حقوق بشر سازمان ملل برای احترام به حقوق بشر و اصلاح سیستم قضایی ترغیب شده است.
این قطعنامه بدنبال گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد در باره حقوق بشر در ایران است که در آبان ماه ۱۳۸۷ ارائه شده است. در قطعنامه ای که در سال ۲۰۰۷ میلادی صادر شد از دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته شده بود که در باره وضعیت حقوق بشر در ایران گزارشی تهیه کند. گزارش منتشره دبیر کل نقد مبسوطی است از فقدان سیستم قضایی مستقل در ایران و در آن خاطر نشان شده است که کمیسیون حقوق بشر اسلامی در ایران با اصول پاریس انطباق ندارد. اصول پاریس ضوابطی است که سازمان ملل متحد نهادهای ملی حقوق بشری را بر اساس آن ارزیابی می کند. در این گزارش از صدور حکم اعدام در مورد ارتداد در پیش نویس قانون مجازات در ایران انتقاد شده است. در این گزارش همچنین به “افزایش ناگهانی اعدام” از جمله اعدام ۲۹ نفر فقط در یک روز در تیرماه ۱۳۸۷ اشاره شده است. در مورد آمار بالای اعدام نوجوانان، این گزارش یادآور می شود که “تعلیق” اخیرا اعلام شده در مورد اعدام نوجوانان، قانونا مانع اعدام نوجوانان نشده است.(کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران و سایر سازمانهای مستقل حقوق بشر خاطر نشان شده اند که این تعلیق دربرگیرنده موارد قتل، که بسیاری از نوجوانان بخاطر آن حکم اعدام گرفته اند، نمی شود.) گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد از اجرای قانون مجازات در ایران نیز انتقاد کرده و به موارد وسیع استفاده از زندانهای انفرادی و بی ارتباط با دنیای خارج اشاره می کند و یادآور می شود که موارد متعدد شکنجه گزارش شده توسط گزارشگر ویژه سازمان ملل فقط با تکذیب مقامات روبرو شده است. در این گزارش همچنین به تبعیض علیه اقلیتها و سرکوب فعالان آن از جمله بهائیان و فعالان حقوق زن تاکید شده است و موارد وسیعی از نقض حقوق سیاسی از جمله آزادی بیان و عقیده ارائه شده است.
اخیرا در آذرماه ۱۳۸۷، گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد درحوزه مدافعان حقوق بشر وخشونت علیه زنان از آزار و اذیت فعالان حقوق زن از جمله اعضای کمپین یک میلیون امضا برای برابری که فعالیت مسالمت جویانه آنها قانون شکنی نیست، انتقاد کرده است. این گزارشگران عدم همکاری مقامات ایرانی را نیز یادآور شده اند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام کرد که گزارشها و بیانیه هایی که توسط هئیت های سازمان ملل متحد صادر می شوند باید بعنوان یک تلاش مثبت تلقی شوند که به دولت ایران کمک می کند تا تعهدات قانونی بین المللی خود را بعنوان عضو جامعه جهانی و امضاء کننده پیمان های اصلی حقوق بشر تحقق ببخشد.
کمپین بین المللی حقوق بشر بر این باور است که “جامعه بین المللی هیچ علاقه ای ندارد که ایران راجدا کند و بخاطر نگرانی های حقوق بشری این کشور را منزوی کند. از نظر جامعه بین الملل، این گزارشها اسنادی هستند که خانواده ملل متحد بخاطر مراقبت از ایران و مردم آن صادر می کند و برای تحقق آن توصیه های سازنده ارائه می کندمتن کامل این قطعنامه به فارسی در این پیوند موجود است:
http://www.iranhumanrights.org/farsi/ungares۱۸dec۲۰۰۸.html
متن کامل گزارش جامع دبیر کل سازمان ملل در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران به فارسی در این پیوند موجود است:
http://www.iranhumanrights.org/farsi/unsgreportpersian.html
آرای موافق:(۶۹)
آلبانی، آندورا، آرژانتین، استرالیا، اتریش، باهاماس، بلژیک، بوسنی و هرزگوین، بوتسووانی، بلغارستان، کانادا، شیلی، کوستاریکا، کرواسی، قبرس، جمهوری چک، دانمارک، السالوادور، استونی، فیجی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، هندوراس، مجارستان، ایرلند، ایسلند، اسرائیل، ایتالیا، ژاپن، کیریباتی، لیتونی، لیبریا، لیختن اشتاین، لیتوانی، لوکزامبورگ، مالتا، جزایر مارشال، مکزیک، ایالات فدرال میکرونزیا، موناکو، مونته نگرو، نائورو، هلند، زلاند نو، نروژ، پالائو، پاناما، پرو، لهستان، پرتغال، جمهوری مولداوی، رومانی، سنت لوسیا،ساموئا، سن مارینو، اسلواکی، اسلوانیا، اسپانیا، سوئد، سوئیس، چمهوری ماسودونیا یوگسلاوی سابق، تیمور شرقی، تووالو، اوکراین، بریتانیای کبیر، ایالت متحده، وانوآتو
آرای مخالف : (۵۴)
افغانستان، الجزایر، ارمنستان، آذربایجان، بحرین، بنگلادش، بلاروس، بلیز، چین، کومور، کوبا، کنگو، جمهوری خلق کره، اکوادور، مصر، اریتره، گامبیا، گینه، هند، اندونزیِ، ایران، قزاقستان، کویت، قرقیزستان، لبنان، لیبی، مالاوی، مالزی، موریتانی،مراکش، میانمار، نیکاراگوئه، نیجریه، عمان، پاکستان، قطر، فدراسیون روسیه، عربستان سعودی، سنگال، صربستان، سومالی، آفریقای جنوبی، سریلانکا، سودان، سوریه، تاجیکستان، توگو، تونس، ترکمنستان، ازبکستان، ونزوئلا، ویتنام، یمن، زیمباوه
آرای ممتنع:(۵۷)
آنگولا، آنتیگوا و باربودا، باربادوس، بنین، بوتان،بولیوی، برزیل، برونئی، بورکینا فاسو، بوروندی، کامرون، کپ ورد، جمهوری آفریقای مرکزی، چاد، کلمبیا، ساحل عاج، دومینیکا، جمهوری دومینیکن، اتیوپی، گرجستان، غنا، گرانادا، گواتمالا، گوینا بیسو، گویان، هائیتی، جامائیکا، اردن، کنیا، جمهوری دموکراتیک مردمی لائو، لسوتو، مالی، موریس، مغولستان، موزامبیک، نامبیا، نپال، نیجریه، گینه جدید پاپوآ، پاراگوئه، فیلیپین، جمهوری کره، رواندا، سنت کیتس و نویس، سنت وینسن و گرنادین، سائوتومه و پرنسیب، سیرا لئون، سنگاپور، جزایرسلیمان، سورینام، سوازیلند، تایلند، اوگاندا، امارات متحده عربی، جمهوری متحد تانزانیا، اروگوئه، زامبیا
غائبین: (۱۲)
کامبوج، جمهوری دموکراتیک کنگو، جیبوتی، گینی، گابن، عراق، ماداگاسکار، مالدیو، مسیشن،تانگو، ترینیداد و توباگو، ترکیه
گزارش رادیو دویچه وله: نگرانی مجمع عمومی سازمان ملل از وضعیت حقوق بشر در ایران
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای، از نقض حقوق بشر در ایران، از جمله وجود شکنجه در زندانها، اعدامهای وسیع و اعدام نوجوانان، پیگرد فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیتهای قومی و مذهبی و نقض وسیع حقوق سیاسی شهروندان، ابراز نگرانی کرد.
شصت و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه ۱۸ دسامبر (۲۸ آذر) با تصویب قطعنامهای، از نقض حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد. این قطعنامه از ایران میخواهد به شکنجه و آزار بازداشتشدگان، اعدام نوجوانان، سنگسار، سرکوب خشونتبار فعالان حقوق زنان، تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی، آزار بهائیان و محدودیت آزادی مذهب و عقیده پایان دهد.
قطعنامه با ۶۹ رای موافق و ۵۴ رای مخالف به تصویب رسید. ۵۷ کشور به آن رای ممتنع داد. این قطعنامه الزامآورنیست اما تصویب آن از اهمیت معنوی، سیاسی و اخلاقی برخوردار است و به اعتبار و حیثیت بینالمللی کشورهای ناقض حقوق بشر لطمه میزند.
قطعنامهی مصوب مجمع عمومی براساس گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد در باره و ضعیت حقوق بشر در ایران تنظیم شده است. گزارش بان کی مون روز اول اکتبر ۲۰۰۸ انتشار یافت. در این گزارش، طیف وسیعی از موارد جدی نقض حقوق بشر، شکافهای قانونی و موانع اساسی رعایت حقوق بشر در ایران مطرح شده است.
گزارش بان کی مون در ماه نوامبر در کمیتهی سوم مجمع عمومی سازمان ملل مورد بررسی قرار گرفت. نتیجهی بررسیها تصویب قطعنامهای در کمیتهی سوم بود که روز گذشته در مجمع عمومی به تصویب رسید.
در گزارش بان کی مون دربارهی ایران، به ویژه به “قانون مجازات اسلامی” و مجازاتهایی که به عنوان “حدود اسلامی” تعیین شدهاند، اشاره شده که در بسیار موارد مجازات مرگ در پی دارند. زنای محصنه، ارتداد، همجنسگرایی، رابطه جنسی مرد غیرمسلمان با زن مسلمان مشمول چنین مجازاتهایی میشوند.
دبیرکل سازمان ملل در گزارش خود همچنین از شمار بالای اعدام نوجوانان در ایران به شدت انتقاد کرده است. بان کی مون میگوید، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۶ نیمی از اعدامهای نوجوانان در جهان در ایران صورت گرفته است. بازداشتهای خودسرانه، محدودیتهای آزادی عقیده و بیان، اعمال فشار مستمر بر اقلیتهای قومی و مذهبی و از جمله جامعه بهاییان، از دیگر مواردی است که در گزارش دبیرکل سازمان ملل به آنها اشاره شده است.
قطعنامهای که روز گذشته (۱۸ دسامبر ۲۰۰۸) در مجمع عمومی به تصویب رسید، از دولت جمهوری اسلامی ایران خواسته است به نگرانیهای اساسی مطرح شده در گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد توجه نماید.
مجمع عمومی سازمان ملل همچنین دولت ایران را به همکاری با کمیسیار عالی حقوق بشر سازمان ملل برای احترام به حقوق بشر و اصلاح سیستم قضایی فراخوانده است. قطعنامه از ایران خواسته است اقدامهای لازم را برای سفر گزارشگران ویژه سازمان ملل به ایران و تحقیق و تفحص آنها به عمل آورد.
«کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران» در اطلاعیهای که به مناسبت تصویب قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل منتشر کرده، نوشته است: «رای مجمع عمومی سازمان ملل متحد نشان میدهد که یک توافق وسیع در سطح جهان وجود دارد در اینکه، دولت ایران مردم را از حقوق بشر خودشان محروم میکند و این توافق بر این موضوع تاکید دارد که مقامات ایرانی سیاستهایی را دنبال میکنند که دولت و مردم را در بهرهمندی از همکاریها و مشارکتهای بینالمللی منزوی میکند.»
رادیو دویچه وله
Freitag, 19. Dezember 2008
یلدای آزادی ایران
در درازنای شب یلدا که قامت بلندش برازنده تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران زمین است ، بدون تردید قادر خواهیم بود که لکه سیاه نشسته بر دامان خود در سه دهه گذشته را به راحتی بزدائیم و ایرا ن و ایرانیان را از این حقارت و بی هویتی نجات بخشیم و اگر در این زمینه فکر می کنیم بدانیم که :
بلندای شب یلدا می رود که در آینده ای بسیار نزدیک و با پیروزی روشنائی بر تاریکی و آزادی ایران به یک واقعه بین المللی تبدیل شده و ثبت تاریخ جهان گردد و با نگاه به چنین روندی است که باید به خودمان هشدار دهیم :
- شب چره فراموش مان نشود که قدر و ارزش سنت هایمان را از یاد نبریم .
- همفکری و هم اندیشی فراموش مان نشود که اهریمن تفرقه تلاش هایش را افزون تر کرده است .
- کنار هم نشستن را از یاد نبریم که دیو سیاهی همیشه از تجمع وحشت می کند .
- در این شب طولانی به کارنامه هایمان نگاه کنیم که زمان کافی برای بازگشت به خود وجود دارد .
- با هدف پیروزی بر سیاهی از خوابی طولانی بر خیزیم و به اطرافمان نگاه کنیم که قرن بیست و یکم آغاز گشته است و همچنان تلاش براینست که ما را در 1400 سال قبل نگاه دارند .
و در آخرین نفس های این شب طولانی که به دم دمه های صبح نزدیک است، به خودمان بیائیم که زمان کوتاه است و دمیدن صبح آزادی نزدیک شده است و ما ایرانیان نیز باید بتوانیم زندگی جدیدی را آغاز کنیم که بطور قطع و یقین لیاقت و شایستگی آن را داریم .
حسین لاجوردی پاریس – شب یلدای 1387
Donnerstag, 18. Dezember 2008
Dienstag, 16. Dezember 2008
دروغ گویی ملی: «مینیاتور» خودرو صددرصد ایرانی
خودرو “مینیاتور” که هفته گذشته به عنوان یک خودرو ملی کاملا ایرانی معرفی شد، خودرویی است که بخش های بسیاری از آن ساخته کشورهای خارجی است. بنابر گزارش ها طراحی بدنه این خودرو توسط شرکت های ایتالیایی و تولید موتور آن نیز به یک شرکت آلمانی سفارش داده شده است. به گزارش روزنامه اعتماد، موتور این خودرو در واقع همان موتور پراید است که آلمانی ها حجم آن را افزایش داده اند تا به قدرتش افزوده شود.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دولت با همکاری صدا و سیما طی روزهای متوالی به دروغ پردازی در ملی بودن این خودرو کرده و آن را حاصل زحمات دولت نهم دانسته است. اما جدا از اعتراضاتی که به این تبلیغات دروغین انجام شده است، بسیاری نیز معرفی پیش از موعد این خودرو را بی ارتباط با احتمال حضور مهرداد بذرپاش در وزارت کشور نمی دانند. بخشی از این اقدام سیاسی هم از این لحاظ انجام شده است که ادعا شود تحریم های گسترده ایران، تاثیری بر صنعت خودرو سازی نداشته است در حالیکه بنابر نظر کارشناسان و مهندسان فعال در زمینه صنعت خودرو، تحریم های ایران مشکلات بسیاری را برای صنعت خودرو سازی به وجود آورده است.
به اعتقاد کارشناسان به دلیل شرایط اقتصادی، توانایی علمی و جغرافیایی کشور، تولید کامل خودرو در ایران هیچ گاه قابلیت تبدیل شدن به یک صنعت در آمدزا ندارد بلکه طی سالهای گذشته ایران نیز می توانست همچون کشورهایی مثل مالزی با سرمایه گذاری در بخش تولید قطعات خودرو از این صنعت به عنوان یک صنعت درآمدزا برای کشور استفاده کند. اما طی سالهای گذشته بیش از آنکه به واردات صنعت خودورسازی به ایران از منظر اقتصادی نگاه شود، از منظر سیاسی و باج دادن به کشورهای قدرتمند نگاه شده است.
محمد رضا عاطفی یکی از کارشناسان خودرو نیز در زمینه اعلام خبر تولید خودرو “مینیاتور” گفته است اینکه سایپا تاکید دارد طراحی و تمام مراحل تولید این خودرو در ایران و توسط مهندسین داخلی صورت گرفته، نقطه ضعفی بزرگ است و ارزش بیان کردن و افتخار ندارد. فریب بوده است و در اصل یا وام گرفته از دیگران بوده یا جایی درون خود ایرادهایی داشته که در پشت ظواهر پنهان مانده است. داریوش قنبری نماینده ایلام د رمجلس در این زمینه گفته است: بعید است که مینیاتور خودرویی کاملا ملی باشد چون تا جایی که من اطلاع دارم در تولید خودروی ملی با وجود همه تبلیغی که در این باره انجام شده است مشکل داریم.
در ادامه گزارش روزنامه اعتماد و سایت خبری ایران را در این زمینه می توانید بخوانید.
رئیس جمهوری خودرو صددرصد ایرانی سایپا را رونمایی می کند
دست های ایتالیا، آلمان و کره در کار است
«طراحی بدنه توسط ایتالیا، ساخت موتور در آلمان، سیستم تعلیق و ترمز با همکاری کره، پلت فورم برگرفته از پراید و ریو، نام؛ خودرو صددرصد ایرانی.»
«مینیاتور» نام دومین خودرو ملی کشورمان است که مهرداد بذرپاش مدیرعامل سایپا آن را خودرویی صددرصد ایرانی دانسته و در تبلیغاتی که طی چند شب گذشته از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده این خودرو را حاصل فعالیتی ۱۴ ماهه در دولت نهم به مردم معرفی کرده است. اما آیا واقعاً چنین است؟
اواخر سال ۷۹ بود که با جدی شدن ساخت خودرو ملی سمند، سایپا نیز به فکر افتاد تا چنین پروژه یی را در این شرکت تعریف کند. ایران خودرو نیز همزمان با سمند پروژه «پیکان جدید» را آغاز کرد تا افرادی همچون حمیدرضا کاتوزیان، رئیس فعلی کمیسیون انرژی مجلس که آن زمان یکی از مدیران ایران خودرو بود، به طور مستقیم با این پروژه درگیر شوند. اما چیزی نگذشت که با برکناری منوچهر غروی از ایران خودرو و روی کار آمدن منوچهر منطقی پروژه پیکان جدید متوقف شد چرا که مدیریت جدید این شرکت اعتقاد چندانی به ادامه این پروژه نداشت. با امضای قرارداد ال- ۹۰ در سال ۱۳۸۳، دو شرکت ایران خودرو و سایپا پروژه های ملی سازی را کنار گذاشتند. به اعتقاد آنها خودروسازان باید به دنبال سرمایه گذاری مشترک و خودروهای چندملیتی می رفتند، چرا که دیگر پروژه ملی سازی در صنعت خودرو معنای اصلی خود را از دست داده بود.
اما با روی کار آمدن دولت نهم ورق برگشت. همکاری های صنعتی با خارجی ها مورد بازنگری قرار گرفت و پروژه ال- ۹۰ متوقف شد. بذرپاش به عنوان نماینده سازمان تامین اجتماعی در اسفند ۸۵ به عضویت هیات مدیره پارس خودرو درآمد و چیزی نگذشت که مدیرعامل این شرکت شد.
حضور بذرپاش در پارس خودرو زیاد به طول نینجامید و او پس از چند ماه فعالیت در این شرکت با رفتن احمد قلعه بانی به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به مدیرعاملی سایپا منصوب شد تا پرونده خاک خورده خودرو ملی سایپا از قفسه کتابخانه های این شرکت بیرون آورده شود.
«مینیاتور» خودرویی است که بنابر وعده مدیرعامل سایپا با قیمتی زیر ۱۰میلیون تومان به بازار عرضه خواهد شد. این درحالی است که مدنی، رئیس شرکت سازه گستر سایپا عرضه آن را با این قیمت بعید دانسته تا از سوی بذرپاش به خاطر این اظهارنظر مورد توبیخ قرار گیرد. آنچنان که سایپا اعلام کرده موتور انژکتوری این خودرو استاندارد یورو سه را داشته و برای اقشار متوسط و کم درآمد جامعه ساخته شده و تنها خودرویی است که می توان لقب ساخت ایران را به آن داد. این در حالی است که طراحی بدنه مینیاتور توسط گروهی از طراحان ایتالیایی صورت گرفته و موتور آن نیز به شرکت آلمانی FEV سفارش داده شده است. موتور این خودرو در واقع همان موتور پراید است که آلمانی ها حجم آن را افزایش داده اند تا به قدرتش افزوده شود. این موتور ۱۵۰۰ سی سی حجم دارد و قدرتی معادل ۸۰ اسب بخار را ایجاد می کند. سیستم تعلیق و ترمز نیز با الهام از خودرو کره یی ریو ساخته شده و حتی نمونه سازی آن نیز در کره جنوبی صورت گرفته است. پلت فورم این خودرو نیز الهام گرفته از پراید و ریو است. به عبارت دیگر پلت فورم این خودرو (به هر آنچه از خودرو که دیده نمی شود پلت فورم می گویند) همچون خودرو پژو آردی ارتقا داده شده است. این در حالی است که سایپا مدعی شده پلت فورم جدیدی ساخته و مینیاتور را روی آن سوار کرده است.
رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی استراتژیک سایپا درباره این خودرو می گوید؛ مینیاتور تنها خودرویی است که می توان لقب ساخت ایران را به آن داد. وی به سمند ایران خودرو کنایه زده و گفته سمند روی پلت فورم پژو ۴۰۵ ساخته شده تا بدین صورت عنوان کند «ساخت ایران» شایسته خودرو ملی سمند نیست.
قرار بود این خودرو بهمن ماه رونمایی شود که به یکباره اواخر آذرماه برای چنین اقدامی انتخاب شد.
منابع آگاه می گویند دلیل این رونمایی زودهنگام انتقال مهرداد بذرپاش از سایپا به وزارت کشور است. این در حالی است که او چندی پیش اعلام کرده بود «دو سال دنبال سیاست رفتیم اما چیزی نیافتیم.»
از طرفی منوچهر منطقی مدیرعامل ایران خودرو نیز از رونمایی خودرو X۱۲ با قیمت ۱۰میلیون تومان از دهه فجر خبر داده اما از جزئیات آن چیزی نگفته است. X۱۲ همان پیکان جدید است که ایران خودرو پس از سال ها همچون سایپا پرونده خاک خورده آن را به جریان انداخته است. وی در گفت وگوی اخیر خود با خبرنگاران همچنین انتقاد شدید به بذرپاش وارد کرده و اقدام اخیر وی را در رونمایی یا «فیس لیفت» تندر ۹۰ اقدامی غیرحرفه یی خوانده است. منطقی که این روزها با نگاهی دقیق تر اقدامات سایپا را دنبال می کند، افزود؛ وقتی قرار است خودرویی ۱۸ماه بعد به تولید برسد از رونمایی زودهنگام فیس لیفت آن نمی توان به عنوان اقدامی حرفه یی یاد کرد.
محمود احمدی نژاد روز شنبه با حضور در سالن اجلاس سران بدون آنکه در سایپا حضور یابد از خودروی ملی این شرکت رونمایی می کند، هرچند این پروژه صنعتی در دوره خاتمی تعریف اما به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی نیمه کاره رها شد. رئیس جمهوری از مینیاتور پرده برداری می کند تا به دولتمردان گذشته این نکته را یادآوری کند کاری را که آنها غیراقتصادی می دانستند دولت نهم اقتصادی کرد. مینیاتور که سایپا از آن به عنوان خودرو صد درصد ایرانی یاد کرده در واقع همان پرایدی است که فورد در سال ۱۹۸۸ پلت فورمش را به کیا موتورز کره داد تا این شرکت چند سال بعد آن را در اختیار سایپا قرار دهد. مینیاتور در واقع همان میراث فورد امریکا است.
علیرضا بهداد
روزنامه اعتماد
آیا واقعا مینیاتور خودرویی ملی است؟
خودروسازان ایرانی این روزها بیش از هر زمان دیگری آلبوم تصویرهای یادگاری خود را پر میکنند البته در این میان سایپاییها گوی سبقت را از رقبای خود ربودهاند.
به گزارش سرویس اقتصادی سایت خبری ایران(INA)، مدیرعامل جوان و بی تجربه این گروه خودروسازی که روزگاری از اصولگرایان دوآتشه در جریان دانشجویی بود حالا سکان هدایت گروه صنعتی سایپا را برعهده دارد که به باور بسیاری از تحلیلگران اقتصادی در کنار ایرانخودرو اصلیترین تیم انحصاری در صنعت ایران را به خود اختصاص دادهاند.
درواقع برخی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس امیدوار بودند حتی در برنامه ویژه خبری شبکه دو سیما نیز حضور داشته باشند تا پاسخ ابهامات خود درباره خودروی مینیاتور را از مدیرعامل سایپا بشنوند؛ یعنی برنامهای که با دعوت از مهرداد بذرپاش سعی بر آن داشت تا ملی بودن این خودرو را سندیت ببخشد. نمایندگان مجلس اما تبلیغات شدید برای مینیاتور را درواقع تبلیغی برای مهرداد بذرپاش میدانند تا تبلیغ برای شرکت سایپا. نمایندگان مجلس همچنین علاقه دارند که شرکت سایپا اطلاعات بیشتری درباره این خودروی در اختیار آنان قرار دهد و آنچه که از مسوولان سایپا شنیدهاند را به صورت کارشناسی بررسی کنند.
یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن میگوید چند سال پیش که طرحی را در ارتباط با خودرویی شبیه مینیاتور دیده به مسوولان وقت اعلام کرده که باید حداقل تغییراتی در ظاهر این خودرو داده شود تا بتوان آن را خودرویی جدید دانست. البته بسیاری از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس در مراسم رونمایی از خودروی مینیاتور حضور نداشتهاند و سخنان آنان درباره این خودرو تنها مستند به گفتههای مسوولان سایپا است و اعضای کمیسیون صنایع و معادن علاقه دارند که اطلاعات جزئیتر مربوط به این خودرو را دریافت کنند. مهمتر از همه حواشی مربوط به رونمایی از خودروی مینیاتور، تبلیغات عظیم انجام شده برای مراسم رونمایی این خودرو است.
به گفته یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن، برگزاری مراسم رونمایی از مینیاتور در سالن اجلاس سران و تبلیغهای فراوان انجام شده درباره این خودرو نشان از عزمی برای بزرگنمایی این رخداد دارد. برای تکمیل حلقه این تبلیغات برخی از رابطان شرکت سایپا در مجلس به دنبال جمعآوری نامهای برای تقدیر از زحمات سایپا در تولید خودروی مینیاتور بودند که البته محمدرضا باهنر نایبرئیس مجلس، شأن مجلس را در این یافته است که وارد این موضوعات نشده، از نمایندگانی که پیگیر جمعآوری امضا برای این نامه بودند خواست که نسبت به صدور بیانیه اقدام نکنند.
این اقدام باهنر البته ناخشنودی نمایندگان حامی دولت در مجلس را سبب شد اما با این وجود تعدادی از نمایندگان مجلس تبلیغات انجامشده درباره رونمایی از این خودرو را تبلیغاتی سیاسی میدانند. داریوش قنبری نماینده ایلام از جمله نمایندگان منتقد به تبلیغات انجام شده درباره رونمایی از خودروی مینیاتور است که درباره تبلیغات انجامشده برای رونمایی از خودروی مینیاتور به اعتماد ملی میگوید: من فکر میکنم که تبلیغات انجامشده در ارتباط با خودروی جدید سیاسی باشد.
وی با اشاره به برخی از مطالب مطرحشده توسط مدیرعامل سایپا میافزاید: بعید است که مینیاتور خودرویی کاملا ملی باشد چون تا جایی که من اطلاع دارم در تولید خودروی ملی با وجود همه تبلیغی که در این باره انجام شده است مشکل داریم.
نماینده ایلام با اشاره به مطالب مطرحشده درباره تولید خودروی ملی در کشور و گفتوگوهایی که پیش از این با مسوولان داشته است، میگوید: با توجه به صحبتهای قبلی و آنچه در صنعت خودور دیدهایم مطالب مطرحشده درباره خودروی مینیاتور نمیتواند واقعی باشد برخی از این صحبتها تبلیغات بیاساسی است که مشخص نیست تا چه حد واقعی باشد.
قنبری با یادآوری رابطه نزدیک بذرپاش با رئیسجمهور و انتقاداتی که در زمان انتصاب وی به سمت مدیرعاملی سایپا بود، گفت: بحث آقای بذرپاش نیز یکی از دلایل انجام تبلیغات گسترده درباره خودروی مینیاتور است با توجه به اینکه ایشان سوابق خاصی در خودروسازی نداشتند و به صنعت خودور رفتند با تبلیغاتی که درباره این خودرو انجام میدهند میخواهند وانمود کنند که فردی که سابقه خاصی نداشته است توانسته اینگونه موفقیت داشته باشد.
نماینده ایلام با اشاره به اقداماتی که پیش از این در سایپا انجام شده بود، گفت: اما این را هم مشخص نکردند که سابقه تولید این خودرو به چه زمانی بازمیگردد چون من این سابقه را دارم که زمانی که آقای قلعهبانی در سایپا بودند اقداماتی در این باره انجام میشد. قنبری با اشاره به مشکلات خودروسازی در کشور میگوید: اگر خودروسازان کشور را با خودروسازهای کرهای مانند هیوندایی مقایسه کنیم میبینیم که هیوندا و کیاموتور به اعماق بازارهای اروپا هم نفوذ کردهاند.
قنبری در پایان اینگونه نتیجهگیری میکند که با توجه به بگومگوهایی که درباره مدیریت بذرپاش قرار دارد مطالب مطرحشده درباره خودروی مینیاتور توسط مسوولان شرکت سایپا بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و نمیتوان به این صحبتها استناد کرد.
سایت خبری ایران
Montag, 15. Dezember 2008
توطئه ای گسترده علیه دانشجویان در حال برنامه ریزی است
پس از اعتراضات موفقیت آمیز دانشجویان در آذرماه امسال، شواهدی از برخورد با دانشجویان و پرونده سازی علیه دانشجویان در دست است که مهمترین آن ورود غیرقانونی به منزل فعالان دانشجویی و سرقت اطلاعت شخصی دانشجویان می باشد.
شب گذشته در حالی که بابک زمانیان به همراه چند تن از دوستان ایشان برای برداشتن وسایل شخصی به منزل وارد شدند متوجه شدند که منزل تحت تفتیش قرار گرفته است و مقداری از وسایل از جمله فلش مموری حاوی اطلاعات شخصی وی ناپدید شده و کامپیوتر شخصی موجود در منزل نیز مورد بازبینی قرار گرفته بوده است.
پیشتر نیز در ورود افراد ناشناس به منزل مجید توکلی و بازرسی خانه وی میزانی از دست نوشته ها و مقالات مربوط به جنبش دانشجویی و فعالیت های دانشجویی پلی تکنیک از منزل ایشان به سرقت رفته بود. همچنین در هفته گذشته افرادی ناشناس نلاش برای ورود به منزل احسان منصوری را داشته اند که به دلیل حضور به موقع احسان منصوری و برادر ایشان نتوانسته اند به مقصود خود دست یابند.
در حالی ورود غیرقانونی و غیرمحسوس به منزل فعالان دانشجویی در چند هفته گذشته شدت یافته است که شواهد حاکی از بازبینی اطلاعات موجود بر کامپیوترهای شخصی و سند برداری و یا سرقت اسناد و دست نوشته های خاص از منزل این دانشجویان دارد. با توجه به نحوه ورود و تفتیش صورت گرفته در خانه های دانشجویان، احتمال موارد دیگر بازرسی که مورد توجه قرار نگرفته و یا گزارش نشده باشد نیز وجود دارد.
در آستانه برگزاری مراسم ۱۷ آذر در دانشگاه تهران نیز، ماموران و کارشناسان وزارت اطلاعات با ورود به منزل تنی چند از فعالان دانشگاه تهران کلیه وسایل موجود در خانه این فعالان و کامپیوترهای موجود را مصادره و به محلی نامعلوم منتقل کرده بود.
در ۲ سال گذشته بارها در جریان احضارها و بازداشت های دانشجویان به متن مکالمات و اسناد شخصی دانشجویان اشاره و استناد شده بود که در مواردی عدم دقت و یا اشتباهات فراوان مانع از پیشبرد خواست نهادهای امنیتی شده بود که گویا در دور جدید پرونده سازی علیه دانشجویان به این موارد توجه شده است.
با توجه به بازرسی های صورت گرفته و اسناد جمع آوری شده از منزل دانشجویان و همچنین وسایل مصادره شده در آستانه ۱۷ آذر بیم آن می رود که پرونده سازی جدیدی علیه دانشجویان در حال شکل گیری است. به نظر می رسد پس از آخرین پرونده سازی بزرگ علیه دانشجویان در اردیبهشت ماه سال ۸۶ با جعل ۴ نشریه دانشجویی در دانشگاه امیرکبیر و افتضاح به بار آمده به واسطه تعدد اشتباهات و ضعف های متعدد در اجرای آن پروژه که منجر به رسوایی دستگاه امنیتی شده بود، این بار مجموعه های امنیتی و گروه های خودسر برخورد کننده با دانشجویان به این نکته رسیده اند که برای جلوگیری از رسوایی پیشین که حتی با همه فشارهای وارد به دستگاه قضایی منجر به صدور حکم تبرئه دانشجویان بازداشت شده آن پرونده در دادگاه عمومی شد، به تدارک و جمع آوری اطلاعات دقیق تر و پرونده سازی محکم تری علیه دانشجویان بپردازند.
پرونده سازی علیه دانشجویان در حالی شکل می گیرد که با حساسیت های افکار عمومی و نهادهای بین المللی در برخورد با فعالین دانشجویی و مدنی و لزوم پاسخگویی مسئولین، نهادهای امنیتی به بهانه های واهی و با انتساب اتهامات کذب به برخورد با دانشجویان می پردازند.
این اقدامات امنیتی همزمان در دانشگاه های شهرستان ها نیز صورت گرفته است. در دانشگاه مازندران شبنامه ای جعلی با عنوان «دانشگاه زنده است» در دانشگاه پخش شد که دارای اسامی جعلی و ساختگی به عنوان مدیرمسئول و هیات تحریریه بود، با قلمی امنیتی و شبیه به نشریاتی همچون کیهان، سراسر اتهام و فحاشی به فعالین انجمن اسلامی و تحکیم بود.
در شیراز نیز بسیج این دانشگاه با صدور بیانیه ای مانند سناریوی جعل نشریه ها در دانشگاه امیرکبیر موضوع توهین به مقدسات را مطرح کرده و خواستار برخورد شدید با دانشجویان شده است. در دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز طی هفته گذشته شبنامه های جعلی علیه دانشجویان و مدیران مسئول نشریات دانشجویی پخش شده است.
لازم به ذکر است که در چند سال اخیر طبق روال متداول، پیش از برخوردهای امنیتی با دانشجویان، رسانه های امنیتی از جمله کیهان، رجانیوز، شبکه خبر دانشجو، فارس نیوز با خط دهی و جریان سازی علیه دانشجویان زمینه های سرکوب دانشجویان و جنبش دانشجویی را فراهم می آورده اند.
در آخرین مورد از این جریان سازی کیهان در انتهای مطلبی با عنوان عادی سازی آشوب طلبی در دانشگاه با خواندن سایت خبرنامه امیرکبیر به عنوان تریبون گروهک غیرقانونی و برانداز تحکیم شعارهای تجمع ۱۷ آذر دانشگاه تهران را هتاکانه و توهین آمیز به مقدسات و سران نظام دانسته است و خبرنامه امیرکبیر و جنبش دانشجویی را مجموعه ای مورد نظر سرویس های جاسوسی غرب و در راستای شبکه سازی در فضای اینترنتی متشکل از سایت های مخالف نظام نامیده و همچنین خبرنامه امیرکبیر را به عنوان یکی از منابع و هسته های مرکزی ایفا کننده نقش مرکزی جریانات خبری سیاه علیه نظام و درج اخبار دروغین دانسته است و خواستار برخور با دانشجویان و این مجموعه شده بود.
البرادعی: ایران در صدد کسب فناوری تولید سلاح هستهای است
البرادعی: ایران در صدد کسب فناوری تولید سلاح هستهای است
دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۷ - ۱۵ دسامبر ۲۰۰۸
دویچه وله: محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معتقد است، ایران به یقین در صدد به دست آوردن فناوری ساخت سلاح هستهای است، حتی اگر این کشور نخواهد در آیندهی نزدیک بمب اتمی بسازد.البرادعی در مصاحبهای که روز یکشنبه، بیست و چهارم آذرماه، با روزنامهی آلمانی «دی ولت» انجام داد، خاطرنشان ساخت که آمریکا باید به طور مستقیم با ایران وارد گفتوگو شده و برخوردش با این کشور را تغییر دهد.محمد البرادعی میگوید، آنچه که تاکنون آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رابطه با ایران به دست آورده، شکست صرف بوده است. او میگوید: «ما حتی یک سانتیمتر هم جلو نرفتهایم. جز چند قطعنامهی تصویب شده در شورای امنیت و تحریم که فقط موضع ایران و حتی ناراضیان رژیم را سختتر کرده چیز دیگری به دست نیاوردهایم.»مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی موفقیت را زمانی میسر میداند که همهی طرفها، از جمله آمریکا و ایران، بر سر میز مذاکره بنشینند و در مورد اختلافات تبادل نظر کنند، اختلافاتی که از دیدگاه او به سال ۱۹۵۳ برمیگردد، یعنی همان زمانی که ایالات متحدهی آمریکا به سقوط دولت دکتر محمد مصدق کمک کرد.محمد البرادعی معتقد است که ایران در کشاکش جنگ قدرت با آمریکا در خاور نزدیک و به دنبال تأمین امنیت خود است. به بیان البرادعی، ایران توسط چندین قدرت اتمی و ۱۵۰ هزار نظامی آمریکایی محاصره شده و احساس ناامنی میکند، درست مانند کرهی شمالی.مصمم در دستیابی به فناوری تسلیحات هستهایالبرادعی دعوت به ریشهیابی رفتار ایران میکند و میگوید، جمهوری اسلامی میخواهد هر طوری که شده به فناوری تسلیحات هستهای دست پیدا کند، حتی اگر نخواهد در آیندهای نزدیک بمب هستهای بسازد. چرا که برخورداری از فناوری هستهای برای ایران قدرت، اعتبار و نفوذ به همراه میآورد و باعث میشود که در موقعیتی برتر از اکنون قرار گیرد و بتواند با آمریکا و دیگر کشورهای جهان وارد معاملهای بزرگ شود، معاملهای بزرگ که ایران را قادر خواهد ساخت نقش قدرت منطقه را بازی کند.مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به فرهنگ چندهزارسالهی بازار در ایران اشاره میکند و خاطرنشان میسازد که ایران هر چه که بتواند انجام میدهد تا بالاترین قیمت را به دست بیاورد و این روند «تا زمانیکه آمریکا برخوردی احترامآمیز با ایران پیشه نکند» ادامه خواهد یافت.محمد البرادعی در پاسخ به این سئوال که آیا مردم ایران نیز مانند رهبرانشان فکر میکنند و «خواستار تولید بمب اتمی برای نابود کردن اسراییل هستند»، یادآور میشود که ایران نیز مانند سایر کشورها دارای مردمی با عقاید گوناگون است و همه چیز بستگی به این دارد که چه کسی در قدرت است. مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از گفتوگو با ایران دفاع میکند، چرا که به باور او گفتوگو موضع میانهروهای ایران را تقویت خواهد کرد در حالیکه انزوا و فشار باعث تقویت تندروها میشود. او گفتوگو را نه تنها بهترین راه، بلکه تنها راه حل میداند، اگر چه که طولانی و دشوار باشد. مطرح کردن پرسشها و تلاش برای تغییر موضع طرف مقابل چیزی است که البرادعی آن را «دیپلماسی خلاق» میخواند.البرادعی در ادامه به اظهارات ضد اسراییلی برخی از مقامات ایرانی اشاره میکند و یادآور میشود، کسی که خواستار بنیان گزاردن استراتژی بادوام برای یک نسل است، نمیتواند تنها به چند شعار و اظهار نظر معین بسنده کند، حتی اگر این اظهارنظرها بسیار زننده باشند. حفظ امنیت خود انگیزهی اصلی استمدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران به عنوان پیشرفتهترین کشور منطقه یاد میکند، کشوری که در ترجمهی کتابهای فلاسفهی آلمانی رتبهی اول را دارا است. البرادعی تصریح میکند که در ایران راجع به کیرکهگارد، فیلسوف مشهور دانمارکی، و مارتین هایدگر، اندیشمند و فیلسوف آلمانی، بحث و تبادل نظر میشود و «این تصور که ایرانیان مردمی متعصب و دارای جمود فکریاند و از قرون وسطی بازآمدهاند را باید به صراحت تصحیح کرد». محمد البرادعی در پاسخ به این سئوال که چرا از پیمان هستهای هند و آمریکا حمایت کرده است، در حالیکه هند پیمان منع تولید و گسترش سلاحهای هستهای را امضاء نکرده، میگوید، پیمان «ان پی تی» به این دلیل بسته شد که همهی کشورها سمت و سوی خلع سلاح اتمی را پیش بگیرند. در حالیکه اکنون به جای ۵ کشور اتمی، ۹ کشور اتمی وجود دارد و شمار کلاهکهای هستهای به ۲۷ هزار رسیده است. او تأکید میکند، سیستمی که براساس آن کشوری مسلح به سلاح اتمی به دیگری میگوید، سلاح اتمی بد است اما فقط برای تو، دیگر عمل نمیکند و اگر این سیستم بخواهد ادامه پیدا کند و قدرتهای هستهای خلع سلاح اتمی را جدی نگیرند، بسیاری از کشورها مانند کرهی شمالی و ایران در صدد رسیدن به بمب اتمی برخواهند آمد.البرادعی انگیزهی کشورهایی مانند ایران و کرهی شمالی در کسب قدرت هستهای را ترس و قوی کردن موضع و قدرت دفاعی خود در محیطی میبیند که برخی مسلح به سلاح اتمی هستند. به عقیدهی او، مشکل اصلی، این کشورها نیستند، چرا که آنها بیشتر خواستار ایجاد تعادل و حفظ امنیت خود هستند در حالیکه خطر اصلی گروههای افراطی هستند که برایشان قربانی شدن اهمیتی ندارد و در صورت رسیدن به بمب اتمی فاجعه خواهند آفرید.محمد البرادعی یادآور میشود که حتی هنری کیسینجر، جرج شولتس و بیل پری معتقد بودند که باید به سمت نابودی کامل سلاحهای هستهای پیش رفت. به بیان البرادعی، ده یا بیست سال پیش اهمیت چنین عقیدهای به درستی درک نمیشد، اما امروز بشریت با پدیدهای روبرو است که اهمیت این این نظر را به وضوح نمایان ساخته است. افراط گرایی همان خطر اصلی است که البرادعی را به بیان این جمله واداشته است: «اگر امروز عمل نکنیم، این امکان به وجود میآید که سیارهی ما روزی توسط یکی از گروههای افراطی نابود شود.»
Donnerstag, 11. Dezember 2008
خشونت، حبس و اعدام رمز ماندگاری نیست
در دهه شصت، با زندانی کردن دهها هزار نفر و کشتن بیش از ده هزار نفر، بقای حکومت برای مدتی تضمین شد. در دهه هفتاد تداوم زندانی کردن ها و قتل های زنجیره ای جوی از وحشت و ارعاب بوجود آورد که حاکمیت را برای چند سال دیگر در جای خود نگه داشت. و اکنون که در دهه هشتاد هستیم، زندانی کردن هزاران ناراضی سیاسی و عقیدتی و اعدام صدها نفر بیرون از روند قانونی و شفافیت قضایی، دیگر تضمین دوام این حاکمیت نیست؟
در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، جمهوری اسلامی بیشترین زندانیان سیاسی و عقیدتی را نسبت به جمعیت دارد، در شمار اعدام ها رتبه اول جهان را بدست آورده است، دهها نوجوان را که در کودکی بزه کرده اند، برخلاف اصول اخلاقی و قانون بین المللی اعدام می کند، دختربچه ها را سنگسار می کند، روزنامه نگاران را به جرم روزنامه نگاری، نویسندگان را بجرم نویسندگی، پزشگان را بجرم پزشگی، فعالان حقوق بشری را بجرم فعالیت حقوق بشری، دانشجویان را بجرم فعالیت دانشجویی، دختران را بجرم دانشجویی و روحانیان راستین را بجرم احترام به دین، محروم می کند، زندانی می کند، تبعید یا اعدام می کند.
فقط در دو سال گذشته صدها دانشجو از تحصیل محروم شده اند، دهها نفر فعال دانشجویی، سیاسی و حقوق بشری زندانی و دهها نفر اعدام شده اند. مثال بارز این بیداگری ها فرزاد کمانگر است که با پیشینه سالها خدمت فرهنگی و اجتماعی و فعالیت حقوق بشری که از شهروندان شاخص کامیاران بشمار می رود، بجرم همین فعالیت ها به اعدام محکوم شده است. تا کی باید شاهد قربانی کردن فرزاد کمانگرها فقط بخاطر ترساندن مردم باشیم؟
آیا گماشتن دهها هزار نظامی در خیابانهای شهر، تضمین بقاست؟ آیا این نظامیان که اکثریت نزدیک به اتفاق آنان از رژیم ناراضی هستند، در آن لحظه حساس مورد نظر حاکمیت تبدیل به تیغ دو لبه نخواهند شد؟
جبهه ملی ایران دگربار هشدار می دهد که بجای خشونتگری گوشهای خود را باز کنید و صدای مردم را بشنوید. هیچ حکومت دیکتاتوری در تاریخ معاصر جهان با زندانی کردن و کشتن و حکومت نظامی نتوانست بقای خود را تضمین کند و هرچه آنها فشار را بر مردمشان بیشتر کردند، طول عمرشان کوتاهتر شد. خشونت را پایان دهید و آگاه باشید که ملت پیروز خواهد شد.
جبهه ملی ایران
تهران – 18 آذر 1387
Dienstag, 9. Dezember 2008
مبارزه عليه نقض حقوق بشر در ايران وظيفه انسانى وملى ما است
دهم دسامبر روز حهانى حقوق بشر است. جهانيان اين روز را با نام حقوق بشر مى شناسند.سا ل به سال بر شمار جمعيت عظيمى که در سراسر جهان براى گرامى داشت تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر در روز دهم دسامبر ١۹۴٨، در تظاهرات و اجتماعات شرکت مى کنند، افزوده مى شود. رمز اعتبار اعلاميه جهانى حقوق بشر و قطعنامه هاى اقتصادى-اجتماعى پيوست آن که انسان ها رابه سوى خود جلب مى کند و هر انسان آزاده اى سعادت خود را در تلاش براى تحقق مفاد اين منشور مى داند، در آن است که اين اعلاميه بر همه انسان هاى روى کره خاکى به يک ديده مى نگرد. زن و مرد، سياه و سفيد و يا زرد، آسيايى، آفريقايى، استراليايى، اروپائى و يا آمريکايى، آريايى و سامى، عرب و يا فارس، مسلمان، مسيحى، يهودى يا بودائى و...همه در نگاه منشور انسان، و همه يکسان هستند. کسى بر کسى به سبب تعلق قومى، ملى ، جنسى، مذهبى، زبانى، نسبى و غيره برترى ندارد. در ماده دوم اعلاميه آمده است: " هر انسان از حقوق و آزادى هاى مصرحه در اين اعلاميه برخوردار است. بدون هر گونه تفاوتى مثلا بر مبناى نژاد، رنگ، جنسيت، زبان، مذهب، عقايد سياسى و غير سياسى، خاستگاه ملى يا اجتماعى، ثروت، تولد يا ساير عوامل
نقض حقوق بشر در ايران به يک و دو مورد از مفاد اعلاميه محدود نيست. جمهورى اسلامى همه حقوق بديهى و اوليه انسانى شهروندان را پيوسته لگدمال مى کند
ما مبارزه عليه نقض حقوق بشر در ايران را وظيفه انسانى و ملى خود مى دانيم و از از اقدامات نيروهاى مدافع حقوق بشربا تمام توان پشتيبانى مى کنيم. ما، در شصتمین سالروز تصويب اين اعلاميه از نيروهاى ترقيخواه و افکار عمومى جهان مى خواهيم دولت ها و نهاد هاى بين المللى را وادار کنند رعايت حقوق بشر و حد پيشرفت آن در ايران را مبناى تنظيم مناسبات خود با جمهورى اسلامى قرار دهند و اجحافات ضد حقوق بشرى اين رژيم عليه شهروندان ايران را که جملگى خصلت سياسى و عقيدتى دارند، ناديده نگيرند
Montag, 8. Dezember 2008
سواد دانش آموزان ایرانی در رتبه های آخر جهانی است
"هاجر تحریری نیک صفت" در نشست خبری که به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد با بیان اینکه در این هفته طرح های مختلفی از سوی پژوهشگاه تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش ارائه می شود افزود: طرحهای " تیمز" و " پلز" از جمله پژوهشهایی است که ایران در آن شرکت داشته است و نتایج آن در روز پژوهش اعلام می شود.
وی طرح تیمز را بررسی وضعیت دانش آموزان در دو درس ریاضی و علوم در پایه های چهارم و سوم راهنمایی و پلز را بررسی سواد خواندن و نوشتن عنوان کرد و با اشاره به اینکه ایران در این آزمونها که هر 4 سال و 5 سال یکبار بین 30 کشور دنیا برگزار می شود شرکت می کند اظهار داشت: جهش ما در این دو آزمون محسوس نیست و هنوز زیر میانگین هستیم.
رئیس پژوهشگاه تعلیم و تربیت درباره رتبه ایران در دو آزمون تیمز و پلز جایگاه مشخصی را عنوان نکرد و تنها به این مثال بسنده کرد که اگر به طور مثال 30 کشور در این آزمون شرکت کرده باشند رتبه ایران 29 و یا 28 است و در واقع ما این نتایج را به این دلیل منتشر می کنیم که مسئولان نظام آموزشی تدبیری برای این نابسامانی بیندیشند.
تحریری نیک صفت با بیان اینکه ایران به دلیل اجرای منظم و دقیق این آزمون رتبه نخست را از انجمن IEA کسب کرده است، گفت: این سوال برای ما پیش آمده که چرا باید در اجرای درست این آزمونها رتبه برتر را کسب کنیم ولی تا کنون از یافته های این آزمونها استفاده نشده باشد که به همین دلیل می خواهیم این کمبودها را با انتشار نتایج آن پر کنیم.
وی از برگزاری دوره های آموزشی برای مقاله نویسی آموزشی و پژوهشی برای معلمان خبر داد و گفت: اعتقاد داریم پژوهش باید در کشور نهادینه شود و این امر باید از مدرسه آغاز شود که متاسفانه در این زمینه با خلاء قانونی مواجه هستیم.
Sonntag, 7. Dezember 2008
تجمع دانشجویان دانشگاه شیراز در اعتراض به مصادره ۱۶ آذر توسط نهادهای امنیتی
این تجمع در اعتراض به مراسمی که توسط تشکل های وابسته به قدرت همچون بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی، انجمن اسلامی مستقل و … در دانشگاه شیراز ترتیب داده شده بود صورت گرفت.
در آغاز این مراسم دانشجویان طی یک حرکت نمادین با تجمع در میدان مرکزی دانشگاه و زدن ماسک هایی که بر روی آن علامت های ضربدر حک شده بود به نبود آزادی بیان، سرکوب دانشجویان، تلاش در جهت مصادره روز دانشجو، برگزاری مراسم های دولتی و حکومتی در روز دانشجو و وجود فضای تک صدایی در دانشگاه و جامعه اعتراض کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان معترض پلاکاردهایی با خود همراه داشتند که بر روی آنها شعار هایی همچون : « دانشگاه زنده است » ، « الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم » ، «تو مپندار که خاموشی من هست برهان فراموشی من» ، « ۱۶ آذر نفی دخالت بیگانه، نفی استبداد » و « گر تیر و فتنه بارد جنبش ادامه دارد » نوشته شده بود.
دانشجویان که تعداد آنها به ۴۰۰ نفر می رسید در ادامه به خواندن سرود یار دبستانی پرداختند و شعارهایی همچون « دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد » ، « استقلال دانشگاه حق مسلم ماست » ، « گر تیر و فتنه بارد جنبش ادامه دارد » و « نصر و من الله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب » سر دادند.
سپس دانشجویان به دور میدان مرکزی دانشگاه جمع شدند و چند نفر از دانشجویان به خواندن شعر و همچنین ایراد سخنرانی در میان جمع دانشجویان پرداختند. در این لحظه تعدادی از افراد نهادهای شبه امنیتی با حمله به دانشجویان قصد ایجاد زد و خورد با دانشجویان تجمع کننده را داشتند که هشیاری دانشجویان مانع از تحقق اهداف این عناصر شناخته شده شد.
دانشجویان سپس با خواندن سرود یار دبستانی به طرف درب ورودی دانشگاه حرکت کردند و با تجمع مقابل درب دانشگاه شعارهایی سر دادند. دانشجویان که هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد سپس به میدان اصلی دانشگاه برگشتند و با قرائت بیانیه ای که در آن نسبت به تلاش جهت مصادره روز دانشجو اعتراض شده بود به تجمع خود پایان دادند.
لازم به ذکر است که در طول این تجمع حضور نیروهای حراست و نیروهای امنیتی که آشکارا از دانشجویان فیلم برداری می کردند مشهود بود گرچه دانشجویان با بی توجهی به این اقدامات آن ها را به سخره گرفتند و نشان دادند که در راه اهداف و آرمان هایشان از هیچ فرد و نهادی کوچکترین واهمه ای ندارند.
همچنین دانشجویان دانشگاه شیراز اعلام کرده اند که روز دوشنبه تجمع اصلی خود به مناسبت روز دانشجو را برگزار خواهند کرد.
قرار است این تجمع دانشجویی با ائتلاف تمامی گروه های دانشجویی و با شعار «آزادی دانشگاه؛ آزادی جامعه» برگزار شود.
فعالان دانشجويی میگويند: روز شنبه نيروهای امنيتی برای برهم زدن مراسم شانزدهم آذر دانشجويان دانشگاه بوعلی، همدان، از گاز اشکآور استفاده کردند.
در همين زمينه، سياوش حاتم، دبير کل انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه بوعلی سينا همدان، در گفتوگو با راديو فردا با اشاره به تلاش نيروهای امنيتی برای برهم زدن برنامه شانزدهم آذرماه اين دانشگاه میگويد: «هنگامی که در اواخر مراسم دانشجويان در حال خواندن سرود يار دبستانی بودند نيروهای امنيتی برای متفرق کردن دانشجويان به سمت آنها گاز اشکآور پرتاپ کردند».
در همين زمينه خبرنامه بوعلی سينا نيز نوشته است که «نيروهای امنيتی پس از شکست در پروژه ارعاب دانشجويان که از حدود يک هفته پيش آغاز شده بود و در مواجهه با گردهمايی هزاران نفری دانشجويان در دانشکده علوم پايه دانشگاه بوعلی سينا که برای شرکت در مراسم روز دانشجو انجمن اسلامی دانشجويان همدان صورت گرفته بود با استفاده از گاز اشکآور در محيط بسته دانشکده دانشجويان را وادار به خروج از دانشگاه کردند».
خبرگزاری فارس نيز با اشاره به درگيری در دانشگاه بوعلی نوشته است مراسم شانزدهم آذر دانشگاه بوعلی «با دخالت حراست دانشگاه به پايان رسيد».
در حالی خبر از دخالت «نيروهای امنيتی» در مراسم شانزدهم آذر دانشگاه بوعلی سينای همدان منتشر میشود که وزارت علوم ايران در چند روز گذشته با درخواست گروههای دانشجويی منتقد دولت نهم برای برگزاری اين مراسم موافقت نکرده بود.
سياوش حاتم می افزايد: از هفته گذشته که قرار بود مراسم شانزدهم آذر توسط انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه بوعلی سينا همدان برگزار شود، اعضای اين انجمن توسط نيروهای امنيتی مورد تهديد قرار گرفتند که در صورت برگزاری چنين مراسمی با آنها برخورد خواهد شد.
در حالی خبر از دخالت «نيروهای امنيتی» در مراسم شانزدهم آذر دانشگاه بوعلی سينای همدان منتشر می شود که وزارت علوم ايران در چند روز گذشته با درخواست های گروه های دانشجويی منتقد دولت نهم برای برگزاری اين مراسم موافقت نکرده بود
سياوش حاتم همچنين اضافه میکند که اين مراسم با محور يادواره دانشجويان ستارهدار دانشگاه بوعلی و نقض حقوق بشر برگزار شد.
به گفته دبيرکل انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه بوعلی سينا همدان در اين مراسم امين نظری، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت، سخنرانی کرد.
دانشجویان دانشگاه همدان میگویند: پيش از آغاز اين مراسم مسوولان امنيتی دانشگاه بوعلی روز شنبه با بستن درهای دانشگاه فقط به دانشجويان دانشکده علوم اجازه ورود به دانشگاه را میدادند.
به گفته سياوش حاتم، به دنبال افزايش جمعيت، نيروهای امنيتی مجبور شدند به دانشجويان ديگر نيز اجازه دهند تا در اين مراسم شرکت کنند.
سياوش حاتم میگويد: رييس دانشگاه از هفته گذشته تهديد کرده بود که در صورت برگزاری مراسم اعضای انجمن از دانشگاه اخراج خواهند شد.
مراسم شانزدهم آذرماه به مناسبت حمله پليس به دانشجويان در سال ۱۳۳۲ که به کشته شدن سه دانشجو منجر شد برگزار میشود.
لغو دیدار رهبر ایران با دانشجویان
در حالی که مهدی زاهدی، وزیر علوم ایران، پیشتر خبر داده بود که آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در مراسم ۱۶ آذر در دانشگاه علم صعنت حضور مییابد این مراسم لغو شده است.
وزير علوم ايران گفته بود كه آيتالله خامنهاى براى نخستين بار در روز ۱۶ آذر در جمع دانشجويان حاضر مىشود «تا از دستيابى عناصر ضد انقلاب به اهدافشان» جلوگيرى شود.
تاکنون مسوولان وزارت علوم ایران درباره برگزار نشدن این مراسم توضیحی ارائه نکردهاند.
در همین زمینه سخنرانی محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ايران، که قرار بود يک روز پس از روز دانشجو يعنی ۱۷ آذرماه در دانشگاه تهران انجام شود به تعويق افتاده است.
در همين حال، بسيج دانشجويی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران بعدازظهر روز شنبه تجمعی مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار کرد.
به گزارش خبرگزاری ايسنا، در همين زمان جمعی از دانشجويان با در دست داشتن عکسهايی از محمد خاتمی، در حمايت از وی شعار میدادند: «خاتمی، خاتمی، حمايتت میکنيم» و سرود «يار دبستانی» را خواندند.
ميلاد اسدی، از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت درباره کم و کيف تجمع بسيج دانشجويی دانشگاه تهران در شانزدهم آذر به راديو فردا میگويد: «پيش از برگزاری اين تجمع، خبرگزاریهای وابسته به دولت تعداد دانشجويان شرکتکننده در اين تجمع را هم ۵ هزار نفر اعلام کردند اين مساله بيانگر اين بود که اين تعداد از قبل چيده شده بود و قرار است با استفاده از دانشجويان دانشگاههای ديگر و تمهيداتی که خودشان دارند اين تجمع را برگزار کنند».
به گفته آقای اسدی روز شنبه «اطراف دانشگاه تهران پر بود از اتوبوسها و مينی بوسهايی که دانشجويان بسيجی را از دانشگاههای ديگری که در تهران وجود دارد به آنجا آورده بودند، اما باز با تمام اين مسائل اين تجمع با حداکثر ۴۰۰ تا ۵۰۰ دانشجو برگزار شد».
وی افزود: «توجه داشته باشيد که در اين تجمع بسيج میآيد با پلاکاردهايی که در حمايت از حاکميت است، عکس مسئولين حکومتی را میگيرد و به تبليغ وضعيت موجود میپردازد، مسلما دانشجويانی که مستقل هستند و روحيه آزادیخواهی و دموکراسیخواهی همچنان در آنها وجود دارد، نسبت به اين مسئله ساکت نخواهند نشست و اعتراض میکنند. همان طور که در برنامه امروز هم به اين مسئله اعتراض کردند.».
شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت میگويد:«مخصوصا که ما شنيديم در اين تجمع بسيج يک سری شعار در دفاع از انقلاب فرهنگی، تصفيه اساتيد و اخراج دانشجويان دگرانديش داده است که مسلما اين شعارها با روحيه دانشجويی در تضاد است و عموم دانشجويان با اين مسئله مخالفند و به اعتراض پرداختند».
وی درباره حضور نیافتن آقای خاتمی در دانشگاه تهران در روز شانزدهم آذر میگويد: «گويا اطرافيان آقای خاتمی تشخيص دادند که صلاح نيست ايشان در اين روز که قرار بود تجمعی از سوی يکی از تشکلهای منتقد حاکميت (چه محمود احمدینژاد و چه
حضور گسترده گارد ویژه در اطراف دانشگاه تهران
از ساعات ابتدایی صبح امروز جمعی از نیروهای انتظامات و حراست دانشگاه های امیرکبیر، علامه و… جهت ممانعت از ورود دانشجویانی که از دیگر دانشگاه ها قصد ورود به دانشگاه تهران را داشتند، به این دانشگاه اعزام شده بودند و مقابل کلیه درب ها حضور داشتند. نیروهای امنیتی و انتظامی به همراه گارد ویژه از ساعت ۸ صبح امروز در اطراف دانشگاه تهران حضوری چشمگیر داشتند و هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد. خیابان های اطراف دانشگاه تهران مملو از نیروهای امنیتی موتورسوار شده است.
نیروهای پرتعداد انتظامات دانشگاه تهران به همراه نیروهای حراست این دانشگاه و همچنین مامورین امنیتی با حضور در مقابل درهای دانشگاه تهران رفت و آمد افراد و ورود و خروج دانشجویان و اساتید دانشگاه را به شدت کنترل می کنند. انتظامات از دانشجویان می خواد برای ورود به دانشگاه کارت خود را روی گیت های امنیتی بگذارند و پس از تایید کارت توسط گیت و تطبیق چهره فرد با عکس نمایش داده شده روی مانیتور کانکس انتظامات وی اجازه ورود به دانشگاه تهران را می یابد. انتظامات و حراست از ورود دانشجویان دیگر دانشگاه ها به دانشگاه تهران جلوگیری می کند.
اما بر خلاف جو امنیتی ایجاد شده در اطراف دانشگاه تهران، طبق گزارش های رسیده از دانشگاه های مختلف تهران، دانشجویان در حال اعزام برای شرکت در این برنامه هستند. هفته گذشته تراکت های تجمع دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه تهران به صورت گسترده در خوابگاه ها و صحن دانشگاه های تهران، امیرکبیر، علامه، تربیت معلم، آزاد، خواجه نصیر، عباسپور، رجایی و… توزیع شده بود.
گزارشات رسیده حکایت از این دارد که چند تن از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت توانسته اند وارد دانشگاه تهران شوند. اما انتظامات و حراست دانشگاه تهران از ورود دیگر اعضای شورای مرکزی جلوگیری کرده است. از داخل دانشگاه نیز خبر می رسد اعضای انجمن دموکراسی خواه به همراه فعالین دانشجویی دیگر دانشگاه ها در حال تدارک تجمع دانشجویی «دانشگاه فریاد آزادی» هستند.
مامورین وزارت اطلاعات منازل چند دانشجوی دانشگاه تهران را تفتیش کردند
شب گذشته، شنبه ۱۶ آذر، مامورین وزارت اطلاعات با یورش به منازل چند نفر از فعالین دانشجویی دانشگاه تهران اقدام به تفتیش منازل آن ها کرده و بسیاری از وسایل این دانشجویان را ضبط کردند.
مامورین با مراجعه به منازل اعضای انجمن دموکراسی خواه دانشگاه تهران وارد منازل آن ها شده و اقدام به تفتیش و ضبط وسایل شخصی این دانشجویان کرده اند. مامورین از دانشجویان خواسته اند روز یکشنبه به دفتر پیگری وزارت اطلاعات مراجعه کنند.
به نظر می رسد این اقدام به منظور ضبط و جمع آوری برخی وسایل و همچنین ارعاب فعالین دانشجویی دانشگاه تهران در جهت سنگ اندازی در راه برگزاری تجمع روز یکشنبه دفتر تحکیم وحدت صورت گرفته باشد. شناسایی فعالین دانشجویی دانشگاه تهران و در اختیار مامورین قرار گرفتن آدرس منازل آن ها با همکاری مدیریت دانشگاه تهران صورت گرفته است.
همچنین شب گذشته حراست دانشگاه تهران سه فعال دانشجویی را برای بازداشت به نیروهای ناشناس تحویل داد که این دانشجویان پس از چند بازداشت آزاد شدند.
Donnerstag, 4. Dezember 2008
شانزدهم آذر، آغاز مرحله ای نوین در مبارزات ملت ایران
دانشگاه در ایران همیشه سرچشمه تحول اجتماعی و سیاسی، و جنبش های دانشجویی پایدارترین و تاثیرگذارترین مبارزات علیه دیکتاتوری و فساد سیاسی بوده است. پیشگامان نهضت ملی ایران نیز خود از دانشگاه سر برآورده بودند. و این دانشجویان بودند که هنوز چند ماهی از کودتای 28 مرداد نگذشته، در شانزدهم آذر 1332 علیه استبداد سینه سپر کردند و در برابر رگبار مسلسل مهاجمان دیکتاتوری در خون خود غلتیدند. شانزده آذر مرحله نوینی را در مبارزات ملت ایران رقم زد. نخستین قربانیان این تحول بزرگ اجتماعی، سه دانشجوی دلاور دانشکده فنی دانشگاه تهران، شهیدان بزرگ نیا، شریعت رضوی و قندچی بودند. هنوز پس از پنجاه و پنج سال، این رویداد و فداکاری این سه دانشجوی مبارز فراموش نشده و شانزده آذر به عنوان «روز دانشجو» یادآور اهمیت دانشگاه و دانشجویان در نیروبخشی به جنبش های آزادیخواهانه و مدنی است. حاکمیت جمهوری اسلامی نیز قدرت جنبش دانشجویی را در مبارزه 18 تیر 1378، علیه خشونت و دیکتاتوری لمس کرد.
دریغا، که پس از نیم قرن، ملت ایران، و پیشاپیش آن جامعه دانشجویی، هنوز در حال مبارزه علیه دیکتاتوری، خشونت و فساد آنهم با ابعادی بسیار گسترده تر و همراه با تبعیض و تعصبات ایدئولوژیک هستند. در تمام این سالها، نه تنها ما یک گام بسوی استانداردهای تمدن بشری پیش نرفته ایم که از فقیرترین و عقب افتاده ترین کشورها در اقتصاد و رفاه اجتماعی، در رعایت حقوق بشر و آزادیهای بنیادین فردی و اجتماعی شده ایم و تحت خشن ترین و سرکوبگرترین شرایط زندگی می کنیم.
دانشگاه های ما به علت پاکسازی استادان فرهیخته، دانشمندان و اندیشمندان به پایین ترین سطع علمی و آموزشی رسیده و دانشجویان ما زیر سنگین ترین فشارها و برای کوچکترین فعالیت مدنی یا ابراز عقیده از درس خواندن محروم می شوند، اخراج می شوند، زندانی و گاه محکوم به اعدام می شوند. دختران دانشجو با تحقیرآمیزترین محدودیت ها، از جمله سهمیه بندی جنسیتی، از درس خواندن و پیشرفت علمی محروم می گردند. رو در رویی با خواسته های صنفی دانشجویان, محدودیت ها و سهمیه بندی های غیر منطقی، غیر طبیعی و غیر اخلاقی جنسیتی، مذهبی و جغرافیایی برای پذیرش دانشجو، اعمال تبعیض جنسیتی در رشته های آموزشی، تعلیق ها، اخراج ها، زندانی کردن ها همگی برنامه هایی است که برای محدود کردن و مرعوب کردن دانشجویان شکل گرفته و برنامه ریزان امنیتی در این توهم هستند که با این ترفندها می توانند این قشر آگاه، پیشرو و پرانرژی جامعه را از هرگونه حرکت اجتماعی و سیاسی در راه آزادی و دموکراسی، و در نتیجه سعادت ملت ایران، باز دارند.
جبهه ملی ایران ضمن بزرگداشت روز 16 آذر «روز دانشجو»، از ایجاد تشکل ها و حرکتهای صنفی, اجتماعی و سیاسی دانشجویان در راستای تحقق منافع ملی، کسب حقوق جامعه دانشجویی و نیز مبارزه در راه آزادی, دموکراسی و استقرار حاکمیت ملت و نجات کشور پشتیبانی می کند و خواستار موفقیت آنهاست.
جبهه ملی ایران
تهران - 12/ 9 /1387
همایش سراسری جبهه ملی در تهران برگزار نمیشود
جبهه ملی ایران روز سهشنبه در بیانیهای اعلام کرد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از برگزاری همایش این جبهه در تهران جلوگیری کرده است.
در این بیانیه که در سایت خبری جبهه ملی ایران منتشر شده آمده است که مقامهای وزارت اطلاعات ایران به این جبهه اعلام کردهاند که از تشکیل پلنوم درونسازمانی سراسری جبهه ملی که مقرر شده بود در پانزدهم آذرماه، روز جمعه، در تهران برگزار شود ممانعت خواهند کرد.
جبهه ملی ایران اشاره کرده است که همایش داخل کشوری جبهه ملی از مدتها قبل برنامهریزی شده و بنا بود در پانزدهم آذرماه هشتاد و هفت با حضور شماری از نمایندگان سازمانهای تهران و شهرهای دیگر ایران در تهران، برابر اساسنامه این جبهه، برگزار شود.
بشنوید
در این بیانیه همچنین آمده است که جبهه ملی ایران با اعتراض شدید به این اقدام که تداوم نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر و نادیده گرفتن حق آزادی اجتماعات، آزادی بیان و آزادی قلم در ایران است «به آگاهی میرساند که در اولین فرصت این همایش را برگزار خواهد کرد».
«اگر به اعمال محدودیتهای روزافزون حاکمان نسبت به گروههای سیاسی و اجتماعی دگراندیشان توجه شود آشکار است که در انتخابات آینده نیز چون گذشتهها مردم ایران از آزادی محروم خواهند بود.»
جبهه ملی ایران
جبهه ملی ایران در ادامه نوشته است: «در روزهایی که به قدرتنشستگان حاکم سخن از آزادی در ایران میگویند و به جهانیان خبر از آزادی انتخابات میدهند چگونه است که از یک اجتماع محدود سازمانی جبهه ملی نگران میشوند و از تشکیل آن ممانعت به عمل میآورند؟»
بیانیه جبهه ملی ایران اضافه کرده است اگر به اعمال محدودیتهای روزافزون حاکمان نسبت به گروههای سیاسی و اجتماعی دگراندیشان توجه شود «آشکار است که در انتخابات آینده نیز چون گذشتهها مردم ایران از آزادی محروم خواهند بود».
پلنوم یا همایش جبهه ملی ایران که معمولا باید هر چهار سال یک بار برگزار شود، آخرین بار در سال ۱۳۸۲ برگزار شده است.
همایش امسال پیشتر قرار بود در آبانماه برگزار شود که با تعویق آن به اواسط آذرماه موکول شد.
در پلنوم جبهه ملی ایران نمایندگان سازمانها و شهرستانها با هم دیدار و تبادل نظر میکنند و سیاستهای آینده جبهه ملی ایران با توجه به فضای سیاسی کشور بررسی و اعلام میشود.
مقامهای جمهوری اسلامی پیشتر نیز برگزاری کنگره تشکلها و احزاب سیاسی دیگری را ممنوع اعلام کردهاند. یکی از آخرین تجمعهایی که از برگزاری آن ممانعت شد،
تجمع کارگران معترض شرکت لاستیک البرز در میدان ونک
کارگران معترض گفتند 7 ماه است که بدون دریافت حقوق و هیچ مزایایی از این شرکت کار کرده اند و اکنون بسیاری از آنها با مشکلات عدیده اجاره خانه های معوقه ، هزینه های سنگین تحصیل فرزندان و امرار معاش دست و پنجه نرم میکنند.
روی یکی از پلاکاردها نوشته شده بود آقای مدیر! شما میدانید 7 ماه بدون حقوق کار کردن یعنی چه ؟
بازنشستگان اتوبان بزرگ ذوب آهن را مسدود کردند
کارگران و کارمندان بازنشسته این کارخانه بزرگ و قدیمی همچون سنوات و ماههای گذشته خواستار معوق های عقب افتاده خود و همچنین اصلاح سیستم مشکوک حقوقی خود می باشند که با هر تغییری در سطح کلان کشور در خصوص افزایش حقوق بازنشستگان هم همچنان سر آنها بی کلاه می ماند، هستند .
این قبیل اقدامات همانگونه که اشاره شد در ماهها و سالهای گذشته نیز صورت پذیرفته است که همیشه با حضور و دخالت پلیس و نیروی انتظامی و گاهی اوقات با دادن وعده هایی به اتمام رسیده است .
در تحصن آرام امروز نیز تعدادی از رانندگان با خودروهای سنگین خود مسیر رفت از اصفهان به سمت ذوب آهن را در پلیس راه فولادشهر و همچنین مدخلهای ورودی و خروجی فولادشهر به ذوب آهن مسدود کرده اند و از همان لحظات اولیه حضور پرنگ پلیس راه و نیروی انتظامی نیز مشهود می باشد .
کارخانه ذوب آهن اصفهان یکی از قدیمی ترین کارخانه های بزرگ و مادر در ایران می باشد که فعالیتش را در رژیم گذشته و با استخدام هزاران جوان جویای کار آغاز کرده است و نیروهای فراوان و متخصصی را نیز به بازار کار کشورمان که در حال توسعه بود ارائه داده است .
این کارخانه در کیلومتر 30 جاده اصفهان به سمت شهرکرد قرار دارد و در جوارش شهرهای فولادشهر و زرین شهر و چنیدن شهر و روستای دیگر نیز می باشد و درصد قابل توجهی از بازنشستگان مذکور ساکن در شهرهای ذکر شده از جمله فولادشهر و اصفهان می باشند .
در حال حاضر نیز با توجه به کاهش قیمت جهانی آهن و فولاد و همچنین رقابت کشورهای اوکران و چین و ... بازار آهن و فولاد ایران روزهای خوبی را بسر نمی گذراند .
شانزده آذز آذر؛ برنامه اعتراضی "دانشگاه فریاد آزادی"
برای اولین بار از زمان راه اندازی گیت های امنیتی این دانشگاه، این گیت ها بطور کامل فعال شده اند. تا پیش از این گیت ها تنها برای ساعاتی از روز و تنها بطور آزمایشی فعال بودند ولی در این روز ها نگهبانان بدون قرار گرفتن کارت روی گیت ها اجازه ی ورود به دانشجویان را نمی دهند.
دانشجویان می توانند حضور ملموس نیروهای حراست و انتظامات را در داخل دانشکده های پردیس مرکزی این دانشگاه بطور کاملا ملموسی احساس کنند، نیروهای حراست و انتظامات بطور مرتب در داخل دانشکده ها در حال گشت زنی هستند و خواستار پراکنده شدن دانشجویانی هستند که دور یکدیگر جمع شده اند.
همینطور تذکر به نحوه ی پوشش دانشجویان دختر این دانشگاه که بعد سخنان فرهاد رهبر درباره طراحی یونیفورم برای دانشجویان به شدت افزایش پیدا کرده بود، این روزها حتی نسبت به قبل نیز شدت بیشتری پیدا کرده است و درگیری های پراکنده ای را میان دانشجویان و حراست دانشگاه ایجاد کرده است.
بنظر می رسد انگیزه ی بالای دانشجویان برای شرکت در تجمع اعتراضی و نشان دادن اعتراضات خود عامل اصلی این فشارهای مسئولین بر دانشجویان دانشگاه تهران است. حراست دانشگاه تهران تاکنون کوشیده است تا با استفاده از تهدید و امنیتی کردن بیشتر فضا جلوی برگزاری برنامه را بگیرد.
لازم به ذکر است که تجمع دانشجویی - اعتراضی دانشجویان به مناسبت روز دانشجو در روز ۱۷ آذر ساعت ۱۱ صبح در محوطه ی آزاد در مقابل سر در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
ال موندو: توحش رژیم تهران واقعا رعشه آور است
این روزنامه نوشت رژیم تهران به دلیل فعالیتهای مشکوک هسته ایش یک نگرانی دائمی است و این یكی از مسایلی است كه باراک اوباما، رئیس جمهور آینده آمریکا نیز با آن روبرو است. اما خبرهای دیگری از کشور ملاها بگوش می رسد که واقعا رعشه آور است.
ال موندو نوشت چند روز پیش رژیم تهران یک جوان 19 ساله را اعدام كرد كه در سن 15 سالگی مرتكب جرم شده بود و همزمان یک دادگاه اسلامی مردی را به درآوردن هر دو چشم محكوم كرد. در مورد مجازات وحشیانه سنگسار هم گفته بودند که دیگر اعمال نخواهد شد، اما این اولین بار نیست كه ملاها قول می دهند و عمل نمی كنند.
این روزنامه نوشت متاسفانه در قرن بیست و یكم این همه توحش برای کشوری که ملایان در آن حکومت می کنند، به یک امر عادی تبدیل شده است. جامعه بین المللى باید رژیم تهران را جهت خاتمه دادن به این همه توحش تحت فشار شدید قرار دهد.
Sonntag, 30. November 2008
آژانس خواستار شفافیت بیشتر ایران شد
آژانس خواستار شفافیت بیشتر ایران شد
شنبه ۹ آذر ۱۳۸۷ - ۲۹ نوامبر ۲۰۰۸
ار اف ای: فواد روستائی:آژانس بین المللی انرژی اتمی روز جمعه، بیست و هشتم نوامبر، از فقدان "پیشرفت قابل توجه" در تحقیقات خود در مورد برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران ابراز نارضایتی و تأسف کرد.محمد البرادعی، مدیر کل آژانس، در پایان نشست شورای حکام این نهاد بین المللی در وین، از اینکه در مذاکرات آژانس با تهران پیشرفتی در خور توجه و چشمگیر وجود نداشته، ابراز تأسف کرد و تأکید نمود که در ارتباط با ماهیت واقعی برنامل هسته ای جمهوری اسلامی ایران، پرسش های مهمی کماکان بدون پاسخ مانده است.خبرگزاری فرانسه ضمن مخابرۀ این خبر می افزارید، محمد البرادعی برای صدمین بار از جمهوری اسلامی ایران خواست با آژانس بیشتر همکاری کند.محمد البرادعی به موازات این درخواست از تهران، بار دیگر خواستار انجام گفتگوهایی مستقیم بین جناحهای ذی نفع در این پرونده و یا به عبارت دیگر گفتگوی مستقیم بین تهران و واشنگتن شد.باراک اوباما، رئیس جمهوری منتخب آمریکا، در جریان کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده بود در صورت به پیروزی رسیدن با رهبران جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره خواهد شد.مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، در توجیه در خواست خود برای مذاکرۀ مستقیم بین ایران و آمریکا و یا ایران و جناح های ذی نفع در این پرونده، به نمونۀ کرۀ شمالی اشاره کرد که در آن آمریکا با پیونگ یانگ بر سر میز مذاکره می نشیند.باید یادآوری کرد که برغم تصویب چند قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل و اعمال تحریم هایی علیه جمهوری اسلامی ایران، دولت تهران تاکنون از تن دردادن به درخواست جامعۀ بین المللی مبنی بر"تعلیق غنی سازی اورانیوم" خودداری کرده است.آژانس بین امللی انرژی اتمی، در گزارش نوزدهم نوامبر خود، این نکته را فاش کرده بود که ایران تا تاریخ هفتم نوامبر 2008، در مجموع ششصد و سی کیلو گرم اورانیوم غنی شده با درجۀ پائین تولید کرده است.به گزارش آژانس برای تولید یک بمب اتمی با اورانیوم غنی شده با درجۀ بالا، به هفتصد تا نهصد کیلوگرم اورانیوم غنی شده با درجۀ پائین نیاز است.در این میان، ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران گزارش داد که مسکو خواستار همکاری بیشتر ایران با جامعۀ بین المللی در این ارتباط شده است. سرگئی ریابکوف، معاون وزارت امور خارجۀ روسیه در دیدار با محمود سجادی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه بر لزوم همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی جهت روشن شدن مسائل باقیمانده در رابطه با فعالیت هسته ای ایران تأکید کرد.علی اصغر سلطانیه، سفیر جمهوری اسلامی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، روز جمعه بیست و هشتم نوامبر، در پایان مباحث شورای حکام، در گفتگویی با خبرنگاران گفت:" این نشست هیچ تأثیری در عزم ملت ایران برای بهره مندی از حقوق غیر قابل انکار خود ندارد و ایران به برنامۀ هسته ای صلح آمیز خود ادامه خواهد داد".سلطانیه تأکید کرد که ایران کماکان به همکاری خود با آژانس ادامه خواهد داد
بیانیه کانون نویسندگان ایران
دهمین سالمرگ جانباختگان آزادی اندیشه و بیان،محمد مختاری و محمدجعفر پوینده
يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۷ - ۳۰ نوامبر ۲۰۰۸
مردم آزاده ! ده سال پیش در پی بسترسازی سرکوب آزادیخواهان و روشنفکران از راه تدارک و پخش برنامه «هویت» از سیمای جمهوری اسلامی، طرح به دره انداختن اتوبوس حامل نویسندگان، احضار فعالان فرهنگی و روشنفکران مستقل و متعهد به دادگاه انقلاب اسلامی، تهدید و پاپوشدوزی و آدمربایی و سرانجام سر به نیست کردن احمد میرعلایی، غفار حسینی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالاش و... فعالان کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، ربوده شدند و به فجیعترین شکل به قتل رسیدند. طی ده سالی که از قتلهای سیاسی خزان ۱٣۷۷ میگذرد نه تنها آمران و عاملان این قتلها به سزای اعمال تبهکارانهی خود نرسیدند، بلکه ناصر زرافشان، وکیل شجاع خانوادههای مقتولان نیز که «جرماش این بود که اسرار هویدا میکرد» بر اساس حکمی ظالمانه پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کرد. در این ده سال، نه تنها کمترین گشایشی در فضای جامعه پدید نیامد بلکه دامنه سرکوب و داغ و درفش، این بار به شیوههای دیگر، بیش از پیش گسترش یافت و کارگران، زنان، دانشجویان، فعالان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و در یک کلام همهی کسان و گروههایی را در برگرفت که از وضع فلاکتبار موجود به جان آمدهاند و در عین حال خواهان تنفس گاهی آزاد از سانسور، تعقیب، آزار و سرکوب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اند. مردم آزاده! کانون نویسندگان ایران نیز همچون تمامی گروههای اجتماعی فوق زیر انواع فشارها، تهمتها، بازخواستها، احضارها و به طورکلی برخوردهای سرکوبگرانه قرار داشته و دارد و در واقع تاوان دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سانسور را میپردازد. با این همه، و به رغم تحمل این شرایط سخت و توانفرسا، کانون ضمن تاکید و پافشاری بر خواست شناسایی و محاکمه و مجازات آمران و عاملان قتلهای سیاسی پاییز ۱٣۷۷ و کشتارهای سه دهه گذشته، به پاس جانفشانی اعضای برجسته خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، ۱٣ آذر را «روز مبارزه با سانسور» نام نهاده و بر آن است که هرسال این روز را به این مناسبت گرامی بدارد. انتظار کانون نویسندگان ایران از همه شما که استعدادها و خلاقیتهایتان از دم تیغ سانسور میگذرد و پرپر میشود آن است که برای پیشبرد مبارزه با سانسور و سرکوب، این روز را به هر گونه که مقتضی میدانید زنده نگه دارید و پیام آن را به چهار گوشه جهان برسانید. کانون نویسندگان ایران ۱۰ آذر ۱٣٨۷
جوانان ما را از شیره گرفتند
جوانان ما را از شیره گرفتندبستند به کراک و شیشه
برای این که متوجه شوید چرا میگویم مواد مخدر در ایران "یارانهای" شده و روز به روز یارانه بیشتری به آنها تعلق میگیرد، باید به سیر نزولی قیمت مواد در این دو سال نگاه کنیم:
"کراک" از گرمی 20 هزار تومان در سال 1385 به گرمی 7 هزار تومان در سال 1387 رسیده . "شیشه" یا "آیس" در این دو سال از گرمی 100 هزار تومان به گرمی 50 هزار تومان کاهش قیمت یافته است. قیمت "تریاک" در این دو سال تقریبا ثابت مانده است و فقط حشیش است که در این دو سال از 6 گرم 4 هزار تومان به 6 گرم 6 هزار تومان افزایش قیمت داشته است تا بازار کراک و آیس گرم تر شود.
صبح زود که از خواب بیدار میشوم یکی از دغدغههای من "شیر یارانهای" است. چند بار به مغازه محل سر می زنم تا ببینم شیر آمده یا نه؟ بعد از ساعتی و گاهی هم ساعتها وقت گذاشتن موفق میشوم 2 یا 3 کیسه "شیر یارانهای" بگیرم که هرچند یک بار مقدار آبش بیشتر میشود و به قیمتش هم اضافه میشود! این شیر با شیرهای آزاد که با طعمهای مختلف و میزان چربی کم و زیاد به بازرا آمده، تفاوت قیمت زیادی دارد. امّا فرزند من که به تازگی با مواد مخدر آشنا شده( البته به برکت دانشگاه آزاد و اقامت در خانههای دانشجویی) مشکل مرا ندارد! مواد مصرفی او به لطف سیاست اعمال فشار و محدودیت شدید برای تفریحات و معاشرت، لباس و آرایش ظاهر جوانان و سوق دادن آنها به سوی مصرف مواد مخدر، مشمول "یارانه" قرار گرفته و مرتب ارزان و ارزانتر میشود و با کیفیت بهتر( از نظر تاثیر) و همین طور از نظر شبکه توزیع که شبانه روزی است و در همه محلهها و مناطق در دسترس میباشد. چنانچه نخواهد از منزل خارج شود، پیک موتوری یا هر مدل دیگری مواد را در منزل تحویل میدهد. کافی است شماره مورد نظر "کاسب" محل را گرفت و قرار گذاشت.
برای بودجه محدود خانواده ما مصرف مواد مخدّر توسط فرزندمان از سایر تفریحات رایج "اقتصادیتر" است! من فکر کردم اگر او بخواهد یک بعد از ظهر پنجشنبه را با دوستانش به سینما برود و گردشی کند، در تهران باید حداقل بیست هزار تومان به او بدهم تا کفاف خرج رفت و آمد، نوشیدنی، پیتزایی برای شام، بلیت سینما و هزینه برگشت به خانه را بکند. تازه این غیر از هزینهای است که اگر بخواهد به سر و وضعش هم برسد و لباس مرتّب و مد روز بپوشد، باید از جیب مبارک خانواده سلفیده شود. تازه در این "سینما" هم به او خوش نخواهد گذشت. مگر چه فیلمی در سینما میبیند؟ این فیلمهای از سانسورگذشته و سلاخیشده چه چیز میتواند به جوانی بدهد که از دریچه اینترنت و ماهواره دنیا را میبیند و تفاوتهای آن را با گوشت و پوست خود حس میکند؟ تازه بهترین و تاثیرگذارترین آنها و جشنوارهپسندهایشان هم که فقط درد را نشان میدهند و زخم چرکی معضلاتی را برایمان به نمایش میگذارند که ما خودمان داریم سناریوها آنها را در زندگی روزمرهمان بازی میکنیم.
از بحث تفریح سالم فرزند خودم دور شدم. عامل دیگری که کیف فرزندم را کور میکند "مامورها" هستند که به لباس ، مو و حرکات جوانان گیر میدهندو حال آنها را میگیرند و در جستجوی مواد مخدر آنها را مثل مجرمها تفتیش میکنند. از خیر تفریحات سالم میگذریم چون به قول جوانها همهاش ضد حاله! خلاصه برای ما که کارمندیم و هزینههای زندگی هم خیلی کمرشکن شده؛ معتاد شدن فرزندمان کلی برایمان صرفه داشته است. او با مبلغی بسیار کمتر از آنچه که برای بعد از ظهر پنجشنبه لازم داشت مواد میخرد و در زمان کوتاهی لذتی را تجربه میکند که بهتر او را راضی میکند و زحمت زیادی ندارد و چون معتاد شده خیلی در قید لباس و این حرفها نیست و ما مجبور نیستیم لباسهای مارکدار و کفشهای گران بخریم و کلی هزینههای دیگر هم از گردنمان ساقط شده. نگران شغلش هم نیستم، چون با این مدرک دانشگاه آزاد اگر سالم هم بود، کاری پیدا نمیکرد ولی الان خودش در شبکه توزیع مواد مخدر جای کوچکی پیدا کرده و خرج خودش را در میآورد.
پسرم از نظر سلامتی خیلی هم از بچه مثبتها بدتر نیست. طفلکهایی که تحت فشار پدر و مادر حتی از پوشیدن شلوار لی و ژل زدن به موها در نوجوانی هم محروم بودند و به خاطر اینکه به درسشان لطمه نخورد، حتی بازیهای کامپیوتری هم برایشان ممنوع بود و فقط مدرسه، کلاس تقویتی و هراس کنکور را جلوی خود میدیدند؛ در سن جوانی یا تیک دارند و یا فشار و چربی خون و انواع ناراحتیهایی که منشا آن استرس میباشد. ناراحتی معده در جوانان خیلی شایع شده. سردرد، افسردگی و اختلالات هورمونی که اغلب گریبانگیر دختران میشودکه گرفتار محدودیتهای بیشتری هستند و آینده تاریکتری نسبت به پسران انتظارشان را میکشد.
شبکه توزیع مواد مخدر اشتغال زیادی ایجاد کرده است. روستاییانی که از شدت فقر و بیکاری به شهرها مهاجرت کردهاند، فورا راه و چاه را یاد میگیرند و خرج خانواده خود را در میآورند. کمک خرجی ماموران پلیس از باجی که "کاسبها" میگیرند تامین میشود. این موضوع کاملا جاافتاده و نرخ مشخصی دارد. بالاخره مامور پلیس هم بچه دارد و خانواده او خرج دارند. ولی از همه بیشتر من برای پزشکان خوشحالم، چون اینها بچههای نخبهای بودهاند که سالها درس خوانده و از رقابت عظیم کنکور موفق بیرون آمدهاند و رنج خواندن متون دشوار پزشکی را تاب آوردهاند. این میوههای علم و دانش مملکت ما که نباید مشکل مالی داشته باشند. ما پدر و مادران جوانان معتاد مشتری دائمیشان هستیم و آنها هم با روشهای مختلف ترک اعتیاد مشغول پر کردن جیب خودشان هستند. پزشکانی که باسابقهتر و زرنگتر هستند و با حاکمیت هم بده وبستانی دارند موفق میشوند مرکزی یا بیمارستانی برای ترک اعتیاد تاسیس کنند ؛ اکثر این مراکز چیزی جز دکانهای رنگ و لعابدار نیستند و چون "چراغ" دارند "گزیدهتر کالا" میبرند. برای آنکه با وضع این بیمارستانهای ترک اعتیاد بهتر آشنا شویم، یکی از نامدارترین آنها را برایتان کالبدشکافی می کنم تا حدیث مفصل را خودتان بخوانید.
بیمارستان "ایرانیان" در دهکده المپیک، بیمارستان تخصصی اعصاب و روان و ترک اعتیاد است.مسئولان این مرکز با گرفتن پول گزاف به شما اطمینان میدهند که بیمار شما اینجا قرنطینه است و از هیچ روزنهای مواد مخدر وارد بیمارستان نمیشود. با وجود این تبلیغات فریبنده و رنگارنگ، در هفته گذشته یک بیمار ترک اعتیاد در بخش شماره 2 مردان به دلیل عدم مراقبت لازم ناگهان فوت کرد. مسئولان بیمارستان ناگزیر شدند تمام بخش را قرنطینه اعلام کنند و همه بیماران را به بهانه لزوم کشف مواد مخدر ممنوع الملاقات کنند و حتی از تلفن زدن بیماران به خانوادههایشان از ترس لو رفتن ماجرا جلوگیری نمایند . این موضوع تا امروز که شنبه 9 آذر میباشد ادامه یافته است. بیمار فوت شده، به گفته مسئولان بخش پرستاری بیمارستان ایرانیان به دلیل استفاده از مواد مخدر دچار overdose شده و مرده است. موقعی که از شما برای ترک اعتیاد فرزندتان میخواهند پول گزاف بگیرند مدعی پاکی محیط بیمارستان هستند و حالا که جسد جگرگوشهتان را تحویل میدهند مدعی هستند خود مریض مقصر بوده که overdose کرده و مرحوم شده است.در این بیمارستان معتادان با پرداخت پول به مواد مخدر دسترسی دارند و برای رد گم کنی در آزمایش هرروزه ادرار ، باز هم با پرداخت پول به کارکنان بیمارستان از آنها" ادرار پاک" میگیرند و به جای ادرار آلوده خود تحویل میدهند. حکومت اسلامی (گوش شیطان کر) چه بازار پرسود و بیحساب و کتابی برای تمام مرتبطین با مواد مخدر از کاسب و پلیس و دکتر وبیمارستان و ... ایجاد کرده است!
برای این که حس کنید چرا میگویم مواد مخدر در ایران "یارانهای" شده اند و روز به روز یارانه بیشتری به آنها تعلق میگیرد، باید به سیر نزولی قیمت مواد در این دو سال نگاه کنیم:
"کراک" از گرمی 20 هزار تومان در سال 1385 به گرمی 7 هزار تومان در سال 1387 رسیده . "شیشه" یا "آیس" در این دو سال از گرمی 100 هزار تومان به گرمی 50 هزار تومان کاهش قیمت یافته است. قیمت "تریاک" در این دو سال تقریبا ثابت مانده است و فقط حشیش است که در این دو سال از 6 گرم 4 هزار تومان به 6 گرم 6 هزار تومان افزایش قیمت داشته است تا بازار کراک و آیس گرم تر شود.عمده مصرف مواد مخدر هم همین "کراک" و "شیشه" اند که در این دو سال ارزانتر شده و مانند کالای یارانهای مشمول پرداخت بیشتر یارانه از سوی نظام اسلامی گردیدهاند!