مشکلات معلمان ایران در روز جهانی معلم
بهروز کارونی
روز پنجم اکتبر (روز چهاردهم مهر)، روز جهانی معلم است. اين روز از سال ۱۹۹۴ ميلادی از سوی يونسکو جشن گرفته می شود.
در مصوبه ای که از سوی يونسکو تصويب شده است، اين روز به عنوان نمادی از تلاش هايی به شمار می رود که برای افزايش کيفيت آموزش و پرورش و همچنين کيفيت کار و زندگی معلمان کشورهای جهان به عمل می آيد.
اين روز که در سال ۱۳۸۳ خورشيدی از سوی دولت محمد خاتمی به رسميت شناخته شد، در شرايطی در ايران برگزار می شود که تشکل های صنفی معلمان با انتشار بيانيه هايی، بی توجهی به خواسته های صنفی معلمان برای برخورداری از زندگی بهتر و آموزش بهتر در مدارس ناشی از کسر بودجه وزارت آموزش و پرورش را مورد انتقاد قرار داده اند.
بیانیه دو تشکل بزرگ معلمان ایران
علی، يک معلم حق التدريس در استان لرستان، در مورد اين مشکلات و تاثير آنها بر معلمان، به ویژه معلمان حق اتدریس، به « راديو فردا» می گويد: شرایط معلمان به رغم کار دشواری که انجام می دهند، بسیار بد است.
روز جهانی معلم در چه شرايطی برای معلمان در ايران فرا رسيده است؟ و از نظر صنفی، وضعيت معلمان چگونه است؟
از نظر صنفی شرايط معلمان بسيار بد است و از نظر کار نيز سخت ترين کار را انجام می دهند، به خصوص برای معلمان حق التدريس.
معلمان حق التدريس در سخت ترين شرايط و دور افتاده ترين نقاط کار می کنند، ولی نه حقوق و مزايای درستی دارند و نه آينده ای. حتی دفترچه بيمه خدمات درمانی هم به آنها نمی دهند.
من خودم حدود هفت يا هشت سال است که در اين شرايط زندگی می کنم و حقوقم در ماه ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار تومان است که همين مبلغ هم هر پنج يا شش ماه يک بار پرداخت می شود. آيا اين انصاف است؟
دغدغه های صنفی و مشکلات معيشتی معلمان که وظيفه آنها تعليم و تربيت دانش آموزان است، چه تاثيری بر کيفيت آموزش و تدريس آنها می گذارد؟ آيا معلمان می تواند به دنبال کسب دانش روز باشند يا مجبورند به کار دوم و سوم روی آورند؟
من خودم مجبورم کار دوم انجام دهم تا بتوانم مخارج زندگی را تامين کنم. با وام و قرض از جاهای مختلف، يک ماشين خريده ام و با آن کار می کنم تا از گرسنگی نميريم.
اين در حالی است که يک معلم بايد از نظر معيشت و درآمد زندگی، آسوده خاطر باشد و بتواند اطلاعات علمی روز را کسب کند.
من تابستان ها به جای اين که مطالعه کنم و سطح علمی ام را بالا ببرم، مجبورم کارهای فنی انجام دهم تا زندگی را بچرخانم. اين شرايط قطعا روی کيفيت تدريس، تاثير مخرب دارد.
وزارت آموزش و پرورش بارها اعلام کرده است که مشکلات معلمان حق التدريس را حل خواهد کرد. اين در حالی است که هر چند وقت يک بار عده ای از معلمان حق التدريس جلوی مجلس تجمع می کنند و خواهان استخدام رسمی و پرداخت منظم حقوقشان هستند. آيا طی يکی دو سال اخير، برای حل مشکلات قدمی برداشته شده است؟
خير تا کنون وعده ها عملی نشده است. امسال هشتمين سالی است که من معلم حق التدريس هستم و عمر مفيدم را در اين کار گذاشته ام و در دورترين روستاها تدريس کرده ام.
هر سال وعده می دهند که ما را استخدام رسمی می کنند، اما هيچ چيزی مشخص نيست و هيچ اميدی هم نداريم.
فکر می کنيد دليل اين بی توجهی چيست؟
نمی دانم، ولی می گويند اعتبار لازم وجود ندارد. اما اين که اعتبار لازم چه موقع تامين خواهد شد، اصلا مشخص نيست
بهروز کارونی
روز پنجم اکتبر (روز چهاردهم مهر)، روز جهانی معلم است. اين روز از سال ۱۹۹۴ ميلادی از سوی يونسکو جشن گرفته می شود.
در مصوبه ای که از سوی يونسکو تصويب شده است، اين روز به عنوان نمادی از تلاش هايی به شمار می رود که برای افزايش کيفيت آموزش و پرورش و همچنين کيفيت کار و زندگی معلمان کشورهای جهان به عمل می آيد.
اين روز که در سال ۱۳۸۳ خورشيدی از سوی دولت محمد خاتمی به رسميت شناخته شد، در شرايطی در ايران برگزار می شود که تشکل های صنفی معلمان با انتشار بيانيه هايی، بی توجهی به خواسته های صنفی معلمان برای برخورداری از زندگی بهتر و آموزش بهتر در مدارس ناشی از کسر بودجه وزارت آموزش و پرورش را مورد انتقاد قرار داده اند.
بیانیه دو تشکل بزرگ معلمان ایران
علی، يک معلم حق التدريس در استان لرستان، در مورد اين مشکلات و تاثير آنها بر معلمان، به ویژه معلمان حق اتدریس، به « راديو فردا» می گويد: شرایط معلمان به رغم کار دشواری که انجام می دهند، بسیار بد است.
روز جهانی معلم در چه شرايطی برای معلمان در ايران فرا رسيده است؟ و از نظر صنفی، وضعيت معلمان چگونه است؟
از نظر صنفی شرايط معلمان بسيار بد است و از نظر کار نيز سخت ترين کار را انجام می دهند، به خصوص برای معلمان حق التدريس.
معلمان حق التدريس در سخت ترين شرايط و دور افتاده ترين نقاط کار می کنند، ولی نه حقوق و مزايای درستی دارند و نه آينده ای. حتی دفترچه بيمه خدمات درمانی هم به آنها نمی دهند.
من خودم حدود هفت يا هشت سال است که در اين شرايط زندگی می کنم و حقوقم در ماه ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار تومان است که همين مبلغ هم هر پنج يا شش ماه يک بار پرداخت می شود. آيا اين انصاف است؟
دغدغه های صنفی و مشکلات معيشتی معلمان که وظيفه آنها تعليم و تربيت دانش آموزان است، چه تاثيری بر کيفيت آموزش و تدريس آنها می گذارد؟ آيا معلمان می تواند به دنبال کسب دانش روز باشند يا مجبورند به کار دوم و سوم روی آورند؟
من خودم مجبورم کار دوم انجام دهم تا بتوانم مخارج زندگی را تامين کنم. با وام و قرض از جاهای مختلف، يک ماشين خريده ام و با آن کار می کنم تا از گرسنگی نميريم.
اين در حالی است که يک معلم بايد از نظر معيشت و درآمد زندگی، آسوده خاطر باشد و بتواند اطلاعات علمی روز را کسب کند.
من تابستان ها به جای اين که مطالعه کنم و سطح علمی ام را بالا ببرم، مجبورم کارهای فنی انجام دهم تا زندگی را بچرخانم. اين شرايط قطعا روی کيفيت تدريس، تاثير مخرب دارد.
وزارت آموزش و پرورش بارها اعلام کرده است که مشکلات معلمان حق التدريس را حل خواهد کرد. اين در حالی است که هر چند وقت يک بار عده ای از معلمان حق التدريس جلوی مجلس تجمع می کنند و خواهان استخدام رسمی و پرداخت منظم حقوقشان هستند. آيا طی يکی دو سال اخير، برای حل مشکلات قدمی برداشته شده است؟
خير تا کنون وعده ها عملی نشده است. امسال هشتمين سالی است که من معلم حق التدريس هستم و عمر مفيدم را در اين کار گذاشته ام و در دورترين روستاها تدريس کرده ام.
هر سال وعده می دهند که ما را استخدام رسمی می کنند، اما هيچ چيزی مشخص نيست و هيچ اميدی هم نداريم.
فکر می کنيد دليل اين بی توجهی چيست؟
نمی دانم، ولی می گويند اعتبار لازم وجود ندارد. اما اين که اعتبار لازم چه موقع تامين خواهد شد، اصلا مشخص نيست
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen